←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== | == بیعت با امام == | ||
{{همچنین|بیعت|بیعت با امام}} | |||
"[[بیعت]]" واژه عربی از ریشه "ب ی ع" به معنای [[خرید و فروش]] و ایجاب و پذیرش [[بیع]] و در اصطلاح بر هم زدن [[کف دست]] راست از طرفین معامله به نشانه ختم معامله و [[تسلیم]] است و نیز به هر عمل و [[رفتاری]] اطلاق میشود که شخص به وسیله آن [[فرمانبرداری]] خود را از شخص دیگر و [[سرسپردگی]] در برابر امر و [[سلطه]] او نشان دهد. شاید اطلاق کلمه "بیعت" به این معنا، از این جهت است که هریک از دو طرف، تعهّدی همچون دو معاملهگر در برابر دیگری میکنند؛ بیعتکننده حاضر میشود تا پای [[جان]] و [[مال]] و فرزند در راه [[اطاعت]] او بایستد و بیعتپذیر نیز حمایت و [[دفاع]] او را بر عهده میگیرد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۲۶ ـ ۱۲۸.</ref>. | "[[بیعت]]" واژه عربی از ریشه "ب ی ع" به معنای [[خرید و فروش]] و ایجاب و پذیرش [[بیع]] و در اصطلاح بر هم زدن [[کف دست]] راست از طرفین معامله به نشانه ختم معامله و [[تسلیم]] است و نیز به هر عمل و [[رفتاری]] اطلاق میشود که شخص به وسیله آن [[فرمانبرداری]] خود را از شخص دیگر و [[سرسپردگی]] در برابر امر و [[سلطه]] او نشان دهد. شاید اطلاق کلمه "بیعت" به این معنا، از این جهت است که هریک از دو طرف، تعهّدی همچون دو معاملهگر در برابر دیگری میکنند؛ بیعتکننده حاضر میشود تا پای [[جان]] و [[مال]] و فرزند در راه [[اطاعت]] او بایستد و بیعتپذیر نیز حمایت و [[دفاع]] او را بر عهده میگیرد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۲۶ ـ ۱۲۸.</ref>. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۴: | ||
بیعت، سنتی بود که پیش از [[اسلام]]، میان [[عرب]] رواج داشت؛ به همین دلیل طائفه [[اوس و خزرج]] در آغاز اسلام به [[مکه]] آمدند و با [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در [[عقبه]] بیعت کردند. برخورد آنها با مسئله بیعت، برخورد با یک امر آشنا بود. پس از آن نیز [[پیغمبر گرامی اسلام]]{{صل}} در فرصتهای گوناگون، با [[مسلمانان]] تجدید بیعت کرد. | بیعت، سنتی بود که پیش از [[اسلام]]، میان [[عرب]] رواج داشت؛ به همین دلیل طائفه [[اوس و خزرج]] در آغاز اسلام به [[مکه]] آمدند و با [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در [[عقبه]] بیعت کردند. برخورد آنها با مسئله بیعت، برخورد با یک امر آشنا بود. پس از آن نیز [[پیغمبر گرامی اسلام]]{{صل}} در فرصتهای گوناگون، با [[مسلمانان]] تجدید بیعت کرد. | ||
گفتنی است درباره [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} که از سوی [[خدا]] [[نصب]] میشوند به بیعت نیازی نیست، یعنی [[اطاعت پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] [[معصوم]] [[منصوب]] از سوی او، [[واجب]] است؛ چه بر کسانی که بیعت کردهاند و چه آنان که بیعت نکردهاند. به تعبیر دیگر، لازمه [[مقام نبوت]] و [[امامت]]، [[وجوب اطاعت]] است؛ همانگونه که [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}<ref>سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید خدا را [[اطاعت]] کنید و [[پیامبر]] و اولیای امر خود را [نیز] [[اطاعت]] کنید. حال این [[پرسش]] پیش میآید که: چرا پیامبر{{صل}} از [[یاران]] خود یا تازه [[مسلمانان]]، [[بیعت]] گرفت که دو نمونه آن ([[بیعت رضوان]] و [[بیعت]] با [[اهل مکه]])، به طور صریح در [[قرآن]] آمده است؟<ref>ر. ک: سوره فتح، آیه۱۰ و ۱۸.</ref>. در پاسخ باید گفت: بدون [[شک]] این بیعتها، یک نوع تأکید بر [[وفاداری]] بوده که در مواقع خاصی انجام میگرفته است. به خصوص برای مقابله با بحرانها و حوادث سخت از آن استفاده میشده است تا در [[سایه]] آن، [[روح]] تازهای در کالبد افراد دمیده شود. همین امر در بیعت با [[حضرت مهدی]]{{ع}} نیز صورت خواهد گرفت که جنبه تأکید بر وفاداری دارد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)| درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۱۶۵-۱۶۷ و [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۲۶ ـ ۱۲۸.</ref>. | گفتنی است درباره [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} که از سوی [[خدا]] [[نصب]] میشوند به بیعت نیازی نیست، یعنی [[اطاعت پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] [[معصوم]] [[منصوب]] از سوی او، [[واجب]] است؛ چه بر کسانی که بیعت کردهاند و چه آنان که بیعت نکردهاند. به تعبیر دیگر، لازمه [[مقام نبوت]] و [[امامت]]، [[وجوب اطاعت]] است؛ همانگونه که [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}<ref>سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید خدا را [[اطاعت]] کنید و [[پیامبر]] و اولیای امر خود را [نیز] [[اطاعت]] کنید. حال این [[پرسش]] پیش میآید که: چرا پیامبر{{صل}} از [[یاران]] خود یا تازه [[مسلمانان]]، [[بیعت]] گرفت که دو نمونه آن ([[بیعت رضوان]] و [[بیعت]] با [[اهل مکه]])، به طور صریح در [[قرآن]] آمده است؟<ref>ر. ک: سوره فتح، آیه۱۰ و ۱۸.</ref>. در پاسخ باید گفت: بدون [[شک]] این بیعتها، یک نوع تأکید بر [[وفاداری]] بوده که در مواقع خاصی انجام میگرفته است. به خصوص برای مقابله با بحرانها و حوادث سخت از آن استفاده میشده است تا در [[سایه]] آن، [[روح]] تازهای در کالبد افراد دمیده شود. همین امر در بیعت با [[حضرت مهدی]]{{ع}} نیز صورت خواهد گرفت که جنبه تأکید بر وفاداری دارد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)| درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۱۶۵-۱۶۷ و [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۲۶ ـ ۱۲۸.</ref>. | ||
== بیعت با امام مهدی {{ع}} == | == بیعت با امام مهدی {{ع}} == |