تعرب پس از هجرت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[تعرب بعد الهجره]] بازگشت به [[بادیه]] پس از [[هجرت به مدینه]] منوره است. در دوران [[هجرت پیامبر]] این اصطلاح به کسانی اطلاق می‌شد که بعد از هجرت به مدینه به [[مکه]] یا بادیه باز می‌گشتند. که بنابر [[آیات قرآن]] و [[روایات]] [[گناه بزرگ]] تلقی شده است.
[[تعرب بعد الهجره]] بازگشت به [[بادیه]] پس از [[هجرت به مدینه]] منوره است. در دوران [[هجرت پیامبر]] این اصطلاح به کسانی اطلاق می‌شد که بعد از هجرت به مدینه، به [[مکه]] یا بادیه باز می‌گشتند که بنابر [[آیات قرآن]] و [[روایات]] [[گناه بزرگ]] تلقی شده است.


[[تاریخ]] هجرت پیامبر {{صل}} به [[مدینه]] هفتاد یا سه ماه بعد از [[پیمان عقبه دوم]] بود. ایشان [[مسلمانان]] را به [[هجرت]] و [[پرهیز]] از [[تعرب]] [[دعوت]] می‌کردند. هجرت بعد از [[فتح مکه]] و [[رحلت رسول خدا]] پایان یافت اما [[حرمت]] تعرب بعد از آن هم باقی بود.
[[تاریخ]] هجرت پیامبر {{صل}} به [[مدینه]] هفتاد یا سه ماه بعد از [[پیمان عقبه دوم]] بود. ایشان [[مسلمانان]] را به [[هجرت]] و [[پرهیز]] از [[تعرب]] [[دعوت]] می‌کردند. هجرت بعد از [[فتح مکه]] و [[رحلت رسول خدا]] پایان یافت اما [[حرمت]] تعرب بعد از آن هم باقی بود.
خط ۲۱: خط ۲۱:
تعرّب برگرفته از اَعراب / [[اعرابی]] به معنای سکونت گزیدن در بادیه است<ref>نک: ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۵۸۶-۵۸۷، «عرب»؛ حمیری، نشوان بن سعید، شمس العلوم، ج۷، ص۴۵۰۶.</ref>.
تعرّب برگرفته از اَعراب / [[اعرابی]] به معنای سکونت گزیدن در بادیه است<ref>نک: ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۵۸۶-۵۸۷، «عرب»؛ حمیری، نشوان بن سعید، شمس العلوم، ج۷، ص۴۵۰۶.</ref>.


هجرت در این عبارت، به [[مهاجرت پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمانان]] از [[مکه]] و دیگر سرزمین‌های [[حجاز]] به [[مدینه]] اشاره دارد. از آنجا که مفهوم [[بادیه‌نشینی]] با دوری از [[دانش]] و [[اخلاق]] و [[روابط]] سالم [[اجتماعی]] [[پیوستگی]] دارد<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۵، ص۶۸-۶۹.</ref>، پس از [[هجرت]] [[نبوی]]، [[مهاجران]] و [[انصار]] مدینه می‌کوشیدند از آن اخلاق و [[آداب]] [[جاهلی]] فاصله گیرند و با [[یاری دادن]] به [[اسلام]] و [[پیامبر]] و [[آراستگی]] به اخلاق نبوی، [[جامعه اسلامی]] مدینه را تشکیل دهند و [[اهل]] [[سعادت]] و [[هدایت]] گردند<ref>نک: میرداماد، محمد باقر، الرواشح السماویه، ص۲۱۶.</ref>. از این رو، [[تقابل]] میان [[دارالهجره]] مدینه و دار الاَعراب مکه و سرزمین‌های پیرامون آن شکل گرفت <ref>نک: اخبار الدولة العباسیه، ص۱۰۷.</ref>.
هجرت در این عبارت، به [[مهاجرت پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمانان]] از [[مکه]] و دیگر سرزمین‌های [[حجاز]] به [[مدینه]] اشاره دارد. از آنجا که مفهوم [[بادیه‌نشینی]] با دوری از [[دانش]] و [[اخلاق]] و [[روابط]] سالم [[اجتماعی]] [[پیوستگی]] دارد<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۵، ص۶۸-۶۹.</ref>، پس از [[هجرت]] [[نبوی]]، [[مهاجران]] و [[انصار]] مدینه می‌کوشیدند از آن اخلاق و [[آداب]] [[جاهلی]] فاصله گیرند و با [[یاری دادن]] به [[اسلام]] و [[پیامبر]] و [[آراستگی]] به اخلاق نبوی، [[جامعه اسلامی]] مدینه را تشکیل دهند و [[اهل]] [[سعادت]] و [[هدایت]] گردند<ref>نک: میرداماد، محمد باقر، الرواشح السماویه، ص۲۱۶.</ref>. از این رو، [[تقابل]] میان [[دارالهجره]] مدینه و دار الاَعراب مکه و سرزمین‌های پیرامون آن شکل گرفت<ref>نک: اخبار الدولة العباسیه، ص۱۰۷.</ref>.


