بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
برجستهترین ویژگی نهج البلاغه، گستره موضوعی وسیعی است که [[امام علی]] {{ع}} با تکیه بر [[دانش]] وسیع و [[علم لدنی]] خود به آنها پرداخته است. [[سخنان امام]] گاه همچون یک دانشمند [[علوم اسلامی]]، موضوعات دقیق [[فلسفی]] و [[کلامی]] را به میدان میکشد: خداوندی که فراخنای صفاتش را نه حدی است و نه نهایتی و وصف جلال و [[جمال]] او را سخنی درخور نتوان یافت، که در زمان نگنجد و مدت نپذیرد. آفریدگان را به [[قدرت]] خویش بیافرید و بادهای بارانزا را بپراکند تا [[بشارت]] [[باران]] [[رحمت]] او دهند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>. و گاه همچون پدری [[مهربان]] و [[دلسوز]]، [[فرزندان]] خود را [[نصیحت]] میکند و [[آیین]] [[زندگی]] را به آنان میآموزد. فرزندم، تو را به [[پاسداری از مرزهای الهی]] و هماره در [[خدمت]] و [[اطاعت]] او بودن، سفارش میکنم. [[شهر]] [[دل]] را با یاد او آباد ساز، به نیروی پرتوان او متکی باش و به پشتوانه قدرتش، دست مشکل گشا بگشا؛ و چه نیرو و دستاویزی [[برتر]] و بالاتر از دستاویز [[الهی]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. | برجستهترین ویژگی نهج البلاغه، گستره موضوعی وسیعی است که [[امام علی]] {{ع}} با تکیه بر [[دانش]] وسیع و [[علم لدنی]] خود به آنها پرداخته است. [[سخنان امام]] گاه همچون یک دانشمند [[علوم اسلامی]]، موضوعات دقیق [[فلسفی]] و [[کلامی]] را به میدان میکشد: خداوندی که فراخنای صفاتش را نه حدی است و نه نهایتی و وصف جلال و [[جمال]] او را سخنی درخور نتوان یافت، که در زمان نگنجد و مدت نپذیرد. آفریدگان را به [[قدرت]] خویش بیافرید و بادهای بارانزا را بپراکند تا [[بشارت]] [[باران]] [[رحمت]] او دهند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>. و گاه همچون پدری [[مهربان]] و [[دلسوز]]، [[فرزندان]] خود را [[نصیحت]] میکند و [[آیین]] [[زندگی]] را به آنان میآموزد. فرزندم، تو را به [[پاسداری از مرزهای الهی]] و هماره در [[خدمت]] و [[اطاعت]] او بودن، سفارش میکنم. [[شهر]] [[دل]] را با یاد او آباد ساز، به نیروی پرتوان او متکی باش و به پشتوانه قدرتش، دست مشکل گشا بگشا؛ و چه نیرو و دستاویزی [[برتر]] و بالاتر از دستاویز [[الهی]] است<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. | ||
گاه در [[جایگاه]] یک [[حاکم]] مقتدر، فرماندار خود را به ولایتهای مختلف میفرستد و دستورالعملهایی شامل [[آیین]] حکمرانی به آنها ارائه میدهد که به ریز مسائل [[اداری]] و [[مدیریتی]] میپردازد و فرماندار خود را متوجه تمام مسائل پیشرو میکند. گاه چون یک [[مصلح]] [[اجتماعی]] مشکلات [[اجتماعی]] را به [[مردم]] گوشزد و آنها را در جهت رفع مشکلات ترغیب میکند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | گاه در [[جایگاه]] یک [[حاکم]] مقتدر، فرماندار خود را به ولایتهای مختلف میفرستد و دستورالعملهایی شامل [[آیین]] حکمرانی به آنها ارائه میدهد که به ریز مسائل [[اداری]] و [[مدیریتی]] میپردازد و فرماندار خود را متوجه تمام مسائل پیشرو میکند. گاه چون یک [[مصلح]] [[اجتماعی]] مشکلات [[اجتماعی]] را به [[مردم]] گوشزد و آنها را در جهت رفع مشکلات ترغیب میکند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۴۸.</ref>. | ||
== تقسیمبندی موضوعی نهج البلاغه == | == تقسیمبندی موضوعی نهج البلاغه == | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
