قدرت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '== مفهوم‌شناسی ==' به '== معناشناسی =='
جز (جایگزینی متن - '== مفهوم‌شناسی ==' به '== معناشناسی ==')
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = قدرت| عنوان مدخل  = قدرت| مداخل مرتبط = [[قدرت در قرآن]] - [[قدرت در کلام اسلامی]] - [[قدرت در فقه سیاسی]] - [[قدرت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = قدرت| عنوان مدخل  = قدرت| مداخل مرتبط = [[قدرت در قرآن]] - [[قدرت در کلام اسلامی]] - [[قدرت در فقه سیاسی]] - [[قدرت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
== مفهوم‌شناسی ==
== معناشناسی ==
«[[قدرت]]» به معنای [[توانایی]] است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۰/۱۵۳۹۹؛ جوهری، الصحاح، ۲/۷۸۷.</ref> و در اصطلاح قدرت در [[جامعه انسانی]] به معنای امکان [[تحمیل]] [[اراده]]<ref>وبر، مفاهیم اساسی جامعه‌شناسی، ۱۳۹.</ref> حتی با وجود [[مقاومت]] دیگران<ref>فروند، جامعه‌شناسی ماکس وبر، ۲۳۲.</ref> می‌باشد و شامل مجموعه‌ای از عوامل مادی و [[معنوی]] است<ref>عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱/۶۵.</ref> که به صورت قهری یا اختیاری موجب به [[اطاعت]] درآوردن دیگر [[انسان‌ها]]<ref>مک‌آیور، جامعه و حکومت، ۱۰۱؛ آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۴۷.</ref> برای ایجاد شرایط و نتایج مطلوب<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۹۰؛ میاح، اصطلاحات سیاسی، ۶۴.</ref> می‌شود؛ از این‌رو قدرت، مفهومی نزدیک و مترادف با «[[سلطه]]»<ref>حسینی قائم‌مقامی، قدرت و مشروعیت، ۸۷.</ref> و [[غلبه]] یا [[چیرگی]]<ref>بخشایشی اردستانی، اصول علم سیاست، ۷۳.</ref> دارد. استفاده از ابزار قدرت گاهی تنبیهی و گاهی تشویقی است و نوعاً برای فرد یا گروهی فراهم می‌گردد که از «[[نفوذ]]» [[اجتماعی]] برخوردار باشند.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۹۱؛ مطهرنیا، تبیینی نوین بر مفهوم قدرت در سیاست و روابط بین‌الملل، ۱۲۵.</ref> این نفوذ گاهی با «[[زور]]» و «[[اجبار]]» به دست می‌آید و طبعاً سلطه ناشی از آن با [[رضایت]] [[فرمانبردار]] همراه نیست؛ ولی گاهی بهره‌گیری از قدرت، مبتنی بر رضایت فرمانبردار است که در این صورت «[[اقتدار]]» نامیده می‌شود و ویژگی بارز آن، وجود مجموعه‌ای از باورهاست که به فرد یا گروه خاص برای استفاده از قدرت، [[مشروعیت]] می‌بخشد.<ref>ام‌بلاو، چند انتقاد از نظریه اقتدار وبر، ۱۱۰.</ref> پذیرش اجتماعی این‌گونه از قدرت همواره [[رهبران]] [[نظام‌های سیاسی]] را به بهره‌گیری از این شیوه خاص برای [[اعمال]] نفوذ، متمایل می‌سازد؛<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۱۰۰.</ref> اما به‌کارگیری زور و اجبار در حالی‌که فاقد ویژگی پذیرش همگانی باشد، [[نشانه]] [[بی‌ثباتی]] آن قدرت است<ref> گیدنز، سیاست، جامعه‌شناسی و نظریه اجتماعی، ۲۲۴–۲۲۷.</ref>.<ref>[[حمید فاضل قانع|فاضل قانع، حمید]]، [[قدرت (مقاله)|مقاله «قدرت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۸ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۸، ص۱۳۰-۱۳۶.</ref>
«[[قدرت]]» به معنای [[توانایی]] است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۰/۱۵۳۹۹؛ جوهری، الصحاح، ۲/۷۸۷.</ref> و در اصطلاح قدرت در [[جامعه انسانی]] به معنای امکان [[تحمیل]] [[اراده]]<ref>وبر، مفاهیم اساسی جامعه‌شناسی، ۱۳۹.</ref> حتی با وجود [[مقاومت]] دیگران<ref>فروند، جامعه‌شناسی ماکس وبر، ۲۳۲.</ref> می‌باشد و شامل مجموعه‌ای از عوامل مادی و [[معنوی]] است<ref>عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱/۶۵.</ref> که به صورت قهری یا اختیاری موجب به [[اطاعت]] درآوردن دیگر [[انسان‌ها]]<ref>مک‌آیور، جامعه و حکومت، ۱۰۱؛ آشوری، دانشنامه سیاسی، ۲۴۷.</ref> برای ایجاد شرایط و نتایج مطلوب<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۹۰؛ میاح، اصطلاحات سیاسی، ۶۴.</ref> می‌شود؛ از این‌رو قدرت، مفهومی نزدیک و مترادف با «[[سلطه]]»<ref>حسینی قائم‌مقامی، قدرت و مشروعیت، ۸۷.</ref> و [[غلبه]] یا [[چیرگی]]<ref>بخشایشی اردستانی، اصول علم سیاست، ۷۳.</ref> دارد. استفاده از ابزار قدرت گاهی تنبیهی و گاهی تشویقی است و نوعاً برای فرد یا گروهی فراهم می‌گردد که از «[[نفوذ]]» [[اجتماعی]] برخوردار باشند.<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۹۱؛ مطهرنیا، تبیینی نوین بر مفهوم قدرت در سیاست و روابط بین‌الملل، ۱۲۵.</ref> این نفوذ گاهی با «[[زور]]» و «[[اجبار]]» به دست می‌آید و طبعاً سلطه ناشی از آن با [[رضایت]] [[فرمانبردار]] همراه نیست؛ ولی گاهی بهره‌گیری از قدرت، مبتنی بر رضایت فرمانبردار است که در این صورت «[[اقتدار]]» نامیده می‌شود و ویژگی بارز آن، وجود مجموعه‌ای از باورهاست که به فرد یا گروه خاص برای استفاده از قدرت، [[مشروعیت]] می‌بخشد.<ref>ام‌بلاو، چند انتقاد از نظریه اقتدار وبر، ۱۱۰.</ref> پذیرش اجتماعی این‌گونه از قدرت همواره [[رهبران]] [[نظام‌های سیاسی]] را به بهره‌گیری از این شیوه خاص برای [[اعمال]] نفوذ، متمایل می‌سازد؛<ref>عالم، بنیادهای علم سیاست، ۱۰۰.</ref> اما به‌کارگیری زور و اجبار در حالی‌که فاقد ویژگی پذیرش همگانی باشد، [[نشانه]] [[بی‌ثباتی]] آن قدرت است<ref> گیدنز، سیاست، جامعه‌شناسی و نظریه اجتماعی، ۲۲۴–۲۲۷.</ref>.<ref>[[حمید فاضل قانع|فاضل قانع، حمید]]، [[قدرت (مقاله)|مقاله «قدرت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۸ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۸، ص۱۳۰-۱۳۶.</ref>


۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش