ابومنذر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
از نام و [[طایفه]] وی یاد نشده است<ref>مزی، ج۴۳، ص۳۲۱.</ref>، أما [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۷.</ref> در اینکه وی همان [[یزید بن عامر]] باشد، [[تردید]] دارد. به [[روایت]] ابومنذر، از [[رسول خدا]] {{صل}} خواستند بر جنازهای [[نماز]] بخواند. [[عمر بن خطاب]] وی را [[فاجر]] خواند و با [[خواندن نماز]] بر او [[مخالفت]] کرد. اما [[رسول خدا]] {{صل}} بر وی [[نماز]] خواند، تا لحظه [[دفن]] او را مشایعت کرد و با دست خود بر [[قبر]] وی [[خاک]] ریخت و با تعبیر دعنا منک یا ابن الخطاب فرمود: «[[بهشت]] بر [[مجاهد در راه خدا]] [[واجب]] است»<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۳۸؛ ابونعیم، ج۶، ص۳۰۲۶.</ref>. بر اساس این [[روایت]]، [[طبرانی]]، [[ابونعیم]] و برخی دیگر<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۲۰؛ همو، تهذیب، ج۲۱، ص۲۲۲.</ref> وی را [[صحابی]] دانسته‌اند. اما [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۳، ص۵۵۸.</ref> وی را مجهول شمرده و [[ابوموسی مدینی]] آن را از ابوعطیه [[روایت]] کرده و [[ابوداود]] نیز آن را در کتاب مراسیل خود آورده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۲۰.</ref>. که به این معناست که او را [[صحابی]] نمی‌داند. [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۲۱، ص۲۲۲.</ref> نیز [[سخن]] [[ابوداود]] را ترجیح داده است. از این [[روایت]] در [[استحباب]] ریختن مقداری [[خاک]] با دست بر [[قبر]] میت استفاده می‌شود<ref>در این باره ر. ک: شافعی، ج۱، ص۳۱۵؛ ابن قدامه، ج۲، ص۳۸۰.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوالمنذر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۳۰-۵۳۱.</ref>
از نام و [[طایفه]] وی یاد نشده است<ref>مزی، ج۴۳، ص۳۲۱.</ref>، أما [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۷.</ref> در اینکه وی همان [[یزید بن عامر]] باشد، [[تردید]] دارد. به [[روایت]] ابومنذر، از [[رسول خدا]] {{صل}} خواستند بر جنازهای [[نماز]] بخواند. [[عمر بن خطاب]] وی را [[فاجر]] خواند و با [[خواندن نماز]] بر او [[مخالفت]] کرد. اما [[رسول خدا]] {{صل}} بر وی [[نماز]] خواند، تا لحظه [[دفن]] او را مشایعت کرد و با دست خود بر [[قبر]] وی [[خاک]] ریخت و با تعبیر دعنا منک یا ابن الخطاب فرمود: «[[بهشت]] بر [[مجاهد در راه خدا]] [[واجب]] است»<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۳۸؛ ابونعیم، ج۶، ص۳۰۲۶.</ref>. بر اساس این [[روایت]]، [[طبرانی]]، [[ابونعیم]] و برخی دیگر<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۲۰؛ همو، تهذیب، ج۲۱، ص۲۲۲.</ref> وی را [[صحابی]] دانسته‌اند. اما [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۳، ص۵۵۸.</ref> وی را مجهول شمرده و [[ابوموسی مدینی]] آن را از ابوعطیه [[روایت]] کرده و [[ابوداوود]] نیز آن را در کتاب مراسیل خود آورده است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۲۰.</ref>. که به این معناست که او را [[صحابی]] نمی‌داند. [[ابن حجر]]<ref>تهذیب، ج۲۱، ص۲۲۲.</ref> نیز [[سخن]] [[ابوداوود]] را ترجیح داده است. از این [[روایت]] در [[استحباب]] ریختن مقداری [[خاک]] با دست بر [[قبر]] میت استفاده می‌شود<ref>در این باره ر. ک: شافعی، ج۱، ص۳۱۵؛ ابن قدامه، ج۲، ص۳۸۰.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوالمنذر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۳۰-۵۳۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۴۰

مقدمه

از نام و طایفه وی یاد نشده است[۱]، أما ابن اثیر[۲] در اینکه وی همان یزید بن عامر باشد، تردید دارد. به روایت ابومنذر، از رسول خدا (ص) خواستند بر جنازهای نماز بخواند. عمر بن خطاب وی را فاجر خواند و با خواندن نماز بر او مخالفت کرد. اما رسول خدا (ص) بر وی نماز خواند، تا لحظه دفن او را مشایعت کرد و با دست خود بر قبر وی خاک ریخت و با تعبیر دعنا منک یا ابن الخطاب فرمود: «بهشت بر مجاهد در راه خدا واجب است»[۳]. بر اساس این روایت، طبرانی، ابونعیم و برخی دیگر[۴] وی را صحابی دانسته‌اند. اما ابن ابی حاتم[۵] وی را مجهول شمرده و ابوموسی مدینی آن را از ابوعطیه روایت کرده و ابوداوود نیز آن را در کتاب مراسیل خود آورده است[۶]. که به این معناست که او را صحابی نمی‌داند. ابن حجر[۷] نیز سخن ابوداوود را ترجیح داده است. از این روایت در استحباب ریختن مقداری خاک با دست بر قبر میت استفاده می‌شود[۸][۹]

منابع

پانویس

  1. مزی، ج۴۳، ص۳۲۱.
  2. ابن اثیر، ج۶، ص۲۹۷.
  3. طبرانی، ج۲۲، ص۳۳۸؛ ابونعیم، ج۶، ص۳۰۲۶.
  4. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۲۰؛ همو، تهذیب، ج۲۱، ص۲۲۲.
  5. ابن ابی حاتم، ج۳، ص۵۵۸.
  6. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۲۰.
  7. تهذیب، ج۲۱، ص۲۲۲.
  8. در این باره ر. ک: شافعی، ج۱، ص۳۱۵؛ ابن قدامه، ج۲، ص۳۸۰.
  9. حسینیان مقدم، حسین، مقاله «ابوالمنذر»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۳۰-۵۳۱.