آقای [[لبیب بیضون]] در کتاب [[تصنیف نهج البلاغه (کتاب)|تصنیف نهج البلاغه]]، ۹ باب، ۴۹ فصل و ۴۲۵ موضوع را در تقسیمبندی خود گنجانده است. موضوعبندی نهج البلاغه به تصحیح و طبع [[بنیاد نهج البلاغه]]، چهارده موضوع اصلی و بیش از پانصد موضوع فرعی را در خود گنجانده است. | آقای [[لبیب بیضون]] در کتاب [[تصنیف نهج البلاغه (کتاب)|تصنیف نهج البلاغه]]، ۹ باب، ۴۹ فصل و ۴۲۵ موضوع را در تقسیمبندی خود گنجانده است. موضوعبندی نهج البلاغه به تصحیح و طبع [[بنیاد نهج البلاغه]]، چهارده موضوع اصلی و بیش از پانصد موضوع فرعی را در خود گنجانده است. | ||
با دقت در این تقسیمبندیها درمییابیم که آنچه در یک [[نظام]] ارزشی نهفته است، یعنی مسائل و راهکارهای کلی در موضوعات [[سیاست]] و [[حکومت]]، [[اقتصاد]]، [[آموزش و پرورش]]، [[مدیریت]]، [[حقوق]]، [[عدالت]] و [[علوم]] [[اجتماعی]] در نهج البلاغه [[تبیین]] شدهاند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | با دقت در این تقسیمبندیها درمییابیم که آنچه در یک [[نظام]] ارزشی نهفته است، یعنی مسائل و راهکارهای کلی در موضوعات [[سیاست]] و [[حکومت]]، [[اقتصاد]]، [[آموزش و پرورش]]، [[مدیریت]]، [[حقوق]]، [[عدالت]] و [[علوم]] [[اجتماعی]] در نهج البلاغه [[تبیین]] شدهاند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۴۸ ـ ۸۴۹.</ref>. | ||
== جامعیت نهج البلاغه == | == جامعیت نهج البلاغه == | ||
نهج البلاغه همه گونههای افراد [[بشر]] را در هر سطح از [[نیازمندی]] پوشش میدهد، یعنی اگر فیلسوفی با نگاه ژرف [[فلسفی]] به نهج البلاغه نظر افکند، بهره خویش را از این کتاب میبرد، همانگونه که یک [[فقیه]] و اصولی میتواند مطلوب خود را از آن بهدست آورد؛ در عینحال که یک فرد ساده و معمولی نیز میتواند با مطالعه نهج البلاغه برحسب [[نیاز]] خود بهره وافی را ببرد. [[استاد مطهری]] در بیان [[جامعیت]] نهج البلاغه میگوید: از امتیازات برجسته [[سخنان امیرالمؤمنین]] که بهنام نهج البلاغه امروز در دست ماست، این است که محدود به زمینه خاصی نیست. [[علی]] به تعبیر خودش تنها در یک میدان اسب نتاخته است، در میدانهای گوناگون –که احیاناً بعضی با بعضی متضاد است- تکاور بیان را به جولان آورده است. نهج البلاغه شاهکار است، اما نهتنها در یک زمینه مثلاً [[موعظه]] یا [[حماسه]] یا فرضاً [[عشق]] و غزل یا [[مدح]] و هجا و غیره، بلکه در زمینههای گوناگون که شرح خواهیم داد اینکه سخن شاهکار باشد ولی در یک زمینه، البته زیاد نیست و انگشتشمار است ولی به هر حال هست. اینکه در زمینههای گوناگون باشد در حد معمولی نه شاهکار، فراوان است، ولی این که سخنی شاهکار باشد و در عین حال محدود به زمینه خاصی نباشد از مختصات نهج البلاغه است<ref>سیری در نهج البلاغه [مجموعه آثار]، مرتضی مطهری، ج ۱۶، ص ۳۷۳</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | نهج البلاغه همه گونههای افراد [[بشر]] را در هر سطح از [[نیازمندی]] پوشش میدهد، یعنی اگر فیلسوفی با نگاه ژرف [[فلسفی]] به نهج البلاغه نظر افکند، بهره خویش را از این کتاب میبرد، همانگونه که یک [[فقیه]] و اصولی میتواند مطلوب خود را از آن بهدست آورد؛ در عینحال که یک فرد ساده و معمولی نیز میتواند با مطالعه نهج البلاغه برحسب [[نیاز]] خود بهره وافی را ببرد. [[استاد مطهری]] در بیان [[جامعیت]] نهج البلاغه میگوید: از امتیازات برجسته [[سخنان امیرالمؤمنین]] که بهنام نهج البلاغه