اطاعت در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود'
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
خط ۶۶: خط ۶۶:
* دربارۀ این موضوع دو دسته [[روایت]] وجود دارد:
* دربارۀ این موضوع دو دسته [[روایت]] وجود دارد:
# بخشی از این [[روایت‌ها]]، از غیر [[امام رضا]] {{ع}} رسیده است. طبق سخن [[امام صادق]] {{ع}}، [[زیارت امام رضا]] {{ع}} که همراه با [[معرفت]] به [[واجب الاطاعه]] بودن ایشان از طرف [[خداوند]] باشد، مانند [[زیارت]] [[رسول خدا]] {{صل}} محسوب شده است<ref>الأمالی، صدوق، ص۵۸۷؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۰۸.</ref>. طبق [[روایت]] دیگری از همین [[امام]]، هر کس [[امام رضا]] {{ع}} را که در [[خراسان]]، [[شهید]] و مدفون خواهد شد، با [[معرفت]] به [[حق]] او [[زیارت]] کند، به همراه [[امام صادق]] {{ع}} به [[بهشت]] خواهد رفت، اگرچه [[اهل]] [[گناه کبیره]] هم باشد. ایشان برای [[معرفت]] به [[حق]] [[امام رضا]] {{ع}}، [[امام|امامِ]] واجب‌الطاعه، [[غریب]] و [[شهید]] بودن را مطرح ساخته است که موجب می‌شود ثوابی معادل هفتاد [[شهید]]، مانند کسانی که در مقابل [[رسول خدا]] {{صل}} به [[شهادت]] رسیدند، نصیب [[انسان]] گردد<ref>الأمالی، صدوق، ۱۲۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۸۴.</ref>. البته این سخن به معنای جواز [[ارتکاب گناه]] نیست، بلکه اگر [[انسان]] واجب‌الطاعه بودن [[امام رضا]] {{ع}} را [[باور]] کند و طبق آن عمل نماید، موجب [[سعادت]] او در [[دنیا]] و زمینه‌ساز [[سعادت]] او در [[آخرت]] خواهد شد. چون [[اهل بیت]] {{عم}} جز به [[اطاعت از خداوند]] [[دستور]] نمی‌دهند، و در صورتی که [[انسان]] [[اطاعت]] از آنان را [[واجب]] بداند، باید به [[دستورهای الهی]] نیز عمل نماید. همچنین [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}}، [[اطاعت از امام]] [[رضا]] {{ع}} را سبب [[هدایت]] می‌داند<ref>إثبات الهداة، ج۴، ص۳۰۶؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۳۲.</ref> و [[نافرمانی]] ایشان را موجب [[کفر]] می‌شمرد<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۳۲.</ref>. این متن به صراحت، موضوع [[وجوب اطاعت]] را مطرح نمی‌سازد، اما چون [[اطاعت]] از ایشان سبب [[هدایت]] می‌شود و [[نافرمانی]] ایشان منجر به [[کفر]] می‌گردد، [[ضرورت]] دستیابی به [[هدایت]] و [[رهایی]] از [[کفر]] اقتضا می‌کند که [[اطاعت]] از ایشان [[واجب]] باشد. در یکی از گزارش‌های مرتبط با آن [[حضرت]]، [[سخن]] از مردی [[واقفی]] است که حتی با [[دعوت]] و [[ارشاد]] [[حسن بن علی]] وشا (که به [[دستور امام]] [[رضا]] {{ع}} این کار را انجام داد)، نیز حاضر به بازگشت از واقفی‌گری به طرف [[حق]] نمی‌شود. اما بعد از مدت کمی، مرد نزد [[حسن بن علی]] وشا می‌آید و به [[امامت امام رضا]] {{ع}} و [[واجب‌الاطاعه]] بودن ایشان [[گواهی]] می‌دهد<ref>إثبات الهداة، ج۴، ص۳۶۳.</ref>. [[احمد بن محمد بن ابی‌نصر]] در نامه‌ای که [[خدمت]] آن [[حضرت]] می‌فرستد، تصریح می‌کند: من و خانواده‌ام، [[خداوند]] را با [[اطاعت]] از شما [[دینداری]] می‌کنیم<ref>قرب الإسناد، ص۳۴۸، ۳۴۹.</ref>. موارد اخیر نشان می‌دهد مسأله [[وجوب اطاعت]] از [[امامان]] {{عم}} به عنوان موضوعی مسلّم در بین بسیاری از [[شیعیان]] آن دوره پذیرفته شده بوده است.
