حلف الفضول: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'شهر مکه' به 'شهر مکه')
 
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
حلف الفضول یا [[پیمان جوانمردان]]، مهم‌ترین پیمانی است که حدود بیست سال [[پیش از بعثت]]، عده‌ای از "[[بنی‌هاشم]]"، "[[بنی‌زهره]]" و "[[بنی‌تمیم]]" منعقد کردند. این [[پیمان]] برای [[حمایت]] از افراد ضعیف و [[ناتوان]] - که وارد [[شهر]] [[مکه]] می‌شدند - بسته شد و [[پیامبر]] {{صل}} در آن شرکت کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۳.</ref>. آن [[حضرت]] همواره به شرکت در این [[پیمان]] [[افتخار]] می‌کرد و می‌فرمود: "اگر باز هم به چنین پیمانی فراخوانده شوم، می‌پذیرم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷.</ref>.<ref>[[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[پیمان‌های رسول اکرم (مقاله)|پیمان‌های رسول اکرم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۳۴.</ref>
حلف الفضول یا [[پیمان جوانمردان]]، مهم‌ترین پیمانی است که حدود بیست سال [[پیش از بعثت]]، عده‌ای از "[[بنی‌هاشم]]"، "[[بنی‌زهره]]" و "[[بنی‌تمیم]]" منعقد کردند. این [[پیمان]] برای [[حمایت]] از افراد ضعیف و [[ناتوان]] - که وارد [[شهر مکه]] می‌شدند - بسته شد و [[پیامبر]] {{صل}} در آن شرکت کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۳.</ref>. آن [[حضرت]] همواره به شرکت در این [[پیمان]] [[افتخار]] می‌کرد و می‌فرمود: "اگر باز هم به چنین پیمانی فراخوانده شوم، می‌پذیرم"<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷.</ref>.<ref>[[منیره شریعت‌جو|شریعت‌جو، منیره]]، [[پیمان‌های رسول اکرم (مقاله)|پیمان‌های رسول اکرم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۳۴.</ref>


سبب این [[پیمان]]، آن بود که مردی از بنی‌زبید [[یمن]] به [[مکه]] آمده بود و کالایی را به [[عاص بن وائل]] سهمی فروخته بود؛ اما عاص در پرداخت [[پول]] آن تعلل می‌ورزید؛ طوری که [[مرد]] [[مأیوس]] شد. ناچار او به کوه ابوقبیس رفت و [[شکایت]] خود را ضمن اشعاری اعلام کرد. عده‌ای از [[قریشیان]] از این واقعه شرمنده شده، به [[فکر]] چاره افتادند. اول کسی که در این کار پیش‌قدم شد، [[زبیر بن عبدالمطلب]] بود. او طوایف [[قریش]] را در [[دار الندوه]] فراهم آورد و از آنجا به [[خانه]] [[عبدالله بن جدعان]] رفتند و [[پیمان]] بستند که برای [[یاری]] هر ستمدیده و گرفتن [[حق]] وی هم‌داستان باشند و اجازه ندهند که در [[مکه]] به احدی [[ستم]] شود. [[قریش]]، این [[پیمان]] را "حلف الفضول" نامید<ref>ابن حبیب بغدادی، المنمق فی اخبار القریش، ص۵۲-۵۳؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، اصفهانی ص۲۷۱؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۳؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۷، ص۲۸۸-۲۹۰.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[قریش (مقاله)|قریش]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۳۱.</ref>
سبب این [[پیمان]]، آن بود که مردی از بنی‌زبید [[یمن]] به [[مکه]] آمده بود و کالایی را به [[عاص بن وائل]] سهمی فروخته بود؛ اما عاص در پرداخت [[پول]] آن تعلل می‌ورزید؛ طوری که [[مرد]] [[مأیوس]] شد. ناچار او به کوه ابوقبیس رفت و [[شکایت]] خود را ضمن اشعاری اعلام کرد. عده‌ای از [[قریشیان]] از این واقعه شرمنده شده، به [[فکر]] چاره افتادند. اول کسی که در این کار پیش‌قدم شد، [[زبیر بن عبدالمطلب]] بود. او طوایف [[قریش]] را در [[دار الندوه]] فراهم آورد و از آنجا به [[خانه]] [[عبدالله بن جدعان]] رفتند و [[پیمان]] بستند که برای [[یاری]] هر ستمدیده و گرفتن [[حق]] وی هم‌داستان باشند و اجازه ندهند که در [[مکه]] به احدی [[ستم]] شود. [[قریش]]، این [[پیمان]] را "حلف الفضول" نامید<ref>ابن حبیب بغدادی، المنمق فی اخبار القریش، ص۵۲-۵۳؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، اصفهانی ص۲۷۱؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۳؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۷، ص۲۸۸-۲۹۰.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[قریش (مقاله)|قریش]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۳۱.</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۱

مقدمه

حلف الفضول یا پیمان جوانمردان، مهم‌ترین پیمانی است که حدود بیست سال پیش از بعثت، عده‌ای از "بنی‌هاشم"، "بنی‌زهره" و "بنی‌تمیم" منعقد کردند. این پیمان برای حمایت از افراد ضعیف و ناتوان - که وارد شهر مکه می‌شدند - بسته شد و پیامبر (ص) در آن شرکت کرد[۱]. آن حضرت همواره به شرکت در این پیمان افتخار می‌کرد و می‌فرمود: "اگر باز هم به چنین پیمانی فراخوانده شوم، می‌پذیرم"[۲].[۳]

سبب این پیمان، آن بود که مردی از بنی‌زبید یمن به مکه آمده بود و کالایی را به عاص بن وائل سهمی فروخته بود؛ اما عاص در پرداخت پول آن تعلل می‌ورزید؛ طوری که مرد مأیوس شد. ناچار او به کوه ابوقبیس رفت و شکایت خود را ضمن اشعاری اعلام کرد. عده‌ای از قریشیان از این واقعه شرمنده شده، به فکر چاره افتادند. اول کسی که در این کار پیش‌قدم شد، زبیر بن عبدالمطلب بود. او طوایف قریش را در دار الندوه فراهم آورد و از آنجا به خانه عبدالله بن جدعان رفتند و پیمان بستند که برای یاری هر ستمدیده و گرفتن حق وی هم‌داستان باشند و اجازه ندهند که در مکه به احدی ستم شود. قریش، این پیمان را "حلف الفضول" نامید[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۳-۱۳۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۳.
  2. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷.
  3. شریعت‌جو، منیره، پیمان‌های رسول اکرم، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۳۴.
  4. ابن حبیب بغدادی، المنمق فی اخبار القریش، ص۵۲-۵۳؛ علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، اصفهانی ص۲۷۱؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۳؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۷، ص۲۸۸-۲۹۰.
  5. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، قریش، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۲۳۱.