←پاسخهای امام رضا{{ع}} به شبهات عصمت
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
از امام رضا {{ع}} نقل شده که آن حضرت ضمن توصیف [[منزلت امام]]، [[گستره عصمت]] را فراتر از مصونیت از ارتکاب انواع [[معاصی]] دانسته و به [[عصمت امام]] از [[نسیان]]، [[لغزشها]] و [[عیوب]] نیز اشاره کرده و میفرمایند: «... [[امام]]، از [[گناهان]] [[پاک]] و از [[عیوب]] مبرا و مخصوص به [[علم]] ([[الهی]]) است... او، [[معصوم]]، [[تأیید]] شده، [[توفیق]] داده شده و محکم شده است و از [[اشتباهات]] و [[گمراهیها]] و [[لغزشها]] در [[امان]] است و [[خداوند]] او را به این امور مختص ساخته است»<ref>{{متن حدیث|... الامام المطهر الذنوب المبرأ من العیوب مخصوص بالعلم ... و هو معصوم موید موفق مسدد قد امن الخطایا و الزلل و العثار یخصه الله بذلک لیکون حجته علی عباده و شاهده علی خلقه ...}}، صدوق، محمدبن علی بن الحسین، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ص۲۰۰-۱۹۵.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref> | از امام رضا {{ع}} نقل شده که آن حضرت ضمن توصیف [[منزلت امام]]، [[گستره عصمت]] را فراتر از مصونیت از ارتکاب انواع [[معاصی]] دانسته و به [[عصمت امام]] از [[نسیان]]، [[لغزشها]] و [[عیوب]] نیز اشاره کرده و میفرمایند: «... [[امام]]، از [[گناهان]] [[پاک]] و از [[عیوب]] مبرا و مخصوص به [[علم]] ([[الهی]]) است... او، [[معصوم]]، [[تأیید]] شده، [[توفیق]] داده شده و محکم شده است و از [[اشتباهات]] و [[گمراهیها]] و [[لغزشها]] در [[امان]] است و [[خداوند]] او را به این امور مختص ساخته است»<ref>{{متن حدیث|... الامام المطهر الذنوب المبرأ من العیوب مخصوص بالعلم ... و هو معصوم موید موفق مسدد قد امن الخطایا و الزلل و العثار یخصه الله بذلک لیکون حجته علی عباده و شاهده علی خلقه ...}}، صدوق، محمدبن علی بن الحسین، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ص۲۰۰-۱۹۵.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref> | ||
== | == عصمت پیامبران == | ||
{{اصلی|عصمت پیامبران در معارف و سیره رضوی}} | |||
در ظاهر برخی [[آیات]]، اموری به [[پیامبران]] {{ع}} نسبت داده شده که توهم معصوم نبودن آنها را برای برخی از همان زمان [[ائمه]] معصومین {{ع}} ایجاد نموده بود. از این رو در پارهای از سوالاتی که از محضر امام رضا{{ع}} شده است، این شبهه نیز به چشم میخورد که در [[روایات]] امام به خوبی پاسخ داده شده است. | در ظاهر برخی [[آیات]]، اموری به [[پیامبران]] {{ع}} نسبت داده شده که توهم معصوم نبودن آنها را برای برخی از همان زمان [[ائمه]] معصومین {{ع}} ایجاد نموده بود. از این رو در پارهای از سوالاتی که از محضر امام رضا{{ع}} شده است، این شبهه نیز به چشم میخورد که در [[روایات]] امام به خوبی پاسخ داده شده است. | ||
=== | === حضرت ابراهیم {{ع}} === | ||
{{اصلی|عصمت حضرت ابراهیم}} | |||
از [[امام رضا]] {{ع}} درباره این [[آیه سؤال]] شد که [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي}}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است» سوره انعام، آیه ۷۶.</ref>، چگونه [[ابراهیم]] {{ع}} که [[پیامبر خدا]]ست اظهار میدارد که این [[ستاره]] [[پروردگار]] من است؟! | از [[امام رضا]] {{ع}} درباره این [[آیه سؤال]] شد که [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي}}<ref>«و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است» سوره انعام، آیه ۷۶.</ref>، چگونه [[ابراهیم]] {{ع}} که [[پیامبر خدا]]ست اظهار میدارد که این [[ستاره]] [[پروردگار]] من است؟! | ||
امام {{ع}} فرمود: ابراهیم هنگامی که از مخفیگاه خود بیرون آمد با سه گروه برخورد کرد: گروهی ستاره [[زهره]] را میپرستیدند گروهی ماه و گروهی [[خورشید]] را: پس هنگامی که [[شب]] او را فرا گرفت، زهره را دید و از روی [[انکار]] و استخبار و به شکل پرسشی گفت: این پروردگار من است؟! پس هنگامی که ستاره افول کرد، گفت افول کنندگان را [[دوست]] ندارم، زیرا افول از مفات موجود محدِث است و از صفات قدیم نیست و... همین طور به صورت [[پرسش]] انکاری نسبت به ماه و خورشید و سرانجام گفت: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ * إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم * من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۸-۷۸.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref> | امام {{ع}} فرمود: ابراهیم هنگامی که از مخفیگاه خود بیرون آمد با سه گروه برخورد کرد: گروهی ستاره [[زهره]] را میپرستیدند گروهی ماه و گروهی [[خورشید]] را: پس هنگامی که [[شب]] او را فرا گرفت، زهره را دید و از روی [[انکار]] و استخبار و به شکل پرسشی گفت: این پروردگار من است؟! پس هنگامی که ستاره افول کرد، گفت افول کنندگان را [[دوست]] ندارم، زیرا افول از مفات موجود محدِث است و از صفات قدیم نیست و... همین طور به صورت [[پرسش]] انکاری نسبت به ماه و خورشید و سرانجام گفت: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ * إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم * من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۸-۷۸.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref> | ||
=== | === حضرت موسی {{ع}} === | ||
{{اصلی|عصمت حضرت موسی}} | |||
====شبهه غرتکاب قتل=== | |||
از امام {{ع}} درباره این آیه سؤال شد: {{متن قرآن|فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ}}<ref>«پس موسی مشتی بر او زد که او را کشت، (موسی) گفت: این از کار شیطان است» سوره قصص، آیه ۱۵.</ref>؛ پرسش این است که چرا [[موسی]] {{ع}} چنین کرد و چنین گفت؟ | از امام {{ع}} درباره این آیه سؤال شد: {{متن قرآن|فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ}}<ref>«پس موسی مشتی بر او زد که او را کشت، (موسی) گفت: این از کار شیطان است» سوره قصص، آیه ۱۵.</ref>؛ پرسش این است که چرا [[موسی]] {{ع}} چنین کرد و چنین گفت؟ | ||
[[امام رضا]] {{ع}} فرمود: موسی {{ع}} وارد شهری از شهرهای [[فرعون]] شد، در حالی که [[مردم]] آن [[شهر]] از ورود او [[غافل]] بودند. (بین [[مغرب]] و عشاء وارد شده بود). {{متن قرآن|فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ}}<ref>«و هنگام بیخبری مردم وارد شهر شد و در آن دو مرد را یافت یکی از گروه خویش و دیگری از دشمنانش که با هم کارزار میکردند؛ آنکه از گروه (خود) او بود در برابر آنکه از دشمنانش بود از وی یاری خواست، پس موسی مشتی بر او زد که او را کشت، (موسی) گفت: این از کار شیطان است که او دشمن گمراهکننده آشکاری است» سوره قصص، آیه ۱۵.</ref> یعنی [[موسی]] {{ع}} پس از ورود دو مرد را یافت که با هم میجنگند، یکی از شیعیانش بود و دیگری از دشمنانش. پس آنکه [[شیعه]] او بود بر علیه دشمنش از او کمک خواست، پس موسی {{ع}} بر او مشتی نواخت، موسی بر [[دشمن]] به [[حکم]] [[خدای تعالی]] عمل کرد و او مُرد. آنگاه گفت: این کار، یعنی [[جنگ]] بین این دو مَرد، از عمل [[شیطان]] بود نه آنچه موسی انجام داد که کشتن او باشد. به [[درستی]] که او، یعنی [[شیطان]]، دشمن [[گمراه کننده]] آشکاری است. خلاصه [[امام]] {{ع}} فرمود: مراد از [[آیه]] {{متن قرآن|هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ}} درگیری آن دو بود نه کار [[حضرت موسی]] {{ع}}<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref>. | [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: موسی {{ع}} وارد شهری از شهرهای [[فرعون]] شد، در حالی که [[مردم]] آن [[شهر]] از ورود او [[غافل]] بودند. (بین [[مغرب]] و عشاء وارد شده بود). {{متن قرآن|فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ}}<ref>«و هنگام بیخبری مردم وارد شهر شد و در آن دو مرد را یافت یکی از گروه خویش و دیگری از دشمنانش که با هم کارزار میکردند؛ آنکه از گروه (خود) او بود در برابر آنکه از دشمنانش بود از وی یاری خواست، پس موسی مشتی بر او زد که او را کشت، (موسی) گفت: این از کار شیطان است که او دشمن گمراهکننده آشکاری است» سوره قصص، آیه ۱۵.</ref> یعنی [[موسی]] {{ع}} پس از ورود دو مرد را یافت که با هم میجنگند، یکی از شیعیانش بود و دیگری از دشمنانش. پس آنکه [[شیعه]] او بود بر علیه دشمنش از او کمک خواست، پس موسی {{ع}} بر او مشتی نواخت، موسی بر [[دشمن]] به [[حکم]] [[خدای تعالی]] عمل کرد و او مُرد. آنگاه گفت: این کار، یعنی [[جنگ]] بین این دو مَرد، از عمل [[شیطان]] بود نه آنچه موسی انجام داد که کشتن او باشد. به [[درستی]] که او، یعنی [[شیطان]]، دشمن [[گمراه کننده]] آشکاری است. خلاصه [[امام]] {{ع}} فرمود: مراد از [[آیه]] {{متن قرآن|هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ}} درگیری آن دو بود نه کار [[حضرت موسی]] {{ع}}<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref>. | ||
=== | ==== شبهه اعتراف او به ظلم به خود === | ||
از حضرت در مورد [[کلام]] حضرت موسی به دنبال این قضیّه سؤال شد که گفت: {{متن قرآن|رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي}}<ref>«گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز!» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref> که به خود نسبت [[ظلم]] میدهد و [[طلب آمرزش]] میکند، چرا؟ | از حضرت در مورد [[کلام]] حضرت موسی به دنبال این قضیّه سؤال شد که گفت: {{متن قرآن|رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي}}<ref>«گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز!» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref> که به خود نسبت [[ظلم]] میدهد و [[طلب آمرزش]] میکند، چرا؟ | ||
امام {{ع}} فرمود: میگوید: (مراد موسی {{ع}} این است) که من خودم را به خاطر وارد شدن در این [[شهر]] در جایگاهی قرار دادم که جای من نبود. {{متن قرآن|فَاغْفِرْ لِي}} یعنی: مرا از دشمنانام بپوشان که بر من دست نیابند و مرا بکشند. {{متن قرآن|فَغَفَرَ لَهُ}}<ref>«مرا بیامرز!» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref> یعنی [[خداوند]] او را از دشمناناش پوشاند {{متن قرآن|فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref> (سپس گفت: پروردگارا به خاطر نعمتی که به من دادی از نیرو و قوت طوری که مردی را با مشتی کشتم «هرگز [[پشتیبان]] مجرمین نخواهم بود. بلکه با این نیرو تنها در [[راه]] تو [[جهاد]] خواهم کرد. تا [[خشنود]] شوی...<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref>. | امام {{ع}} فرمود: میگوید: (مراد موسی {{ع}} این است) که من خودم را به خاطر وارد شدن در این [[شهر]] در جایگاهی قرار دادم که جای من نبود. {{متن قرآن|فَاغْفِرْ لِي}} یعنی: مرا از دشمنانام بپوشان که بر من دست نیابند و مرا بکشند. {{متن قرآن|فَغَفَرَ لَهُ}}<ref>«مرا بیامرز!» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref> یعنی [[خداوند]] او را از دشمناناش پوشاند {{متن قرآن|فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref> (سپس گفت: پروردگارا به خاطر نعمتی که به من دادی از نیرو و قوت طوری که مردی را با مشتی کشتم «هرگز [[پشتیبان]] مجرمین نخواهم بود. بلکه با این نیرو تنها در [[راه]] تو [[جهاد]] خواهم کرد. تا [[خشنود]] شوی...<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref>. | ||
=== | ==== اعتراف به گمراهی ==== | ||
از [[امام]] {{ع}} در مورد سخن دیگر [[موسی]] {{ع}} سؤال شد که به [[فرعون]] گفت: {{متن قرآن|قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«گفت: آن را هنگامی کردم که از ناآگاهان بودم» سوره شعراء، آیه ۲۰.</ref>، چرا موسی {{ع}} به خود نسبت [[گمراهی]] میدهد؟ | از [[امام]] {{ع}} در مورد سخن دیگر [[موسی]] {{ع}} سؤال شد که به [[فرعون]] گفت: {{متن قرآن|قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«گفت: آن را هنگامی کردم که از ناآگاهان بودم» سوره شعراء، آیه ۲۰.</ref>، چرا موسی {{ع}} به خود نسبت [[گمراهی]] میدهد؟ | ||
خط ۴۶: | خط ۵۰: | ||
خلاصه مراد [[امام]] این بود که این [[آیات]] را نباید به ظاهر آن اخذ کرد، بلکه باید [[تأویل]] کرد، و خود [[حضرت]] تأویل مواردی از آن را بیان میفرماید<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref>. | خلاصه مراد [[امام]] این بود که این [[آیات]] را نباید به ظاهر آن اخذ کرد، بلکه باید [[تأویل]] کرد، و خود [[حضرت]] تأویل مواردی از آن را بیان میفرماید<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref>. | ||
=== | === حضرت یوسف {{ع}} === | ||
{{اصلی|عصمت حضرت یوسف}} | |||
از [[امام رضا]] {{ع}} درباره این [[کلام خداوند]] سؤال شد که درباره [[حضرت یوسف]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ}}<ref>«و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>. اگر [[یوسف]] {{ع}} [[معصوم]] بود، چرا آهنگ آن [[زن]] را کرد؟ | از [[امام رضا]] {{ع}} درباره این [[کلام خداوند]] سؤال شد که درباره [[حضرت یوسف]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ}}<ref>«و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>. اگر [[یوسف]] {{ع}} [[معصوم]] بود، چرا آهنگ آن [[زن]] را کرد؟ | ||
امام رضا {{ع}} فرمود: آن زن قصد یوسف کرد و اگر [[برهان]] ربش را نمیدید او هم آهنگ زن را میکرد، (به صورت جمله شرطیه) و لکن یوسف چون معصوم بود و معصوم به انجام [[گناه]] اهتمام نمیورزد و آن را هیچگاه انجام نمیدهند، (پس شرط حاصل نشد، در نتیجه [[جزا]] نیز منتفی است). آنگاه [[امام]] {{ع}} فرمود: پدرم از پدرش [[حضرت صادق]] {{ع}} برایم [[حدیث]] کرد که حضرت فرمود: آن [[زن]] قصد انجام [[گناه]] کرد و [[حضرت یوسف]] قصد عدم انجام آن را...<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref>. | امام رضا {{ع}} فرمود: آن زن قصد یوسف کرد و اگر [[برهان]] ربش را نمیدید او هم آهنگ زن را میکرد، (به صورت جمله شرطیه) و لکن یوسف چون معصوم بود و معصوم به انجام [[گناه]] اهتمام نمیورزد و آن را هیچگاه انجام نمیدهند، (پس شرط حاصل نشد، در نتیجه [[جزا]] نیز منتفی است). آنگاه [[امام]] {{ع}} فرمود: پدرم از پدرش [[حضرت صادق]] {{ع}} برایم [[حدیث]] کرد که حضرت فرمود: آن [[زن]] قصد انجام [[گناه]] کرد و [[حضرت یوسف]] قصد عدم انجام آن را...<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۷۲-۸۵.</ref>. | ||
=== حضرت یونس {{ع}} === | |||
=== | {{اصلی|عصمت حضرت یونس}} | ||
از حضرت درباره این [[آیه]] که درباره [[یونس]] است سؤال شد: {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ}}<ref>«و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچگاه او را در تنگنا نمینهیم» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref>. در این جا دو [[پرسش]] مطرح است: | از حضرت درباره این [[آیه]] که درباره [[یونس]] است سؤال شد: {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ}}<ref>«و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچگاه او را در تنگنا نمینهیم» سوره انبیاء، آیه ۸۷.</ref>. در این جا دو [[پرسش]] مطرح است: | ||
# چرا یونس [[خشمگین]] از بین قومش رفت؟ | # چرا یونس [[خشمگین]] از بین قومش رفت؟ |