ویژگی‌های امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۲۱: خط ۲۱:
# ولادتش پنهانی است؛
# ولادتش پنهانی است؛
# [[دشمنان]] [[خدا]] را می‌کشد و [[زمین]] را از [[شرک]] و [[ظلم]] [[پاک]] می‌کند؛
# [[دشمنان]] [[خدا]] را می‌کشد و [[زمین]] را از [[شرک]] و [[ظلم]] [[پاک]] می‌کند؛
# [[دین خدا]] را [[آشکار]] و [[اسلام]] را در روی [[زمین]] گسترش می‌دهد و فرمانروای روی [[زمین]] می‌شود؛
# [[دین خدا]] را آشکار و [[اسلام]] را در روی [[زمین]] گسترش می‌دهد و فرمانروای روی [[زمین]] می‌شود؛
# با [[شمشیر]] [[قیام]] می‌کند؛
# با [[شمشیر]] [[قیام]] می‌کند؛
# دارای سنت‌هایی از [[انبیا]] است که از آن جمله [[غیبت]] است؛
# دارای سنت‌هایی از [[انبیا]] است که از آن جمله [[غیبت]] است؛
خط ۳۹: خط ۳۹:
* [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: یکی از سروران [[اهل بهشت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است<ref>غیبت طوسی، ص ۱۱۳.</ref>.در روایتی دیگر [[حضرت محمد]] {{صل}} فرمود: [[مهدی]] {{ع}} [[طاووس اهل بهشت]] است (یعنی زیباترین فرد در میان [[بهشتیان]] است) چهره اش چون [[ماه]] درخشنده تابناک است و بر او جامه‌هایی از [[نور]] پوشیده است که از شعاع [[انوار]] [[الهی]] در تلألؤ است.
* [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: یکی از سروران [[اهل بهشت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است<ref>غیبت طوسی، ص ۱۱۳.</ref>.در روایتی دیگر [[حضرت محمد]] {{صل}} فرمود: [[مهدی]] {{ع}} [[طاووس اهل بهشت]] است (یعنی زیباترین فرد در میان [[بهشتیان]] است) چهره اش چون [[ماه]] درخشنده تابناک است و بر او جامه‌هایی از [[نور]] پوشیده است که از شعاع [[انوار]] [[الهی]] در تلألؤ است.
* [[امام رضا]] {{ع}} در توصیف [[حضرت مهدی]] {{ع}} به [[ریان بن صلت]] می‌فرماید: هنگامی که [[حضرت قائم]] {{ع}} [[قیام]] نماید سن زیادی خواهد داشت اما در چهره [[جوانان]] ظاهر خواهد شد. [[بدن]] [[حضرت]] چنان نیرومند است که اگر پنجه در بزرگترین درخت [[زمین]] افکند. آن را از ریشه بیرون خواهد آورد و اگر در میان کوه‌ها [[صیحه]] زند، صخره‌ها از هم متلاشی شود و در روایتی دیگر فرمود: آن [[حضرت]] پیر نخواهد شد تا از [[دنیا]] برود<ref>وافی، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>.
* [[امام رضا]] {{ع}} در توصیف [[حضرت مهدی]] {{ع}} به [[ریان بن صلت]] می‌فرماید: هنگامی که [[حضرت قائم]] {{ع}} [[قیام]] نماید سن زیادی خواهد داشت اما در چهره [[جوانان]] ظاهر خواهد شد. [[بدن]] [[حضرت]] چنان نیرومند است که اگر پنجه در بزرگترین درخت [[زمین]] افکند. آن را از ریشه بیرون خواهد آورد و اگر در میان کوه‌ها [[صیحه]] زند، صخره‌ها از هم متلاشی شود و در روایتی دیگر فرمود: آن [[حضرت]] پیر نخواهد شد تا از [[دنیا]] برود<ref>وافی، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>.
