ردم در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'برخی از علما' به 'برخی از دانشمندان') |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==ردم یعنی چه؟== | ==ردم یعنی چه؟== | ||
برخی از | برخی از دانشمندان، در مورد معنی این واژه، مینویسند: «ردم بر وزن - [[مرد]]-، در اصل به معنی پر کردن شکاف، به وسیله سنگ است، ولی بعداً به معنی وسیعتری که شامل هر گونه سد و حتی وصله کردن [[لباس]] میشود؛ گفته شده است. | ||
جمعی از [[مفسرین]]، معتقدند که ردم به سد محکم و نیرومند گفته میشود... باید توجه داشت، که سد بر وزن قد و سُد بر وزن خُود به یک معنی است و آن حائلی است؛ که میان دو چیز ایجاد میکنند؛ ولی به گفته راغب؛ در مفردات بعضی میان این دو فرق گذاشتهاند؛ اولی را مصنوع [[انسان]] و دومی را حائلهای طبیعی دانستهاند»<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۳۴.</ref>. | جمعی از [[مفسرین]]، معتقدند که ردم به سد محکم و نیرومند گفته میشود... باید توجه داشت، که سد بر وزن قد و سُد بر وزن خُود به یک معنی است و آن حائلی است؛ که میان دو چیز ایجاد میکنند؛ ولی به گفته راغب؛ در مفردات بعضی میان این دو فرق گذاشتهاند؛ اولی را مصنوع [[انسان]] و دومی را حائلهای طبیعی دانستهاند»<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۳۴.</ref>. | ||
نسخهٔ ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۳۰
جغرافیای ردم، در سوره مبارکه کهف
﴿قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا﴾[۱]. واژهای، که در این آیه، مفهوم مکانی را بیان میکند؛ کلمه «ردم» است.[۲]
ردم یعنی چه؟
برخی از دانشمندان، در مورد معنی این واژه، مینویسند: «ردم بر وزن - مرد-، در اصل به معنی پر کردن شکاف، به وسیله سنگ است، ولی بعداً به معنی وسیعتری که شامل هر گونه سد و حتی وصله کردن لباس میشود؛ گفته شده است. جمعی از مفسرین، معتقدند که ردم به سد محکم و نیرومند گفته میشود... باید توجه داشت، که سد بر وزن قد و سُد بر وزن خُود به یک معنی است و آن حائلی است؛ که میان دو چیز ایجاد میکنند؛ ولی به گفته راغب؛ در مفردات بعضی میان این دو فرق گذاشتهاند؛ اولی را مصنوع انسان و دومی را حائلهای طبیعی دانستهاند»[۳].
به هر تقدیر، واژه ردم به معنی سد است، اما این که آن سد، در کجا احداث شده، آیه در بیان آن ساکت است. اما محققین قرآنی، با تلاش فراوان و مطالعه در کتب تاریخی تفسیری و آثار طبیعی؛ توانستهاند، به محل احداث آن دست پیدا نمایند. مفسرین قرآن، قهرمان این جریان را، شخصیتی به نام ذوالقرنین، معرفی نمودهاند و اوست، که در یک سفر طولانی، به راه خود ادامه میدهد، تا به میان دو کوه میرسد و در آنجا گروهی را مییابد؛ که هیچ سخنی را نمیفهمند، از آنجا که این جمعیت از دشمنانی، به نام یأجوج و مأجوج در عذاب هستند. از او میخواهند، که با ساختن سدی آنان را یاری دهد.[۴]
ذوالقرنین کیست؟
برخی از نویسندگان در این مورد بیان میدارند که: «ذوالقرنین، همان کورش کبیر، پادشاه هخامنشی است»[۵]. و او بوده است، که: «همان طور، که قرآن کریم فرموده، کورش نیز سفری به سوی مغرب کرده و حتی بر لیدیا و پیرامون آن مستولی شد، بار دیگر به سوی مشرقی سفر کرد... و در آنجا مردمی دید صحرانشین و وحشی، که در بیابانها زندگی میکردند و نیز همین کوروش سدی بنا کرد، به طوری که شواهد نشان میدهد؛ ساد بنا شده در تنگه داریال میانه کوههای قفقاز و نزدیکیهای شهر تفلیس است»[۶].[۷]
یأجوج و مأجوج، چه طایفهای بودند؟
برخی از پژوهشگران میگویند: برای پیدا کردن سد ذوالقرنین؛ باید قبلاً از یأجوج و مأجوج جستجو کرد: «زیرا با شناخت آنها میتوان، محل احداث سد را شناخت: ظاهراً چنین به نظر میرسد؛ که کلمه یأجوج و مأجوج عبری باشد، ولی... از لغات بیگانه، به این لغت وارد شده... ادله تاریخی فراوانی در دست است، که ثابت میکند، که یأجوج و مأجوج قبایل وحشی و بیابانی بودهاند و در دشتهای شمال شرقی میزیستهاند و از روزگار ماقبل تاریخ، تا قرن نوزدهم میلادی، مانند سیل، به طرف بلاد غربی و جنوبی سرازیر میشدهاند و قسمتی از قبایل، در عصر اخیر، در اروپا میگر و در آسیا تاتار نامیده شدهاند و جای تردید نیست که شعبهای، از این قبایل در سال ۶۰۰ قبل از میلاد، در سواحل دریای سیاه منتشر شده بودند و از کوههای قفقاز سرازیر میشده و بر آسیای غربی حمله میبردهاند و یونانیان ایشان را به نام سیت هین sythians نامیدهاند و همین نام، در کتیبه داریوش، در استخر نیز ذکر شده و مسلم است، که مردم کوهستانی، از غارتگری ایشان، به کورش شکایت کردهاند و کورش برای جلوگیری ایشان سدی بنا نهاده است»[۸].
