جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب'
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
در [[منابع شیعه]]، روایاتی از طریق وی در [[فضایل امام علی]] {{ع}} نقل شده است که یکی از آنها چنین است: وی در حالی که پیر بود، در برابر [[پرسش]] شخصی از او، درباره آنچه از [[پیامبر]] درباره علی {{ع}} شنیده و دیده بود گفت: به [[دستور]] رسول خدا {{صل}}، جمعی از مردان [[عرب]]، [[عجم]]، قبلی و [[حبشی]] را جمع کردم. سپس حضرت آنان را در چهار صف پشت سر هم قرار داد و پس از [[حمد]] [[الهی]]، سه مرتبه از آنان به [[یگانگی خداوند]]، [[رسالت]] به [[پیامبری]] او و [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]] [[امیر مؤمنان]] بعد از خودش اعتراف. گرفت به اینکه آنان به گفتههای او [[ایمان]] دارند یا نه؟ سپس فرمود: خدایا [[شاهد]] باش! آنگاه از [[علی]] {{ع}} قلم و کاغذی خواست و [[اقرار]] آنان نوشته شد و آن را مهر کرد و در [[اختیار]] علی {{ع}} گذاشت<ref>صدوق، ص۲۶۴؛ قاضی نعمان، ج۱، ص۱۹۹؛ سیدعلی خان، ص۳۷۲؛ با اختلاف در الفاظ: قندوزی، ج۲، ص۲۸۲.</ref> و فرمود: ای علی! هرکس این [[پیمان]] را [[شکست]]، [[صحیفه]] را برای او بخوان که من [[دشمن]] اویم. سپس [[حضرت]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید؛ بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نحل، آیه ۹۱.</ref> و {{متن قرآن|فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ}}<ref>«از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند» سوره فتح، آیه ۱۰.</ref> را خواند<ref>قندوزی، ج۲، ص۲۸۲؛ نقوی، ج۹، ص۱۷۸.</ref>. [[روایت]] دیگر آن است که [[رسول خدا]] {{صل}} در [[روز عرفه]]، [[دست]] علی {{ع}} را گرفت و فرمود: [[خداوند]] به شما [[مباهات]] میکند تا همه شما را ببخشد. سپس فرمود: ای علی! [[سعادتمند]] [[واقعی]] کسی است که تو را [[دوست]] داشته باشد و [[اطاعت]] کند، و [[شقی]] واقعی دشمن توست و کسی که [[بغض]] تو را داشته باشد. کسی که با تو بجنگد، با من جنگیده است و کسی که با من بجنگد، با خداوند جنگیده است. کسی که با تو [[دشمنی]] کند، با من دشمنی کرده است و کسی که با من [[دشمنی]] کند، با [[خدا]] دشمنی کرده است و [[خداوند]] او را به [[جهنم]] میبرد<ref>صدوق، ص۴۶۶؛ با اندکی تفاوت: قاضی نعمان، ج۱، ص۲۰۰؛ طوسی، الامالی، ص۴۲۶؛ با اختلاف در الفاظ: قندوزی، ج۲، ص۲۸۲.</ref>. | در [[منابع شیعه]]، روایاتی از طریق وی در [[فضایل امام علی]] {{ع}} نقل شده است که یکی از آنها چنین است: وی در حالی که پیر بود، در برابر [[پرسش]] شخصی از او، درباره آنچه از [[پیامبر]] درباره علی {{ع}} شنیده و دیده بود گفت: به [[دستور]] رسول خدا {{صل}}، جمعی از مردان [[عرب]]، [[عجم]]، قبلی و [[حبشی]] را جمع کردم. سپس حضرت آنان را در چهار صف پشت سر هم قرار داد و پس از [[حمد]] [[الهی]]، سه مرتبه از آنان به [[یگانگی خداوند]]، [[رسالت]] به [[پیامبری]] او و [[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]] [[امیر مؤمنان]] بعد از خودش اعتراف. گرفت به اینکه آنان به گفتههای او [[ایمان]] دارند یا نه؟ سپس فرمود: خدایا [[شاهد]] باش! آنگاه از [[علی]] {{ع}} قلم و کاغذی خواست و [[اقرار]] آنان نوشته شد و آن را مهر کرد و در [[اختیار]] علی {{ع}} گذاشت<ref>صدوق، ص۲۶۴؛ قاضی نعمان، ج۱، ص۱۹۹؛ سیدعلی خان، ص۳۷۲؛ با اختلاف در الفاظ: قندوزی، ج۲، ص۲۸۲.</ref> و فرمود: ای علی! هرکس این [[پیمان]] را [[شکست]]، [[صحیفه]] را برای او بخوان که من [[دشمن]] اویم. سپس [[حضرت]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا}}<ref>«و چون با خداوند پیمان بستید وفا کنید و سوگندهای خود را چون استوار کردید در حالی که خداوند را بر خود گواه گرفتهاید مشکنید؛ بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نحل، آیه ۹۱.</ref> و {{متن قرآن|فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ}}<ref>«از این روی هر که پیمان شکند به زیان خویش میشکند» سوره فتح، آیه ۱۰.</ref> را خواند<ref>قندوزی، ج۲، ص۲۸۲؛ نقوی، ج۹، ص۱۷۸.</ref>. [[روایت]] دیگر آن است که [[رسول خدا]] {{صل}} در [[روز عرفه]]، [[دست]] علی {{ع}} را گرفت و فرمود: [[خداوند]] به شما [[مباهات]] میکند تا همه شما را ببخشد. سپس فرمود: ای علی! [[سعادتمند]] [[واقعی]] کسی است که تو را [[دوست]] داشته باشد و [[اطاعت]] کند، و [[شقی]] واقعی دشمن توست و کسی که [[بغض]] تو را داشته باشد. کسی که با تو بجنگد، با من جنگیده است و کسی که با من بجنگد، با خداوند جنگیده است. کسی که با تو [[دشمنی]] کند، با من دشمنی کرده است و کسی که با من [[دشمنی]] کند، با [[خدا]] دشمنی کرده است و [[خداوند]] او را به [[جهنم]] میبرد<ref>صدوق، ص۴۶۶؛ با اندکی تفاوت: قاضی نعمان، ج۱، ص۲۰۰؛ طوسی، الامالی، ص۴۲۶؛ با اختلاف در الفاظ: قندوزی، ج۲، ص۲۸۲.</ref>. | ||
خبر دیگر ابوحمراء آن است که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: هر کس میخواهد به [[حضرت آدم]] در علمش، به [[حضرت نوح]] در فهمش، به [[حضرت ابراهیم]] در حلمش، به [[حضرت]] [[یحیی بن زکریا]] در زهدش و به [[حضرت موسی]] در [[راه]] رفتنش نگاه کند، باید به [[علی بن ابی طالب]] نظر کند<ref>حسکانی، ج۱، ص۱۰۰ و ۱۰۳؛ محب الدین طبری، ص۹۳.</ref>. او [[روایات]] دیگری نیز از رسول خدا {{صل}} نقل کرده است<ref> | خبر دیگر ابوحمراء آن است که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: هر کس میخواهد به [[حضرت آدم]] در علمش، به [[حضرت نوح]] در فهمش، به [[حضرت ابراهیم]] در حلمش، به [[حضرت]] [[یحیی بن زکریا]] در زهدش و به [[حضرت موسی]] در [[راه]] رفتنش نگاه کند، باید به [[علی بن ابی طالب]] نظر کند<ref>حسکانی، ج۱، ص۱۰۰ و ۱۰۳؛ محب الدین طبری، ص۹۳.</ref>. او [[روایات]] دیگری نیز از رسول خدا {{صل}} نقل کرده است<ref>ابنشهرآشوب، ج۲، ص۷۰؛ ابن عساکر، ج۴، ص۲۹۰؛ مزی، ج۳۳، ص۲۵۹؛ ذهبی، تذکره، ج۱، ص۳۵۴؛ بوصیری، ص۳۰۷.</ref>. | ||
[[بخاری]]، ابوحمراء را [[صحابی]] شمرده، ولی [[احادیث]] وی را صحیح ندانسته است<ref>مزی، ج۳۳، ص۲۵۹.</ref> اما [[ابن ماجه]] [[حدیث]] أبوحمراء را صحیح شمرده است<ref>مزی، ج۳۳، ص۲۵۹.</ref>. در [[سنن ابن ماجه]] مصحح به نقل از زاوند ابن ماجه به [[اشتباه]]، ضمیر را به ابوحمراء برگردانده و او را [[تضعیف]] کرده است<ref>ابن ماجه، ج۲، ص۷۴۹.</ref>؛ حال آنکه [[نفیع بن حارث]]، [[راوی حدیث]] از ابوحمراء مورد خدشه قرار گرفته است<ref>ر. ک: بوصیری، ص۳۰۶.</ref>. [[عبدالصمد بن سعید]]<ref>ابن عساکر، ج۴، ص۲۹۰.</ref>، [[سعید بن جبیر]]، [[ابی داوود]] [[نفیع بن حارث]]<ref>مزی، ج۳۳، ص۲۵۹.</ref> و [[سالم بن ابی حفصه]]<ref>حسکانی، ج۲، ص۸۱.</ref> از ابوحمراء [[روایت]] کردهاند. برخی طریق روایت أبوحمراء را [[ضعیف]] دانستهاند<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۶۹.</ref><ref>[[حسین مرادینسب|مرادینسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوحمراء مولی رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۵۰-۲۵۲.</ref> | [[بخاری]]، ابوحمراء را [[صحابی]] شمرده، ولی [[احادیث]] وی را صحیح ندانسته است<ref>مزی، ج۳۳، ص۲۵۹.</ref> اما [[ابن ماجه]] [[حدیث]] أبوحمراء را صحیح شمرده است<ref>مزی، ج۳۳، ص۲۵۹.</ref>. در [[سنن ابن ماجه]] مصحح به نقل از زاوند ابن ماجه به [[اشتباه]]، ضمیر را به ابوحمراء برگردانده و او را [[تضعیف]] کرده است<ref>ابن ماجه، ج۲، ص۷۴۹.</ref>؛ حال آنکه [[نفیع بن حارث]]، [[راوی حدیث]] از ابوحمراء مورد خدشه قرار گرفته است<ref>ر. ک: بوصیری، ص۳۰۶.</ref>. [[عبدالصمد بن سعید]]<ref>ابن عساکر، ج۴، ص۲۹۰.</ref>، [[سعید بن جبیر]]، [[ابی داوود]] [[نفیع بن حارث]]<ref>مزی، ج۳۳، ص۲۵۹.</ref> و [[سالم بن ابی حفصه]]<ref>حسکانی، ج۲، ص۸۱.</ref> از ابوحمراء [[روایت]] کردهاند. برخی طریق روایت أبوحمراء را [[ضعیف]] دانستهاند<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۶۹.</ref><ref>[[حسین مرادینسب|مرادینسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوحمراء مولی رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۵۰-۲۵۲.</ref> |