قبیله هوازن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==نسب هوازن== هوازن مأخوذ از کلمه "هَزَن"، که نام یکی از پرندگان است، می‌باشد. جمع این کلمه را "هوازن" گفته‌اند. قبیله هوازن در شمار قبایل عدنانی و از جماجم قبایل ع...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱۵: خط ۱۵:
که نسب همه سعدیان به او بر می‌گردد. سعدی‌ها قبیله ای بودند که رسول خدا{{صل}} در ایام طفولیتش، نزد آنان شیر خورده و در آن نشو و نما یافته است. سعد دارای فرزندانی بود که نصر از جمله آنها بود. [[حلیمه سعدیه]] و شوهرش و نیز دخترانش شیماء و أنیسه – [[خواهران]] رضاعی [[پیامبر]]{{صل}} - از [[نسل]] اویند.<ref>قلقشندی، نهایه الارب فی معرفه أنساب العرب، ج۲، ص۲۳۵</ref> ابو مسروح [[حارث]] بن یعمر بن حیّان حلیف [[عباس بن عبد]] المطلب و [[همسر]] [[صفیه]] بنت عباس بن عبد المطلب از دیگر چهره‌های بنام این [[قبیله]] است. بنو [[جودی]] الإلیبیریون که در [[اندلس]]<ref>قلقشندی، نهایه الارب فی معرفه أنساب العرب، ج۲، ص۳۲۵؛ النص، القبائل العربیه أنسابها وأعلامها، ج۱، ص۳۵۸</ref> دارای [[مکانت]] رفیع بودند و [[قضات]] و وزرای بزرگی از ایشان در آن منطقه ظهور یافتند هم، جملگی از [[فرزندان]] او محسوب می‌شوند.<ref>ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۶۵.</ref> -<ref>جینان احمد عبدالعزیز، قبیله هوازن و دورها السیاسی فی مصر و المغرب العربی، ص۳.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
که نسب همه سعدیان به او بر می‌گردد. سعدی‌ها قبیله ای بودند که رسول خدا{{صل}} در ایام طفولیتش، نزد آنان شیر خورده و در آن نشو و نما یافته است. سعد دارای فرزندانی بود که نصر از جمله آنها بود. [[حلیمه سعدیه]] و شوهرش و نیز دخترانش شیماء و أنیسه – [[خواهران]] رضاعی [[پیامبر]]{{صل}} - از [[نسل]] اویند.<ref>قلقشندی، نهایه الارب فی معرفه أنساب العرب، ج۲، ص۲۳۵</ref> ابو مسروح [[حارث]] بن یعمر بن حیّان حلیف [[عباس بن عبد]] المطلب و [[همسر]] [[صفیه]] بنت عباس بن عبد المطلب از دیگر چهره‌های بنام این [[قبیله]] است. بنو [[جودی]] الإلیبیریون که در [[اندلس]]<ref>قلقشندی، نهایه الارب فی معرفه أنساب العرب، ج۲، ص۳۲۵؛ النص، القبائل العربیه أنسابها وأعلامها، ج۱، ص۳۵۸</ref> دارای [[مکانت]] رفیع بودند و [[قضات]] و وزرای بزرگی از ایشان در آن منطقه ظهور یافتند هم، جملگی از [[فرزندان]] او محسوب می‌شوند.<ref>ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۶۵.</ref> -<ref>جینان احمد عبدالعزیز، قبیله هوازن و دورها السیاسی فی مصر و المغرب العربی، ص۳.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>


===[[بنی معاویه]] بن بکر بن [[هوازن]]===
===[[بنی معاویه بن بکر بن هوازن]]===
[[معاویه]] بن بکر پسرانی به نام نصر و جشم و [[صعصعه]] و [[عوف]] و به [[نقلی]] حارث داشت که از آنها [[قبایل]] بسیاری منشعب شدند. بنی معاویه را که به ایشان«الوقعه» گفته می‌شود، کسانی هستند که وارد [[بنی عمرو]] بن [[کلاب]] بن حارث شدند.<ref>ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۶۹.</ref> از مهمترین قبایلی که از [[نسل]] [[حارث بن معاویه]] پدید آمدند، بنی عتر بن [[معاذ بن عمرو]] بن حارث بن معاویه هستند که همراه با بنی رواس بن کلاب یک بطن محسوب می‌شوند. ام [[عمرو]] بنت جحوش یکی از افراد این قبیله است که برخی از مادربزرگ‌های [[پیامبر]]{{صل}} از او [[تولد]] یاقته‌اند.<ref>ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۷۰.</ref> از صعصعه بن معاویه نیز فرزندانی متولد شدند که از جمله ایشان [[عامر]] و [[مره]] هستند که بواسطه نسبت به مادرشان -سلول بنت [[ذهل]] بن شیبان بن [[ثعلبه]] بن عکابه بن صعب بن علی بن [[بکر بن وائل]] - "بنی سلول" خوانده می‌شدند. "غالب"، دیگر فرزند صعصعه بود که به جهت نسبت به مادرش "[[تماضر]]"، فرزندانش [بنی] تماضر خوانده شده‌اند. [[ربیعه]]، عبدالله، حارث، قیس، عوف و... هم از دیگر فرزندان بسیار صعصعه بودند، اما نسلی که از آنان باقی ماند، همگی اندکند و جز [[بنی عامر]] و [[بنی مره]] هیچ کدام دارای [[شهرت]] قابل توجهی نبودند.<ref>ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۷۱.</ref> -<ref>نبذه عن قبیله هوازن، تمام طعمه.</ref>
[[معاویه]] بن بکر پسرانی به نام نصر و جشم و [[صعصعه]] و [[عوف]] و به [[نقلی]] حارث داشت که از آنها [[قبایل]] بسیاری منشعب شدند. بنی معاویه را که به ایشان«الوقعه» گفته می‌شود، کسانی هستند که وارد [[بنی عمرو]] بن [[کلاب]] بن حارث شدند.<ref>ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۶۹.</ref> از مهمترین قبایلی که از [[نسل]] [[حارث بن معاویه]] پدید آمدند، بنی عتر بن [[معاذ بن عمرو]] بن حارث بن معاویه هستند که همراه با بنی رواس بن کلاب یک بطن محسوب می‌شوند. ام [[عمرو]] بنت جحوش یکی از افراد این قبیله است که برخی از مادربزرگ‌های [[پیامبر]]{{صل}} از او [[تولد]] یاقته‌اند.<ref>ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۷۰.</ref> از صعصعه بن معاویه نیز فرزندانی متولد شدند که از جمله ایشان [[عامر]] و [[مره]] هستند که بواسطه نسبت به مادرشان -سلول بنت [[ذهل]] بن شیبان بن [[ثعلبه]] بن عکابه بن صعب بن علی بن [[بکر بن وائل]] - "بنی سلول" خوانده می‌شدند. "غالب"، دیگر فرزند صعصعه بود که به جهت نسبت به مادرش "[[تماضر]]"، فرزندانش [بنی] تماضر خوانده شده‌اند. [[ربیعه]]، عبدالله، حارث، قیس، عوف و... هم از دیگر فرزندان بسیار صعصعه بودند، اما نسلی که از آنان باقی ماند، همگی اندکند و جز [[بنی عامر]] و [[بنی مره]] هیچ کدام دارای [[شهرت]] قابل توجهی نبودند.<ref>ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۷۱.</ref> -<ref>نبذه عن قبیله هوازن، تمام طعمه.</ref>



نسخهٔ ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۵

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

نسب هوازن

هوازن مأخوذ از کلمه "هَزَن"، که نام یکی از پرندگان است، می‌باشد. جمع این کلمه را "هوازن" گفته‌اند. قبیله هوازن در شمار قبایل عدنانی و از جماجم قبایل عرب بوده[۱] که نسب از هوازن بن منصور بن عکرمه بن خصفه بن قیس عیلان بن مضر می‌برند.[۲] نسب این قبیله با رسول خدا(ص) در مضر بن نزار بن معد بن عدنان به هم می‌رسد. به افراد این قبیله، "هوازنی" و به ندرت "هوزنی" گفته می‌شود. هوزن همچنین نام شاخه ای از قبیله بنی کلاع در یمن است. بنابر این جهت عدم بروز اشتباه در انتساب، مردم قبیله هوازن را باید با نسبت هوازنی یاد کرد و لا غیر.[۳].[۴]

بطون قبیله هوازن

قبیله هوازن از افخاذ و بطون بسیاری تشکیل یافته است که همه آنها در ذیل سه شاخه اصلی بنی سعد بن بکر بن هوازن، بنی معاویه بن بکر بن هوازن و بنی امیه منبه (ثقیف) بن بکر بن هوازن که همگی از فرزندان بکر بن هوازن – تنها پسر هوازن - هستند به هم می‌پیوندند.[۵] بر این اساس شماری از بطون و شاخه‌های متعدد قبیله هوازن را در ذیل این سه عنوان بر می‌شماریم:

بنی سعد بن بکر بن هوازن

که نسب همه سعدیان به او بر می‌گردد. سعدی‌ها قبیله ای بودند که رسول خدا(ص) در ایام طفولیتش، نزد آنان شیر خورده و در آن نشو و نما یافته است. سعد دارای فرزندانی بود که نصر از جمله آنها بود. حلیمه سعدیه و شوهرش و نیز دخترانش شیماء و أنیسه – خواهران رضاعی پیامبر(ص) - از نسل اویند.[۶] ابو مسروح حارث بن یعمر بن حیّان حلیف عباس بن عبد المطلب و همسر صفیه بنت عباس بن عبد المطلب از دیگر چهره‌های بنام این قبیله است. بنو جودی الإلیبیریون که در اندلس[۷] دارای مکانت رفیع بودند و قضات و وزرای بزرگی از ایشان در آن منطقه ظهور یافتند هم، جملگی از فرزندان او محسوب می‌شوند.[۸] -[۹].[۱۰]

بنی معاویه بن بکر بن هوازن

معاویه بن بکر پسرانی به نام نصر و جشم و صعصعه و عوف و به نقلی حارث داشت که از آنها قبایل بسیاری منشعب شدند. بنی معاویه را که به ایشان«الوقعه» گفته می‌شود، کسانی هستند که وارد بنی عمرو بن کلاب بن حارث شدند.[۱۱] از مهمترین قبایلی که از نسل حارث بن معاویه پدید آمدند، بنی عتر بن معاذ بن عمرو بن حارث بن معاویه هستند که همراه با بنی رواس بن کلاب یک بطن محسوب می‌شوند. ام عمرو بنت جحوش یکی از افراد این قبیله است که برخی از مادربزرگ‌های پیامبر(ص) از او تولد یاقته‌اند.[۱۲] از صعصعه بن معاویه نیز فرزندانی متولد شدند که از جمله ایشان عامر و مره هستند که بواسطه نسبت به مادرشان -سلول بنت ذهل بن شیبان بن ثعلبه بن عکابه بن صعب بن علی بن بکر بن وائل - "بنی سلول" خوانده می‌شدند. "غالب"، دیگر فرزند صعصعه بود که به جهت نسبت به مادرش "تماضر"، فرزندانش [بنی] تماضر خوانده شده‌اند. ربیعه، عبدالله، حارث، قیس، عوف و... هم از دیگر فرزندان بسیار صعصعه بودند، اما نسلی که از آنان باقی ماند، همگی اندکند و جز بنی عامر و بنی مره هیچ کدام دارای شهرت قابل توجهی نبودند.[۱۳] -[۱۴]

بی‌شک، بنی عامر بن صعصعه بن معاویه، از بزرگ‌ترین خاندان‌های بنی معاویه بن بکر بن هوازن است. عامر دارای چهار پسر به نام‌های ربیعه، هلال، نمیر و سواءه بود که به آنها "احامس" گفته می‌شد.[۱۵] در میان فرزندان عامر، بنی ربیعه از حیث تعداد و جمعیت و به تبع برخورداری از منازل متعدد از اکثریت برخوردار بودند.[۱۶] نسل ربیعه بن عامر از طریق چهار فرزند او کلاب، کعب، عامر و کلیب ادامه یافت. عامر بن ربیعه بن عامر دارای فرزندانی با اسامی ربیعه البکاء، معاویه ملقب به "ذی السهمین"، عوف ذو المحجن، عمرو فارس الضحیاء بود.[۱۷] -[۱۸] بنی عباده و بنی جندح از فرزندان ربیعه بودند که از چهره‌های شاخص آنها حکیم بن سعد بن ثور است که دار حکیم کوفه بدو منسوب است. اما کلاب فرزندانی با نام جعفر، عمرو، معاویه (الضباب)، ربیعه، ابو بکر، عامر، حارث رؤاس و کعب الأخطب داشت. از طوایف بنی کلاب – بخصوص از نسل جعفر و معاویه - شخصیت‌های مشهوری نام خود را در تاریخ به ثبت رسانده‌اند که از جمله آنان می‌توان به نام حنبص بن حصین بن عمرو، ذو الجوشن بن شرحبیل بن أعور و پسرش شمر بن ذی الجوشنقاتل امام حسین(ع) - و صمیل بن حاتم بن شمر بن ذی الجوشن -بزرگ مضریه در اندلس - از تیره معاویه بن کلاب اشاره کرد.[۱۹] بنی کعب -از بزرگترین بطون بنی عامر بن صعصعه، - از نسل پسران کعب: معاویه الحریش، جعده، قشیر، عقیل، عبدالله و حبیب به وجود آمدند.[۲۰] از معاویه الحریش تیره‌ها و شاخه‌های متعددی با افراد بسیار مشهور پدید آمد که به گزارش تاریخ، برخی از آنان در البیره اندلس سکونت داشتند.[۲۱]جعده نیز بطنی مشهور با افخاذ بسیار بود که از جمله شخصیت‌های مشهور آن می‌توان به نام محارب بن قیس، نابغه جعدی -شاعر المعروف - عمر بن ربیعه بن عامر -شاعر معروف - و مصفح بن عبدالله بن جعده شاعر اشاره کرد.[۲۲] بنی قشیر و بنی عقیل هم از دیگر شاخه‌های بسیار مشهور بنی کعب بودند که بسیاری از ایشان همراه با زیر شاخه‌های خود در شهرها و نقاط مختلف اندلس ساکن بودند.[۲۳] -[۲۴]

علاوه بر بنی ربیعه، نسل بنی عامر بن صعصه بن معاویه از طریق دیگر فرزندان وی: سواءه، هلال و نمیر نیز ادامه یافت. سواءه بن عامر دارای سه پسر با اسامی: حبیب، حجیر و حرثان بود. هلال بن عامر نیز پنج پسر از خود به جای گذاشت با نام های: شعث، ناشره، نهیک، عبد مناف و عبدالله.[۲۵]بنی هلال که در ابتدا قبیله کوچکی بودند، پس از اسلام، تعدادشان به سرعت رو به کثرت نهاد و آنان توانستند در برهه‌هایی از تاریخ، سلطه و نفوذ خود را بر بخش بزرگی از مغرب عربی و نیز مصر بگسترانند.[۲۶] از جمله بطون این قبیله، بنی ظالم و بنی عمرو پسران ناشره بن هلالند که از آنان زنان شریف و بزرگی متولد شدند که برخی از آنان همچون میمونه بنت حارث بن حزن و أم المساکین زینب بنت خزیمه بن عبدالله، به همسری رسول الله(ص) در آمدند. لبابه بنت الحارث همسر عباس عموی پیامبر(ص) و مادر فضل و عبیدالله، لبابه الصغری بنت حارث مادر خالد بن ولید و وفیه بنت حزن مادر ابی سفیان بن حرب از دیگر زنان مشهور این طایفه‌اند.[۲۷] بنو قروه و بنو بعجه که بین مصر و افریقا منزل داشتند؛ و نیز بنو حرب که در حجاز مستقر بودند و بنو ریاح که بر افریقا غلبه یافتند و در آن به فساد پرداختند هم، از دیگر شاخه‌ها و بطون بنی هلال محسوب می‌شدند.[۲۸] -[۲۹] نمیر – فرزند دیگر ربیعه - هم دارای چهار پسر با اسامی: ضنَّه، کعب، عامر و حارث بود که از آنان بطون و تیره‌های متعددی پدید آمدند. اما نقطه ثقل و محل اتکای بنی نمیر و مایه بزرگی و شرفشان، فرزندان حارث بودند. حارث بن نمیر سه فرزند داشت به نامهای عبدالله، خویلفه و جعونه. که بنی عبدالله در میان بنی حارث بن نمیر از اجر و قرب و جایگاه خاص و ویژه ای برخوردار بود.[۳۰] -[۳۱].[۳۲]

بنو قسی بن منبه

منبه بن بکر بن هوازن یک پسر داشت به نام قسی که او را "ثقیف" می‌نامیدند. قسی سه پسر داشت به نام: جشم، عوف و دارس که نسل او را ادامه دادند. فرزندان دارس به قبیله بزرگ ازد پیوستند و جزئی از آنان شدند. اما جشم بن قسی، صاحب فرزندی به نام حطیط شد و از حطیط، مالک وغاضره متولد شدند.[۳۳] عوف بن قسی هم صاحب فرزندی به نام سعد شد که این فرزندان سرشاخه‌های اصلی قبایل مشهور ثقیف را تشکیل داده، قبیله معروف ثقیف را پدید آوردند.[۳۴] -[۳۵] بدین ترتیب، طوایف بزرگی از قبایل و بطون تحت عنوان قبیله هوازن جمع شدند که بنی سعد، بنی ثقیف، بنی معاویه، بنی عامر بن صعصعه، بنی سلول، بنی مازن، بنی نمیر، بنی هلال، بنی کعب، بنی کلاب، بنی قشیر، بنی جعده و بنی عقیل از جمله ایشان بودند.[۳۶]

منابع

پانویس

  1. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۴۸۷ به نقل از ابن کلبی.
  2. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۶۴.
  3. المغربی، الإیناس بعلم الأنساب، ج۱، ص۲۹۳؛ بکری، معجم ما استعجم من اسماء البلاد والمواضع، ج۵، ص۴۲۰؛ ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۱۳، ص۴۳۶۰.
  4. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  5. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۶۴؛ کحاله، معجم قبائل العرب القدیمه الحدیثه، ج۳، ص۱۲۳۱.
  6. قلقشندی، نهایه الارب فی معرفه أنساب العرب، ج۲، ص۲۳۵
  7. قلقشندی، نهایه الارب فی معرفه أنساب العرب، ج۲، ص۳۲۵؛ النص، القبائل العربیه أنسابها وأعلامها، ج۱، ص۳۵۸
  8. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۶۵.
  9. جینان احمد عبدالعزیز، قبیله هوازن و دورها السیاسی فی مصر و المغرب العربی، ص۳.
  10. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  11. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۶۹.
  12. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۷۰.
  13. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۷۱.
  14. نبذه عن قبیله هوازن، تمام طعمه.
  15. نویری، نهایه الارب فی فنون الأدب، ج۲، ص۳۳۶؛ کحاله، معجم قبائل العرب القدیمه الحدیثه، ج۲، ص۷۹.
  16. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۸۱.
  17. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۸۱.
  18. نبذه عن قبیله هوازن، تمام طعمه.
  19. جینان احمد عبدالعزیز، قبیله هوازن و دورها السیاسی فی مصر و المغرب العربی، ص۴ -۶.
  20. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۸۸.
  21. نویری، نهایه الارب فی فنون الأدب، ج۲، ص۳۴۰؛ النص، القبائل العربیه أنسابها وأعلامها، ج۱، ص۳۷۱.
  22. نویری، نهایه الارب فی فنون الأدب، ج۲، ص۳۴۰؛ النص، القبائل العربیه أنسابها وأعلامها، ج۱، ص۳۷۲.
  23. تلمسانی، نفح الطیب من غصن الأندلس الرطیب، ج۱، ص۱۹۲؛ النص، القبائل العربیه أنسابها وأعلامها، ج۱، ص۳۷۳ - ۳۷۵.
  24. جینان احمد عبدالعزیز، قبیله هوازن و دورها السیاسی فی مصر و المغرب العربی، ص۴ -۷.
  25. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۸۱.
  26. الناصری، الاستقصا لاخبار المغرب الاقصی، ج۲، ص۱۶۶.
  27. أبن عبد البر، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۴، ص۱۹۱۴.
  28. النص، إحسان، القبائل العربیه أنسابها وأعلامها، ج۱، ص۳۶۲.
  29. جینان احمد عبدالعزیز، قبیله هوازن و دورها السیاسی فی مصر و المغرب العربی، ص۵.
  30. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۸۱.
  31. نبذه عن قبیله هوازن، تمام طعمه.
  32. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  33. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۶۶.
  34. ابن حزم، کتاب جمهره أنساب العرب، ص۲۶۷.
  35. نبذه عن قبیله هوازن، تمام طعمه.
  36. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.