صبر در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
خط ۱۸: خط ۱۸:
* آنگاه بر [[صبر]] بر این سه، این ثواب‌های بزرگ را [[وعده]] می‌دهد، بدون آنکه برخی از این انواع [[صبر]] را از نظر نتیجه، بر برخی دیگر [[برتر]] بداند.
* آنگاه بر [[صبر]] بر این سه، این ثواب‌های بزرگ را [[وعده]] می‌دهد، بدون آنکه برخی از این انواع [[صبر]] را از نظر نتیجه، بر برخی دیگر [[برتر]] بداند.
* جالب توجّه اینکه اَجری که از پی [[صبر]] پدید می‌آید، در میان تمامی اجرهایی که در [[قرآن کریم]] یاد شده، بی‌نظیر بوده هیچ [[کردار]] پسندیده‌ای از چنان ثوابی برخوردار نخواهد شد.
* جالب توجّه اینکه اَجری که از پی [[صبر]] پدید می‌آید، در میان تمامی اجرهایی که در [[قرآن کریم]] یاد شده، بی‌نظیر بوده هیچ [[کردار]] پسندیده‌ای از چنان ثوابی برخوردار نخواهد شد.
* اکنون با فرو پیچیدن دامن این مبحث - که از نحوه تألیف رساله حاضر خارج است-، به مبحثی بسیار مهم می‌پردازیم، که می‌تواند سالکان کوی کمال را بسیار حاضر به کار آید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۰۸.</ref>.
* اکنون با فرو پیچیدن دامن این مبحث - که از نحوه تألیف رساله حاضر خارج است- به مبحثی بسیار مهم می‌پردازیم، که می‌تواند سالکان کوی کمال را بسیار حاضر به کار آید<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۰۸.</ref>.


== [[حقیقت]] [[صبر]] ==
== [[حقیقت]] [[صبر]] ==
* بسیاری از بزرگانی که در [[مقام]] تحقیق چیستی [[صبر]] بر آمده‌اند- همچون راغب اصفهانی در "مفردات"، [[طبرسی]] در "[[مجمع البیان]]"، علّامه [[مجلسی]] در "بحار"، محقِّق [[طوسی]] در "شرح إشارات"، [[غزالی]] در "[[احیاء]]"، [[فیض کاشانی]] در "المحجَّه البیضاء" و فاضلَین نراقی در "جامع السَّعادات" و "[[معراج]] السَّعاده"-، بر آن رفته‌اند که [[حقیقت]] [[صبر]]، آن است که [[آدمی]] خویشتن را از اظهار [[ناراحتی]] و [[جزع]] باز دارد؛ این مطلب [[باطن]] [[انسان]] را از شکایت و اعضاء او را از حرکات غیر معمولی که تنها به هنگام [[هجوم]] [[مصائب]] پدید می‌آید، باز می‌دارد.
* بسیاری از بزرگانی که در [[مقام]] تحقیق چیستی [[صبر]] بر آمده‌اند- همچون راغب اصفهانی در "مفردات"، [[طبرسی]] در "[[مجمع البیان]]"، علّامه [[مجلسی]] در "بحار"، محقِّق [[طوسی]] در "شرح إشارات"، [[غزالی]] در "[[احیاء]]"، [[فیض کاشانی]] در "المحجَّه البیضاء" و فاضلَین نراقی در "جامع السَّعادات" و "[[معراج]] السَّعاده"- بر آن رفته‌اند که [[حقیقت]] [[صبر]]، آن است که [[آدمی]] خویشتن را از اظهار [[ناراحتی]] و [[جزع]] باز دارد؛ این مطلب [[باطن]] [[انسان]] را از شکایت و اعضاء او را از حرکات غیر معمولی که تنها به هنگام [[هجوم]] [[مصائب]] پدید می‌آید، باز می‌دارد.
* به نظر ما، "بازداشتن خویشتن" نه [[صبر]]، که "خود را به صبوری زدن" است؛ چه [[صبر]] در [[علم]] [[اخلاق]] یکی از ملکه‌ها به شمار می‌آید، که با [[ثبات]] [[نفس]] - و در پی آن [[ثبات]] [[قلب]] و [[ثبات]] اندام‌ها - مساوی و همسان خواهد بود. از این‌رو [[تفسیر]] آنان نمی‌تواند ملکه [[صبر]] را توضیح دهد.
* به نظر ما، "بازداشتن خویشتن" نه [[صبر]]، که "خود را به صبوری زدن" است؛ چه [[صبر]] در [[علم]] [[اخلاق]] یکی از ملکه‌ها به شمار می‌آید، که با [[ثبات]] [[نفس]] - و در پی آن [[ثبات]] [[قلب]] و [[ثبات]] اندام‌ها - مساوی و همسان خواهد بود. از این‌رو [[تفسیر]] آنان نمی‌تواند ملکه [[صبر]] را توضیح دهد.
* شاید مراد آنان از این سخن، حبس کردن [[نفس]] و بازداشتن آن از امور غیر مرسوم بوده باشد؛ در این صورت هر چند می‌توان سخن آنان را صحیح دانست، امّا باز هم نمی‌توان گفت که صبوری که بر پایه ملکه پدید آید، همان حبس کردن [[نفس]] می‌باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۰۸.</ref>.
* شاید مراد آنان از این سخن، حبس کردن [[نفس]] و بازداشتن آن از امور غیر مرسوم بوده باشد؛ در این صورت هر چند می‌توان سخن آنان را صحیح دانست، امّا باز هم نمی‌توان گفت که صبوری که بر پایه ملکه پدید آید، همان حبس کردن [[نفس]] می‌باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۰۸.</ref>.
خط ۳۲: خط ۳۲:
* آری! هیچ نیکی‌ای بدون [[صبر]] پدید نمی‌آید، و هیچ یک از بخش‌های [[راه کمال]] بدون [[صبر]] طی نمی‌شود؛ [[حضرت حق]] خود می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ}}<ref>«ای انسان! بی‌گمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشنده‌ای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref>.
* آری! هیچ نیکی‌ای بدون [[صبر]] پدید نمی‌آید، و هیچ یک از بخش‌های [[راه کمال]] بدون [[صبر]] طی نمی‌شود؛ [[حضرت حق]] خود می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ}}<ref>«ای انسان! بی‌گمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشنده‌ای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref>.
* با این همه، این سخن بدان معنی نیست که تمامی [[فضائل]]، [[کمالات]] و نیکی‌ها، همان [[صبر]] است؛ چه توقّف داشتن امری بر امری دیگر، غیر از [[اتّحاد]] و یکسانیِ آن دو می‌باشد.
* با این همه، این سخن بدان معنی نیست که تمامی [[فضائل]]، [[کمالات]] و نیکی‌ها، همان [[صبر]] است؛ چه توقّف داشتن امری بر امری دیگر، غیر از [[اتّحاد]] و یکسانیِ آن دو می‌باشد.
* اکنون با پوزش‌خواهی از خواننده محترم - که در این سطور ما را بر خلاف روش معهود این کتاب دید-، به روش خود بازگشته با تکیه بر [[قرآن]] و [[سنّت]] و پرهیز از ورود به کلمات و سخنان اخلاق‌پژوهان، سخن خود را ادامه می‌دهیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۱.</ref>.
* اکنون با پوزش‌خواهی از خواننده محترم - که در این سطور ما را بر خلاف روش معهود این کتاب دید- به روش خود بازگشته با تکیه بر [[قرآن]] و [[سنّت]] و پرهیز از ورود به کلمات و سخنان اخلاق‌پژوهان، سخن خود را ادامه می‌دهیم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۱۱.</ref>.


== مراتب [[صبر]] ==
== مراتب [[صبر]] ==
* اکنون که به اهمیّت [[صبر]] پی برده اندکی درباره آثار شگفت آن سخن داشتیم، اضافه می‌کنیم که [[صبر]] را مراتبی چند است، که قرار گرفتن سالکان کوی کمال در هر یک از آن مراتب، چگونگی دست‌یابی آنان به کمال را مشخّص می‌سازد. در اینجا به اختصار از این مراتب و چگونگی هر یک سخن می‌گوییم.
* اکنون که به اهمیّت [[صبر]] پی برده اندکی درباره آثار شگفت آن سخن داشتیم، اضافه می‌کنیم که [[صبر]] را مراتبی چند است، که قرار گرفتن سالکان کوی کمال در هر یک از آن مراتب، چگونگی دست‌یابی آنان به کمال را مشخّص می‌سازد. در اینجا به اختصار از این مراتب و چگونگی هر یک سخن می‌گوییم.
=== مرتبه نخست ===
=== مرتبه نخست ===
* این مرتبه – که آن را [[صبر]] برای [[خدا]] نامیده‌اند-، مرتبه‌ای از این [[فضیلت]] [[اخلاقی]] است، که به کار عموم [[مردمان]] می‌آید. پیش از این ما از این مرتبه و تقسیم آن – به حسب [[روایات]] و به حسب تقسیم [[عقلی]] – به سه مرتبه [[صبر]] بر [[اطاعت]]، و [[صبر]] بر [[مصیبت]] یاد کردیم.
* این مرتبه – که آن را [[صبر]] برای [[خدا]] نامیده‌اند- مرتبه‌ای از این [[فضیلت]] [[اخلاقی]] است، که به کار عموم [[مردمان]] می‌آید. پیش از این ما از این مرتبه و تقسیم آن – به حسب [[روایات]] و به حسب تقسیم [[عقلی]] – به سه مرتبه [[صبر]] بر [[اطاعت]]، و [[صبر]] بر [[مصیبت]] یاد کردیم.
* این نوع از [[صبر]] را فواید بسیاری است، و ثوابی بس بزرگ نیز بر آن مترتّب شده است. پیش از این اشاراتی درباره [[ثواب]] این نوع از [[صبر]] [[گذشت]]، و پس از این نیز به تفصیل از [[روایات]] وارد شده در این زمینه یاد خواهیم کرد. در اینجا تنها به یک [[حدیث]] از [[امام صادق]] {{ع}} اشاره می‌کنیم، تا [[عظمت]] این‌گونه از [[صبر]] بهتر به نمایش آید: چون [[قیامت]] فرا رسد، گروهی از [[مردم]] به درب [[بهشت]] مراجعه کرده آن را می‌کوبند، پس از آنان سؤال می‌شود که: شما کیانید؟ و آنان پاسخ می‌دهند: ما کسانی هستیم که [[صبر]] پیشه کرده‌ایم. باز به آنان گفته می‌شود: بر چه چیزی [[صبر]] کردید؟ می‌گویند: ما هم بر [[اطاعت از خداوند]] و هم بر اجتناب از [[معصیت]] او [[صبر]] می‌کردیم؛ [[خداوند]] - عزَّ وجلَّ! - نیز خود می‌فرماید: اینان راست می‌گویند، داخل در بهشتان کنید. این همان [[آیه شریفه]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«جز این نیست که پاداش شکیبایان را بی‌شمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref><ref>{{متن حدیث|إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَيَأْتُونَ بَابَ الْجَنَّةِ فَيَضْرِبُونَهُ فَيُقَالُ لَهُمْ مَنْ أَنْتُمْ فَيَقُولُونَ نَحْنُ أَهْلُ الصَّبْرِ فَيُقَالُ لَهُمْ عَلَى مَا صَبَرْتُمْ فَيَقُولُونَ كُنَّا نَصْبِرُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ نَصْبِرُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَدَقُوا أَدْخِلُوهُمُ الْجَنَّةَ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۷۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۲۲.</ref>.
* این نوع از [[صبر]] را فواید بسیاری است، و ثوابی بس بزرگ نیز بر آن مترتّب شده است. پیش از این اشاراتی درباره [[ثواب]] این نوع از [[صبر]] [[گذشت]]، و پس از این نیز به تفصیل از [[روایات]] وارد شده در این زمینه یاد خواهیم کرد. در اینجا تنها به یک [[حدیث]] از [[امام صادق]] {{ع}} اشاره می‌کنیم، تا [[عظمت]] این‌گونه از [[صبر]] بهتر به نمایش آید: چون [[قیامت]] فرا رسد، گروهی از [[مردم]] به درب [[بهشت]] مراجعه کرده آن را می‌کوبند، پس از آنان سؤال می‌شود که: شما کیانید؟ و آنان پاسخ می‌دهند: ما کسانی هستیم که [[صبر]] پیشه کرده‌ایم. باز به آنان گفته می‌شود: بر چه چیزی [[صبر]] کردید؟ می‌گویند: ما هم بر [[اطاعت از خداوند]] و هم بر اجتناب از [[معصیت]] او [[صبر]] می‌کردیم؛ [[خداوند]] - عزَّ وجلَّ! - نیز خود می‌فرماید: اینان راست می‌گویند، داخل در بهشتان کنید. این همان [[آیه شریفه]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«جز این نیست که پاداش شکیبایان را بی‌شمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.</ref><ref>{{متن حدیث|إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَيَأْتُونَ بَابَ الْجَنَّةِ فَيَضْرِبُونَهُ فَيُقَالُ لَهُمْ مَنْ أَنْتُمْ فَيَقُولُونَ نَحْنُ أَهْلُ الصَّبْرِ فَيُقَالُ لَهُمْ عَلَى مَا صَبَرْتُمْ فَيَقُولُونَ كُنَّا نَصْبِرُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ نَصْبِرُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَدَقُوا أَدْخِلُوهُمُ الْجَنَّةَ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۷۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۲۲.</ref>.
* بنابراین [[تفسیر]] که از [[امام]] [[معصوم]] {{عم}} صادر شده است، [[صابران]] بدون آنکه حسابی در [[قیامت]] داشته باشند، به اجر خود می‌رسند.
