هدایت در لغت: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = هدایت | | موضوع مرتبط = هدایت | ||
| عنوان مدخل = [[هدایت]] | | عنوان مدخل = [[هدایت]] | ||
| مداخل مرتبط = [[هدایت در لغت]] - [[هدایت در قرآن]] - [[هدایت در کلام اسلامی]] - [[هدایت در معارف دعا و زیارات]] - [[هدایت در معارف و سیره سجادی]] - [[هدایت در سیره معصوم]] - [[هدایت در جامعهشناسی اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[هدایت در لغت]] - [[هدایت در قرآن]] - [[هدایت در کلام اسلامی]] - [[هدایت در معارف دعا و زیارات]] - [[هدایت در معارف و سیره علوی]] - [[هدایت در معارف و سیره سجادی]] - [[هدایت در سیره معصوم]] - [[هدایت در جامعهشناسی اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۶
مقدمه
- ریشه این لغت «هدی» به معنای ارشاد و ارائه طریق، در مقابل اضلال و گمراهکردن است[۱]. برخی اهل لغت، مثل ابناثیر، هدایت را به معنای تبیین و روشنگری امری بیان کردهاند. بر این اساس، «هادی» که از اسماء الهی است، چنین معنا شده: هوالذی بَصَّرَ عِبادَه و عَرَّفَهم طَریقَ معرفته[۲]. ولی در فرهنگ قرآن، هدایت به دو معنای عام و خاص به کار رفته: اوّلی به معنای ارائه طریق و ارشاد به مطلوب است؛ دوّمی که اخص از اوّلی است، هدایت ایصالی است؛ یعنی مؤمنین بعد از پذیرفتن هدایت اوّل، مشمول رحمت رحیمیّه پروردگار واقع شده و خداوند علاوه بر هدایت ارشادی، آنان را مرحله به مرحله تا رسیدن به مقصد هدایت مینماید[۳].[۴]
- «هدایت»، مصدر و به معنای راهنمایی و ارشاد است[۵]. به گفته برخی واژه شناسان، هدایت عبارت از راه نمودن با لطف و مهربانی است[۶]. این ماده، در زبان عربی هم به صورت متعدی به کار رفته است و هم به صورت لازم. گونه دوم با حرف «الی» یا «لام» متعدی میشود. آیه ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾[۷] از گونه نخست، و آیههای ﴿وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾[۸] و ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ﴾[۹] از گونه دوم است. هدایت، به معنای پیمودن راهی که انسان را به مطلوب میرساند نیز به کار رفته است[۱۰]. و در این کاربرد لازم است نه متعدی و به معنای هدایت یافتن است نه هدایت کردن؛ چنانکه معنای عبارت هدى الرجل این است که آن مرد هدایت یافته است[۱۱]. به عبارت دیگر، کلمه هدى در این کاربرد با کلمه اهتدى برابر است.[۱۲].
منابع
پانویس
- ↑ الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة (ط. دار العلم للملایین، بیتا)، ج۶، ص۲۵۳۳.
- ↑ لسان العرب (ط. دار الفکر للطباعة والنشر و التوزیع دار صادر، ۱۴۱۴ ﻫ.ق)، ج۱۵، ص۳۵۳.
- ↑ مفردات ألفاظ القرآن (ط. دار القلم الدار الشامیة. ۱۴۱۲ ه. ق.)، ص۸۳۵؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (ط. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ ه. ش.). ج۱۱، ص۲۵.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ ص ۵۰۱.
- ↑ طبرسی، ابو علی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۲۷.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۳۸، کلمه هدی.
- ↑ «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
- ↑ «مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.
- ↑ «بیگمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون میگردد و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام میدهند مژده میدهد که پاداشی بزرگ دارند» سوره اسراء، آیه ۹.
- ↑ جرجانی، التعریفات، ص۱۱۲.
- ↑ هدی الرجل: استرشد. (المنجد)
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «هدایت و ضلالت»، دانشنامه امام علی ج۲ ص ۱۷۰.