# بخشی از این [[روایت‌ها]]، از غیر [[امام رضا]] {{ع}} رسیده است. طبق سخن [[امام صادق]] {{ع}}، [[زیارت امام رضا]] {{ع}} که همراه با [[معرفت]] به [[واجب الاطاعه]] بودن ایشان از طرف [[خداوند]] باشد، مانند [[زیارت]] [[رسول خدا]] {{صل}} محسوب شده است<ref>الأمالی، صدوق، ص۵۸۷؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۰۸.</ref>. طبق [[روایت]] دیگری از همین [[امام]]، هر کس [[امام رضا]] {{ع}} را که در [[خراسان]]، [[شهید]] و مدفون خواهد شد، با [[معرفت]] به [[حق]] او [[زیارت]] کند، به همراه [[امام صادق]] {{ع}} به [[بهشت]] خواهد رفت، اگرچه [[اهل]] [[گناه کبیره]] هم باشد. ایشان برای [[معرفت]] به [[حق]] [[امام رضا]] {{ع}}، [[امام|امامِ]] واجب‌الطاعه، [[غریب]] و [[شهید]] بودن را مطرح ساخته است که موجب می‌شود ثوابی معادل هفتاد [[شهید]]، مانند کسانی که در مقابل [[رسول خدا]] {{صل}} به [[شهادت]] رسیدند، نصیب [[انسان]] گردد<ref>الأمالی، صدوق، ۱۲۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۸۴.</ref>. البته این سخن به معنای جواز [[ارتکاب گناه]] نیست، بلکه اگر [[انسان]] واجب‌الطاعه بودن [[امام رضا]] {{ع}} را [[باور]] کند و طبق آن عمل نماید، موجب [[سعادت]] او در [[دنیا]] و زمینه‌ساز [[سعادت]] او در [[آخرت]] خواهد شد. چون [[اهل بیت]] {{عم}} جز به [[اطاعت از خداوند]] [[دستور]] نمی‌دهند، و در صورتی که [[انسان]] [[اطاعت]] از آنان را [[واجب]] بداند، باید به [[دستورهای الهی]] نیز عمل نماید. همچنین [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}}، [[اطاعت از امام]] [[رضا]] {{ع}} را سبب [[هدایت]] می‌داند<ref>إثبات الهداة، ج۴، ص۳۰۶؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۳۲.</ref> و [[نافرمانی]] ایشان را موجب [[کفر]] می‌شمرد<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۳۲.</ref>. این متن به صراحت، موضوع [[وجوب اطاعت]] را مطرح نمی‌سازد، اما چون [[اطاعت]] از ایشان سبب [[هدایت]] می‌شود و [[نافرمانی]] ایشان منجر به [[کفر]] می‌گردد، [[ضرورت]] دستیابی به [[هدایت]] و [[رهایی]] از [[کفر]] اقتضا می‌کند که [[اطاعت]] از ایشان [[واجب]] باشد. در یکی از گزارش‌های مرتبط با آن [[حضرت]]، [[سخن]] از مردی [[واقفی]] است که حتی با [[دعوت]] و [[ارشاد]] [[حسن بن علی]] وشا (که به [[دستور امام]] [[رضا]] {{ع}} این کار را انجام داد)، نیز حاضر به بازگشت از واقفی‌گری به طرف [[حق]] نمی‌شود. اما بعد از مدت کمی، مرد نزد [[حسن بن علی]] وشا می‌آید و به [[امامت امام رضا]] {{ع}} و [[واجب‌الاطاعه]] بودن ایشان [[گواهی]] می‌دهد<ref>إثبات الهداة، ج۴، ص۳۶۳.</ref>. [[احمد بن محمد بن ابی‌نصر]] در نامه‌ای که [[خدمت]] آن [[حضرت]] می‌فرستد، تصریح می‌کند: من و خانواده‌ام، [[خداوند]] را با [[اطاعت]] از شما [[دینداری]] می‌کنیم<ref>قرب الإسناد، ص۳۴۸، ۳۴۹.</ref>. موارد اخیر نشان می‌دهد مسأله [[وجوب اطاعت]] از [[امامان]] {{عم}} به عنوان موضوعی مسلّم در بین بسیاری از [[شیعیان]] آن دوره پذیرفته شده بوده است.
