کوفه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۷۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۶۵: خط ۲۶۵:
اما بعضی دیگر از نوشته‌ها احداث این منصب را به «[[زیاد بن ابیه]]» برای [[تسلط]] و نظارت بیشتر بر کارهای عرفاء نسبت داده‌اند<ref>تنظیمات الجیش العربی الاسلامی، ص۲۲۳، به نقل از الاوائل ابی هلال عسکری.</ref> و بعضی را نیز نظر بر این است که گرچه این منصب در [[زمان]] زیاد احداث شده است اما سمتی [[پایین‌تر]] از عریف بوده و به عنوان معاون آن به حساب می‌آمده است<ref>الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فی الکوفه، ص۵۴، به نقل از العقد الفرید، ج۵، ص۸.</ref>.
اما بعضی دیگر از نوشته‌ها احداث این منصب را به «[[زیاد بن ابیه]]» برای [[تسلط]] و نظارت بیشتر بر کارهای عرفاء نسبت داده‌اند<ref>تنظیمات الجیش العربی الاسلامی، ص۲۲۳، به نقل از الاوائل ابی هلال عسکری.</ref> و بعضی را نیز نظر بر این است که گرچه این منصب در [[زمان]] زیاد احداث شده است اما سمتی [[پایین‌تر]] از عریف بوده و به عنوان معاون آن به حساب می‌آمده است<ref>الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فی الکوفه، ص۵۴، به نقل از العقد الفرید، ج۵، ص۸.</ref>.
به هر حال هر کدام از نظرهای فوق را بپذیریم، آنچه مسلم است این است که این منصب در [[سال ۶۰ هجری]] و هنگام [[نهضت مسلم بن عقیل]] وجود داشته است اما در میان [[نصوص]] [[تاریخی]] به عبارتی که از آن در این سال یاد کرده و نقش آن را بیان نموده باشد، برخورد ننمودیم.<ref>[[نعمت الله صفری فروشانی|صفری فروشانی، نعمت الله]]، [[مردم‌شناسی کوفه (مقاله)|مردم‌شناسی کوفه]]، ص ۳۲.</ref>
به هر حال هر کدام از نظرهای فوق را بپذیریم، آنچه مسلم است این است که این منصب در [[سال ۶۰ هجری]] و هنگام [[نهضت مسلم بن عقیل]] وجود داشته است اما در میان [[نصوص]] [[تاریخی]] به عبارتی که از آن در این سال یاد کرده و نقش آن را بیان نموده باشد، برخورد ننمودیم.<ref>[[نعمت الله صفری فروشانی|صفری فروشانی، نعمت الله]]، [[مردم‌شناسی کوفه (مقاله)|مردم‌شناسی کوفه]]، ص ۳۲.</ref>
==[[نظام اقتصادی]] [[حاکم]] بر [[کوفه]]==
این گفتار را طی دو بخش: [[منابع مالی حکومت]] کوفه و [[منابع مالی]] [[مردم]] به بررسی می‌گذاریم:
===منابع مالی حکومت کوفه===
منابع مالی حکومت کوفه در [[زمان]] مورد بحث از قرار زیر بود:
'''[[خراج]]''': [[حکم]] اولیه سرزمین‌هایی که به وسیله [[جنگ]] گشوده می‌شد آن بود که میان مقاتلین و جنگجویان [[سپاه اسلام]] تقسیم گردد، اما [[عمر]] به جهت [[حفظ]] این [[سرمایه]] برای آیندگان و نیز حفظ [[روحیه]] جنگ در میان مقاتلین با [[مشورت]] با [[صحابه]] و از جمله [[حضرت علی]]{{ع}} دست به تقسیم این [[سرزمین‌ها]] نزد بلکه [[تصمیم]] گرفت که آنها در دست اهالی باقی بماند و در عوض هر سال مقداری به عنوان خراج پرداخت نمایند و خراج هر [[شهر]] مفتوح به سوی شهر فاتح حمل گردد<ref>تنظیمات الجیش العربی الاسلامی، ص۸۶ به بعد.</ref> و بدین ترتیب هر ساله خراج شهرهایی مانند [[آذربایجان]]، [[گرگان]]، کابل، سیستان، [[انبار]] و... که به دست [[کوفیان]] فتح شده بود به سوی کوفه حمل می‌شد و به محل مخصوص که نام [[بیت المال]] کوفه را به خود گرفته بود، منتقل می‌گردید و [[حاکم کوفه]] پس از تأمین مایحتاج شهر و مردم و پرداخت [[عطاء]]، مازاد آن را به سوی [[حکومت]] مرکزی می‌فرستاد<ref>الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فی الکوفة، ص۲۱۹.</ref>.
حضرت علی{{ع}} پس از رسیدن به حکومت، تصمیم عمر را [[تأیید]] نمود و [[نظام]] خراج و عدم تقسیم سرزمین‌های فتح شده را تثبیت کرد.
این نکته قابل [[تذکر]] است که عمده درآمد حکومت از این منبع [[مالی]] بود.
'''[[جزیه]]''' مالی بود که افراد غیرمسلمان [[شهرهای اسلامی]] شامل [[مجوسیان]]، [[یهودیان]] و [[مسیحیان]]، سالانه و به صورت سرانه به حکومت پرداخت می‌کردند که در آن زمان معمولا [[ثروتمندان]] ۴۸ درهم، متوسطین ۲۴ درهم و طبقه [[پایین‌تر]] ۱۲ درهم در سال ملزم به پرداخت بودند<ref>الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فی الکوفة، ص۲۱۹.</ref>.
با [[مسلمان]] شدن بسیاری از [[اهل ذمه]]، درآمد حکومت از این منبع رو به کاهش نهاد اما [[معاویه]] برای جبران این نقیصه، در دوران [[حکومت]] خود دستور داد تا [[ایرانیان]] مقیم [[عراق]]، طبق [[رسوم]] پیش از [[اسلام]]، هر سال در اول [[بهار]] و اول پاییز که به برگزاری [[مراسم]] دو [[عید]] [[نوروز]] و مهرگان می‌پردازند، هدایایی به حکومت تحویل نمایند. و از این راه هر سال ۱۰ میلیون درهم به [[بیت المال]] عراق سرازیر می‌شد<ref>الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فی الکوفة، ص۲۲۲.</ref>.
'''[[غنایم]]''': [[فتوحات]] در داخل [[ایران]] و کشورهای همجوار در دوران مورد بحث، هنوز ادامه داشت و بدین ترتیب [[خمس غنایم]] هم به بیت المال منتقل می‌شد، علاوه بر این که [[اموال]] مخصوص [[پادشاهان]] و امرای [[دشمن]] که به «صوافی» مشهور بود، همگی، به خزینه حکومت واریز می‌شد که درآمد [[دولت]] از صوافی عراق در [[دوران معاویه]] در سال تا ۵۰ میلیون درهم رسیده است<ref>الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فی الکوفة، ص۲۲۲.</ref>.
'''گمرکات''': گرفتن [[گمرک]] و عوارض از [[تجاری]] که جنس به داخل [[کوفه]] می‌آوردند از [[زمان]] حکومت [[عمر]] شروع شد، بدین ترتیب که از [[کفار]] غیرذمی یک دهم و از کفار [[ذمی]] یک دهم و از [[مسلمانان]] یک دهم [[مال التجاره]] را به عنوان [[مالیات]] و گمرک می‌گرفتند که به این مالیات اصطلاحا «مکوس» گفته می‌شد<ref>الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فی الکوفة، ص۲۲۰.</ref>.
تا اینجا چنین به دست می‌آید که [[حکومت کوفه]] از نظر [[مالی]] بسیار [[قوی]] بود، بخصوص هنگامی که [[فرمانداری کوفه]] و [[بصره]] هر دو به وسیله یک فرد اداره می‌شد، این قوت دو چندان می‌گردید؛ زیرا [[والی]] در این هنگام با در [[اختیار]] گرفتن بیت المال، [[قدرت]] اجرای هرگونه شیوه‌ای را داشت، چنان که در زمان زیاد و پسرش عبیدالله چنین اتفاقی افتاد به گونه‌ای که درآمد عراق از [[خراج]] در زمان عبیدالله را رقمی حدود ۱۳۵ میلیون درهم نوشته‌اند<ref>اجتهادی، ابوالقاسم، بررسی وضع مالی و مالیه مسلمین از آغاز تا پایان دوران اموی، ص۱۳۷.</ref> و عبیدالله توانست با زیاد کردن [[عطاء]] و دادن [[رشوه]] به رؤسا و [[بزرگان کوفه]] آنها را به [[جنگ با امام حسین]]{{ع}} [[ترغیب]] و [[تشویق]] نماید. چنان که یکی از [[اهل کوفه]] به نام «[[مجمع بن عبدالله]] عائدی» هنگامی که در [[کربلا]] به [[امام حسین]] پیوست چنین جواب داد:
{{عربی|أما أشراف الناس فقد أعظمت رشوتهم، وملئت غرائرهم، يستمال ودهم، ويستخلص بِهِ نصيحتهم، فهم ألب واحد عَلَيْك}}<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۳۰۶.</ref>، اما اشراف و [[بزرگان کوفه]]، رشوه‌های کلانی به آنها پرداخت شده است و [[حکومت]] جوالهای آنان را پر نموده تا [[محبت]] آنان را به خود جلب نماید، پس آنها یکپارچه علیه تو [[جنگ]] می‌نمایند.<ref>[[نعمت الله صفری فروشانی|صفری فروشانی، نعمت الله]]، [[مردم‌شناسی کوفه (مقاله)|مردم‌شناسی کوفه]]، ص ۳۳.</ref>
===[[منابع مالی]] [[مردم]]===
به طور کلی طرق درآمد مردم را می‌توان به دو بخش [[کسب و کار]]، دریافت [[عطاء]] و [[رزق]] از [[حکومت کوفه]] تقسیم نمود:
الف: '''کسب و کار''': کسب و کار مردم در آن [[زمان]] معمولا [[زراعت]]، [[صناعت]]، [[تجارت]] و یا کارهای دولتی و [[حکومتی]] مانند [[خدمت]] در [[شرطه]] بود.
به نظر می‌رسد با توجه به [[وابستگی]] شدید مردم به عطاء و [[حقوق]] حکومتی، [[مردم عرب]] [[کوفه]] کمتر به کسب و کار می‌پرداختند، به طوری که گفته شده است: اکثر حرفه‌های کوفه را [[موالی]] بر عهده داشتند و اصولا [[عرب‌ها]] [[اشتغال]] به [[حرفه]] و [[صنعت]] را لایق شان خود نمی‌دانستند<ref>الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فی الکوفة، ص۸۲.</ref>.
ب: '''عطاء و رزق''': عطاء مقدار پرداخت نقدی بود که از سوی حکومت کوفه، یکجا یا طی چند مرتبه، سالانه به مردم [[مقاتل]] این [[شهر]] پرداخت می‌شد، چنان که «رزق» کمک‌های جنسی مانند خرما، گندم، جو، روغن و... بود که هر ماه به صورت بلاعوض به آنان تحویل می‌شد.
[[نظام]] عطاء و رزق به وسیله عمربن خطاب بنیانگذاری شد، بدین ترتیب که [[عمر]] برای برپا داشتن یک [[لشکر]] همیشه آماده و به منظور جلوگیری از اشتغال [[سربازان]] به کار دیگر، برای آنان [[حقوقی]] سالیانه تعیین نمود که ملاک‌های خاصی مانند [[صحابی]] بودن، دفعات شرکت در [[جنگ‌ها]] و... را در آن مد نظر داشت. این حقوق سالیانه که عمدتا از [[فتوحات]] و [[خراج]] سرزمین‌های تازه گشوده شده تأمین می‌گشت، به تناسب افراد، مبلغی بین ۳۰۰ تا ۲۰۰۰ درهم در سال را شامل می‌گشت<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۰۸؛ فتوح البلدان، ص۴۳۸.</ref> که مقدار حداکثر آن به نام «[[شرف]] العطاء» نامیده می‌شد و به افراد دارای ویژگی‌های برجسته مانند [[شجاعت]] و [[رشادت]] فراوان، پرداخت می‌گردید<ref>الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فی الکوفة، ص۲۴۰؛ تنظیمات الجیش العربی الاسلامی، ص۹۸.</ref>.
[[حضرت علی]]{{ع}} پس از رسیدن به [[حکومت]]، اصل [[نظام]] [[عطاء]] را تصویب کرد اما ویژگی‌ها و ملاک‌های [[عمر]] در پرداخت‌های متفاوت را الغا کرد و [[مساوات]] کامل در عطاء را برقرار نمود که این امر نارضایتی‌های فراوان را سبب شد<ref>نهج البلاغة، فیض الاسلام، خطبه ۱۲۶.</ref>.
یکی دیگر از ویژگی‌های پرداخت عطاء، در [[زمان حضرت علی]]{{ع}} آن بود که به محض وصول [[مال]] به [[بیت المال]] حضرت{{ع}} به تقسیم آن [[اقدام]] می‌نمود و نمی‌گذاشت [[اموال]] در بیت المال انباشته گردد، چنان که نقل شده است پس از تقسیم سه نوبت عطاء، مال فراوانی از [[اصفهان]] رسید و حضرت{{ع}} از [[مردم]] و رؤسای اسباع خواست تا چهارمین عطاء خود را تحویل بگیرند<ref>مروج الذهب، ج۲، ص۴۲۱.</ref>.<ref>[[نعمت الله صفری فروشانی|صفری فروشانی، نعمت الله]]، [[مردم‌شناسی کوفه (مقاله)|مردم‌شناسی کوفه]]، ص ۲۱.</ref>
سومین ویژگی این عطاء، در [[زمان]] آن حضرت{{ع}} آن بود که حضرت{{ع}} حتی به [[مخالفان]] خود مانند [[خوارج]] مادامی که [[اقدام عملی]] علیه [[حکومت اسلامی]] ننموده بودند این [[حقوق]] را پرداخت می‌کرد<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۵۳.</ref>.
اما در زمان [[حکومت معاویه]]، این نظام پرداخت به کلی از میان برداشته شد و دوباره نظام طبقاتی عطاء برقرار گردید ولی این بار ملاک‌های [[فضیلت]] و سابقه در [[اسلام]] و شرکت در [[جنگ‌ها]] لحاظ نگردید، بلکه [[میزان]] [[تقرب]] به دستگاه [[اموی]] و مقدار [[سرسپردگی]] به حکومت ملاک قرار گرفت<ref>تنظیمات الجیش العربی الاسلامی، ص۹۲.</ref>. عطاء [[موالی]] حذف شد و تنها [[معاویه]] در برهه‌ای از زمان دستور پرداخت ۱۵ درهم در سال به آنان را صادر نمود که آن هم پرداخت نگردید<ref>الحیاة الاجتماعیة و الاقتصادیة فی الکوفة، ص۸۷.</ref> و لذا موالی ناچار به [[ارتزاق]] از [[کار و تلاش]] خود شدند.
در این [[زمان]] [[مردم]] [[وابستگی]] شدیدی به [[عطاء]] و [[رزق]] داشتند و [[حکومت]] نیز از این نقطه [[ضعف]] به خوبی [[آگاه]] بود و به عنوان دستاویزی مهم از آن استفاده می‌کرد.
[[مخالفان]] حکومت که عمدتا [[شیعیان]] بودند [[تهدید]] به قطع عطاء می‌گردیدند، چنان که دیدیم عبیدالله عرافت‌هایی را که در آنها شخص مخالفی وجود داشت، تهدید به قطع عطاء نمود.
هنگامی که [[مسلم بن عقیل]]{{ع}} به همراه [[سپاه]] خود [[قصر]] [[عبیدالله بن زیاد]] را محاصره نمود و او را در فشار قرار داد یکی از شگردهای موفق عبیدالله [[تشویق]] مردم و اطرافیان مسلم به ازدیاد عطاء در صورت پراکنده شدن و نیز تهدید به قطع عطاء در صورت ادامه [[شورش]] بود که این شگرد باعث پراکنده شدن سریع اطرافیان مسلم گردید<ref>تاریخ طبری، ج۴، ص۲۷۷.</ref>، چنان که با همین شیوه، یعنی ازدیاد عطاء، توانست [[لشکر]] عظیمی از [[مردم کوفه]] را که دل‌هایشان با [[امام حسین]]{{ع}} بود، علیه آن حضرت وارد [[جنگ]] نماید<ref>حیاة الامام الحسین{{ع}}، ج۲، ص۴۵۳.</ref>.
در [[روز عاشورا]]، هنگامی که امام حسین{{ع}} قصد [[اتمام حجت]] نسبت به [[کوفیان]] را داشت آنها با به راه انداختن سروصدا، سعی در ممانعت از [[سخنرانی]] آن حضرت{{ع}} می‌کردند، بالاخره [[امام]]{{ع}} رشته [[کلام]] را در دست گرفت و با اشاره به مسأله عطاء، آن را به عنوان یکی از علل [[عصیان]] کوفیان نسبت به خود برشمرد، سخنان آن حضرت{{ع}} چنین است:
{{متن حدیث|و كُلُّكُم عاصٍ لِأَمري، غَيرُ مُستَمِعٍ لِقَولي، قَدِ انخَزَلَت‌ عَطِيّاتُكُم مِنَ الحَرامِ، و مُلِئَت بُطونُكُم مِنَ الحَرامِ، فَطَبَعَ اللّهُ عَلى قُلوبِكُم}}<ref>موسوعة کلمات الامام الحسین{{ع}}، ص۴۲۲.</ref>، همه شما عصیان مرا ورزیدید و به سخنان من گوش فرا نمی‌دهید (باید چنین باشد چرا که) عطاهای شما از [[مال]] [[حرام]] فراهم آمده و شکم‌هایتان از حرام انباشته گردیده، پس باعث مهر خوردن قلب‌هایتان شده است.
شاید بتوان گفت اگر جناب مسلم طی حدود سه ماه اقامت در [[کوفه]] (از ۱۵ [[رمضان]] تا ۸ [[ذی حجه]] [[سال ۶۰ هجری]]) می‌توانست [[بیت المال]] کوفه را در [[اختیار]] گیرد و از آن به نفع خود استفاده نماید، [[پیروزی]] او تضمین می‌شد، چنان که در [[سال ۶۶ هجری]]، مختار با [[تصرف]] [[بیت المال]] و تقسیم کردن ۹ میلیون درهم موجود در آن بین یارانش، توانست بر [[کوفه]] مسلط شود<ref>تجارب الامم، ج۲، ص۱۳۸.</ref>.
اما [[نهضت امام حسین]]{{ع}} نهضتی نبود که بخواهد با [[زور]] و [[پول]] به پیروزی برسد؛ چراکه مردمی که با درهم گرد هم آیند، در هنگام به خطر افتادن منافعشان صحنه را ترک خواهند کرد همچنان که در مورد مختار چنین شد و او را در مقابله با دشمنش، [[مصعب]] تنها گذاشتند.<ref>[[نعمت الله صفری فروشانی|صفری فروشانی، نعمت الله]]، [[مردم‌شناسی کوفه (مقاله)|مردم‌شناسی کوفه]]، ص ۳۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۶٬۰۲۵

ویرایش