* مرحوم [[محدث نوری]] در کتاب [[شریف]] [[نجم الثاقب]] ویژگی‌های زیادی برای [[حضرت قائم]] {{ع}} جمع آوری نموده است. [[حضرت]] حجه بن الحسن المهدی، [[قائم آل محمد]] {{عم}} [[آخرین وصی]] [[الهی]] است، او خاتم الأوصیاء است که [[خداوند]] او را برای [[یاری دین]] [[حق]] و [[آشکار]] ساختن [[اوامر الهی]] و [[هدایت]] [[انسان‌ها]] [[ذخیره]] کرده است. [[خداوند]] او را از ابتدای ولادت به [[روح القدس]] سپرد و او را در عالم [[نور]] و فضای [[قدس]] [[ملکوت]] [[تربیت]] نمود، ذره‌ای از وجود آن جناب به ناپاکی و کثافت [[گناهان]] و [[شیاطین]] آلوده نشده است و با قدیسان عالم بالا رفت و آمد و مجالست دارد....[[حضرت مهدی]] {{ع}} هیچ تعهدی نسبت به [[طاغوت‌ها]] به گردن ندارد و این خود یکی از [[دلایل]] [[غیبت]] [[حضرت]] است. زیرا سایر [[ائمه]] {{عم}} به خاطر [[تقیه]] مجبور بودند که خلاف [[میل باطنی]] خود با [[حاکمان جور]] زمان خود [[مدارا]] کنند تا جایی که می‌فرمودند: ما مجبور به بوسیدن دستهایی هستیم که اگر [[توان]] داشتیم قطعشان می‌کردیم. اما [[حضرت مهدی]] {{ع}} زمانی که [[ظهور]] می‌نماید هیچ بیعتی از [[دشمنان]] بر گردن نخواهد داشت. و [[غیبت]] نموده تا مجبور به [[مصاحبت]] و مجالست با [[دشمنان]] نباشد بلکه فقط با [[اولیا]] و اوصیای [[الهی]] همچون [[خضر]] {{ع}} هم نشین است. گردش ایام و روزگار و گذشت زمان تغییری در بنیه و مزاج و اعضا و نیرو و چهره او ایجاد نخواهد کرد و با این [[زندگی]] طولانی، مانند مردی سی یا [[چهل]] ساله [[ظهور]] خواهد نمود. همه چیز در [[فرمان]] ایشان و [[یاران]] آن [[حضرت]] خواهد بود، حتی حیوانات نیز جملگی فرمانبر آنان خواهند بود. او [[عدالت]] و [[امنیت]] و [[برکت]] را به [[زمین]] هدیه خواهد کرد. به [[برکت]] او [[زمین]] یکسره سرسبز خواهد شد به گونه‌ای که زنی از [[عراق]] پیاده به [[سوریه]] می‌رود و پای خود را جز بر گیاه نمی‌گذارد و از هیچ گزندی [[هراس]] ندارد.
* مرحوم [[محدث نوری]] در کتاب [[شریف]] [[نجم الثاقب]] ویژگی‌های زیادی برای [[حضرت قائم]] {{ع}} جمع آوری نموده است. [[حضرت]] حجه بن الحسن المهدی، [[قائم آل محمد]] {{عم}} [[آخرین وصی]] [[الهی]] است، او خاتم الأوصیاء است که [[خداوند]] او را برای [[یاری دین]] [[حق]] و آشکار ساختن [[اوامر الهی]] و [[هدایت]] [[انسان‌ها]] [[ذخیره]] کرده است. [[خداوند]] او را از ابتدای ولادت به [[روح القدس]] سپرد و او را در عالم [[نور]] و فضای [[قدس]] [[ملکوت]] [[تربیت]] نمود، ذره‌ای از وجود آن جناب به ناپاکی و کثافت [[گناهان]] و [[شیاطین]] آلوده نشده است و با قدیسان عالم بالا رفت و آمد و مجالست دارد....[[حضرت مهدی]] {{ع}} هیچ تعهدی نسبت به [[طاغوت‌ها]] به گردن ندارد و این خود یکی از [[دلایل]] [[غیبت]] [[حضرت]] است. زیرا سایر [[ائمه]] {{عم}} به خاطر [[تقیه]] مجبور بودند که خلاف [[میل باطنی]] خود با [[حاکمان جور]] زمان خود [[مدارا]] کنند تا جایی که می‌فرمودند: ما مجبور به بوسیدن دستهایی هستیم که اگر [[توان]] داشتیم قطعشان می‌کردیم. اما [[حضرت مهدی]] {{ع}} زمانی که [[ظهور]] می‌نماید هیچ بیعتی از [[دشمنان]] بر گردن نخواهد داشت. و [[غیبت]] نموده تا مجبور به [[مصاحبت]] و مجالست با [[دشمنان]] نباشد بلکه فقط با [[اولیا]] و اوصیای [[الهی]] همچون [[خضر]] {{ع}} هم نشین