# از [[امام رضا]] {{ع}} نیز دربارۀ [[وجوب اطاعت]] از ایشان روایت‌هایی رسیده است. آن [[حضرت]] در پاسخ به سؤالی دربارۀ [[وجوب اطاعت]] از ایشان، به صراحت [[اطاعت]] خود را بر [[مردم]] [[واجب]] دانسته و آن را همچون [[اطاعت]] از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} شمرده است<ref>الکافی، ج۱، ص۴۵۸؛ الإختصاص، ص۲۷۸.</ref>. بر پایۀ [[روایت]] دیگری، [[امام رضا]] {{ع}} به [[نقل]] سخن [[داود]] بن [[عیسی]] مبنی بر [[واجب‌الاطاعه]] بودن آن [[حضرت]] در نزد [[مردم]] [[عراق]] پرداخته است<ref>الکافی، ج۱۳، ص۱۰۶.</ref>. در یکی دیگر از این موارد در موضوع [[امامت]] و [[واجب‌الاطاعه]] بودن [[امام رضا]] {{ع}}، اختلافی میان عده‌ای از [[شیعیان]] رخ می‌دهد و [[امام رضا]] {{ع}} با اشاره به [[واجب‌الاطاعه]] بودن خود در صدد نقد و رفع آن برمی‌آید<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۴۶۳-۴۶۴.</ref>. طبق آنچه تاکنون گفته شد، روایت‌های [[امام رضا]] {{ع}}، در هماهنگی با [[قرآن]] در جهت [[ضرورت]] [[اطاعت از خداوند]]، [[رسول]] او و [[اهل بیت]] {{عم}} است. حجم نسبتاً بالای این [[روایت‌ها]] نیز علاوه بر آنکه اهتمام [[حضرت]] به تبیین این موضوع را نشان می‌دهد، حکایت از آن دارد که [[شبهات]] و سؤالاتی نیز دربارۀ [[وجوب]] [[اطاعت از ائمه]] {{عم}} مطرح بوده که ایشان به آنها پاسخ داده است. البته مجموعۀ این متون نیز می‌تواند به عنوان گنجینۀ [[ارزشمند]] [[علمی]] و [[اعتقادی]] در [[شناخت امامت]] به کار آید.
# از [[امام رضا]] {{ع}} نیز دربارۀ [[وجوب اطاعت]] از ایشان روایت‌هایی رسیده است. آن [[حضرت]] در پاسخ به سؤالی دربارۀ [[وجوب اطاعت]] از ایشان، به صراحت [[اطاعت]] خود را بر [[مردم]] [[واجب]] دانسته و آن را همچون [[اطاعت]] از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} شمرده است<ref>الکافی، ج۱، ص۴۵۸؛ الإختصاص، ص۲۷۸.</ref>. بر پایۀ [[روایت]] دیگری، [[امام رضا]] {{ع}} به [[نقل]] سخن [[داوود]] بن [[عیسی]] مبنی بر [[واجب‌الاطاعه]] بودن آن [[حضرت]] در نزد [[مردم]] [[عراق]] پرداخته است<ref>الکافی، ج۱۳، ص۱۰۶.</ref>. در یکی دیگر از این موارد در موضوع [[امامت]] و [[واجب‌الاطاعه]] بودن [[امام رضا]] {{ع}}، اختلافی میان عده‌ای از [[شیعیان]] رخ می‌دهد و [[امام رضا]] {{ع}} با اشاره به [[واجب‌الاطاعه]] بودن خود در صدد نقد و رفع آن برمی‌آید<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۴۶۳-۴۶۴.</ref>. طبق آنچه تاکنون گفته شد، روایت‌های [[امام رضا]] {{ع}}، در هماهنگی با [[قرآن]] در جهت [[ضرورت]] [[اطاعت از خداوند]]، [[رسول]] او و [[اهل بیت]] {{عم}} است. حجم نسبتاً بالای این [[روایت‌ها]] نیز علاوه بر آنکه اهتمام [[حضرت]] به تبیین این موضوع را نشان می‌دهد، حکایت از آن دارد که [[شبهات]] و سؤالاتی نیز دربارۀ [[وجوب]] [[اطاعت از ائمه]] {{عم}} مطرح بوده که ایشان به آنها پاسخ داده است. البته مجموعۀ این متون نیز می‌تواند به عنوان گنجینۀ [[ارزشمند]] [[علمی]] و [[اعتقادی]] در [[شناخت امامت]] به کار آید.