امروز در دست ماست، این است که محدود به زمینه خاصی نیست. [[علی]] به تعبیر خودش تنها در یک میدان اسب نتاخته است، در میدانهای گوناگون –که احیاناً بعضی با بعضی متضاد است- تکاور بیان را به جولان آورده است. نهج البلاغه شاهکار است، اما نهتنها در یک زمینه مثلاً [[موعظه]] یا [[حماسه]] یا فرضاً [[عشق]] و غزل یا [[مدح]] و هجا و غیره، بلکه در زمینههای گوناگون که شرح خواهیم داد اینکه سخن شاهکار باشد ولی در یک زمینه، البته زیاد نیست و انگشتشمار است ولی به هر حال هست. اینکه در زمینههای گوناگون باشد در حد معمولی نه شاهکار، فراوان است، ولی این که سخنی شاهکار باشد و در عین حال محدود به زمینه خاصی نباشد از مختصات نهج البلاغه است<ref>سیری در نهج البلاغه [مجموعه آثار]، مرتضی مطهری، ج ۱۶، ص ۳۷۳</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۴۹.</ref> | ||
== جاودانگی نهج البلاغه == | == جاودانگی نهج البلاغه == | ||
مباحث مطرح شده در کتاب نهج البلاغه، ظرف زمان و مکان را درنوردیده و در هر حال برای افراد قابل استفاده است و این یکی از ویژگیهای خاص نهج البلاغه بهشمار میرود و میتوان ادعا کرد که آثار دیگر، گرچه ممکن است در زمان خود با اقبال مواجه شده باشند، اما هیچ یک برای هر عصر و [[نسل]] مورد استفاده نبوده است. ریشه این مبحث را میتوان در [[علم الهی]] [[صاحب]] نهج البلاغه جست. از آنجا که ریشه [[علم]] [[صاحب]] نهج البلاغه مبتنی بر [[علم لدنی]] و [[وحی]] است، از اینرو محصول آن نیز با [[علوم]] دیگران متفاوت است، زیرا در [[علم الهی]] و [[قرآنی]] [[یقین]] بر [[شک]] مقدم است، درست نقطه مقابل دستاوردهای بشری که از [[شک]] شروع و با تجربه فرضیههای گوناگون اثبات یا رد میشود. این مسئله منشأ تفاوت میان [[علم الهی]] و [[علم]] بشری است که [[خداوند سبحان]] [[علم]] خویش را به اولیای خاص خودش منتقل کرده است. | مباحث مطرح شده در کتاب نهج البلاغه، ظرف زمان و مکان را درنوردیده و در هر حال برای افراد قابل استفاده است و این یکی از ویژگیهای خاص نهج البلاغه بهشمار میرود و میتوان ادعا کرد که آثار دیگر، گرچه ممکن است در زمان خود با اقبال مواجه شده باشند، اما هیچ یک برای هر عصر و [[نسل]] مورد استفاده نبوده است. ریشه این مبحث را میتوان در [[علم الهی]] [[صاحب]] نهج البلاغه جست. از آنجا که ریشه [[علم]] [[صاحب]] نهج البلاغه مبتنی بر [[علم لدنی]] و [[وحی]] است، از اینرو محصول آن نیز با [[علوم]] دیگران متفاوت است، زیرا در [[علم الهی]] و [[قرآنی]] [[یقین]] بر [[شک]] مقدم است، درست نقطه مقابل دستاوردهای بشری که از [[شک]] شروع و با تجربه فرضیههای گوناگون اثبات یا رد میشود. این مسئله منشأ تفاوت میان [[علم الهی]] و [[علم]] بشری است که [[خداوند سبحان]] [[علم]] خویش را به اولیای خاص خودش منتقل کرده است. | ||
بر این اساس، [[علم]] [[صاحب]] نهج البلاغه از اصالت ذاتی برخوردار است و به عنوان [[قانون]] در بستر زمان جاری میشود. از اینرو نهج البلاغه متعلق به زمان خاصی نیست و [[کلامی]] جاودانه است<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص | بر این اساس، [[علم]] [[صاحب]] نهج البلاغه از اصالت ذاتی برخوردار است و به عنوان [[قانون]] در بستر زمان جاری میشود. از اینرو نهج البلاغه متعلق به زمان خاصی نیست و [[کلامی]] جاودانه است<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۴۹.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |