حزن بن ابی وهب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = حزن بن ابی وهب | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == آشنایی اجمالی == با توجه به نسبت وی، به احتمال، او منسوب به بنو واقف، تیره‌ای از اوس، از انصار است<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۵۶۷.</ref>. ابن حجر<ref>اب...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶: خط ۶:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
با توجه به نسبت وی، به احتمال، او منسوب به بنو واقف، تیره‌ای از [[اوس]]، از [[انصار]] است<ref>سمعانی، الانساب، ج۵، ص۵۶۷.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۳.</ref> می‌گوید: ابومعشر (م ۱۷۰) وی را در شمار [[گریه کنندگان]] (بکائین) دانسته است که چون زاد و توشه و مرکبی برای شرکت در [[غزوه تبوک]] نیافتند، گریستند و [[آیه]] {{متن قرآن|تَوَلَّوْا وَأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ}}<ref>«و نه بر کسانی که چون نزد تو آمدند تا آنان را سوار کنی گفتی چیزی نمی‌یابم تا بر آن سوارتان کنم؛ بازگشتند در حالی که چشم‌هاشان لبریز از اشک بود از غم اینکه چیزی نمی‌یافتند تا (در این راه) ببخشند» سوره توبه، آیه ۹۲.</ref>. در [[شأن]] آنان نازل شده است. ابن حجر این گزارش را از [[ابوموسی مدینی]] ([[محمد بن عمر اصفهانی]]، م ۵۸۱ و مؤلف ذیل [[اسماء الصحابه]]) به [[نقل]] از [[عبدان مروزی]] ([[عبد الله بن محمد مروزی]]، م۲۹۳ صاحب کتاب [[معرفة الصحابه]]) نقل کرده، می‌گوید: چنین چیزی را در کتاب التجرید و کتاب عبدان نیافتم.  
[[حزن بن أبی وهب بن عمرو بن عائذ بن عمران]]، از بنو مخزوم از قبیلة [[قریش]] است<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۱۸۳؛ زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۲.</ref>. همسرانش [[أم حارث]] دختر [[سعید بن عبدالله]]<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۵۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۸، ص۱۸۴.</ref>، و بنا بر قولی دختر [[شعبة بن عبدالله]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۳۴۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۱۸.</ref> و [[فاطمه]]، دختر [[سائب بن عویمر بن عائذ]] <ref>زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۴.</ref> و مادرش [[فاخته]] دختر [[عامر بن قرط]] است<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۹۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵.</ref>. [[مصعب زبیری]]<ref>مصعب زبیری، نسب قریش، ص۳۴۵.</ref> چهار [[فرزند]] به نام‌های مسیب، [[عبدالرحمن]]، سائب و [[ابو معبد]] برای او [[ذکر]] می‌کند. وی جد [[سعید بن مسیب]] (م۹۳) از [[فقهای مدینه]] است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.</ref>. [[زن]] در [[جاهلیت]] از [[اشراف قریش]] بود<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ ذهبی، تجرید اسماء الصحابه، ج۱، ص۱۲۹.</ref> که در [[فتح مکه]] [[اسلام]] آورد<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۸، ص۱۸۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۴.</ref> و برخی او را در شمار [[طلقاء]] ([[آزاد]] شدگان) دانسته‌اند<ref>ذهبی، الکاشف، ص۳۲۰.</ref>. عده‌ای وی را در شمار [[مهاجران]] آورده‌اند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ ذهبی، تجرید اسماء الصحابه، ج۱، ص۱۲۹.</ref> که اگر [[اسلام آوردن]] او را در فتح مکه بپذیریم چنین گزارشی نمی‌تواند صحیح باشد. مصعب زبیری (م ۲۳۶) ضمن رد [[هجرت]] وی می‌گوید: زن در فتح مکه اسلام آورد<ref>بنگرید: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ البته چنین مطلبی در کتاب موجود نسب قریش، از مصعب زبیری یافت نشد.</ref>. مستند [[صحابی]] بودن وی روایتی است که از طریق نوه‌اش سعید بن مسیب چنین گزارش شده است: [[روزی]] [[پیامبر]]{{صل}} از حزن بن ابی وهب نامش را پرسید و وقتی شنید نام او [[زن]] است فرمود: نامت را [[سهل]] گذاشتم<ref>احمد بن حنبل، العلل ومعرفة الرجال، ج۳، ص۱۸۴.</ref>. [[حزن]] نپذیرفت و گفت: نامی را که پدرم بر من گذاشته [[تغییر]] نخواهم داد <ref>زبیری، نسب قریش، ص۳۴۵؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۲۱۱؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۲، ص۱۵۸؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۹۶.</ref>، برخی گفته‌اند: وی در [[پاسخ]] گفت: سهوله برای الاغ است<ref>بنگرید: زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۲۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.</ref>. از [[سعید بن مسیب]] بارها [[نقل]] شده که این حزونة (غمگینی و اندوهناکی) تا به امروز در [[خانواده]] ما وجود داشته است<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۲۱۱؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۲، ص۱۵۸؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۲۹۳؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۹۵.</ref>. [[بیت]] شعری به همین مضمون از وی موجود است<ref>بنگرید: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.</ref>.
[[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ص۴۷۲.</ref> از شخص دیگری به نام «[[حزم بن عمرو]]»، بدون اشاره به نسبت «[[واقفی]]» نام می‌برد که غیر از فرد یاد شده است<ref>بنگرید: مدخل حزم بن عبد عمرو خثعمی.</ref><ref>[[عظیم ابوالقاسمی|ابوالقاسمی، عظیم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۳ (کتاب)|مقاله «حزن بن ابی وهب»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۳، ص۴۵-۴۴.</ref>.
 