* [[امام رضا]] {{ع}} [[نیکی]] به [[والدین]] را [[واجب]] دانسته است، اگر چه [[مشرک]] باشند. ایشان همچنین به [[اطاعت]] نکردن از [[والدین]] و یا هر [[انسان]] دیگری در جایی که [[معصیت خداوند]] باشد، [[حکم]] کرده است، چون هر گاه [[اطاعت]] از کسی مستلزم [[معصیت خداوند]] باشد، نباید از او [[اطاعت]] کرد. این بدان معناست که [[اطاعت]] از [[پدر]] و [[مادر]] در جایی که [[معصیت خداوند]] نباشد، [[واجب]] است. متن این [[روایت]] مطابق با مضمون آیاتی<ref>{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «و به آدمی سپرده‌ایم به پدر و مادرش نکویی کند و اگر در تو کوشیدند تا چیزی را که دانشی درباره آن نداری شریک من سازی، از آن دو فرمان نبر! بازگشتتان به سوی من است آنگاه من شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه خواهم کرد» سوره عنکبوت، آیه ۸؛ {{متن قرآن|وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمی‌دانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز می‌گردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه می‌کرده‌اید می‌آگاهانم» سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref> است که علاوه بر تأکید بر [[احسان به والدین]]، از [[اطاعت]] آنان در [[معصیت خداوند]] [[نهی]] می‌کند<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>
* [[امام رضا]] {{ع}} [[نیکی]] به [[والدین]] را [[واجب]] دانسته است، اگر چه [[مشرک]] باشند. ایشان همچنین به [[اطاعت]] نکردن از [[والدین]] و یا هر [[انسان]] دیگری در جایی که [[معصیت خداوند]] باشد، [[حکم]] کرده است، چون هر گاه [[اطاعت]] از کسی مستلزم [[معصیت خداوند]] باشد، نباید از او [[اطاعت]] کرد. این بدان معناست که [[اطاعت]] از [[پدر]] و [[مادر]] در جایی که [[معصیت خداوند]] نباشد، [[واجب]] است. متن این [[روایت]] مطابق با مضمون آیاتی<ref>{{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «و به آدمی سپرده‌ایم به پدر و مادرش نکویی کند و اگر در تو کوشیدند تا چیزی را که دانشی درباره آن نداری شریک من سازی، از آن دو فرمان نبر! بازگشتتان به سوی من است آنگاه من شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه خواهم کرد» سوره عنکبوت، آیه ۸؛ {{متن قرآن|وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمی‌دانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز می‌گردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه می‌کرده‌اید می‌آگاهانم» سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref> است که علاوه بر تأکید بر [[احسان به والدین]]، از [[اطاعت]] آنان در [[معصیت خداوند]] [[نهی]] می‌کند<ref>[[محمد کاظمی بنچناری|کاظمی بنچناری، محمد]]، [[اطاعت - کاظمی بنچناری (مقاله)|مقاله «اطاعت»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش