اثال بن حجل مذحجی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
| لقب =     
| لقب =     
| اهل =  
| اهل =  
| از قبیله =   
| از قبیله = [[مذحج]]  
| از تیره =   
| از تیره =   
| پدر = [[حجل بن عامر مذحجی]]  
| پدر = [[حجل بن عامر مذحجی]]  
خط ۶۵: خط ۶۵:
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اصحاب امام علی]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:مذحج]]

نسخهٔ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۰

اثال بن حجل مذحجی
تصویر نمادین جنگ صفین
نام کاملاثال بن حجل مذحجی
جنسیتمرد
از قبیلهمذحج
پدرحجل بن عامر مذحجی
از اصحابامام علی
حضور در جنگجنگ صفین

مقدمه

اُثال فرزند حجل بن عامر مذحجی، از علمای آگاه و از اصحاب امیرمؤمنان (ع) در صفین بود. وی ابتدا از یاران معاویه بود ولی بعداً مستبصر شد و به دامان حضرت علی (ع) بازگشت و در زمره یاران و شیعیان حضرت درآمد، و در صفین امام (ع) را یاری نمود، اما برعکس پدرش حجل به مخالفت با امام (ع) اصرار ورزید و معاویه را در صفین همراهی کرد.

نصر بن مزاحم نقل می‌کند: در یکی از روزهای سخت جنگ صفین، مالک اشتر فریاد زد: "ای اهل عراق! آیا مردی هست که جانش را به خداوند بفروشد؟" در این موقع اُثال به درخواست مالک اشتر پاسخ مثبت داد و سپس با پیشنهاد مالک اشتر، صورت خود را پوشاند و غرق در سلاح بین دو صف سپاه ایستاد و به لشکریان معاویه گفت: آیا مبارزی در میان شما هست؟ معاویه، برای مبارزه با وی حجل پدر اثال را خواست و گفت که به جنگ این جوان برو، و کار او را تمام کن! حجل نیز در حالی که صورت خود را پوشانده بود غرق در سلاح شد و مقابل فرزندش اُثال قرار گرفت ولی یک‌دیگر را نمی‌شناختند که پدر و پسرند، لذا هر دو مقابل هم به جنگ پرداختند، اما حجل ناگهان متوجه شد، دشمنی که با او می‌جنگد پسرش است، لذا فوراً از اسب پیاده شد و خود را معرفی کرد و اُثال هم بلافاصله پیاده گشت، هردو دست به گردن یک‌دیگر انداختند و گریستند، بعد حجل به پسرش گفت: ای اُثال! به سوی دنیا بیا. یعنی ثروت و دنیا نزد معاویه است. اما اُثال گفت: ای پدر! بیا به سوی آخرت، به خدا قسم اگر من بخواهم به شام بیایم، تو باید مرا منع کنی. چقدر برای من زشت و قبیح است که به حضرت علی (ع) و مؤمنان صالح بگویم که به شامیان پیوستم؛ بنابراین ای پدر! تو بر آن‌چه هستی باش و من نیز بر آن‌چه هستم، باشم. من در سپاه حضرت علی (ع) خواهم ماند و تو نیز در سپاه معاویه بمان. پس از این گفت وگو، هر کدام از آنان به جانب سپاه خویش بازگشتند و این جریان را به سپاهیان خود گفتند [۱][۲]

منابع

پانویس

  1. وقعة صفين، ص۴۴۳.
  2. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۷.