* بنابراین [[تفسیر]] که از [[امام]] [[معصوم]] {{عم}} صادر شده است، [[صابران]] بدون آنکه حسابی در [[قیامت]] داشته باشند، به اجر خود می‌رسند.
خط ۹۶: خط ۹۶:
:*{{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلَّا الْمُصَلِّينَ}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند * چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * جز نمازگزاران» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۳۳.</ref>.
:*{{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا * إِلَّا الْمُصَلِّينَ}}<ref>«بی‌گمان انسان را آزمندی بی‌شکیب آفریده‌اند * چون شرّی بدو رسد بی‌تاب است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * و چون خیری بدو رسد بازدارنده است * جز نمازگزاران» سوره معارج، آیه ۱۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۳۳.</ref>.
* از همین رو است که برخی از بزرگان فرموده‌اند: "بر [[بلاء]]، [[انسان]] [[مؤمن]] [[صبر]] می‌کند، امّا بر عافیت فقط کسانی که به مرتبه صدیقان رسیده‌اند [[صبر]] می‌نمایند"؛ برخی دیگر نیز فرموده‌اند: "[[صبر]] بر عافیت و [[خوشی]]، سخت‌تر از [[صبر]] بر [[بلاء]] است. از همین جهت چون [[دنیا]] بر [[صحابه پیامبر]] {{صل}} روی آورد و آنان از تنگی معیشت رهایی یافتند، گفتند: ما به آزمایشی [[مبتلا]] شدیم که در آن با [[سختی‌ها]] مواجه بودیم، در آن [[آزمایش]] [[مقاومت]] کردیم و از آن سربلند بیرون آمدیم؛ امّا اکنون به آزمایشی [[مبتلا]] شده‌ایم که در آن با خوشی‌ها و راحتی‌ها مواجه هستیم، [[گمان]] نمی‌کنیم که [[توان]] تحمّل این [[آزمایش]] را داشته باشیم، و چه بسا از آن سربلند بیرون نیاییم!". [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد» سوره منافقون، آیه ۹.</ref> نیز به همین مطلب اشاره دارد.
* از همین رو است که برخی از بزرگان فرموده‌اند: "بر [[بلاء]]، [[انسان]] [[مؤمن]] [[صبر]] می‌کند، امّا بر عافیت فقط کسانی که به مرتبه صدیقان رسیده‌اند [[صبر]] می‌نمایند"؛ برخی دیگر نیز فرموده‌اند: "[[صبر]] بر عافیت و [[خوشی]]، سخت‌تر از [[صبر]] بر [[بلاء]] است. از همین جهت چون [[دنیا]] بر [[صحابه پیامبر]] {{صل}} روی آورد و آنان از تنگی معیشت رهایی یافتند، گفتند: ما به آزمایشی [[مبتلا]] شدیم که در آن با [[سختی‌ها]] مواجه بودیم، در آن [[آزمایش]] [[مقاومت]] کردیم و از آن سربلند بیرون آمدیم؛ امّا اکنون به آزمایشی [[مبتلا]] شده‌ایم که در آن با خوشی‌ها و راحتی‌ها مواجه هستیم، [[گمان]] نمی‌کنیم که [[توان]] تحمّل این [[آزمایش]] را داشته باشیم، و چه بسا از آن سربلند بیرون نیاییم!". [[آیه شریفه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ}}<ref>«ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد» سوره منافقون، آیه ۹.</ref> نیز به همین مطلب اشاره دارد.
*۲. [[صبر]] بر آنچه که با طبع [[آدمی]] موافق نیست، و در عین حال [[انسان]] می‌تواند آن را ترک کند. [[صبر]] بر انجام [[عبادات]] گوناگون در عین اجتناب و خودداری از محرّمات از این گونه است. بدون تردید [[صبر]] بر انجام برخی از [[عبادات]]، همچون [[عبادات]] [[مالی]] - [[خمس]] و زکاه-، و عباداتی که با [[جان]] و جسم [[آدمی]] در ارتباط است- همچون [[جهاد]] - سخت بوده، سخت‌تر از آن آن است که [[آدمی]] بدون آنکه به روی و [[ریاء]] و [[خودنمایی]] و خودبزرگ بینی و [[غرور]] دچار شود، آن را به انجام رساند. انجام این‌گونه [[عبادات]] به نحوی که [[تکلیف]] را از [[انسان]] ساقط نماید، بسیار دشوار است، و به [[صبر]] بسیار احتیاج دارد. دشوارتر از این امّا، [[صبر]] بر دوری از محرّمات است، [[صبر]] بر [[مخالفت]] با شیطان‌های جنّی و انسی، [[صبر]] بر وسوسه‌های [[وسوسه]] گرانِ [[حیله]] باز، که در [[جان]] [[مردم]] [[وسوسه]] می‌کنند و آن را به وساوس خود آلوده می‌سازند.
*۲. [[صبر]] بر آنچه که با طبع [[آدمی]] موافق نیست، و در عین حال [[انسان]] می‌تواند آن را ترک کند. [[صبر]] بر انجام [[عبادات]] گوناگون در عین اجتناب و خودداری از محرّمات از این گونه است. بدون تردید [[صبر]] بر انجام برخی از [[عبادات]]، همچون [[عبادات]] [[مالی]] - [[خمس]] و زکاه- و عباداتی که با [[جان]] و جسم [[آدمی]] در ارتباط است- همچون [[جهاد]] - سخت بوده، سخت‌تر از آن آن است که [[آدمی]] بدون آنکه به روی و [[ریاء]] و [[خودنمایی]] و خودبزرگ بینی و [[غرور]] دچار شود، آن را به انجام رساند. انجام این‌گونه [[عبادات]] به نحوی که [[تکلیف]] را از [[انسان]] ساقط نماید، بسیار دشوار است، و به [[صبر]] بسیار احتیاج دارد. دشوارتر از این امّا، [[صبر]] بر دوری از محرّمات است، [[صبر]] بر [[مخالفت]] با شیطان‌های جنّی و انسی، [[صبر]] بر وسوسه‌های [[وسوسه]] گرانِ [[حیله]] باز، که در [[جان]] [[مردم]] [[وسوسه]] می‌کنند و آن را به وساوس خود آلوده می‌سازند.
* کوتاه سخن آنکه "[[جهاد اکبر]]"، یعنی [[صبر]] بر [[مخالفت]] با [[هواهای نفسانی]]، سخت‌تر از [[صبر]] بر انجام [[طاعات]] و [[عبادات]] [[الهی]] است، و به مراتب سخت‌تر از [[مبارزه]] با [[دشمنان]] ظاهری، که در میدان [[جنگ]] در مقابل [[انسان]] قرار می‌گیرند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در اشاره به همین مطلب به گروهی که از میدان [[جنگی]] بازگشته بودند فرمودند: "آفرین و خوش‌آمد بر گروهی که [[جهاد]] اصغر را گذراندند و [[جهاد اکبر]] بر آنان باقی ماند!. جهادگران بازپرسیدند: ای [[پیامبر خدا]]! [[جهاد اکبر]] کدام است؟؛ و ایشان فرمودند:[[جهاد با نفس]]!. آنگاه فرمودند: [[برترین]] جهادها، [[جهاد]] کسی است که با [[نفس]] خود که در میان جانش قرار دارد، به مقابله برخواسته است" <ref>{{متن حدیث|مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ ثُمَّ قَالَ: أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۳۴-۲۳۵.</ref>.
* کوتاه سخن آنکه "[[جهاد اکبر]]"، یعنی [[صبر]] بر [[مخالفت]] با [[هواهای نفسانی]]، سخت‌تر از [[صبر]] بر انجام [[طاعات]] و [[عبادات]] [[الهی]] است، و به مراتب سخت‌تر از [[مبارزه]] با [[دشمنان]] ظاهری، که در میدان [[جنگ]] در مقابل [[انسان]] قرار می‌گیرند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در اشاره به همین مطلب به گروهی که از میدان [[جنگی]] بازگشته بودند فرمودند: "آفرین و خوش‌آمد بر گروهی که [[جهاد]] اصغر را گذراندند و [[جهاد اکبر]] بر آنان باقی ماند!. جهادگران بازپرسیدند: ای [[پیامبر خدا]]! [[جهاد اکبر]] کدام است؟؛ و ایشان فرمودند:[[جهاد با نفس]]!. آنگاه فرمودند: [[برترین]] جهادها، [[جهاد]] کسی است که با [[نفس]] خود که در میان جانش قرار دارد، به مقابله برخواسته است" <ref>{{متن حدیث|مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ عَلَيْهِمُ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ ثُمَّ قَالَ: أَفْضَلُ الْجِهَادِ مَنْ جَاهَدَ نَفْسَهُ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ}}؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۲۲.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۳۴-۲۳۵.</ref>.
*۳. [[صبر]] بر آنچه که با طبع [[آدمی]] موافق و سازگار نیست، در عین حال [[آدمی]] [[توان]] آنکه آن را از خود دفع نماید، ندارد. [[صبر]] بر [[مصیبت‌ها]] در این شمار است، که هم با روان [[آدمی]] ناسازگار است و هم [[انسان]] نمی‌تواند آن را از خود دفع نموده به ناگزیر با آن مواجه خواهد شد. این‌گونه از [[صبر]] اگر تنها از [[فضیلت]] این [[آیه شریفه]] برخوردار بود: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref>«و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: "انّا للّه و انّا الیه راجعون" (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم) بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.</ref>، باز کافی بود تا [[شرافت]] و ارزشش به روشنی نمودار شود.