== کاربرد اولیه [[تعرب]] ==
== کاربرد اولیه [[تعرب]] ==
عبارت نکوهش‌آمیز [[تعرب بعد الهجره]]، در باره کسانی به کار می‌رفت که در دوره هشت ساله از آغاز [[هجرت به مدینه]] تا [[فتح مکه]]، از مدینه بیرون می‌شدند و به میان [[بادیه]] که معمولاً مقصود از آن، مکه بوده، بازمی‌گشتند<ref>نک: ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۲، ص۲۱۹؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۵۸۶-۵۸۷، «عرب»؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۵۴.</ref>.
عبارت نکوهش‌آمیز [[تعرب بعد الهجره]]، درباره کسانی به کار می‌رفت که در دوره هشت ساله از آغاز [[هجرت به مدینه]] تا [[فتح مکه]]، از مدینه بیرون می‌شدند و به میان [[بادیه]] که معمولاً مقصود از آن، مکه بوده، بازمی‌گشتند<ref>نک: ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۲، ص۲۱۹؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۵۸۶-۵۸۷، «عرب»؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۵۴.</ref>.


مقدار این [[نکوهش]] نسبت به افراد گوناگون، متفاوت بود. اگر کسی با بیرون آمدن از مدینه، در معرض باورهای [[شرک‌آلود]] و [[ارتداد]] قرار می‌گرفت، تعرب وی [[حرام]] بود؛ اما کسی که می‌توانست [[باورهای اسلامی]] خویش را نگاهبانی کند یا از پیامبر اجازه بیرون آمدن می‌گرفت، یا کمتر [[نکوهیده]] بود و یا هرگز وی را نکوهش نمی‌کردند<ref>نک: مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین، ج۸، ص۳؛ جعفریان، رسول، سیره رسول خدا، ج۱، ص۴۲۲.</ref>.
مقدار این [[نکوهش]] نسبت به افراد گوناگون، متفاوت بود. اگر کسی با بیرون آمدن از مدینه، در معرض باورهای [[شرک‌آلود]] و [[ارتداد]] قرار می‌گرفت، تعرب وی [[حرام]] بود؛ اما کسی که می‌توانست [[باورهای اسلامی]] خویش را نگاهبانی کند یا از پیامبر اجازه بیرون آمدن می‌گرفت، یا کمتر [[نکوهیده]] بود و یا هرگز وی را نکوهش نمی‌کردند<ref>نک: مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین، ج۸، ص۳؛ جعفریان، رسول، سیره رسول خدا، ج۱، ص۴۲۲.</ref>.


در دوره‌های بعد که اسلام گسترش یافت و شهرهای فراوان پایگاه اسلام شدند، دیگر [[شهر مدینه]] و مکه در این میان موضوعیت نداشت و هر‌گونه بازگشت از [[دین]] و [[برگزیدن]] جایی که با دوری از اسلام همراه باشد، تعرب خوانده می‌شد<ref>نک: علل الشرائع، ج۲، ص۴۸۱؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۶۶؛ مجلسی، محمد تقی، روضة المتقین، ج۱۰، ص۳.</ref>.
در دوره‌های بعد که اسلام گسترش یافت و شهرهای فراوانی پایگاه اسلام شدند، دیگر [[شهر مدینه]] و مکه در این میان موضوعیت نداشت و هر‌گونه بازگشت از [[دین]] و [[برگزیدن]] جایی که با دوری از اسلام همراه باشد، تعرب خوانده می‌شد<ref>نک: علل الشرائع، ج۲، ص۴۸۱؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۵۶۶؛ مجلسی، محمد تقی، روضة المتقین، ج۱۰، ص۳.</ref>.


از برخی منابع برمی‌آید که [[بادیه‌نشینی]] و [[تعرب]]، بر محل سکونت فرد، خواه پیش و خواه پس از [[هجرت]]، اطلاق می‌شده<ref>نک: ابن عربی، احکام القرآن، ج۲، ص۵۶۹.</ref> به بازگشت از هجرت اختصاص نداشته است.
از برخی منابع برمی‌آید که [[بادیه‌نشینی]] و [[تعرب]]، بر محل سکونت فرد، خواه پیش و خواه پس از [[هجرت]]، اطلاق می‌شده<ref>نک: ابن عربی، احکام القرآن، ج۲، ص۵۶۹.</ref> و به بازگشت از هجرت اختصاص نداشته است.


با لحاظ این جنبه، گاه تعرب را به ترک هجرت معنا کرده‌اند<ref>سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۵، ص۱۳۵.</ref> یا در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید شما را به (باورهای) گذشته‌تان (در جاهلیت) باز می‌گردانند و از زیانکاران می‌گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۹.</ref> به [[تعرب بعد الهجره]] اشاره نموده و آن را بر ترک هجرت تطبیق داده‌اند<ref>سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۳۰، ص۲۵۹.</ref>.
با لحاظ این جنبه، گاه تعرب را به ترک هجرت معنا کرده‌اند<ref>سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۵، ص۱۳۵.</ref> یا در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید شما را به (باورهای) گذشته‌تان (در جاهلیت) باز می‌گردانند و از زیانکاران می‌گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۹.</ref> به [[تعرب بعد الهجره]] اشاره نموده و آن را بر ترک هجرت تطبیق داده‌اند<ref>سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۳۰، ص۲۵۹.</ref>.
خط ۳۷: خط ۳۷:


== دیدگاه واژه‌شناسان ==
== دیدگاه واژه‌شناسان ==
از همین رو است که برخی واژه‌شناسان، بدون اشاره به نام شهری خاص، تعرب بعد الهجره را بازگشت هجرت‌کنندگان از [[شهر]] و رفتن به میان [[بادیه‌نشینان]] دانسته‌اند<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۵۸۸؛ ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۲، ص۲۱۹؛ زبیدی، تاج العروس، ج۲، ص۲۲۴، «عرب».</ref>. بدین‌سان، آنان بدون اشاره به مدینه، دوگانه متقابل تعرب و هجرت را به صورت عام‌تر توضیح داده‌اند.
از همین روست که برخی واژه‌شناسان، بدون اشاره به نام شهری خاص، تعرب بعد الهجره را بازگشت هجرت‌کنندگان از [[شهر]] و رفتن به میان [[بادیه‌نشینان]] دانسته‌اند<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۵۸۸؛ ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۲، ص۲۱۹؛ زبیدی، تاج العروس، ج۲، ص۲۲۴، «عرب».</ref>. بدین‌سان، آنان بدون اشاره به مدینه، دوگانه متقابل تعرب و هجرت را به صورت عام‌تر توضیح داده‌اند.


خود واژه هجرت که حاوی معنای بیرون آمدن از [[بادیه]] به شهر است<ref>زبیدی، تاج العروس، ج۲، ص۲۲۴.</ref>، در پدید آوردن این معنای عام اثر داشته است. بر این اساس، معنای لغوی تعرب بادیه‌نشینی است و پس از ترکیب با «بعد الهجره» در اصطلاح [[سیره‌نگاران]]، به معنای بازگشت از [[مدینه]] به [[مکه]] و دیگر سرزمین‌های [[حجاز]] به کار می‌رود؛ گر چه همچنان در نظر اهل لغت، به معنای عام بیرون آمدن از [[شهر]] و اقامت در [[بادیه]] است.
خود واژه هجرت که حاوی معنای بیرون آمدن از [[بادیه]] به شهر است<ref>زبیدی، تاج العروس، ج۲، ص۲۲۴.</ref>، در پدید آوردن این معنای عام اثر داشته است. بر این اساس، معنای لغوی تعرب بادیه‌نشینی است و پس از ترکیب با «بعد الهجره» در اصطلاح [[سیره‌نگاران]]، به معنای بازگشت از [[مدینه]] به [[مکه]] و دیگر سرزمین‌های [[حجاز]] به کار می‌رود؛ گرچه همچنان در نظر اهل لغت، به معنای عام بیرون آمدن از [[شهر]] و اقامت در [[بادیه]] است.