است. گردش ایام و روزگار و گذشت زمان تغییری در بنیه و مزاج و اعضا و نیرو و چهره او ایجاد نخواهد کرد و با این [[زندگی]] طولانی، مانند مردی سی یا [[چهل]] ساله [[ظهور]] خواهد نمود. همه چیز در [[فرمان]] ایشان و [[یاران]] آن [[حضرت]] خواهد بود، حتی حیوانات نیز جملگی فرمانبر آنان خواهند بود. او [[عدالت]] و [[امنیت]] و [[برکت]] را به [[زمین]] هدیه خواهد کرد. به [[برکت]] او [[زمین]] یکسره سرسبز خواهد شد به گونه‌ای که زنی از [[عراق]] پیاده به [[سوریه]] می‌رود و پای خود را جز بر گیاه نمی‌گذارد و از هیچ گزندی [[هراس]] ندارد.
* در [[روایات]] متعددی از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] شده است که [[مهدی]] {{ع}} مردی است از [[قریش]] و از [[خاندان]] من و از [[نسل]] [[علی]] و [[فاطمه زهرا]] {{س}} و از [[فرزندان]] [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}}، [[بشارت]] می‌دهم که او در [[آخر الزمان]] خواهد آمد، هنگامی که اختلاف‌ها و [[زلزله‌ها]] و [[کشتار]] بسیار شده باشد و [[ظلم]] و [[بیداد]] در تمام [[زمین]] گسترده شده باشد. آنگاه او [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود<ref>ملاحم، ص ۷۵، ۱۶۳ و ۱۶۵ و کنز العمال، ج ۱۴، ص ۵۸۴ - ۲۶۱ و یأتی، ص ۶۶۵ و ۶۷۱، ر. ک: نسب حضرت مهدی {{ع}}.</ref>. یکی از [[ویژگی‌های حضرت مهدی]] {{ع}}، سن کم ایشان هنگام [[امامت]] است، زمانی که [[امام عسکری]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید و [[حضرت قائم]] {{ع}} [[جانشین]] ایشان شد، ایشان پنج سال از [[عمر]] شریفشان می‌گذشت. پیش از ایشان، [[امام]] [[محمد]] [[تقی]] {{ع}} نیز در سن [[کودکی]] و نه سالگی به [[امامت]] رسیدند و مورد قبول بسیاری از علمای زمان خود نبودند. آنگاه [[حضرت]] با [[اعجاز]] [[امامت]] تمامی علمای زمان خود را در همان سن نه سالگی بهوت و مغلوب نمودند و بر همگان ثابت شد که سن کم ایشان هیچ دخالتی در امر خطیر [[امامت]] ندارد و اگر [[خداوند]] [[اراده]] کند، [[جانشینی]] خود را به [[امامان]] حتی در سنین [[کودکی]] خواهد داد. [[امامت]] و [[رهبری]] در سنین [[کودکی]]، در [[امت‌ها]] پیشین نیز روی داده است، [[حضرت عیسی]] {{ع}} و [[حضرت]] یحیی {{ع}} دو تن از [[پیامبران]] [[عظیم]] الشأن [[الهی]] بودند که در [[کودکی]] به [[پیامبری]] [[مبعوث]] شدند. [[خداوند]] در [[قرآن]] می‌فرماید: {{"متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا* وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا"}}<ref>«(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۰ و ۳۱.</ref><ref>مریم / ۳۱.</ref> ([[[عیسی]] {{ع}} در حالی که روی دستان مادرش بود گفت:] به [[راستی]] من [[بنده]] [[خدا]] هستم، که کتاب [آسمانی] بر من نازل و مرا [[پیامبر]] قرار داده و نیز هر جا که هستم مرا مایه [[برکت]] گردانده و مرا در طول [[زندگی]] ام به ادای [[نماز]] و [[زکات]] سفارش نموده است)؛ ({{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛» سوره مریم، آیه ۱۲.</ref>)<ref>مریم / ۲۱.</ref> از این دو [[آیه شریفه]] به خوبی می‌توان دریافت که کم یا زیاد بودن سن هیچ ارتباطی با [[حجت الله]] بودن ندارد و هرگاه [[خدا]] [[اراده]] کند که شخصی را [[حجت]] بر [[بندگان]] گرداند، چیزی معارض [[اراده]] او نخواهد بود.
