حارث بن عبدالله بن ابی‌ربیعه مخزومی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه'
جز (جایگزینی متن - 'صحابه نگاری' به 'صحابه‌نگاری')
جز (جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه')
خط ۸: خط ۸:
وی از [[بنومخزوم]]، تیره‌ای از [[قریش]] است و چون [[نسب]] مادربزرگش به [[نهشل بن دارم]] می‌رسد<ref>ر. ک: مصعب زبیری، نسب قریش، ص۳۱۸.</ref> گاهی به [[خاندان]] او نسبت «نهشلی» نیز داده‌اند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۳۲.</ref>. برخی وی را [[حرث بن ابی‌ربیعه]] گفته‌اند<ref>ابن خلدون، ج۳، ص۳۵.</ref> که ناشی از تصحیف در اسم و افتادگی در نسب است. حارث خانواده‌ای شناخته شده و دارای اعتبار داشت. پدرش [[عبدالله بن ابی‌ربیعه]]، از سرشناسان قریش بود<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۱۳۷.</ref> که همراه [[عمرو بن عاص]]، [[مأمور]] بازگرداندن [[مهاجران]] [[حبشه]] به [[مکه]] بود و به سال هشتم در [[فتح مکه]]، [[اسلام]] پذیرفت <ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۶، ص۲۴۲ و نیز بنگرید: ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب قد والیمن الکبیر، ج۱، ص۱۲۱.</ref> و [[رسول خدا]] {{صل}} نام [[جاهلی]] او را که بچیر ([[بجیر]]) بود به «عبدالله» [[تغییر]] داد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۳۲.</ref> و پس از [[رحلت پیامبر]] [[کارگزار]] [[خلیفه دوم]] در [[یمن]] شد<ref>مصعب زبیری، نسب قریش، ص۳۱۸.</ref>. مادرش کنیزی سیاه چهره از حبشه و [[نصرانی]]، به نام «سبحاء» یا «سجاح» بود<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۳۰۵؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۱۴۷.</ref>، از این رو حارث سیاهی چهره‌اش را از [[مادر]] به [[ارث]] برده بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۰.</ref>. عمویش، [[عیاش بن ابی ربیعه]] از [[مهاجران به حبشه]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۸.</ref> و برادرش [[عمر بن ابی‌ربیعه]] [[شاعری]] نامدار بود<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱، ص۱۱۰.</ref>.
وی از [[بنومخزوم]]، تیره‌ای از [[قریش]] است و چون [[نسب]] مادربزرگش به [[نهشل بن دارم]] می‌رسد<ref>ر. ک: مصعب زبیری، نسب قریش، ص۳۱۸.</ref> گاهی به [[خاندان]] او نسبت «نهشلی» نیز داده‌اند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۳۲.</ref>. برخی وی را [[حرث بن ابی‌ربیعه]] گفته‌اند<ref>ابن خلدون، ج۳، ص۳۵.</ref> که ناشی از تصحیف در اسم و افتادگی در نسب است. حارث خانواده‌ای شناخته شده و دارای اعتبار داشت. پدرش [[عبدالله بن ابی‌ربیعه]]، از سرشناسان قریش بود<ref>ابن حبان، مشاهیر، ص۱۳۷.</ref> که همراه [[عمرو بن عاص]]، [[مأمور]] بازگرداندن [[مهاجران]] [[حبشه]] به [[مکه]] بود و به سال هشتم در [[فتح مکه]]، [[اسلام]] پذیرفت <ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۶، ص۲۴۲ و نیز بنگرید: ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب قد والیمن الکبیر، ج۱، ص۱۲۱.</ref> و [[رسول خدا]] {{صل}} نام [[جاهلی]] او را که بچیر ([[بجیر]]) بود به «عبدالله» [[تغییر]] داد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۳۲.</ref> و پس از [[رحلت پیامبر]] [[کارگزار]] [[خلیفه دوم]] در [[یمن]] شد<ref>مصعب زبیری، نسب قریش، ص۳۱۸.</ref>. مادرش کنیزی سیاه چهره از حبشه و [[نصرانی]]، به نام «سبحاء» یا «سجاح» بود<ref>ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۳۰۵؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۱۴۷.</ref>، از این رو حارث سیاهی چهره‌اش را از [[مادر]] به [[ارث]] برده بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۰.</ref>. عمویش، [[عیاش بن ابی ربیعه]] از [[مهاجران به حبشه]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۸.</ref> و برادرش [[عمر بن ابی‌ربیعه]] [[شاعری]] نامدار بود<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱، ص۱۱۰.</ref>.


بیشتر نویسندگان بر [[صحابی]] نبودن او تصریح کرده‌اند. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۰.</ref> و [[خلیفة بن خیاط]]<ref>خلیفه بن خیاط، التاریخ، ص۴۰۹.</ref>، شرح حال وی را در طبقه اول [[تابعین]] [[اهل]] [[مدینه]] آورده‌اند. چنان که [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۴، ص۱۲۹؛ مشاهیر، ص۱۳۷.</ref>، او را در شمار تابعین آورده است. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۶۶.</ref>، نیز او را صحابی نمی‌داند و شرح حال او را در قسم چهارم [[الاصابه]] (توهمات) آورده، می‌گوید: او [[پیامبر]] را ندیده؛ زیرا پدرش در ([[هجرت]] به) حبشه متولد شده است. البته این گزارش و [[استدلال]] [[ابن حجر]] درست نیست، چون که [[پدر]] او تا سال [[فتح مکه]] در صف [[دشمنان]] [[رسول خدا]] {{صل}} بود و نامش در شمار [[مهاجران]] [[حبشه]] نیست. [[ابن حجر]] اطلاعات مربوط به [[برادر]] وی «[[عیاش بن ابی ربیعه]]» را که از [[مهاجران به حبشه]] بود و فرزندش عبدالله در آنجا متولد شد، با وی آمیخته است<ref>ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۰.</ref>. [[ابواسحاق حربی]]، خود حارث را مولود حبشه دانسته و از این جهت [[صحابی]] بودن وی را صحیح ندانسته است<ref>مغلطای، اکمال، ج۵، ص۲۹۸.</ref> [[مغلطای]]<ref>مغلطای، علاء الدین بن قلیج، الإنابه، ج۱، ص۱۴۰.</ref>، نیز او را در شمار کسانی که در صحابی بودنشان [[اختلاف]] است آورده است. به رغم این موارد نام وی در برخی کتاب‌های [[صحابه‌نگاری]] درج شده است. [[بغوی]]<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۸۹.</ref>، نام وی را در کتاب صحابه خویش آورده، اما تصریح نموده که [[معتقد]] به صحابی بودن او نیست. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۱۰.</ref>، نیز عنوانی را به وی اختصاص داده و همان مطالب بغوی را بازگو کرده است. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۱۹.</ref>، به تبع [[ابن منده]] و ابونعیم، وی را صحابی ندانسته است. [[ابن فتحون]] و [[ابن جریر]](؟) او را در شمار صحابه و طبقه اول قراء [[مدینه]] یاد کرده‌اند<ref>مغلطای، اکمال، ج۵، ص۲۹۶.</ref>.
بیشتر نویسندگان بر [[صحابی]] نبودن او تصریح کرده‌اند. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۰.</ref> و [[خلیفة بن خیاط]]<ref>خلیفه بن خیاط، التاریخ، ص۴۰۹.</ref>، شرح حال وی را در طبقه اول [[تابعین]] [[اهل مدینه]] آورده‌اند. چنان که [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۴، ص۱۲۹؛ مشاهیر، ص۱۳۷.</ref>، او را در شمار تابعین آورده است. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۶۶.</ref>، نیز او را صحابی نمی‌داند و شرح حال او را در قسم چهارم [[الاصابه]] (توهمات) آورده، می‌گوید: او [[پیامبر]] را ندیده؛ زیرا پدرش در ([[هجرت]] به) حبشه متولد شده است. البته این گزارش و [[استدلال]] [[ابن حجر]] درست نیست، چون که [[پدر]] او تا سال [[فتح مکه]] در صف [[دشمنان]] [[رسول خدا]] {{صل}} بود و نامش در شمار [[مهاجران]] [[حبشه]] نیست. [[ابن حجر]] اطلاعات مربوط به [[برادر]] وی «[[عیاش بن ابی ربیعه]]» را که از [[مهاجران به حبشه]] بود و فرزندش عبدالله در آنجا متولد شد، با وی آمیخته است<ref>ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۰.</ref>. [[ابواسحاق حربی]]، خود حارث را مولود حبشه دانسته و از این جهت [[صحابی]] بودن وی را صحیح ندانسته است<ref>مغلطای، اکمال، ج۵، ص۲۹۸.</ref> [[مغلطای]]<ref>مغلطای، علاء الدین بن قلیج، الإنابه، ج۱، ص۱۴۰.</ref>، نیز او را در شمار کسانی که در صحابی بودنشان [[اختلاف]] است آورده است. به رغم این موارد نام وی در برخی کتاب‌های [[صحابه‌نگاری]] درج شده است. [[بغوی]]<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۸۹.</ref>، نام وی را در کتاب صحابه خویش آورده، اما تصریح نموده که [[معتقد]] به صحابی بودن او نیست. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۱۰.</ref>، نیز عنوانی را به وی اختصاص داده و همان مطالب بغوی را بازگو کرده است. [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۱۹.</ref>، به تبع [[ابن منده]] و ابونعیم، وی را صحابی ندانسته است. [[ابن فتحون]] و [[ابن جریر]](؟) او را در شمار صحابه و طبقه اول قراء [[مدینه]] یاد کرده‌اند<ref>مغلطای، اکمال، ج۵، ص۲۹۶.</ref>.


[[حدیثی]] که [[حارث بن عبدالله]] نقل می‌کند و شائبه صحابی بودن وی را دامن زده این است که [[روایت]] می‌کند، سارقی را نزد رسول خدا {{صل}} آوردند و ادعا کردند که متعلق به یکی از [[انصار]] است که جز او [[مالی]] ندارد. [[پیامبر]] او را [[عفو]] کرد، همچنین پیامبر تا چهار بار که او را به [[جرم]] دزدی نزدش آوردند، از او گذشت، اما بار پنجم و بارهای دیگر او را [[مجازات]] کرد<ref>عبدالرزاق صنعانی، ابن همام، المصنف، ج۱۰، ص۱۸۸ و ۲۳۹؛ ابن ابی شیبه، عبدالله بن احمد، المصنف، ج۶، ص۴۸۵؛ بیهقی، سنن، ج۸، ص۲۷۳.</ref>. این [[حدیث]] را حارث بن عبدالله بدون واسطه از [[پیامبر]] نقل می‌کند و گویای این است که خود، [[شاهد]] ماجرا بوده است. در منابعی نیز که این [[حدیث]] نقل گردیده، واسطه وی و [[رسول خدا]] {{صل}} ذکر نشده است.
[[حدیثی]] که [[حارث بن عبدالله]] نقل می‌کند و شائبه صحابی بودن وی را دامن زده این است که [[روایت]] می‌کند، سارقی را نزد رسول خدا {{صل}} آوردند و ادعا کردند که متعلق به یکی از [[انصار]] است که جز او [[مالی]] ندارد. [[پیامبر]] او را [[عفو]] کرد، همچنین پیامبر تا چهار بار که او را به [[جرم]] دزدی نزدش آوردند، از او گذشت، اما بار پنجم و بارهای دیگر او را [[مجازات]] کرد<ref>عبدالرزاق صنعانی، ابن همام، المصنف، ج۱۰، ص۱۸۸ و ۲۳۹؛ ابن ابی شیبه، عبدالله بن احمد، المصنف، ج۶، ص۴۸۵؛ بیهقی، سنن، ج۸، ص۲۷۳.</ref>. این [[حدیث]] را حارث بن عبدالله بدون واسطه از [[پیامبر]] نقل می‌کند و گویای این است که خود، [[شاهد]] ماجرا بوده است. در منابعی نیز که این [[حدیث]] نقل گردیده، واسطه وی و [[رسول خدا]] {{صل}} ذکر نشده است.
۲۱۸٬۹۱۵

ویرایش