در باره تاریخ‌گذاری کاربرد این اصطلاح در متون [[اسلامی]] باید گفت که از بررسی گزارش‌های [[تاریخ‌نگاران]] و شرح حال کسانی که این تعبیر در باره آنها به کار رفته، برمی‌آید که از هنگام [[هجرت]] [[نبوی]] و [[مسلمانان]] به مدینه تا دست‌کم یک سده بعد که دوره آغاز جمع و تدوین [[روایات اسلامی]] بوده است، این عبارت به عنوان تعبیری نکوهش‌آمیز شناخته شده بود و در ارزش‌گذاری‌ها به کار گرفته می‌شد.
درباره تاریخ‌گذاری کاربرد این اصطلاح در متون [[اسلامی]] باید گفت که از بررسی گزارش‌های [[تاریخ‌نگاران]] و شرح حال کسانی که این تعبیر در باره آنها به کار رفته، برمی‌آید که از هنگام [[هجرت]] [[نبوی]] و [[مسلمانان]] به مدینه تا دست‌کم یک سده بعد که دوره آغاز جمع و تدوین [[روایات اسلامی]] بوده است، این عبارت به عنوان تعبیری نکوهش‌آمیز شناخته شده بود و در ارزش‌گذاری‌ها به کار گرفته می‌شد.


== معنای اصطلاحی ==
== معنای اصطلاحی ==
خط ۴۸: خط ۴۸:
بر این اساس، [[تعرب]] در منابع [[تاریخ]] و سیره، به مفهوم بیرون آمدن از مدینه و بازگشت به مکه و سرزمین‌های پیرامون آن است. دو [[تفسیر]] متفاوت دیگر نیز از سوی [[ابن‌خلدون]] صورت گرفته است. از دیدگاه او، ضرورت هجرت به مدینه که به مکیان و [[خویشاوندان پیامبر]] اختصاص داشت، [[حراست]] و [[نگهبانی]] از پیامبر بود و در برابر، تعرّب به معنای ترک این حراست به شمار می‌رفت.
بر این اساس، [[تعرب]] در منابع [[تاریخ]] و سیره، به مفهوم بیرون آمدن از مدینه و بازگشت به مکه و سرزمین‌های پیرامون آن است. دو [[تفسیر]] متفاوت دیگر نیز از سوی [[ابن‌خلدون]] صورت گرفته است. از دیدگاه او، ضرورت هجرت به مدینه که به مکیان و [[خویشاوندان پیامبر]] اختصاص داشت، [[حراست]] و [[نگهبانی]] از پیامبر بود و در برابر، تعرّب به معنای ترک این حراست به شمار می‌رفت.


تفسیر دیگر او که از فحوای سخنش در توجیه گفتار [[سلمة بن اکوع|سَلَمة بن اَکوَع]] که به تعرب بعد الهجره متهم شده بود، به دست می‌آید، ترک سکونت در مدینه و نه ضرورتاً رفتن به بادیه است <ref>تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref>.
تفسیر دیگر او که از فحوای سخنش در توجیه گفتار [[سلمة بن اکوع|سَلَمة بن اَکوَع]] که به تعرب بعد الهجره متهم شده بود، به دست می‌آید، ترک سکونت در مدینه و نه ضرورتاً رفتن به بادیه است<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref>.


== سنگینی [[گناه]] [[تعرب]] ==
== سنگینی [[گناه]] [[تعرب]] ==
خط ۷۰: خط ۷۰:


در گزارش دیگر آمده که پیامبر جنگجویان را [[مکلف]] کرده بود در برخورد با [[مشرکان]]، آنان را به اسلام [[دعوت]] کنند اگر [[اجابت]] کردند، از [[نبرد]] خودداری ورزند و آن‌گاه آنها را به کوچ از [[خانه‌ها]] و آمدن به دار المهاجرین دعوت کنند. اگر نپذیرفتند، [[حکم]] {{عربی|"اَعراب المسلمین"}} را دارند که جز در صورت شرکت در جهاد، سهمی از [[غنیمت]] ندارند <ref>بیهقی، ابوبکر، السنن الکبری، ج۹، ص۱۸۴؛ بغوی، حسین، شرح السنة، ج۱۱، ص۶؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۴، ص۴۸۱.</ref>. آیاتی مانند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا}}<ref>«و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکرده‌اند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref> به همین نکته اشاره می‌کند.
در گزارش دیگر آمده که پیامبر جنگجویان را [[مکلف]] کرده بود در برخورد با [[مشرکان]]، آنان را به اسلام [[دعوت]] کنند اگر [[اجابت]] کردند، از [[نبرد]] خودداری ورزند و آن‌گاه آنها را به کوچ از [[خانه‌ها]] و آمدن به دار المهاجرین دعوت کنند. اگر نپذیرفتند، [[حکم]] {{عربی|"اَعراب المسلمین"}} را دارند که جز در صورت شرکت در جهاد، سهمی از [[غنیمت]] ندارند <ref>بیهقی، ابوبکر، السنن الکبری، ج۹، ص۱۸۴؛ بغوی، حسین، شرح السنة، ج۱۱، ص۶؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۴، ص۴۸۱.</ref>. آیاتی مانند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا}}<ref>«و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکرده‌اند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref> به همین نکته اشاره می‌کند.
کسانی که هجرت نمی‌کردند، همچنان [[بادیه‌نشین]] خوانده می‌شدند<ref>ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۲۲.</ref>. بر پایه یک تحلیل، [[هجرت به مدینه]] در [[حقیقت]]، دور شدن از اَعراب بود و [[مردم]] با هجرت از نزد [[اعراب]] و آماده شدن برای جهاد همراه [[مسلمانان]]، به این [[ضرورت]] [[رفتار]] می‌کردند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۴، ص۳۵۹.</ref>.
کسانی که هجرت نمی‌کردند، همچنان [[بادیه‌نشین]] خوانده می‌شدند<ref>ابن سید الناس، عیون الاثر، ج۲، ص۳۲۲.</ref>. بر پایه یک تحلیل، [[هجرت به مدینه]] در [[حقیقت]]، دور شدن از اَعراب بود و [[مردم]] با هجرت از نزد [[اعراب]] و آماده شدن برای جهاد همراه [[مسلمانان]]، به این [[ضرورت]] [[رفتار]] می‌کردند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۴، ص۳۵۹.</ref>.


خط ۱۲۳: خط ۱۲۴:
در این گسترش معنایی، معیار اصلی این است که [[انسان]] کاری انجام دهد که سبب دوری او از دین شود یا او را در معرض دوری از دین قرار دهد. بدین‌سان، تعرب بعد الهجره با دور شدن از اصل [[معرفت دینی]] یا مقدار ضروری آن، تحقق می‌یابد.
در این گسترش معنایی، معیار اصلی این است که [[انسان]] کاری انجام دهد که سبب دوری او از دین شود یا او را در معرض دوری از دین قرار دهد. بدین‌سان، تعرب بعد الهجره با دور شدن از اصل [[معرفت دینی]] یا مقدار ضروری آن، تحقق می‌یابد.


از همین جا آورده‌اند که می‌توان به قاعده‌ای برای [[حرمت]] [[تعرب]] در [[فقه]] دست یافت: رفتن به جایی که [[بیم]] رود نتوان به معرفت دینی [[دست]] یافت<ref>رسالة الثقلین، ش۵۳، ص۱۵۴-۱۵۶، «وظائف اقلیات المسلمه».</ref>. شاید از این رو است که کسانی در بحث [[تبعید]] و تغریب، عدم جواز تبعید به سرزمین‌های [[کفر]] و [[شرک]] را به حرمت تعرب، مستدل ساخته‌اند <ref>فقعانی، علی بن طی، الدر المنضود، ج۱، ص۳۱۹؛ طبسی، نجم الدین، النفی و التغریب، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref><ref>[[علی احمدی میرآقا|احمدی میرآقا، علی]]، [[تعرب بعد الهجره (مقاله)|مقاله «تعرب بعد الهجره»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۵ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۵، ص:362-371.</ref>.
از همین جا آورده‌اند که می‌توان به قاعده‌ای برای [[حرمت]] [[تعرب]] در [[فقه]] دست یافت: رفتن به جایی که [[بیم]] رود نتوان به معرفت دینی [[دست]] یافت<ref>رسالة الثقلین، ش۵۳، ص۱۵۴-۱۵۶، «وظائف اقلیات المسلمه».</ref>. شاید از این رو است که کسانی در بحث [[تبعید]] و تغریب، عدم جواز تبعید به سرزمین‌های [[کفر]] و [[شرک]] را به حرمت تعرب، مستدل ساخته‌اند <ref>فقعانی، علی بن طی، الدر المنضود، ج۱، ص۳۱۹؛ طبسی، نجم الدین، النفی و التغریب، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref>.<ref>[[علی احمدی میرآقا|احمدی میرآقا، علی]]، [[تعرب بعد الهجره (مقاله)|مقاله «تعرب بعد الهجره»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۵ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۵، ص:۳۶۲-۳۷۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۷٬۱۰۸

ویرایش