* در [[روایات]] متعددی از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] شده است که [[مهدی]] {{ع}} مردی است از [[قریش]] و از [[خاندان]] من و از [[نسل]] [[علی]] و [[فاطمه زهرا]] {{س}} و از [[فرزندان]] [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}}، [[بشارت]] می‌دهم که او در [[آخر الزمان]] خواهد آمد، هنگامی که اختلاف‌ها و [[زلزله‌ها]] و [[کشتار]] بسیار شده باشد و [[ظلم]] و [[بیداد]] در تمام [[زمین]] گسترده شده باشد. آنگاه او [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود<ref>ملاحم، ص ۷۵، ۱۶۳ و ۱۶۵ و کنز العمال، ج ۱۴، ص ۵۸۴ - ۲۶۱ و یأتی، ص ۶۶۵ و ۶۷۱، ر. ک: نسب حضرت مهدی {{ع}}.</ref>. یکی از [[ویژگی‌های حضرت مهدی]] {{ع}}، سن کم ایشان هنگام [[امامت]] است، زمانی که [[امام عسکری]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید و [[حضرت قائم]] {{ع}} [[جانشین]] ایشان شد، ایشان پنج سال از [[عمر]] شریفشان می‌گذشت. پیش از ایشان، [[امام]] [[محمد]] [[تقی]] {{ع}} نیز در سن [[کودکی]] و نه سالگی به [[امامت]] رسیدند و مورد قبول بسیاری از علمای زمان خود نبودند. آنگاه [[حضرت]] با [[اعجاز]] [[امامت]] تمامی علمای زمان خود را در همان سن نه سالگی بهوت و مغلوب نمودند و بر همگان ثابت شد که سن کم ایشان هیچ دخالتی در امر خطیر [[امامت]] ندارد و اگر [[خداوند]] [[اراده]] کند، [[جانشینی]] خود را به [[امامان]] حتی در سنین [[کودکی]] خواهد داد. [[امامت]] و [[رهبری]] در سنین [[کودکی]]، در [[امت‌ها]] پیشین نیز روی داده است، [[حضرت عیسی]] {{ع}} و [[حضرت]] یحیی {{ع}} دو تن از [[پیامبران]] [[عظیم]] الشأن [[الهی]] بودند که در [[کودکی]] به [[پیامبری]] [[مبعوث]] شدند. [[خداوند]] در [[قرآن]] می‌فرماید: {{"متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا* وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا"}}<ref>«(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۰ و ۳۱.</ref><ref>مریم / ۳۱.</ref> ([[[عیسی]] {{ع}} در حالی که روی دستان مادرش بود گفت:] به [[راستی]] من [[بنده]] [[خدا]] هستم، که کتاب [آسمانی] بر من نازل و مرا [[پیامبر]] قرار داده و نیز هر جا که هستم مرا مایه [[برکت]] گردانده و مرا در طول [[زندگی]] ام به ادای [[نماز]] و [[زکات]] سفارش نموده است)؛ ({{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛» سوره مریم، آیه ۱۲.</ref>)<ref>مریم / ۲۱.</ref> از این دو [[آیه شریفه]] به خوبی می‌توان دریافت که کم یا زیاد بودن سن هیچ ارتباطی با [[حجت الله]] بودن ندارد و هرگاه [[خدا]] [[اراده]] کند که شخصی را [[حجت]] بر [[بندگان]] گرداند، چیزی معارض [[اراده]] او نخواهد بود.
* [[رسول خدا]] {{صل}} در [[حدیثی]] فرمود: نهمین [[فرزند]] از [[حسین]] {{ع}} [[قائم آل محمد]] {{صل}} خواهد بود و او ظاهر [[اهل بیت]] و [[باطن]] ایشان خواهد بود. (یعنی او کسی است که امر [[امامت]] را به گونه‌ای که [[شایسته]] این [[مقام]] رفیع است در میان خلق ظاهر می‌نماید و به خاطر [[تقیه]] و دیگر موانع، مجبور به [[سکوت]] و عدم [[ظهور]] مطلقه امر [[امامت]] نیست، و [[حقیقت]] تمام [[ائمه]] {{عم}} در وجود [[مبارک]] ایشان خلاصه شده است)<ref>. [[کمال الدین]]، ص ۲۸۱</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص ۶۰۲.</ref>.
* [[رسول خدا]] {{صل}} در [[حدیثی]] فرمود: نهمین [[فرزند]] از [[حسین]] {{ع}} [[قائم آل محمد]] {{صل}} خواهد بود و او ظاهر [[اهل بیت]] و [[باطن]] ایشان خواهد بود. (یعنی او کسی است که امر [[امامت]] را به گونه‌ای که [[شایسته]] این [[مقام]] رفیع است در میان خلق ظاهر می‌نماید و به خاطر [[تقیه]] و دیگر موانع، مجبور به [[سکوت]] و عدم [[ظهور]] مطلقه امر [[امامت]] نیست، و [[حقیقت]] تمام [[ائمه]] {{عم}} در وجود [[مبارک]] ایشان خلاصه شده است)<ref>. [[کمال الدین]]، ص ۲۸۱</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص ۶۰۲.</ref>.
خط ۵۱: خط ۵۱:


== ویژگی‌های [[امام مهدی]] {{ع}} در [[حدیث معراج]] ==
== ویژگی‌های [[امام مهدی]] {{ع}} در [[حدیث معراج]] ==
* در [[معراج]] آنجا که [[خدای تبارک و تعالی]] با بنده‌اش بی‌واسطه سخن می‌گفت و [[اسرار]] [[آینده]] را برای پیامبرش بیان می‌کرد، [[خداوند]] درباره [[جانشینان پیامبر]] و [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[سخن]] گفت و [[وعده]] [[پیروزی]] [[اراده الهی]] به دست [[مهدی]] {{ع}} را به [[محمد]] {{صل}} داد. [[پیامبر اعظم]] {{صل}} فرمود: چون به [[معراج]] رفتم، از [[آسمان]] هفتم سدرة‌المنتهی [[عروج]] کردم و از سدرة‌المنتهی به پرده و حجابی از [[نور]]. پس [[خدای تعالی]] مرا خواند و فرمود: ای [[محمد]]! با [[قائم]] از شما، زمینم را به [[تسبیح]] و [[تهلیل]] و [[تقدیس]] و [[تکبیر]] و تمجیدم زنده می‌کنم و [[زمین]] را از دشمنانم [[پاک]] کنم و اولیای خودم را [[وارث]] آن می‌گردانم و به وسیله [[مهدی]] {{ع}} به [[علم]] خود [[زمین]] و بندگانم را زنده می‌کنم و ذخایر [[زمین]] را به [[مشیت]] خود بر او [[آشکار]] می‌کنم و او را بر [[اسرار]] و ضمایر به اراده‌ام مطلع می‌کنم و با ملایکه‌ام به یاریش می‌شتابم تا به واسطه او دینم را [[اعلان]] و امرم را تنفیذ کنم. پس [[مهدی]] {{ع}} به [[حق]]، [[ولیّ]] من و به [[حق]]، [[بنده]] من است<ref>شیخ صدوق، امالی، بیروت، اعلمی، بی‌تا، مجلس ۹۲، ح۴، ص۵۰۴؛ بحارالانوار، ج۱۸، باب ۳ ص۳۴۱، ح۴۹.</ref>.