*۳. [[صبر]] بر آنچه که با طبع [[آدمی]] موافق و سازگار نیست، در عین حال [[آدمی]] [[توان]] آنکه آن را از خود دفع نماید، ندارد. [[صبر]] بر [[مصیبت‌ها]] در این شمار است، که هم با روان [[آدمی]] ناسازگار است و هم [[انسان]] نمی‌تواند آن را از خود دفع نموده به ناگزیر با آن مواجه خواهد شد. این‌گونه از [[صبر]] اگر تنها از [[فضیلت]] این [[آیه شریفه]] برخوردار بود: {{متن قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ}}<ref>«و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش! همان کسان که چون بدیشان مصیبتی رسد می‌گویند: "انّا للّه و انّا الیه راجعون" (ما از آن خداوندیم و به سوی او باز می‌گردیم) بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۵۵-۱۵۷.</ref>، باز کافی بود تا [[شرافت]] و ارزشش به روشنی نمودار شود.
*۴. [[صبر]] بر آنچه که با طبع [[آدمی]] و خواسته‌های او موافق نیست، و در عین حال [[انسان]] می‌تواند آن را جبران نموده و یا حدّاقل به وسیله [[انتقام]]، خاطر خود را آسوده سازد. این قسم از [[صبر]] در شمار [[برترین]] انواع [[صبر]] بوده، و دست‌کم در شمار بالاترین انواع آن است [[بخشش]] و [[گذشت]]- که در [[شریعت]] از فضیلتی بسیار بلند برخوردار است-، در [[قرآن کریم]] و نیز [[روایات]] ما، به همین نوع از [[صبر]] اطلاق می‌شود، و به شدّت مورد [[ترغیب]] و [[تشویق]] واقع شده است. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید:
*۴. [[صبر]] بر آنچه که با طبع [[آدمی]] و خواسته‌های او موافق نیست، و در عین حال [[انسان]] می‌تواند آن را جبران نموده و یا حدّاقل به وسیله [[انتقام]]، خاطر خود را آسوده سازد. این قسم از [[صبر]] در شمار [[برترین]] انواع [[صبر]] بوده، و دست‌کم در شمار بالاترین انواع آن است [[بخشش]] و [[گذشت]]- که در [[شریعت]] از فضیلتی بسیار بلند برخوردار است- در [[قرآن کریم]] و نیز [[روایات]] ما، به همین نوع از [[صبر]] اطلاق می‌شود، و به شدّت مورد [[ترغیب]] و [[تشویق]] واقع شده است. به این دو [[آیه شریفه]] بنگرید:
:*{{متن قرآن|وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref>«و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمی‌دارید که خداوند شما را بیامرزد؟» سوره نور، آیه ۲۲.</ref>؛
:*{{متن قرآن|وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref>«و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمی‌دارید که خداوند شما را بیامرزد؟» سوره نور، آیه ۲۲.</ref>؛
:*{{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا}}<ref>«و کیفر هر بدی بدی‌یی، مانند آن است» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref>.
:*{{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا}}<ref>«و کیفر هر بدی بدی‌یی، مانند آن است» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref>.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
# [[صبر]] [[حرام]] آن است که [[انسان]] اگرچه می‌تواند [[ظلم]] ظالمی را از خود دفع نماید، اما آن [[ظلم]] را تحمّل نموده بر آن [[صبر]] کند. این [[صبر]] [[حرام]] است، و چنان‌چه به [[ناموس]] و آبروی [[انسان]] تعرّض شود، در شمار بدترین [[گناهان کبیره]] قرار می‌گیرد. نیز اگر به کسی بر [[ظلم]] ظالمی [[صبر]] نماید تا سرانجام بدون آنکه در دفع [[ظلم]] بکوشد، کشته شود، و یا مالش به تاراج [[رود]] نیز، حکمی این‌گونه خواهد داشت.
# [[صبر]] [[حرام]] آن است که [[انسان]] اگرچه می‌تواند [[ظلم]] ظالمی را از خود دفع نماید، اما آن [[ظلم]] را تحمّل نموده بر آن [[صبر]] کند. این [[صبر]] [[حرام]] است، و چنان‌چه به [[ناموس]] و آبروی [[انسان]] تعرّض شود، در شمار بدترین [[گناهان کبیره]] قرار می‌گیرد. نیز اگر به کسی بر [[ظلم]] ظالمی [[صبر]] نماید تا سرانجام بدون آنکه در دفع [[ظلم]] بکوشد، کشته شود، و یا مالش به تاراج [[رود]] نیز، حکمی این‌گونه خواهد داشت.
