دلیل عقلی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== یکی از ادلۀ شرعی برای اجتهاد و استنباط احکام، دلیل عقلی است. کاربرد دلیل عقل در حوزۀ {{عربی|مَا لَا نَصَّ فِيهِ}} و قلمروی ناگفتۀ احکام اسلام متصور است...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
یکی از ادلۀ [[شرعی]] برای [[اجتهاد]] و [[استنباط احکام]]، | یکی از ادلۀ [[شرعی]] برای [[اجتهاد]] و [[استنباط احکام]]، دلیل عقلی است. کاربرد [[دلیل عقل]] در حوزۀ {{عربی|مَا لَا نَصَّ فِيهِ}} و قلمروی ناگفتۀ [[احکام اسلام]] متصور است؛ زیرا [[دلایل عقلی]] راهنمای عمل در موارد عدم دستیابی به [[حکم]] از راه [[کتاب و سنت]] و [[اجماع]] است. اما بحث طولانی [[اصولیین]] به ویژه [[شیخ انصاری]] و فقهای بعد از وی، در [[حجیت]] قطع نشان میدهد که [[عقل]] به معنای نظری آن هرگاه به [[یقین]] و قطع برسد، ذاتا [[حجت]] بوده و حتی توسط [[شرع]] نیز قابل رد نیست و عمل به مقتضای آن مادام که هست اجتنابناپذیر تلقی میشود<ref>فرائد الاصول، ج۱، ص۴.</ref> و ثبوت فعلیت و تنجّز [[تکلیف]] با قطع [[عقلی]]، [[بینیاز]] از دلیل است<ref>کفایة الاصول، ص۲۵۸.</ref>. | ||
نخستین کسی که به [[صراحت]] از دلیل عقل سخن به میان آورده، [[ابن ادریس]] (م ۵۹۸) در کتاب السرائر است که به هنگام عدم دسترسی به کتاب و سنت و اجماع امکان مراجعه به عقل را مطرح کرده است<ref>السرائر، ص۲.</ref>. | نخستین کسی که به [[صراحت]] از دلیل عقل سخن به میان آورده، [[ابن ادریس]] (م ۵۹۸) در کتاب السرائر است که به هنگام عدم دسترسی به کتاب و سنت و اجماع امکان مراجعه به عقل را مطرح کرده است<ref>السرائر، ص۲.</ref>. | ||
پس از وی [[محقق حلی]] (م ۶۷۶) دلیل عقل را به موارد زیر [[توسعه]] داده است: | پس از وی [[محقق حلی]] (م ۶۷۶) دلیل عقل را به موارد زیر [[توسعه]] داده است: |
نسخهٔ ۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۳
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
یکی از ادلۀ شرعی برای اجتهاد و استنباط احکام، دلیل عقلی است. کاربرد دلیل عقل در حوزۀ مَا لَا نَصَّ فِيهِ و قلمروی ناگفتۀ احکام اسلام متصور است؛ زیرا دلایل عقلی راهنمای عمل در موارد عدم دستیابی به حکم از راه کتاب و سنت و اجماع است. اما بحث طولانی اصولیین به ویژه شیخ انصاری و فقهای بعد از وی، در حجیت قطع نشان میدهد که عقل به معنای نظری آن هرگاه به یقین و قطع برسد، ذاتا حجت بوده و حتی توسط شرع نیز قابل رد نیست و عمل به مقتضای آن مادام که هست اجتنابناپذیر تلقی میشود[۱] و ثبوت فعلیت و تنجّز تکلیف با قطع عقلی، بینیاز از دلیل است[۲]. نخستین کسی که به صراحت از دلیل عقل سخن به میان آورده، ابن ادریس (م ۵۹۸) در کتاب السرائر است که به هنگام عدم دسترسی به کتاب و سنت و اجماع امکان مراجعه به عقل را مطرح کرده است[۳]. پس از وی محقق حلی (م ۶۷۶) دلیل عقل را به موارد زیر توسعه داده است:
- دلیل عقلی به معنای ملازماتی که در خطابات شرعی مانند لحن الخطاب، فحوی الخطاب و دلیل الخطاب به دست میآید؛
- دلیل عقلی به معنای خالص، یعنی آنکه مبتنی بر اصل حسن و قبح است. اما دلیل عقل به معنای دوم در بسیاری از مصادیق آن قابل مناقشه است[۴].[۵][۶]
منابع
پانویس
- ↑ فرائد الاصول، ج۱، ص۴.
- ↑ کفایة الاصول، ص۲۵۸.
- ↑ السرائر، ص۲.
- ↑ المعتبر، ج۱، ص۶.
- ↑ فقه سیاسی، ج۷، ص۵۹ و ۷۳.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۳۵.