* در [[معراج]] آنجا که [[خدای تبارک و تعالی]] با بنده‌اش بی‌واسطه سخن می‌گفت و [[اسرار]] [[آینده]] را برای پیامبرش بیان می‌کرد، [[خداوند]] درباره [[جانشینان پیامبر]] و [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[سخن]] گفت و [[وعده]] [[پیروزی]] [[اراده الهی]] به دست [[مهدی]] {{ع}} را به [[محمد]] {{صل}} داد. [[پیامبر اعظم]] {{صل}} فرمود: چون به [[معراج]] رفتم، از [[آسمان]] هفتم سدرة‌المنتهی [[عروج]] کردم و از سدرة‌المنتهی به پرده و حجابی از [[نور]]. پس [[خدای تعالی]] مرا خواند و فرمود: ای [[محمد]]! با [[قائم]] از شما، زمینم را به [[تسبیح]] و [[تهلیل]] و [[تقدیس]] و [[تکبیر]] و تمجیدم زنده می‌کنم و [[زمین]] را از دشمنانم [[پاک]] کنم و اولیای خودم را [[وارث]] آن می‌گردانم و به وسیله [[مهدی]] {{ع}} به [[علم]] خود [[زمین]] و بندگانم را زنده می‌کنم و ذخایر [[زمین]] را به [[مشیت]] خود بر او آشکار می‌کنم و او را بر [[اسرار]] و ضمایر به اراده‌ام مطلع می‌کنم و با ملایکه‌ام به یاریش می‌شتابم تا به واسطه او دینم را [[اعلان]] و امرم را تنفیذ کنم. پس [[مهدی]] {{ع}} به [[حق]]، [[ولیّ]] من و به [[حق]]، [[بنده]] من است<ref>شیخ صدوق، امالی، بیروت، اعلمی، بی‌تا، مجلس ۹۲، ح۴، ص۵۰۴؛ بحارالانوار، ج۱۸، باب ۳ ص۳۴۱، ح۴۹.</ref>.
* در [[نقلی]] دیگر آمده است: " ای [[محمد]]! تو [[بنده]] من و من [[پروردگار]] تواَم. پس مرا [[عبادت]] کن و بر من [[توکل]] کن که همانا تو [[نور]] من در میان بندگانم و فرستاده من بر خلقم هستی. [[بهشت]] را برای [[پیروان]] تو آفریدم و برای [[مخالفان]] تو [[دوزخ]] را فراهم کردم و کرامتم را بر [[جانشینان]] تو لازم گرداندم و ثوابم را برای [[شیعیان]] تو مقرر ساختم. پس گفتم: [[جانشینان]] من که هستند؟ خطاب رسید، نام [[جانشینان]] تو بر ساق [[عرش]] نوشته شده است. به ساق [[عرش]] نگریستم و [[دوازده]] [[نور]] دیدم. هر نوری در سطری سبز که اولشان [[علی بن ابی‌طالب]] و آخرشان [[مهدی]] {{ع}} امتم بود. پس خطاب رسید: ای [[محمد]]! اینان [[اولیا]] و [[دوستان]] و برگزیدگان من و حجتم بر خلقم بعد از تواند.
* در [[نقلی]] دیگر آمده است: " ای [[محمد]]! تو [[بنده]] من و من [[پروردگار]] تواَم. پس مرا [[عبادت]] کن و بر من [[توکل]] کن که همانا تو [[نور]] من در میان بندگانم و فرستاده من بر خلقم هستی. [[بهشت]] را برای [[پیروان]] تو آفریدم و برای [[مخالفان]] تو [[دوزخ]] را فراهم کردم و کرامتم را بر [[جانشینان]] تو لازم گرداندم و ثوابم را برای [[شیعیان]] تو مقرر ساختم. پس گفتم: [[جانشینان]] من که هستند؟ خطاب رسید، نام [[جانشینان]] تو بر ساق [[عرش]] نوشته شده است. به ساق [[عرش]] نگریستم و [[دوازده]] [[نور]] دیدم. هر نوری در سطری سبز که اولشان [[علی بن ابی‌طالب]] و آخرشان [[مهدی]] {{ع}} امتم بود. پس خطاب رسید: ای [[محمد]]! اینان [[اولیا]] و [[دوستان]] و برگزیدگان من و حجتم بر خلقم بعد از تواند.
* به [[عزت]] و جلالم [[سوگند]]، به واسطه ایشان، دینم را چیره و کلمه‌ام را بلند می‌کنم و به وسیله [[آخرین وصی]] تو، [[زمین]] را از دشمنانم [[پاک]] می‌گردانم و [[مشرق]] و [[مغرب زمین]] را به تملیک او درمی‌آورم و باد را مسخر او می‌کنم و گردن‌کشان سرسخت را رام او می‌سازم و او را بر نردبان [[ترقی]] بالا می‌برم و با [[لشکریان]] خود یاری‌اش می‌کنم و با فرشتگانم به او مدد می‌رسانم تا آنکه دعوتم را [[آشکار]] کند و [[مردمان]] را بر توحیدم گرد آورد. سپس ملکش را تداوم بخشم و تا [[روز قیامت]]، آن را در [[سلطه]] اولیای خود قرار دهم<ref>شیخ صدوق، کمال‌الدین، ترجمه: منصور پهلوان، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۸۴، چ ۳، ج۱، ص۴۸۱.</ref>.
* به [[عزت]] و جلالم [[سوگند]]، به واسطه ایشان، دینم را چیره و کلمه‌ام را بلند می‌کنم و به وسیله [[آخرین وصی]] تو، [[زمین]] را از دشمنانم [[پاک]] می‌گردانم و [[مشرق]] و [[مغرب زمین]] را به تملیک او درمی‌آورم و باد را مسخر او می‌کنم و گردن‌کشان سرسخت را رام او می‌سازم و او را بر نردبان [[ترقی]] بالا می‌برم و با [[لشکریان]] خود یاری‌اش می‌کنم و با فرشتگانم به او مدد می‌رسانم تا آنکه دعوتم را آشکار کند و [[مردمان]] را بر توحیدم گرد آورد. سپس ملکش را تداوم بخشم و تا [[روز قیامت]]، آن را در [[سلطه]] اولیای خود قرار دهم<ref>شیخ صدوق، کمال‌الدین، ترجمه: منصور پهلوان، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۸۴، چ ۳، ج۱، ص۴۸۱.</ref>.
* از فراز آخر [[روایت]] معلوم می‌شود پس از [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، [[بدی]] و [[ستم]] تا [[قیامت]] از عرصه [[گیتی]] رخت بر می‌بندد و [[ستمکاران]] نابود می‌شوند و تا [[قیام قیامت]]، [[عدالت مهدوی]] بر [[جهان]] حکم‌فرما خواهد بود<ref>[[مهدی لطفی|لطفی، مهدی]]، [[پیامبر و امام مهدی (کتاب)| پیامبر و امام مهدی]]، ص۱۴- ۱۶.</ref>.
* از فراز آخر [[روایت]] معلوم می‌شود پس از [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، [[بدی]] و [[ستم]] تا [[قیامت]] از عرصه [[گیتی]] رخت بر می‌بندد و [[ستمکاران]] نابود می‌شوند و تا [[قیام قیامت]]، [[عدالت مهدوی]] بر [[جهان]] حکم‌فرما خواهد بود<ref>[[مهدی لطفی|لطفی، مهدی]]، [[پیامبر و امام مهدی (کتاب)| پیامبر و امام مهدی]]، ص۱۴- ۱۶.</ref>.



نسخهٔ ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۲۹

مقدمه

  1. از خاندان و ذریه پیامبر (ص) است؛
  2. هم‌نام، هم‌کنیه پیامبر (ص) و شبیه‌ترین مردم به آن حضرت است؛
  3. نهمین فرزند از فرزندان امام حسین (ع) است؛
  4. اسم پدرش حسن (ع) است؛
  5. مادرش سیده کنیزان و بهترین ایشان است؛
  6. دوازدهمین امام و خاتم الائمه است؛
  7. دارای دو غیبت است؛
  8. عمر بسیار طولانی دارد؛
  9. زمین را پر از عدل و داد می‌کند، پس از آن‌که پر از ظلم و ستم شده باشد؛
  10. گذشت روزگار او را پیر نمی‌کند؛
  11. ولادتش پنهانی است؛
  12. دشمنان خدا را می‌کشد و زمین را از شرک و ظلم پاک می‌کند؛
  13. دین خدا را آشکار و اسلام را در روی زمین گسترش می‌دهد و فرمانروای روی زمین می‌شود؛
  14. با شمشیر قیام می‌کند؛
  15. دارای سنت‌هایی از انبیا است که از آن جمله غیبت است؛
  16. روش او سیره پیامبر (ص) است؛
  17. پس از این‌که مردم در آزمایش‌های سخت واقع شوند، ظاهر می‌شود؛
  18. حضرت عیسی (ع) نازل می‌شود و پشت سرش نماز می‌خواند؛
  19. پیش از ظهورش بدعت‌ها و ظلم و گناه و تجاهر به فسق و فجور رایج می‌شود؛
  20. هنگام ظهورش منادی آسمانی به نام او و پدرش ندا می‌کند که همه، آن را می‌شنوند و ظهور آن حضرت را اعلام می‌کند؛
  21. پیش از ظهورش نرخ‌ها بالا می‌رود، بیماری‌ها زیاد می‌شود، جنگ‌های بزرگ برپا می‌شود و بسیاری کشته می‌شوند؛
  22. پیش از ظهورش "نفس زکیه" و "یمانی" کشته می‌شوند و در بیدا (مکانی بین مکه و مدینه) خسفی واقع می‌شود و "دجال" و "سفیانی" خروج می‌کنند و حضرت آن‌ها را می‌کشد؛
  23. پس از ظهورش، برکات آسمان و زمین ظاهر می‌شود و زمین آباد می‌گردد و هیچ‌کس غیر خدا را پرستش نمی‌کند؛
  24. سیصد و سیزده نفر اصحاب او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر می‌شوند؛
  25. معجزات بسیاری دارد و بسیاری مشرف به دیدار حضرتش شده‌اند.[۱][۲].

ویژگی‌های امام مهدی در فرهنگنامه آخرالزمان

صفات حضرت در درس‌هایی از عقاید اسلامی

ویژگی‌های امام مهدی (ع) در حدیث معراج

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. منتخب الاثر، فصل دوم.
  2. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۶۴.
  3. اسراء / ۸۱.
  4. نجم الثاقب: باب سوم، یأتی، ص ۲۹۲، اثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۴۱.
  5. غیبت طوسی، ص ۱۱۳.
  6. وافی، ج ۲، ص ۱۱۲.
  7. ملاحم، ص ۷۵، ۱۶۳ و ۱۶۵ و کنز العمال، ج ۱۴، ص ۵۸۴ - ۲۶۱ و یأتی، ص ۶۶۵ و ۶۷۱، ر. ک: نسب حضرت مهدی (ع).
  8. «(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۰ و ۳۱.
  9. مریم / ۳۱.
  10. «ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛» سوره مریم، آیه ۱۲.
  11. مریم / ۲۱.
  12. . کمال الدین، ص ۲۸۱
  13. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان. ص ۶۰۲.
  14. ارشاد، ص۶۷۶.
  15. حق الیقین، شبر، ص۲۲۴.
  16. المهدی الموعود (ع)، ص۲۸۱ - ۲۸۲ و ۲۶۶ و ۳۰۰؛ به نقل از: حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۵۹۷.
  17. اکمال الدین؛ به نقل از: حق الیقین، ص۲۲۵.
  18. اکمال الدین؛ به نقل از: حق الیقین، ص۲۲۵.
  19. المهدی الموعود، ج۱، ص۲۷۶ - ۲۷۷؛ به نقل از: حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۵۹۸.
  20. بحار الانوار، ج۳۵۲؛ به نقل از: حیات فکری، ص۶۰۰.
  21. المهدی الموعود، ج۲، ص۱۱ و ج۱، ص۲۶۴ به بعد.
  22. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۵۵-۱۵۷.
  23. شیخ صدوق، امالی، بیروت، اعلمی، بی‌تا، مجلس ۹۲، ح۴، ص۵۰۴؛ بحارالانوار، ج۱۸، باب ۳ ص۳۴۱، ح۴۹.
  24. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ترجمه: منصور پهلوان، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۳۸۴، چ ۳، ج۱، ص۴۸۱.
  25. لطفی، مهدی، پیامبر و امام مهدی، ص۱۴- ۱۶.