# [[صبر]] [[مستحب]]، صبری است که [[آدمی]] بر انجام [[اعمال]] [[مستحب]] به کار می‌برد. [[صبر]] بر [[خواندن نماز]] شب، نمازهای [[نافله]]، انفاق‌های مستحبی و صدقه‌های غیر [[واجب]]، در این شمار است.
# [[صبر]] [[مستحب]]، صبری است که [[آدمی]] بر انجام [[اعمال]] [[مستحب]] به کار می‌برد. [[صبر]] بر [[خواندن نماز]] شب، نمازهای [[نافله]]، انفاق‌های مستحبی و صدقه‌های غیر [[واجب]]، در این شمار است.
# [[صبر]] [[مکروه]] امّا، صبری است که بر انجام کارهای [[مکروه]] صورت پذیرد. [[صبر]] بر خورد و خفت تنها - که روحاً و جسماً [[انسان]] را [[آزار]] می‌نماید-، در این شمار است.
# [[صبر]] [[مکروه]] امّا، صبری است که بر انجام کارهای [[مکروه]] صورت پذیرد. [[صبر]] بر خورد و خفت تنها - که روحاً و جسماً [[انسان]] را [[آزار]] می‌نماید- در این شمار است.
# [[صبر]] [[مباح]] نیز، صبری است که بر انجام [[اعمال]] [[مباح]] [[رود]]. [[صبر]] بر استحمام برای نظافت غیر لازم، و یا رفع خستگی، در این شمار است.
# [[صبر]] [[مباح]] نیز، صبری است که بر انجام [[اعمال]] [[مباح]] [[رود]]. [[صبر]] بر استحمام برای نظافت غیر لازم، و یا رفع خستگی، در این شمار است.
* به عبارت دیگر می‌توان گفت که [[حکم]] [[صبر]] را، آن چیزی که برای آن [[صبر]] می‌ورزند مشخّص می‌کند:
* به عبارت دیگر می‌توان گفت که [[حکم]] [[صبر]] را، آن چیزی که برای آن [[صبر]] می‌ورزند مشخّص می‌کند:
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
* گذشته از این، اصل این تقسیم به نظر ما [[خطا]] بوده بهره‌ای از صحّت نخواهد داشت؛ چه [[صبر]] در تمامی حالات جزء [[فضائل]] بوده [[نیکو]] شمرده می‌شود، از این‌رو نمی‌توان [[حکم]] آن چیزی که بر آن [[صبر]] می‌رود را به خود [[صبر]] سرایت داد. به عنوان توضیح می‌افزاییم که [[نور]] و [[روشنایی]] همیشه برای [[آدمی]] [[نیکو]] است، حال اگر کسی از [[روشنایی]] برای مطالعه کتب [[گمراه کننده]] استفاده بُرد، و یا در [[روشنایی]] چراغ به تنظیم توطئه‌ای برای نابودی گروهی از [[مسلمین]] مشغول شد، آیا می‌توان [[روشنایی]] را [[ناپسند]] دانست؟!.
* گذشته از این، اصل این تقسیم به نظر ما [[خطا]] بوده بهره‌ای از صحّت نخواهد داشت؛ چه [[صبر]] در تمامی حالات جزء [[فضائل]] بوده [[نیکو]] شمرده می‌شود، از این‌رو نمی‌توان [[حکم]] آن چیزی که بر آن [[صبر]] می‌رود را به خود [[صبر]] سرایت داد. به عنوان توضیح می‌افزاییم که [[نور]] و [[روشنایی]] همیشه برای [[آدمی]] [[نیکو]] است، حال اگر کسی از [[روشنایی]] برای مطالعه کتب [[گمراه کننده]] استفاده بُرد، و یا در [[روشنایی]] چراغ به تنظیم توطئه‌ای برای نابودی گروهی از [[مسلمین]] مشغول شد، آیا می‌توان [[روشنایی]] را [[ناپسند]] دانست؟!.
* بدون تردید [[صبر]] در شمار [[فضائل]] است، و هیچ‌گاه [[رذیلت]] و [[ناپسند]] شمرده نمی‌شود؛ و از این‌رو نمی‌توان آن را [[حرام]] و [[مکروه]] و [[مباح]] دانست. گذشته از [[وجدان]] [[آدمی]]، دلیلی [[فقهی]] نیز بر صحّت این مطلب دلالت می‌نماید؛ و آن اینکه اگر [[صبر]] این‌گونه که اینان گفته‌اند واقعاً [[حرام]] بود، انسانی صابری که در [[صبر]] [[حرام]] واقع شده، گذشته از آن فعل [[حرام]] باید عقابی دیگر نیز به خاطر [[صبر]] حرامش می‌بُرد و از عذابی مضاعف برخوردار می‌شد، حال آنکه می‌دانیم هیچ‌یک از فقهای [[تاریخ شیعه]] امامیّه چنین فتوایی نداده او را بر [[صبر]] [[حرام]] مستحقّ [[عذاب]] ندانسته‌اند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۳۹.</ref>.
