حزن بن ابی‌وهب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از حزن بن ابی وهب)

آشنایی اجمالی

حزن بن أبی وهب بن عمرو بن عائذ بن عمران، از بنو مخزوم از قبیله قریش است[۱]. همسرانش أم حارث دختر سعید بن عبدالله[۲]، و بنا بر قولی دختر شعبة بن عبدالله[۳] و فاطمه، دختر سائب بن عویمر بن عائذ [۴] و مادرش فاخته دختر عامر بن قرط است[۵]. مصعب زبیری[۶] چهار فرزند به نام‌های مسیب، عبدالرحمن، سائب و ابو معبد برای او ذکر می‌کند. وی جد سعید بن مسیب (م۹۳) از فقهای مدینه است[۷]. حزن در جاهلیت از اشراف قریش بود[۸] که در فتح مکه اسلام آورد[۹] و برخی او را در شمار طلقاء (آزاد شدگان) دانسته‌اند[۱۰]. عده‌ای وی را در شمار مهاجران آورده‌اند[۱۱] که اگر اسلام آوردن او را در فتح مکه بپذیریم چنین گزارشی نمی‌تواند صحیح باشد. مصعب زبیری ضمن رد هجرت وی می‌گوید: حزن در فتح مکه اسلام آورد[۱۲]. مستند صحابی بودن وی روایتی است که از طریق نوه‌اش سعید بن مسیب چنین گزارش شده است: روزی پیامبر(ص) از حزن بن ابی وهب نامش را پرسید و وقتی شنید نام او حزن است فرمود: نامت را سهل گذاشتم[۱۳]. حزن نپذیرفت و گفت: نامی را که پدرم بر من گذاشته تغییر نخواهم داد [۱۴]، برخی گفته‌اند: وی در پاسخ گفت: سهوله برای الاغ است[۱۵]. از سعید بن مسیب بارها نقل شده که این حزونة (غمگینی و اندوهناکی) تا به امروز در خانواده ما وجود داشته است[۱۶]. بیت شعری به همین مضمون از وی موجود است[۱۷].

ابونعیم[۱۸] با اینکه این روایت را ذکر کرده، اما صحابی بودن مخزن را به صورت قیل (گفته شده)، نقل می‌کند. ابن عبدالبر[۱۹] گوید: زن کسی است که بعد از خراب شدن کعبه (قبل از اسلام)، وقتی خواستند آن را تعمیر کنند، حجرالاسود را نگه داشت تا ساختن ستون‌های کعبه تمام شد؛ اما وقتی خواست حجرالاسود را به جای خود برگرداند، از دستش رها شد و خود سنگ بدون مداخله کسی در جای خود قرار گرفت. ابن اثیر[۲۰] ضمن نقل این گزارش معتقد است: این شخص، ابو وهب پدر زن بوده است، نه خود حزن. ابونصر کلاباذی (م ۳۹۸) گوید: تنها گزارش‌های رسیده از حزن، همین دو گزارش‌اند که از طریق پسرش مسیب به دست ما رسیده‌اند[۲۱]. البته گزارش دیگری درباره حزن وجود دارد که دلالت بر صحابی بودن وی دارد. در این گزارش آمده است: در سریه زید بن حارثه با بنی‌فزاره، دختر شخصی به نام أم قرفة (که از خاندان شرافتمندی بود) از سوی سلمة بن عمرو بن اکوع اسیر شد. پیامبر(ص) از سلمه خواست تا او را به ایشان ببخشد و سلمه نیز چنین کرد. پیامبر(ص) این دختر را گرفت و به دایی سلمه، یعنی حزن بن ابی وهب عطا کرد. و از وی صاحب فرزندی به نام عبدالرحمن شد[۲۲].

یعقوبی[۲۳] نیز همین گزارش را ذکر کرده، اما به جای سلمه، از قیس بن محسر نام می‌برد. سرخسی[۲۴] ضمن نقل این گزارش می‌گوید: در این زمان هم زن و هم این دختر، مشرک بودند. حزن را در شمار ساکنان مدینه دانسته‌اند[۲۵]. وی در زمان خلافت ابوبکر[۲۶] در جنگ یمامه (سال ۱۲) به دست پیروان مسیلمه کذاب کشته شد[۲۷]. بنا بر قولی در جنگ بزاخه (جنگ با مرتدان)، در اوایل خلافت ابوبکر کشته شد[۲۸]. ابن حبان با اینکه در کتاب الثقات[۲۹] معتقد است وی در جنگ یمامه کشته شد؛ اما در کتاب مشاهیر علماء الأمصار[۳۰] گوید: حزن در مدینه از دنیا رفت[۳۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۱۸۳؛ زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۳؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۲.
  2. خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۵۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۸، ص۱۸۴.
  3. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۰، ص۳۴۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۱۸.
  4. زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۴.
  5. ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۹۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵.
  6. مصعب زبیری، نسب قریش، ص۳۴۵.
  7. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.
  8. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ ذهبی، تجرید اسماء الصحابه، ج۱، ص۱۲۹.
  9. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۸، ص۱۸۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۵۴.
  10. ذهبی، الکاشف، ص۳۲۰.
  11. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ ذهبی، تجرید اسماء الصحابه، ج۱، ص۱۲۹.
  12. بنگرید: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ البته چنین مطلبی در کتاب موجود نسب قریش، از مصعب زبیری یافت نشد.
  13. احمد بن حنبل، العلل ومعرفة الرجال، ج۳، ص۱۸۴.
  14. زبیری، نسب قریش، ص۳۴۵؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۲۱۱؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۲، ص۱۵۸؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۹۶.
  15. بنگرید: زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۲۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.
  16. بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۲۱۱؛ ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۲، ص۱۵۸؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۲۹۳؛ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۹۵.
  17. بنگرید: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.
  18. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۶۹.
  19. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۴۴۹.
  20. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵.
  21. بنگرید: عینی، عمدة القاری، ج۲۲، ص۲۰۸.
  22. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۱۸۳؛ زبیر بن بکار، جمهرة نسب قریش و أنسابها، ج۲، ص۷۷۳؛ طبری، تاریخ، ج۲، ص۶۴۳.
  23. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۱.
  24. سرخسی، شرح السیر الکبیر، ج۱، ص۹۶.
  25. بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۲۱۱.
  26. مزی، تهذیب الکمال، ج۵، ص۵۹۱.
  27. بخاری، التاریخ الکبیر، ج۷، ص۴۰۶؛ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۸، ص۲۹۳؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۶۱؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۲۱۳.
  28. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۲، ص۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۶۱.
  29. ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۹۵.
  30. ابن حبان، مشاهیر، ص۴۵.
  31. ابوالقاسمی، عظیم، مقاله «حزن بن ابی وهب»، دانشنامه سیره نبوی ج۳، ص۴۶-۴۵.