←نقد سخن ابنتیمیه
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
اولاً: بر عدم [[نقل حدیث]] از [[ابو مریم کوفی]] [[اجماعی]] وجود ندارد، زیرا [[ابن عقده]] – چنانکه در لسان [[المیزان]] آمده است<ref>لسان المیزان، ج۴، ص۵۱، شماره ۵۲۲۹.</ref>- او را [[مدح]] کرده است. [[ابوحاتم رازی]] نیز گفته است: {{عربی|لیس بمتروک}}<ref>تشیید المراجعات، ج۳، ص۱۵۲، به نقل از: حافظ ابن حجر در تعجیل المنفعة، ص۲۹۷.</ref>. | اولاً: بر عدم [[نقل حدیث]] از [[ابو مریم کوفی]] [[اجماعی]] وجود ندارد، زیرا [[ابن عقده]] – چنانکه در لسان [[المیزان]] آمده است<ref>لسان المیزان، ج۴، ص۵۱، شماره ۵۲۲۹.</ref>- او را [[مدح]] کرده است. [[ابوحاتم رازی]] نیز گفته است: {{عربی|لیس بمتروک}}<ref>تشیید المراجعات، ج۳، ص۱۵۲، به نقل از: حافظ ابن حجر در تعجیل المنفعة، ص۲۹۷.</ref>. | ||
ثانیاً: حفاظ ششگانه ([[ابن اسحاق]]، ابن [[جریر]]، [[ابن ابی حاتم]]، [[ابن مردویه]]، [[ابونعیم]] و [[بیهقی]]) [[حدیث]] مزبور را از او [[نقل]] کرده، و هیچیک از آنان حدیث را به این [[دلیل]] که [[ابومریم کوفی]] در [[سند]] آن است [[تضعیف]] نکرده است، بلکه در باب [[دلایل]] [[نبوت]] و خصایص [[نبوی]] به آن استناد کردهاند<ref>الغدیر، ج۲، ص۳۹۶.</ref>. ثالثاً: مقتضای [[انصاف]] در نقد این بود که [[ابن تیمیه]] نقلهای دیگر حدیث را - که با [[سند صحیح]] در [[مسند]] [[احمد بن حنبل]] و خصایص [[نسائی]] آمده است - بازگو کند، نه اینکه به گونهای سخن بگوید که گویی [[حدیث بدء الدعوة]] از اساس، [[کذب]] و ساختگی است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۱۵.</ref> | ثانیاً: حفاظ ششگانه ([[ابن اسحاق]]، ابن [[جریر]]، [[ابن ابی حاتم]]، [[ابن مردویه]]، [[ابونعیم]] و [[بیهقی]]) [[حدیث]] مزبور را از او [[نقل]] کرده، و هیچیک از آنان حدیث را به این [[دلیل]] که [[ابومریم کوفی]] در [[سند]] آن است [[تضعیف]] نکرده است، بلکه در باب [[دلایل]] [[نبوت]] و خصایص [[نبوی]] به آن استناد کردهاند<ref>الغدیر، ج۲، ص۳۹۶.</ref>. ثالثاً: مقتضای [[انصاف]] در نقد این بود که [[ابن تیمیه]] نقلهای دیگر حدیث را - که با [[سند صحیح]] در [[مسند]] [[احمد بن حنبل]] و خصایص [[نسائی]] آمده است - بازگو کند، نه اینکه به گونهای سخن بگوید که گویی [[حدیث بدء الدعوة]] از اساس، [[کذب]] و ساختگی است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۱۵.</ref> | ||
== دلالت حدیث == | |||
# دلالت حدیث بر [[امامت]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} براساس نقل [[طبری]] و دیگران که در آن عبارت {{متن حدیث|خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي}} آمده، روشن است، زیرا اولاً واژه [[خلیفه]] بر [[خلافت]] و امامت دلالت آشکار دارد و ثانیاً چون مقیّد به این نشده است که او [[جانشین پیامبر]] {{صل}} در چه چیزی و در میان چه کسانی است بر امامت و خلافت عامّه دلالت میکند. | |||
# در [[روایت]] اول احمد بن حنبل نیز واژه خلافت به کار رفته است، با این تفاوت که به [[خاندان پیامبر]] {{صل}} [[مقید]] شده است، {{متن حدیث|خَلِيفَتِي فِي أَهْلِي}}، ولی این قید، مدلول حدیث را مقید نمیسازد، زیرا هرکس به [[منصوص بودن امامت]] [[علی]] {{ع}} در [[خاندان پیامبر]] {{صل}} [[معتقد]] بوده است، [[امامت]] او را برای دیگر [[مسلمانان]] نیز پذیرفته است، و این فرض از نظر همگان مردود است که [[علی]] {{ع}} تنها [[خلیفه پیامبر]] {{صل}} در [[خاندان]] او است، نه در میان دیگر مسلمانان؛ مضافاً بر اینکه با توجه به [[برتری]] [[بنیهاشم]] بر دیگر [[قبایل]] [[قریش]] هرگاه علی {{ع}} خلیفه پیامبر {{صل}} در میان بنیهاشم باشد، [[خلیفه]] او بر دیگر قبایل قریش نیز خواهد بود، و از طرفی، [[ابوبکر]] در [[سقیفه]] با استناد به [[حدیث نبوی]] {{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ}} که او [[نقل]] کرد، دعوی [[انصار]] را در باب امامت رد کرد. بنابراین، قبول [[امامت علی]] {{ع}} در بنیهاشم مستلزم قبول امامت او در میان عموم مسلمانان است. از این بیان، [[نادرستی]] [[سخن]] فیصل [[نور]] نویسنده وهّابی معاصر روشن شد که در نقد [[استدلال]] [[شیعیان]] به [[حدیث]] بدءالدعوة گفته است: “در بیشتر [[روایات]]، [[خلافت]] و [[وصایت]] در [[بنی عبدالمطلب]] است نه دیگران. حداقل این است که خطاب [[پیامبر]] {{صل}} متوجه آنان بوده است، و این [[بهترین]] [[گواه]] است بر اینکه بر فرض دلالت آنها بر وصایت علی {{ع}} به خاندان پیامبر {{صل}} اختصاص دارد و شامل عموم [[مردم]] نمیشود”<ref>الإمامة و النص، ص۴۰۲.</ref>. نادرستی این سخن از توضیحات پیشین به دست آمده و به تکرار، نیازی نیست. | |||
# در [[روایت]] [[نسائی]]، واژه [[وراثت]] آمده است. روشن است که مقصود از آن، وراثت [[مالی]] نیست، زیرا چنین وراثتی تابع [[احکام]] [[ارث]] در [[اسلام]] است، و خارج از آن [[قوانین]] نمیتوان کسی را [[وارث]] دانست. بنابراین، مقصود، امامت و [[رهبری امت اسلامی]] است.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۱۶.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |