صحابه‌نگاری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

تسمیه‌نگاری، مقدمه صحابه‌نگاری

دانش صحابه‌نگاری، در قرن نخست هجری با فهرست‌نویسی و با عنوان تسمیه یا اسماء آغاز شد. تسمیه‌نویسی، در حقیققت شاخه‌ای از علم نَسَب یا حداقل برگرفته از آن است که در فرهنگ جاهلی وجود داشت. از این‌رو، تبیین نام و مشخصات فردی و قبیله‌ای اصحاب اهمیت می‌‌یافت. به عبارتی، صحابه‌نگاری در واقع معجم‌نویسی صحابه بود. زمانی که سیره‌نویسی آغاز شد، کار فهرست‌نویسی از اشخاص به دلیل مشارکت آنها در جنگ‌ها، تعداد شهدا و کشته‌های هر قبیله و مسائلی از این قبیل، آغاز گردید. برای نمونه، بحث از اینکه چه کسانی در بیعت عقبه اول یا دوم شرکت داشتند، چه کسانی در بدر شهید شدند و.... این فهرست‌ها را در سیره ابن اسحاق و مغازی موسی بن عقبه مشاهده می‌‌کنیم.

فهرست‌نویسی صحابه، با آنچه از قبل در تسمیه‌نویسی بود، متفاوت شد و به عبارتی متحول و مستقل گردید. بخش قابل توجه کتاب‌هایی که در تراجم راویان احادیث با عناوین طبقات و تاریخ نوشته شده، به فهرست نام صحابه اختصاص دارد. واقدی پیشگام چنین تألیفاتی است. البته کتاب الطبقات او موجود نیست، ولی کاتب و شاگرد او، ابن سعد با تألیف الطبقات الکبری، بسیاری از مطالب واقدی را آورده است. ابن سعد در این کتاب با عنوان تسمیة از بیشتر اصحاب نام برده، گرچه تنظیم نام افراد، با شیوه الفبایی متفاوت است که بعدها پدید آمده و در طبقات، رنگ جغرافیایی و محلی دارد؛ مانند تسمیة من نزل مکة من أصحاب رسول الله (ص)، تسمیة من نزل الطائف... و دیگر شهرهایی که صحابه به آنجا رفتند.

ابن ابی خیثمه احمد بن زهیر بن حرب نیز در کتاب التاریخ الکبیر معروف به تاریخ ابن ابی خیثمة از همین شیوه پیروی کرده است.

در کنار این‌گونه کتاب‌ها، کتاب‌های مستقلی نیز با عنوان تسمیه یا اسماء نوشته شد که قدیمی‌ترین و نخستین کتاب به این نام، از آن عبیدالله بن ابی رافع کاتب امام علی (ع) است که تسمیه من شهد مع امیرالمؤمنین علی ابن ابی‌طالب (ع) الجمل و صفین و النهروان نام دارد.[۱]

صحابه‌نگاران پیشگام

برخلاف ابن حجر که بخاری را پیشگام صحابه‌نویسی دانسته، پیش از وی بسیاری به این کار پرداخته بودند. برخی از اسامی آنان تا پیش از ابن عبدالبر (م. ۴۶۳) چنین است:

  1. الصحابة، ابوعبیدة معمر بن مثنی (م. ۲۰۸)؛
  2. الطبقات الکبری، محمد بن سعد (م. ۲۳۰)؛
  3. المعرفة، حلوانی، حسن بن علی (م. ۲۴۲)؛
  4. الصحابة، قاضی ابوسعید عبدالرحمان بن ابراهیم بن عمرو قرشی دمشقی معروف به دحیم (م. ۲۴۵)؛
  5. کتاب المعرفة فی معرفة الصحابة، عباد بن یعقوب رواجنی کوفی (م. ۲۵۰ یا ۲۷۱)؛
  6. اسماء الصحابة و کتاب التاریخ الکبیر، محمد بن اسماعیل بخاری (م. ۲۵۶)؛
  7. الطبقات، مسلم بن حجاج نیشابوری (م. ۲۶۱)؛
  8. الصحابة، عمر بن شبه (م. ۲۶۳)؛
  9. الصحابة، ابوزرعه رازی (م. ۲۶۴)؛
  10. الصحابة، احمد بن سیار مروزی (م. 268)؛
  11. الصحابة، ابوداود سلیمان بن اشعث سجستانی (م. ۲۷۵)؛
  12. الصحابة، ابوحاتم رازی، محمد بن ادریس (م. ۲۷۵)؛
  13. الصحابة یا تاریخ ابن ابی خیثمه، ابن ابی خیثمه، احمد بن زهیر بن حرب نسانی (م. ۲۷۹)؛
  14. معرفة الصحابة، عبدان، ابومحمد عبدالله بن محمد بن عیسی مروزی (م. ۲۹۳)؛
  15. الصحابة، مطین، ابوجعفر محمد بن عبدالله بن سلیمان حضرمی (م. ۲۹۷)؛
  16. الصحابة، محمد بن عبد الله بن سلیمان حضرمی (م. ۲۹۷)؛
  17. الصحابة، عسکری، ابوالحسن علی بن سعید (م. ۳۰۰ یا ۳۰۵)؛
  18. معرفة الصحابة، ابو منصور باوردی، محمد بن سعد (م. ۳۰۱)؛
  19. معجم الصحابة، ابویعلی موصلی، احمد بن علی بن المثنی بن یحیی بن عیسی بن هلال تمیمی موصلی (م. ۳۰۷)؛
  20. معجم الصحابة، بغوی، ابوالقاسم عبدالله بن محمد بن عبدالعزیز (م. ۳۱۷). از این کتاب تنها دو جزء آن (۱۰ و ۱۱) موجود بوده و در پنج جلد چاپ شده است. این کتاب، یکی از منابع مهم صحابه‌نگاران بعدی چون ابونعیم و ابن عبدالبر بوده است.
  21. کتاب الصحابة، ابن ابی حاتم، ابو محمد عبدالرحمان بن محمد بن ادریس (م. ۳۲۷)؛
  22. معجم الصحابة، ابن قانع، ابوالحسین عبدالباقی بن قانع بن مرزوق (م. ۳۵۱)؛
  23. معجم الصحابة (الحروف بالصحابة)، ابن سکن بغدادی، ابوعلی سعید بن عثمان (م. ۳۵۳)؛
  24. تاریخ الصحابه، ابن حبان، محمد بن حبان بستی (م. ۳۵۴)؛
  25. معرفة الصحابة، طبرانی، ابوالقاسم سلیمان بن أحمد (م. ۳۶۰)؛
  26. الصحابة، ابوالفتح ازدی موصلی، محمد بن حسین بن احمد (م. ۳۶۷ یا ۳۷۴)؛
  27. تاریخ معرفة الصحابة، ابواحمد العسکری، حسن بن عبدالله (م. ۳۸۲)؛
  28. الصحابة، ابن شاهین، ابوحفص عمر بن احمد بن عثمان (م. ۳۸۵)؛
  29. معرفة الصحابة، ابن مندَه، ابوعبدالله محمد بن اسحاق اصبهانی (م. ۳۹۵). این کتاب یکی از مهم‌ترین منابع صحابه‌نگاران بعدی است. بعدها، یکی از عالمان همین خاندان ابن منده، با نام ابوزکریا بن مندَه، یحیی بن عبدالوهاب بن محمد عبدی اصبهانی (م. ۵۱۱) ذیلی بر کتاب معرفة الصحابه جدش با عنوان ذیل معرفة الصحابة نوشت.
  30. معرفة الصحابة، ابونعیم اصبهانی، احمد بن عبدالله (م. ۴۳۰). درباره این کتاب توضیحاتی خواهد آمد.
  31. معرفة الصحابة، مستغفری، ابن معتز، ابوالعباس جعفر بن محمد بن مستغفری بن فتح نسفی (م. ۴۳۲).[۲]

صحابه‌نگاری محلی

با گسترش اسلام، صحابه‌نگاری محلی نیز از قرن سوم رونق گرفت و بیشترین و بهترین کتاب‌هایی که درباره صحابه‌نگاری محلی نوشته شد، از آنِ علمای همان مناطق بود؛ چرا که نوادگان صحابه در آن شهرها بودند و از دیگران به میراث علمی و خانوادگی خود آگاهی بهتری داشتند. همچنین روایات آن اصحاب نزد مردم آن مناطق حفظ شده بود. از سویی صحابه‌نگاران محلی، تدوین این‌گونه کتاب‌ها را از وظایف دینی و ملی خود می‌‌دانستند.

برخی از این کتاب‌ها عبارت‌اند از:

  1. تسمیة من نزل الکوفة من الصحابة، ابونعیم فضل بن دکین (۱۳۰ - ۲۱۹)؛
  2. تسمیة من نزل البصرة من الصحابة، قومسی، نوح بن ابی حبیب (وی شاگرد عبدالرزاق صنعانی م. ۲۱۱ است)؛
  3. معرفة من نزل من الصحابة سائر البلدان، علی بن مدینی (ابوالحسن علی بن عبدالله بن جعفر بن نجیح السعدی) (۱۶۱-۲۳۴)؛ وی یکی از برجسته‌ترین علمای جرح و تعدیل است که نظرات او درباره رجال احادیث، همیشه مورد استناد علمای رجال قرار دارد. آقابزرگ تهرانی او را نخستین صحابه‌نگار دانسته است. کتاب او، از منابع ابن‌منده، ابونعیم و دیگر صحابه‌نگاران بوده است.
  4. تسمیة من نزل حمص من اصحاب رسول الله (ص) یا تاریخ الحمصیین، ابوبکر احمد بن محمد بن عیسی بغدادی (م. ۲۵۷)؛
  5. تسمیة من نزل الشام من الصحابة، ابن سمیع، ابوالحسن محمود بن ابراهیم (م. ۲۵۹)؛
  6. تسمیة من نزل فلسطین من الصحابة، ابن قادم رملی، موسی بن سهل الدئلی (م. ۲۶۰)؛
  7. تسمیة من نزل الشام من اصحاب رسول الله من الأنصار و قبائل الیمن، ابوزرعة دمشقی، عبدالرحمان بن عمرو نصری (م. ۲۸۱)؛
  8. تسمیة من نزل من الصحابة حمص خاصة، حمصی، قاضی ابوالقاسم عبدالصمد بن سعید بن عبدالله (م. ۳۲۱ یا ۳۲۴)؛
  9. الصحابة المصریین، ابن قدید، ابوالقاسم علی بن الحسن بن خلف بن قدید مصری (۲۲۹-۳۱۲). مغلطای در الانابه از آن نام برده است.
  10. تسمیة من نزل من الصحابة مصریا تاریخ الصحابة اللذین نزلوا مصر، جیزی، محمد بن ربیع بن سلیمان (م. ۳۲۱). ابن حجر بیش از سی بار از کتاب او در الاصابه نام برده است.
  11. تاریخ الرقة و من نزل من الصحابة والتابعین بها، قشیری حرانی، ابوعلی محمد بن سعید بن عبدالرحمان (م. ۳۳۴)؛
  12. تاریخ ابن یونس (القسم الاول: تاریخ المصریین)، ابن یونس، ابوسعید عبدالرحمان بن احمد بن یونس بن عبدالاعلی الصدفی المصری (۲۸۱- ۳۴۱). با یک جستجوی ابتدایی دریافتیم که در الاصابه، ابن حجر بیش از پنجاه بار از او نام موردی یافت نشد که نظر ابن یونس را نقد کرده باشد.
  13. تاریخ داریا و من نزل بها من الصحابة و التابعین بها، ابن مهنا، ابوعلی الخولانی الدارانی، عبدالجبار بن عبدالله بن محمد بن عبدالرحیم بن داود (م. ۳۷۰)؛
  14. تسمیة من نزل خراسان من الصحابة، ابوعبدالله الحافظ حاکم نیشابوری محمد بن عبدالله (م. ۴۰۵). این کتاب باید همان تاریخ نیسابور یا بخشی از آن کتاب باشد.
  15. من دخل الیمن من الصحابة، عرشانی یمنی، صفی الدین، احمد بن علی بن ابی بکر (م. ۵۹۰)؛
  16. در السحابة فیمن دخل مصر من الصحابة، جلال الدین سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر (۸۰۹ - ۹۱۱)؛
  17. عنوان النجابة فی تاریخ من دفن فی المدینة من الصحابة، رافعی، مصطفی بن محمد بن عبدالله؛
  18. در السحابة فیمن دخل المغرب الأقصی من الصحابة، محمد بن احمد بن عبدالقادر عسکری (۱۱۵۰- ۱۲۳۹).[۳]

شکل‌گیری مجموعه‌های بزرگ

معرفة الصحابة و معجم الصحابة عناوینی است که برای مجموعه‌های بزرگ‌تر انتخاب شد. آثار صحابه‌شناسی، ابتدا بیشتر با عنوان اول و اندکی بعد برای مراجعه سهل‌تر، بر اساس معجم و به این نام، نوشته شدند. در قرن سوم علی بن مدینی (م. ۲۳۴)، حلوانی حسن بن علی (م. ۲۴۲)، عباد بن یعقوب رواجنی (م. ۲۵۰ یا ۲۷۱)، عبدان، ابومحمد عبدالله بن محمد بن عیسی مروزی (م. ۲۹۳) و در ابتدای قرن چهارم ابومنصور باوَردی کتاب‌های خود را با عنوان معرفة الصحابة نوشته‌اند. نخستین کتاب در این‌باره با عنوان معجم الصحابة، از ابویعلی موصلی (م. ۳۰۷) است. در معجم‌نویسی، گاه ترتیب حروف در حرف اول رعایت می‌‌شد و گاه در تمام حرف اول و تمام حروف بعدی، که مورد اخیر بیشتر از قرن ششم به بعد رایج بوده است. در دو اثر بزرگ ابن‌اثیر و ابن‌حجر، عنوان «معرفة» همچنان حفظ گردید.[۴]

شیعه و صحابه‌نگاری

در وهله نخست چنین به نظر می‌‌رسد که شیعه با رویکرد انتقادی که به عملکرد تاریخی گروهی از صحابه داشته، باید در زمینه صحابه‌نگاری دارای تألیفات زیادی می‌‌بود؛ به ویژه با گسترش این دانش در میان اهل سنت که بخشی از آن به سیره و بخشی دیگر آن به علم رجال مرتبط است، اما چنین نمی‌بینیم و این دانش جایگاه چندانی نزد علمای شیعه باز نکرده است.

البته به صورت کلی، چنانچه تراجم‌نگاری صحابه را بخشی از علم رجال بدانیم، می‌‌توان رجال ابن جبله، ابن فضال، ابن محبوب، ابراهیم بن هلال ثقفی صاحب الغارات و رجال برقی را در فهرست صحابه‌نگاری پنداشت؛ چراکه بخشی از آنها نیز به صحابه اختصاص یافته است، اما نه از باب صحابه‌نگاری مصطلح، آن هم با نگاهی که علمای اهل سنت به این دانش دارند، بلکه از باب توثیق و تضعیف راویان و طبیعی است که بر اساس ترتیب زمانی یا طبقاتی، این کتاب‌های شیعه به نام صحابه نیز بپردازد و احتمالاً در همین محدوده نیز یا به مشهورین یا به صحابی شیعی و وفادار به امیرمؤمنان (ع) و یا تنها به اصحابی پرداخته‌اند که روایاتی در باب فقه داشته و مورد توجه فقها قرار گرفته‌اند. بدین ترتیب، این نوع نگارش‌ها را نمی‌توان از باب صحابه‌نگاری مصطلح تلقی کرد.

به جز موارد عام یعنی کتاب‌های رجالی شیعه، آن دسته از تألیفاتی نیز که به صحابه‌نگاری اختصاص یافته، نه چندان قابل توجه است و نه با نگاه عام صحابه‌نگاری نگارش یافته، بلکه بیشتر با نگاهی شیعی و گزینشی به صورت تک‌نگاری یا دسته‌ای خاص تدوین شده است. در این میان، به ندرت کتابی با نام فضائل الصحابه یا معرفة الصحابة یا معجم الصحابة یا اسماء الصحابة و مانند این عناوین رایج صحابه‌نگاران می‌‌یابیم که از چند حالت خارج نیست: یا ماهیت نویسنده چندان معلوم نیست مانند فضائل الصحابة اثر محمد بن صباح زعفرانی که احتمال می‌‌رود از اصحاب امام کاظم (ع) یا پدر ابوعلی حسن بن محمد بن صباح زعفرانی و شاگرد شافعی باشد؛ یا تشیع نویسنده ثابت نیست، بلکه از اهل سنت و لکن دوستدار اهل بیت (ع) بوده ولی تصور شده شیعی است؛ یا تشیع نویسنده چنانچه ثابت هم باشد، براساس تقیه به روش و مرام اهل سنت عمل کرده و از این‌رو کتابی با عناوین یاد شده نوشته است که این مورد نیز بسیار نادر است. کتاب‌های ذیل به یکی از موارد یاد شده اختصاص دارد.

  1. تسمیة من شهد مع امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب الجمل و صفین والنهروان من الصحابة، عبیدالله بن ابی رافع مولی رسول الله (ص)
  2. کتاب من شهد الجمل مع علی من الصحابة، کلبی ابومنذر هشام بن محمد بن سائب (م. ۲۰۴)
  3. کتاب من شهد صفین مع علی من الصحابة، کلبی ابومنذر هشام بن محمد بن سائب (م. ۲۰۴)
  4. کتاب من شهد صفین مع علی من البدریین، کلبی ابومنذر هشام بن محمد بن سائب (م. ۲۰۴)
  5. کتاب من شهد صفین مع علی من الأنصار، کلبی ابومنذر هشام بن محمد بن سائب (م. ۲۰۴). آقابزرگ گوید: ابن حجر از این کتاب ذیل مدخل وداعة بن ابی زید انصاری نام برده است. به احتمال زیاد و با تتبع در موارد مشابه، به نظر می‌‌رسد کلبی تنها یک کتاب درباره صحابه داشته که همراه امیرمؤمنان (ع) در صفین بوده‌اند و چون بیشتر آنان از انصار و تعداد قابل توجهی از آنان بدری بوده‌اند، تصور شده که کلبی سه کتاب در این زمینه داشته است.
  6. فضل الکوفة و من نزلها من الصحابة، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال بن عاصم بن سعد بن مسعود ثقفی (م. ۲۸۳)
  7. فضائل الصحابة، ابن ابی الثلج (ابوبکر محمد بن احمد بن محمد بن ابی الثلج عبد الله بن اسماعیل الکاتب) (م. ۳۲۵). وی معاصر سعد بن عبادالله (ظاهراً اشعری؟ م. ۳۰۱) بوده است. ابن ندیم او را «خاصی عامی» وصف کرده، اما گوید: والتشيع أغلب عليه.
  8. ذکر الشیعة، ابواحمد عبد العزیز بن یحیی بن عیسی جلودی (م. ۳۳۲). این کتاب درباره اصحابی است که امیرمؤمنان (ع) آنان را دوست داشته و از آنان به نیکی یاد کرده است.
  9. کتاب من روی عن علی من الصحابة معروف به رجال الجلودی، عبد العزیز جلودی بصری
  10. تسمیة من شهد مع امیرالمؤمنین حروبه، ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عقده زیدی جارودی (م. ۳۳۳). به یقین افراد قابل توجهی از افراد نام برده شده از صحابه پیامبر بوده‌اند. گو اینکه با توجه به نام کتاب، این کار ابن‌عقده صورت تکمیل یافته کار ابورافع و کلبی است.
  11. کتاب المصابیح، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه قمی (م. ۳۸۱). این کتاب به فصول و به تعبیر مؤلف، به مصابیح گوناگونی تقسیم شده که مصباح اول به رجال صحابه و مصباح دوم به نساء صحابیه اختصاص یافته که از پیامبر روایت کرده‌اند.
  12. کتاب الرجال المختارین من اصحاب النبی (ص)، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه قمی (م. ۳۸۱)
  13. کتاب المعرفة (فی معرفة الصحابة)، عباد بن یعقوب رواجنی (م. ۲۵۰). شیخ طوسی او را عامی المذهب وصف کرده است. آقابزرگ گوید: منظور او این نیست، که وی شیعه نیست والا خارج از موضوع خواهد بود. وحید بهبهانی در تعلیقه خود توضیح داده که منظور این بوده که وی بر اساس تقیه بر مرام و روش آنان عمل می‌‌کرده است. آقابزرگ می‌‌افزاید که پیش از وحید، شهید ثانی در تعلیقه خود بر خلاصة [الاقوال علامه حلی[ذیل برخی از افراد که در کتاب‌های رجالی شیعه چنین وصف شده‌اند، بیان کرده که منظور این است که از باب تقیه با آنان معاشرت و سلوک نیکو داشته‌اند. وصف او به «رافضی» و نیز تضعیف شدید وی از سوی برخی از علمای اهل سنت، شاهد و بلکه دلیلی بر تشیع اوست.
  14. ترتیب الکشی، یوسف بن محمد بن محمد بن زین الدین عاملی. این کتاب بر اساس طبقات صحابه رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) تنظیم و تدوین شده است.
  15. طبقات الامامیه، ابن ابی طی حلبی، آقابزرگ بیان داشته که ظاهراً کتاب یاد شده را از طبقه صحابه آغاز کرده است؛ زیرا ابن حجر در الاصابه ذیل ترجمه یغوث صحابی و سعنة (سعیة) بن عریض گوید: به خط ابن ابی طی مطالب مربوط به این دو را خوانده‌ام که بر صحابی بودنشان دلالت دارد.

برخی دیگر از کتاب‌های شیعیان از صورت تراجم‌نویسی صحابه خارج و به مباحثات کلامی و جدلی درباره صحابه اختصاص دارد. مانند:

  1. ذکر من قال بالتفضیل من الصحابة، ابن ابی الثلج (م. ۳۲۵)
  2. اقضی الصحابه (مسئلة فی اقضی الصحابة)، شیخ مفید
  3. منازل الصحابة فی الطاعة والمعصیة، ابوالحسن یحیی بن زکریای نرماشیری یا ترماشیری
  4. الوازعة المعتدین عن سب صحابة سید المرسلین، المؤید بالله یحیی بن حمزة بن علی ادریسی المدفون بذمارفی ۷۴۹
  5. تفضیل القرابة علی الصحابه، سعد الدین نجم الدین حسن بن علی طبری. وی وقتی وارد اصفهان شد و گروهی را قائل به تفضیل صحابه و گروه دیگری را قائل به اهل بیت و نزدیکان پیامبر دید، این کتاب را در تأیید قرابت نوشت و برای اثبات مطلب خود، به چهل حدیث از پیامبر استناد کرد.

نتیجه مطالب یاد شده با توجه به گرایش‌های کلامی - تاریخیِ حاکم بر نوشته‌های صحابه‌نگاری و نیز بحث صحابه از منظر شیعه، نشان می‌‌دهد که شیعه چندان توجهی به این دانش نکرده است؛ چراکه اساساً شخصیت‌شناسی صحابه و به تعبیر صحابه‌نگاران «معرفة الصحابه» به صورت تراجم‌نویسی، برای علمای شیعه موضوعیت نداشته است. این بی‌توجهی را می‌‌توان معلول دو امر کلی دانست:

  1. اختلاف اساسی که میان شیعه و اهل سنت در باب اخذ سنت وجود دارد. بدین معنا که شیعه معتقد بوده که به علل و عوامل تاریخی و سیاسی، بهترین و صحیح‌ترین راه اخذ سنت نبوی از طریق اصحاب راستین و اهل بیت پیامبر (ع) بوده است. این امر چنان اهمیت داشته که از منظر ابان بن تغلب، شیعه - کسی دانسته شده است که در مسائل اختلافی درباره سنت نبوی، تنها به قول علی بن ابی‌طالب تمسّک می‌‌کند و در صورت اختلاف روایات از علی (ع) به قول جعفر بن محمد (ع) اعتماد می‌‌نماید. بنابر روایت دیگری از ابان، وقتی از او درباره حضور صحابه در کنار امام علی (ع) در جنگ‌ها پرسیده می‌‌شود می‌‌گوید: گویا شما از این طریق می‌‌خواهید به حقانیت علی پی ببرید، ولی موضوع نزد ما به عکس است؛ یعنی این علی است که میزان است و هر که با او بوده و همراهی‌اش کرده، به حق راه یافته است. این دیدگاه به خوبی نگاه جامعه شیعه را به صحابه و جایگاه علی و اهل بیت (ع) را در برابر سنت نبوی نشان می‌‌دهد. برخلاف شیعه، اهل سنت پایه فقه خود و طریق اخذ سنت نبوی را با تئوری عدالت کل صحابه بر روایت و گزارش‌های صحابه از پیامبر و حتی افعال خود صحابه گذشته‌اند که کاشف از فعل نبوی است. به همین دلیل، صحابه‌نگاری برای اهل سنت همانند سیره‌نگاری در یک ردیف از اهمیت علمی و تاریخی برخوردارند. بدیهی است که با این دو دیدگاه، هر یک از دو گروه فعالیت دانش‌اندوزی خود را به کدام بخش مصروف خواهد داشت.
  2. زمینه‌های تاریخی و نگاه متفاوت تشیع و تسنن به عملکرد صحابه – البته آن هم گروهی از آنان – سبب این دوگانگی شده است که اهل سنت را به نوشتن «فضائل الصحابه» و شیعه را به نوشتن «مناقب اهل بیت (ع) و گاه مثالب الصحابه» سوق داد. توضیح این بحث در ذیل «صحابه از منظر شیعه» بیان شد.[۵]

نگاهی گذرا به سه کتاب بزرگ صحابه‌نگاری

  1. کتاب اول: الاستیعاب فی معرفة الاصحاب
  2. کتاب دوم: اسد الغابه فی معرفة الصحابه
  3. کتاب سوم: الاصابه فی تمییز الصحابه

منابع

پانویس