[[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۶۹.</ref> با اینکه این [[روایت]] را [[ذکر]] کرده، اما [[صحابی]] بودن مخزن را به صورت قیل (گفته شده)، نقل می‌کند. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.</ref> گوید: [[زن]] کسی است که بعد از خراب شدن [[کعبه]] (قبل از [[اسلام]])، وقتی خواستند آن را تعمیر کنند، [[حجرالاسود]] را نگه داشت تا ساختن ستون‌های کعبه تمام شد؛ اما وقتی خواست حجرالاسود را به جای خود برگرداند، از دستش رها شد و خود سنگ بدون [[مداخله]] کسی در جای خود قرار گرفت. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵.</ref> ضمن نقل این گزارش [[معتقد]] است: این شخص، [[ابو وهب]] [[پدر]] زن بوده است، نه خود [[حزن]]. [[ابونصر کلاباذی]] (م ۳۹۸) گوید: تنها گزارش‌های رسیده از حزن، همین دو گزارش‌اند که از طریق پسرش مسیب به دست ما رسیده‌اند<ref>بنگرید: عینی، عمدة القاری، ج۲۲، ص۲۰۸.</ref>. البته گزارش دیگری درباره حزن وجود دارد که [[دلالت]] بر صحابی بودن وی دارد. در این گزارش آمده است: در [[سریه]] [[زید بن حارثه]] با بنو [[فزاره]]، دختر شخصی به نام أم قرفة (که از [[خاندان]] شرافتمندی بود) از سوی [[سلمة بن عمرو بن اکوع]] [[اسیر]] شد. [[پیامبر]]{{صل}} از [[سلمه]] خواست تا او را به ایشان ببخشد و سلمه نیز چنین کرد. پیامبر{{صل}} این دختر را گرفت و به دایی سلمه، یعنی حزن بن ابی وهب [[عطا]] کرد. و از وی صاحب [[فرزندی]] به نام [[عبدالرحمن]] شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۱۸۳؛ زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۶۴۳.</ref>.
 
[[یعقوبی]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۱.</ref> نیز همین گزارش را [[ذکر]] کرده، اما به جای [[سلمه]]، از [[قیس بن محسر]] نام می‌برد. [[سرخسی]]<ref>سرخسی، شرح السیر الکبیر، ج۱، ص۹۶.</ref> ضمن [[نقل]] این گزارش می‌گوید: در این [[زمان]] هم [[زن]] و هم این دختر، [[مشرک]] بودند. [[حزن]] را در شمار ساکنان [[مدینه]] دانسته‌اند<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۲۱۱.</ref>. وی در زمان [[خلافت ابوبکر]]<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۵۹۱.</ref> در [[جنگ]] [[یمامه]](سال ۱۲) به دست [[پیروان]] [[مسیلمه]] [[کذاب]] کشته شد<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۷، ص۴۰۶؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۲۹۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۶۱؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۲۱۳.</ref>. بنا بر قولی در جنگ بزاخه (جنگ با [[مرتدان]])، در اوایل خلافت ابوبکر کشته شد<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۶۱.</ref>. [[ابن حبان]] با اینکه در کتاب الثقات<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۹۵.</ref> [[معتقد]] است وی در جنگ یمامه کشته شد؛ اما در کتاب مشاهیر [[علماء]] الأمصار<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۴۵.</ref> گوید: [[زن]] در مدینه از [[دنیا]] رفت<ref>[[عظیم ابوالقاسمی|ابوالقاسمی، عظیم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۳ (کتاب)|مقاله «حزن بن ابی وهب»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۳، ص۴۶-۴۵.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌های وابسته}}
{{مدخل‌های وابسته}}
* [[قریش]] (قبیله)
* [[أم حارث بنت سعید بن عبدالله]] (همسر)
* [[فاطمه بنت سائب بن عویمر بن عائذ]] (همسر)
* [[مسیب بن حزن بن ابی وهب]] (فرزند)
* [[عبدالرحمن بن حزن بن ابی وهب]] (فرزند)
* [[سائب بن حزن بن ابی وهب]] (فرزند)
* [[ابو معبد بن حزن بن ابی وهب]] (فرزند)
{{پایان مدخل‌های وابسته}}
{{پایان مدخل‌های وابسته}}



نسخهٔ ‏۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۴

آشنایی اجمالی

حزن بن أبی وهب بن عمرو بن عائذ بن عمران، از بنو مخزوم از قبیلة قریش است[۱]. همسرانش أم حارث دختر سعید بن عبدالله[۲]، و بنا بر قولی دختر شعبة بن عبدالله[۳] و فاطمه، دختر سائب بن عویمر بن عائذ [۴] و مادرش فاخته دختر عامر بن قرط است[۵]. مصعب زبیری[۶] چهار فرزند به نام‌های مسیب، عبدالرحمن، سائب و ابو معبد برای او ذکر می‌کند. وی جد سعید بن مسیب (م۹۳) از فقهای مدینه است[۷]. زن در جاهلیت از اشراف قریش بود[۸] که در فتح مکه اسلام آورد[۹] و برخی او را در شمار طلقاء (آزاد شدگان) دانسته‌اند[۱۰]. عده‌ای وی را در شمار مهاجران آورده‌اند[۱۱] که اگر اسلام آوردن او را در فتح مکه بپذیریم چنین گزارشی نمی‌تواند صحیح باشد. مصعب زبیری (م ۲۳۶) ضمن رد هجرت وی می‌گوید: زن در فتح مکه اسلام آورد[۱۲]. مستند صحابی بودن وی روایتی است که از طریق نوه‌اش سعید بن مسیب چنین گزارش شده است: روزی پیامبر(ص) از حزن بن ابی وهب نامش را پرسید و وقتی شنید نام او زن است فرمود: نامت را سهل گذاشتم[۱۳]. حزن نپذیرفت و گفت: نامی را که پدرم بر من گذاشته تغییر نخواهم داد [۱۴]، برخی گفته‌اند: وی در پاسخ گفت: سهوله برای الاغ است[۱۵]. از سعید بن مسیب بارها نقل شده که این حزونة (غمگینی و اندوهناکی) تا به امروز در خانواده ما وجود داشته است[۱۶]. بیت شعری به همین مضمون از وی موجود است[۱۷].

ابونعیم[۱۸] با اینکه این روایت را ذکر کرده، اما صحابی بودن مخزن را به صورت قیل (گفته شده)، نقل می‌کند. ابن عبدالبر[۱۹] گوید: زن کسی است که بعد از خراب شدن کعبه (قبل از اسلام)، وقتی خواستند آن را تعمیر کنند، حجرالاسود را نگه داشت تا ساختن ستون‌های کعبه تمام شد؛ اما وقتی خواست حجرالاسود را به جای خود برگرداند، از دستش رها شد و خود سنگ بدون مداخله کسی در جای خود قرار گرفت. ابن اثیر[۲۰] ضمن نقل این گزارش معتقد است: این شخص، ابو وهب پدر زن بوده است، نه خود حزن. ابونصر کلاباذی (م ۳۹۸) گوید: تنها گزارش‌های رسیده از حزن، همین دو گزارش‌اند که از طریق پسرش مسیب به دست ما رسیده‌اند[۲۱]. البته گزارش دیگری درباره حزن وجود دارد که دلالت بر صحابی بودن وی دارد. در این گزارش آمده است: در سریه زید بن حارثه با بنو فزاره، دختر شخصی به نام أم قرفة (که از خاندان شرافتمندی بود) از سوی سلمة بن عمرو بن اکوع اسیر شد. پیامبر(ص) از سلمه خواست تا او را به ایشان ببخشد و سلمه نیز چنین کرد. پیامبر(ص) این دختر را گرفت و به دایی سلمه، یعنی حزن بن ابی وهب عطا کرد. و از وی صاحب فرزندی به نام عبدالرحمن شد[۲۲].

یعقوبی[۲۳] نیز همین گزارش را ذکر کرده، اما به جای سلمه، از قیس بن محسر نام می‌برد. سرخسی[۲۴] ضمن نقل این گزارش می‌گوید: در این زمان هم زن و هم این دختر، مشرک بودند. حزن را در شمار ساکنان مدینه دانسته‌اند[۲۵]. وی در زمان خلافت ابوبکر[۲۶] در جنگ یمامه(سال ۱۲) به دست پیروان مسیلمه کذاب کشته شد[۲۷]. بنا بر قولی در جنگ بزاخه (جنگ با مرتدان)، در اوایل خلافت ابوبکر کشته شد[۲۸]. ابن حبان با اینکه در کتاب الثقات[۲۹] معتقد است وی در جنگ یمامه کشته شد؛ اما در کتاب مشاهیر علماء الأمصار[۳۰] گوید: زن در مدینه از دنیا رفت[۳۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۱۸۳؛ زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۲.
  2. خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۵۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۸، ص۱۸۴.
  3. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۳۴۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۱۸.
  4. زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۴.
  5. ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۹۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵.
  6. مصعب زبیری، نسب قریش، ص۳۴۵.
  7. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.
  8. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ ذهبی، تجرید اسماء الصحابه، ج۱، ص۱۲۹.
  9. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۸، ص۱۸۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۴.
  10. ذهبی، الکاشف، ص۳۲۰.
  11. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ ذهبی، تجرید اسماء الصحابه، ج۱، ص۱۲۹.
  12. بنگرید: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ البته چنین مطلبی در کتاب موجود نسب قریش، از مصعب زبیری یافت نشد.
  13. احمد بن حنبل، العلل ومعرفة الرجال، ج۳، ص۱۸۴.
  14. زبیری، نسب قریش، ص۳۴۵؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۲۱۱؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۲، ص۱۵۸؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۹۶.
  15. بنگرید: زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۲۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.
  16. بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۲۱۱؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۲، ص۱۵۸؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۲۹۳؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۹۵.
  17. بنگرید: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.
  18. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۶۹.
  19. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.
  20. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵.
  21. بنگرید: عینی، عمدة القاری، ج۲۲، ص۲۰۸.
  22. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۱۸۳؛ زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۶۴۳.
  23. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۱.
  24. سرخسی، شرح السیر الکبیر، ج۱، ص۹۶.
  25. بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۲۱۱.
  26. مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۵۹۱.
  27. بخاری، التاریخ الکبیر، ج۷، ص۴۰۶؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۲۹۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۶۱؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۲۱۳.
  28. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۶۱.
  29. ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۹۵.
  30. ابن حبان، مشاهیر، ص۴۵.
  31. ابوالقاسمی، عظیم، مقاله «حزن بن ابی وهب»، دانشنامه سیره نبوی ج۳، ص۴۶-۴۵.