جز
جایگزینی متن - 'یابن [[رسول' به 'یا ابن [[رسول'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'یابن [[رسول' به 'یا ابن [[رسول') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
توجه به دو حکایت زیر از [[امام باقر]] {{ع}} این مطلب را روشنتر میسازد: | توجه به دو حکایت زیر از [[امام باقر]] {{ع}} این مطلب را روشنتر میسازد: | ||
# [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[یار]] دیرین [[رسول خدا]] {{صل}} در [[زمان امام باقر]] {{ع}} [[بیمار]] و بستری شد. امام باقر {{ع}} برای [[عیادت]] به [[دیدار]] او رفت، بر بالینش نشست و فرمود: ای جابر! حالت چطور است؟! جابر عرض کرد: در حالی هستم که [[پیری]] را نسبت به [[جوانی]] دوست دارم، [[مرگ]] را نسبت به [[زندگی]] ترجیح میدهم و به [[بیماری]] نسبت به [[سلامتی]] علاقهمندم (یعنی بر این [[ناملایمات]] [[مقاوم]] و [[صبور]] هستم و آنها را بر [[صحت]] و سلامتی ترجیح میدهم) [[امام باقر]] {{ع}} به او فرمود: اما من آنچه را [[خدا]] بخواهد دوست دارم، اگر پیری را بخواهد، همان را دوست دارم، اگر جوانی را بخواهد، به همان علاقهمندم، بیماری یا سلامتی، زندگی یا مرگ، هر کدام را او بپسندد همان را میپسندم. امام باقر {{ع}} با این سخن به جابر فهماند که [[مقام]] [[راضی]] بودن به [[خشنودی الهی]] از مقام [[صبر]] و [[استقامت]] بالاتر است. | # [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[یار]] دیرین [[رسول خدا]] {{صل}} در [[زمان امام باقر]] {{ع}} [[بیمار]] و بستری شد. امام باقر {{ع}} برای [[عیادت]] به [[دیدار]] او رفت، بر بالینش نشست و فرمود: ای جابر! حالت چطور است؟! جابر عرض کرد: در حالی هستم که [[پیری]] را نسبت به [[جوانی]] دوست دارم، [[مرگ]] را نسبت به [[زندگی]] ترجیح میدهم و به [[بیماری]] نسبت به [[سلامتی]] علاقهمندم (یعنی بر این [[ناملایمات]] [[مقاوم]] و [[صبور]] هستم و آنها را بر [[صحت]] و سلامتی ترجیح میدهم) [[امام باقر]] {{ع}} به او فرمود: اما من آنچه را [[خدا]] بخواهد دوست دارم، اگر پیری را بخواهد، همان را دوست دارم، اگر جوانی را بخواهد، به همان علاقهمندم، بیماری یا سلامتی، زندگی یا مرگ، هر کدام را او بپسندد همان را میپسندم. امام باقر {{ع}} با این سخن به جابر فهماند که [[مقام]] [[راضی]] بودن به [[خشنودی الهی]] از مقام [[صبر]] و [[استقامت]] بالاتر است. | ||
# جمعی به محضر امام باقر {{ع}} آمدند و دیدند آن [[حضرت]] به خاطر [[بیمار]] بودن یکی از [[کودکان]] بسیار ناراحت و [[غمگین]] است و [[آرامش]] ندارد. با خود اندیشیدند اگر خدای نکرده این [[کودک]] فوت کند، حتماً [[سلامت]] [[امام]] به خطر میافتد. آن کودک از [[دنیا]] رفت ولی با کمال [[تعجب]] امام را در وضع عادی [[مشاهده]] کردند. گفتند: | # جمعی به محضر امام باقر {{ع}} آمدند و دیدند آن [[حضرت]] به خاطر [[بیمار]] بودن یکی از [[کودکان]] بسیار ناراحت و [[غمگین]] است و [[آرامش]] ندارد. با خود اندیشیدند اگر خدای نکرده این [[کودک]] فوت کند، حتماً [[سلامت]] [[امام]] به خطر میافتد. آن کودک از [[دنیا]] رفت ولی با کمال [[تعجب]] امام را در وضع عادی [[مشاهده]] کردند. گفتند: یا ابن [[رسولالله]] {{صل}} ما نگران حال شما بودیم. امام فرمود: {{متن حدیث|فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ سَلَّمْنَا فِیمَا یُحِبُّ}}؛ وقتی [[قضای الهی]] فرا رسید، آنچه را خدا [[دوست]] دارد، همان را میپسندیم و [[تسلیم]] آن هستیم<ref>ر. ک: محسن الامین عاملی، اعیانالشیعه، ج۱۵، ص۱۴۱؛ ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۲۲۶.</ref>. | ||
[[صبر]] و [[شکیبایی]]، [[بهترین]] ابزار لازم در امر [[مدیریت]] و [[اداره جامعه]] است و به همین [[دلیل]] [[امام صادق]] {{ع}} در [[عصر غیبت]]، کسی را [[شایسته]] [[رهبری جامعه اسلامی]] میشناسد که با برخورداری از صفت [[صبر]] در برابر قوای [[نفسانی]] و انجام [[تکالیف الهی]] [[تحمل]] زیاد داشته باشد. {{متن حدیث|فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ}}<ref>محمد بن حسن الحر عاملی، وسائلالشیعه، ج۱۱، ص۹۵؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۸۱.</ref>؛ آن کسی از [[فقیهان]] که نگهدارنده نفس، [[نگهبان دین]] و [[مخالف]] با [[هواهای نفسانی]] خود و [[فرمانبردار]] [[امر الهی]] باشد، بر [[مردم]] [[واجب]] است که از او [[پیروی]] کنند. | [[صبر]] و [[شکیبایی]]، [[بهترین]] ابزار لازم در امر [[مدیریت]] و [[اداره جامعه]] است و به همین [[دلیل]] [[امام صادق]] {{ع}} در [[عصر غیبت]]، کسی را [[شایسته]] [[رهبری جامعه اسلامی]] میشناسد که با برخورداری از صفت [[صبر]] در برابر قوای [[نفسانی]] و انجام [[تکالیف الهی]] [[تحمل]] زیاد داشته باشد. {{متن حدیث|فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ}}<ref>محمد بن حسن الحر عاملی، وسائلالشیعه، ج۱۱، ص۹۵؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲، ص۸۱.</ref>؛ آن کسی از [[فقیهان]] که نگهدارنده نفس، [[نگهبان دین]] و [[مخالف]] با [[هواهای نفسانی]] خود و [[فرمانبردار]] [[امر الهی]] باشد، بر [[مردم]] [[واجب]] است که از او [[پیروی]] کنند. |