اخلاق در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
واژه [[اخلاق]]، جمع خُلُق یا خُلْق، به معنای [[سجیه]]، طبع و [[عادت]] است. واژه خَلق و [[خُلق]] در اصل (همچون شَرب و شُرب، و نیز صَرم و صُرم) از یک ریشه‌اند؛ با این تفاوت که خَلق، مربوط به صفات، اشکال و هیئت‌های ظاهری و [[جسمانی]] است که با [[قوه]] [[بینایی]] قابل [[درک]] هستند؛ اما خُلْق و خُلُق به صورت [[باطنی]] [[انسان]] (نفس [[انسانی]] و اوصاف و ویژگی‌های مختص به آن)<ref>بنگرید به: زبیدی، تاج العروس، ج۶، ص۳۳۷؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۶۹۳.</ref> اطلاق می‌شوند؛ در [[قرآن کریم]] نیز واژه خُلُق در همین معنا به کار رفته است:
واژه [[اخلاق]]، جمع خُلُق یا خُلْق، به معنای [[سجیه]]، طبع و [[عادت]] است. واژه خَلق و [[خُلق]] در اصل (همچون شَرب و شُرب، و نیز صَرم و صُرم) از یک ریشه‌اند؛ با این تفاوت که خَلق، مربوط به صفات، اشکال و هیئت‌های ظاهری و [[جسمانی]] است که با [[قوه]] [[بینایی]] قابل [[درک]] هستند؛ اما خُلْق و خُلُق به صورت [[باطنی]] [[انسان]] (نفس [[انسانی]] و اوصاف و ویژگی‌های مختص به آن)<ref>بنگرید به: زبیدی، تاج العروس، ج۶، ص۳۳۷؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۶۹۳.</ref> اطلاق می‌شوند؛ در [[قرآن کریم]] نیز واژه خُلُق در همین معنا به کار رفته است: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«این جز شیوه پیشینیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۳۷.</ref>.
{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref>.


{{متن قرآن|إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«این جز شیوه پیشینیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۳۷.</ref>.
واژه خَلاق نیز که در [[قرآن]] به کار رفته، از همین ریشه و به معنای بهره‌ای است که انسان به وسیله [[خلق و خوی]] [[نیکو]] کسب می‌کند<ref>مفردات غریب القرآن، ص۱۵۸.</ref>: {{متن قرآن|مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ}}<ref>«هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref>.<ref>[[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا (کتاب)|سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا]]، ص ۱۷؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[اخلاق - جوادی (مقاله)|مقاله «اخلاق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲؛ [[مهدی علی‌زاده|علی‌زاده]] و [[مهدی احمدپور|احمدپور]]، [[اخلاق - علی‌زاده و احمدپور (مقاله)|مقاله «اخلاق»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۱، ص ۵۱۹ - ۵۳۰.</ref>
 
واژه خَلاق نیز که در [[قرآن]] به کار رفته، از همین ریشه و به معنای بهره‌ای است که انسان به وسیله [[خلق و خوی]] [[نیکو]] کسب می‌کند<ref>مفردات غریب القرآن، ص۱۵۸.</ref>:
{{متن قرآن|مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ}}<ref>«هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref>.
اما واژه اخلاق – اصطلاحاً- به آن دسته از ویژگی‌ها و [[ملکات نفسانی]] گفته می‌شود که به وسیله آنها، کارهای انسان با سهولت و به آسانی از او سر می‌زند. تعریف [[خواجه نصیرالدین طوسی]] از اخلاق [[گواه]] بر این مدعاست:
خُلق ملکه‌ای بُوَد که نفس را مقتضی سهولت صدور فعلی بود از او، بی‌احتیاج تفکری و رؤیتی<ref>طوسی، اخلاق ناصری، ص۶۴.</ref>.
بدین‌ترتیب، اخلاق به آن دسته از صفات [[نفسانی]] گفته می‌شود که در اثر عواملی همچون تکرار یک فعل، حصول [[معرفت]] و [[بصیرت]] لازم، [[تأمل]] و [[تفکر]] و [[عنایات]] [[الهی]]، نوعی [[ثبات]]، [[رسوخ]]، [[استمرار]] و دوام در نفس می‌یابند و به آسانی قابل زوال نیستند. در [[فلسفه]]، این گونه کیفیات نفسانی را «[[ملکه]]» و کیفیات نفسانی زودگذر را «حال» می‌نامند<ref>طباطبایی، نهایه الحکمه، ص۱۰۷.</ref>.
 
طبق تعریف یادشده، واژه اخلاق مربوط به [[ملکات]] درونی و [[نفسانی]] است که منشأ [[افعال]] بیرونی می‌شوند؛ اما گاه این واژه بر هر کاری که متصف به حسن یا [[قبح]] بوده؛ و صاحبش [[مستحق مدح]] یا [[ذم]] باشد نیز اطلاق گردیده است؛ حتی اگر هنوز به صورت صفتی [[راسخ]] در نفس درنیامده باشد<ref>مصباح یزدی، دروس فلسفه اخلاق، ص۹-۱۰.</ref><ref>[[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا (کتاب)|سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا]]، ص ۱۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:10117116.jpg|22px]] [[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا (کتاب)|'''سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا''']]
# [[پرونده:10117116.jpg|22px]] [[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا (کتاب)|'''سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا''']]
# [[پرونده:IM009731.jpg|22px]] [[ مهدی علی‌زاده|علی‌زاده]] و [[مهدی احمدپور|احمدپور]]، [[اخلاق - علی‌زاده و احمدپور (مقاله)|مقاله «اخلاق»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۱''']]
# [[پرونده:000053.jpg|22px]] [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[اخلاق - جوادی (مقاله)|مقاله «اخلاق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۷ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۱

مقدمه

واژه اخلاق، جمع خُلُق یا خُلْق، به معنای سجیه، طبع و عادت است. واژه خَلق و خُلق در اصل (همچون شَرب و شُرب، و نیز صَرم و صُرم) از یک ریشه‌اند؛ با این تفاوت که خَلق، مربوط به صفات، اشکال و هیئت‌های ظاهری و جسمانی است که با قوه بینایی قابل درک هستند؛ اما خُلْق و خُلُق به صورت باطنی انسان (نفس انسانی و اوصاف و ویژگی‌های مختص به آن)[۱] اطلاق می‌شوند؛ در قرآن کریم نیز واژه خُلُق در همین معنا به کار رفته است: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ[۲]، ﴿إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ[۳].

واژه خَلاق نیز که در قرآن به کار رفته، از همین ریشه و به معنای بهره‌ای است که انسان به وسیله خلق و خوی نیکو کسب می‌کند[۴]: ﴿مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ[۵].[۶]

منابع

پانویس

  1. بنگرید به: زبیدی، تاج العروس، ج۶، ص۳۳۷؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۶۹۳.
  2. «و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
  3. «این جز شیوه پیشینیان نیست» سوره شعراء، آیه ۱۳۷.
  4. مفردات غریب القرآن، ص۱۵۸.
  5. «هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد» سوره بقره، آیه ۱۰۲.
  6. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۱۷؛ جوادی، محسن، مقاله «اخلاق»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲؛ علی‌زاده و احمدپور، مقاله «اخلاق»، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص ۵۱۹ - ۵۳۰.