* بدون تردید [[صبر]] در شمار [[فضائل]] است، و هیچ‌گاه [[رذیلت]] و [[ناپسند]] شمرده نمی‌شود؛ و از این‌رو نمی‌توان آن را [[حرام]] و [[مکروه]] و [[مباح]] دانست. گذشته از [[وجدان]] [[آدمی]]، دلیلی [[فقهی]] نیز بر صحّت این مطلب دلالت می‌نماید؛ و آن اینکه اگر [[صبر]] این‌گونه که اینان گفته‌اند واقعاً [[حرام]] بود، انسانی صابری که در [[صبر]] [[حرام]] واقع شده، گذشته از آن فعل [[حرام]] باید عقابی دیگر نیز به خاطر [[صبر]] حرامش می‌بُرد و از عذابی مضاعف برخوردار می‌شد، حال آنکه می‌دانیم هیچ‌یک از فقهای [[تاریخ شیعه]] امامیّه چنین فتوایی نداده او را بر [[صبر]] [[حرام]] مستحقّ [[عذاب]] ندانسته‌اند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۳۹.</ref>.
* اکنون در گشودن این گره، اضافه می‌کنیم که به نظر ما، [[فضیلت]] [[صبر]]- که پیش از این آن را [[مادر]] همه [[فضائل]] خواندیم-، هیچ‌گاه در شمار [[رذائل]] قرار نمی‌گیرد؛ بلکه این [[انسان]] [[صبر]] پیشه است که اگر آن را در مورد [[عقلی]] و شرعی خود به کار بَرَد، در [[حقّ]] آن [[عدالت]] را رعایت نموده آن را در موضع [[شایسته]] خود به کار برده است؛ امّا اگر در مواردی که [[عقل]] و [[شرع]] آن را جایز نمی‌دانند، به کار بَرَد به [[عدالت]] [[رفتار]] نکرده است. بنابراین آنچه در این مثال‌ها قبیح و [[ناپسند]] می‌نمود، نه [[فضیلت]] [[صبر]] که کاربرد نابه‌جای آن بوده است. بدین ترتیب ما حُسن و [[شایستگی]] [[صبر]] را ذاتی دانسته در هیچ موردی آن را [[ناپسند]] نمی‌انگاریم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۴۰.</ref>.
* اکنون در گشودن این گره، اضافه می‌کنیم که به نظر ما، [[فضیلت]] [[صبر]]- که پیش از این آن را [[مادر]] همه [[فضائل]] خواندیم- هیچ‌گاه در شمار [[رذائل]] قرار نمی‌گیرد؛ بلکه این [[انسان]] [[صبر]] پیشه است که اگر آن را در مورد [[عقلی]] و شرعی خود به کار بَرَد، در [[حقّ]] آن [[عدالت]] را رعایت نموده آن را در موضع [[شایسته]] خود به کار برده است؛ امّا اگر در مواردی که [[عقل]] و [[شرع]] آن را جایز نمی‌دانند، به کار بَرَد به [[عدالت]] [[رفتار]] نکرده است. بنابراین آنچه در این مثال‌ها قبیح و [[ناپسند]] می‌نمود، نه [[فضیلت]] [[صبر]] که کاربرد نابه‌جای آن بوده است. بدین ترتیب ما حُسن و [[شایستگی]] [[صبر]] را ذاتی دانسته در هیچ موردی آن را [[ناپسند]] نمی‌انگاریم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۴۰.</ref>.
=== نکته سوّم ===
=== نکته سوّم ===
* [[اخلاق]] پژوهان، در پایان مبحث [[صبر]]، به راه‌های به دست آوردن آن اشاره می‌کنند. راه‌هایی که با پیمودن آن، [[انسان]] در شمار [[صابران]] قرار می‌گیرد. ما در اینجا فشرده‌ای از سخن آنان را به همراه برخی نکات دیگر بیان می‌کنیم.
* [[اخلاق]] پژوهان، در پایان مبحث [[صبر]]، به راه‌های به دست آوردن آن اشاره می‌کنند. راه‌هایی که با پیمودن آن، [[انسان]] در شمار [[صابران]] قرار می‌گیرد. ما در اینجا فشرده‌ای از سخن آنان را به همراه برخی نکات دیگر بیان می‌کنیم.
۲۱۸٬۸۲۶

ویرایش