برخی از پژوهشگران، در مورد هجوم و خروج یأجوج و مأجوج، هفت دوره ذکر مینمایند، که دوره سوم هجوم آنان: «هزار سال قبل از میلاد شروع میشود و در این دوره قومی وحشی از صحرا، در بلاد دریای خزر و دریای سیاه یافت میشوند و پس از چندی، به نامهای مختلف پدیدار میشوند و پس از آن میبینیم، که قبایل سیت هین از سال ۷۰۰ ق. میلاد، در صحنه تاریخ پدید میآیند و به آسیای غربی هجوم میکنند. در این تاریخ، تمدن آشوری به اوج عظمت خود رسیده و شهر نینوا و بابل بر سراسر آسیا حکومت میکرد. هردوت، مینویسد مرزهای شمالی آشور دائماً در معرض غارتهای قبایل سیت هین بود و این مرزها تا کوههای ارمنستان ادامه داشت و قبایل سیت هین از تنگه قفقاز میگذشتند و بر ساکنین دشتها، غارتهای پیاپی میبردند و حتی دستههای بسیاری از ایشان، در سال ۶۲۰ ق. م.، تا شهر نینوا پیشروی کردند، و شمال ایران را که مسیر ایشان بود پایمال ساختند.»..[۹].[۱۰]
مکان ذوالقرنین
به هر حال، یاجوج و مأجوج مردمی را مورد غارت و قتل قرار میدادند، که در سرزمین اطراف دریای خزر و دریای سیاه سکونت داشتند و برخی از پژوهشگران مینویسند مکان سدی که کورش بنا نهاده: «در سرزمین میان دریای خزر و دریای سیاه، سلسله کوههای قفقاز، به صورت دیواری طبیعی وجود دارد و این دیوار کوهستانی راههای میان شمال و جنوب را مسدود ساخته است؛ مگر یک راه را، که باز گذاشته و آن یک راه، همان تنگهای است که، در میان سلسله کوهها واقع است و شمال و جنوب را به هم متصل میسازد و این تنگه، در عصر حاضر تنگه داریال نامیده میشود و در اطلسهای موجود، میان ولادی کیوکز vladdikoukas= و تفلیس نشان داده میشود؛ در همانجا که تاکنون دیوار آهنین باستانی موجود است و شک نیست که این دیوار همان سدی است، که کورش بنا نهاده است؛ زیرا اوصافی که قرآن درباره سد ذوالقرنین بیان کرده؛ کاملاً بر کورش منطبق است... یکی از مدارک مهم در اثبات این موضوع؛ نوشتههای ارمنی است؛ زیرا این نوشتهها از نظر نزدیکی ارمنستان، در آثار باستانی ارمنی، این دیوار بهاگ گورایی نامیده شده و معنی این کلمه تنگه کورش یا معبر کورش است و این سند نشان میدهد، که بانی این سد کورش بوده است. علاوه بر این، گواه دیگری نیز وجود دارد؛ که از جهت ارزش و اهمیت پای کمی از سند مزبور ندارد و آن گواهی زبان مردم گرجستان، یعنی قفقاز است؛ زیرا این تنگه در زبان گرجی از روزگار قدیم در آهنین نامیده میشده و ترکها آن را در زبان خود، دامرگپو ترجمه کردهاند»[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ «گفت: آنچه پروردگارم در آن مرا توانمند کرده بهتر است، بنابراین مرا با نیرویی (انسانی) یاری دهید تا میان شما و آنان دیواری بنا نهم» سوره کهف، آیه ۹۵.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۸۴.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۳۴.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۸۴.
- ↑ ابوکلام آزاد، ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۴۳.
- ↑ محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج۲۶، ص۳۰۵.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۸۵.
- ↑ صدر، بلاغی، قصص قرآن، ص۳۷۱.
- ↑ صدر، بلاغی، قصص قرآن، ص۳۷۲.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۸۵.
- ↑ صدر، بلاغی، قصص قرآن، ص۳۷۴.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۸۷.