←برخورد با تخلف و ظلم اقتصادی
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
====(۱): سختگیری نسبت به اقوام و یاران نزدیک==== | ====(۱): سختگیری نسبت به اقوام و یاران نزدیک==== | ||
امیرمؤمنان{{ع}} در بخشهایی از [[عهدنامه مالک اشتر]]، به او دستور میدهد، در صورتی که یکی از [[نزدیکان]] او [[خیانت]] ورزید، با او چنین کند: {{متن حدیث|فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَخْبَارُ عُيُونِكَ اكْتَفَيْتَ بِذَلِكَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>؛ یعنی: پس اگر یکی از آنان دستش را به [[خیانت]] گشود و گزارش دیدهبانانت همگی بر خیانت او همداستان بود، بدین [[گواه]] بسنده کن، و [[کیفر]] او را با تننبیه بدنی بدو برسان و آنچه بهدست آورده بستان. سپس او را در جایگاه [[خواری]] بدار و [[خیانتکار]] شمار و طوق بدنامی را در گردنش آر. | امیرمؤمنان{{ع}} در بخشهایی از [[عهدنامه مالک اشتر]]، به او دستور میدهد، در صورتی که یکی از [[نزدیکان]] او [[خیانت]] ورزید، با او چنین کند: {{متن حدیث|فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَخْبَارُ عُيُونِكَ اكْتَفَيْتَ بِذَلِكَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>؛ یعنی: پس اگر یکی از آنان دستش را به [[خیانت]] گشود و گزارش دیدهبانانت همگی بر خیانت او همداستان بود، بدین [[گواه]] بسنده کن، و [[کیفر]] او را با تننبیه بدنی بدو برسان و آنچه بهدست آورده بستان. سپس او را در جایگاه [[خواری]] بدار و [[خیانتکار]] شمار و طوق بدنامی را در گردنش آر<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref>. | ||
===== نهیب به [[مصقله بن هبیره]] ===== | ===== نهیب به [[مصقله بن هبیره]] ===== | ||
[[امام]]{{ع}} نسبت به رفتارهای [[نزدیکان]] خود بسیار حساس بودند، چنان که در نامهای به مصقله بن هبیره، که در مورد بیت المال دست و دلبازی به [[خرج]] داده بود، مینویسد: {{متن حدیث|بَلَغَنِي عَنْكَ أَمْرٌ إِنْ كُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ إِلَهَكَ وَ عَصَيْتَ إِمَامَكَ أَنَّكَ تَقْسِمُ فَيْءَ الْمُسْلِمِينَ الَّذِي حَازَتْهُ رِمَاحُهُمْ وَ خُيُولُهُمْ وَ أُرِيقَتْ عَلَيْهِ دِمَاؤُهُمْ فِيمَنِ اعْتَامَكَ مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِكَ فَوَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَئِنْ كَانَ ذَلِكَ حَقّاً لَتَجِدَنَّ لَكَ عَلَيَّ هَوَاناً وَ لَتَخِفَّنَّ عِنْدِي مِيزَاناً فَلَا تَسْتَهِنْ بِحَقِّ رَبِّكَ وَ لَا تُصْلِحْ دُنْيَاكَ بِمَحْقِ دِينِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا أَلَا وَ إِنَّ حَقَّ مَنْ قِبَلَكَ وَ قِبَلَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فِي قِسْمَةِ هَذَا الْفَيْءِ سَوَاءٌ يَرِدُونَ عِنْدِي عَلَيْهِ وَ يَصْدُرُونَ عَنْهُ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۳.</ref>؛ یعنی: گزارشی از تو به من دادند که اگر چنان کرده باشی، خدای خود را به [[خشم]] آوردهای، و امام خویش را [[نافرمانی]] کردهای، خبر رسید که تو [[غنیمت]] [[مسلمانان]] را که نیزهها و اسبهایشان گرد آورده و با ریخته شدن خونهایشان به دست آمده، به [[اعرابی]] که [[خویشاوندان]] تواند، و تو را برگزیدند، میبخشی! به خدایی که دانه را شکافت، و پدیدهها را آفرید، اگر این گزارش درست باشد، در نزد من [[خوار]] شده و [[منزلت]] تو سبک گردیده است! پس [[حق]] پروردگارت را سبک مشمار، و دنیای خود را با نابودی [[دین]] آباد نکن، که زیانکارترین [[انسانی]]. [[آگاه]] باش، [[حق]] مسلمانانی که نزد من یا پیش تو هستند در [[تقسیم بیت المال]] مساوی است، همه باید به نزد من آیند و سهم خود را از من گیرند. | [[امام]]{{ع}} نسبت به رفتارهای [[نزدیکان]] خود بسیار حساس بودند، چنان که در نامهای به مصقله بن هبیره، که در مورد بیت المال دست و دلبازی به [[خرج]] داده بود، مینویسد: {{متن حدیث|بَلَغَنِي عَنْكَ أَمْرٌ إِنْ كُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ إِلَهَكَ وَ عَصَيْتَ إِمَامَكَ أَنَّكَ تَقْسِمُ فَيْءَ الْمُسْلِمِينَ الَّذِي حَازَتْهُ رِمَاحُهُمْ وَ خُيُولُهُمْ وَ أُرِيقَتْ عَلَيْهِ دِمَاؤُهُمْ فِيمَنِ اعْتَامَكَ مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِكَ فَوَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَئِنْ كَانَ ذَلِكَ حَقّاً لَتَجِدَنَّ لَكَ عَلَيَّ هَوَاناً وَ لَتَخِفَّنَّ عِنْدِي مِيزَاناً فَلَا تَسْتَهِنْ بِحَقِّ رَبِّكَ وَ لَا تُصْلِحْ دُنْيَاكَ بِمَحْقِ دِينِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا أَلَا وَ إِنَّ حَقَّ مَنْ قِبَلَكَ وَ قِبَلَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فِي قِسْمَةِ هَذَا الْفَيْءِ سَوَاءٌ يَرِدُونَ عِنْدِي عَلَيْهِ وَ يَصْدُرُونَ عَنْهُ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۳.</ref>؛ یعنی: گزارشی از تو به من دادند که اگر چنان کرده باشی، خدای خود را به [[خشم]] آوردهای، و امام خویش را [[نافرمانی]] کردهای، خبر رسید که تو [[غنیمت]] [[مسلمانان]] را که نیزهها و اسبهایشان گرد آورده و با ریخته شدن خونهایشان به دست آمده، به [[اعرابی]] که [[خویشاوندان]] تواند، و تو را برگزیدند، میبخشی! به خدایی که دانه را شکافت، و پدیدهها را آفرید، اگر این گزارش درست باشد، در نزد من [[خوار]] شده و [[منزلت]] تو سبک گردیده است! پس [[حق]] پروردگارت را سبک مشمار، و دنیای خود را با نابودی [[دین]] آباد نکن، که زیانکارترین [[انسانی]]. [[آگاه]] باش، [[حق]] مسلمانانی که نزد من یا پیش تو هستند در [[تقسیم بیت المال]] مساوی است، همه باید به نزد من آیند و سهم خود را از من گیرند<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref>. | ||
===== نهیب به [[ابورافع قبطی]] ===== | ===== نهیب به [[ابورافع قبطی]] ===== | ||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} نسبت به [[بیت المال]]، بسیار دقت میکرد و در برابر کم و زیاد شدن چیزی از آن، به شدت عکسالعمل نشان میداد. نقل شده یکی از [[دختران امام علی]]، از ابورافع - که [[خزانهدار بیت المال]] بود - گردنبندی [[امانت]] گرفت و ضمانت کرد که پس از سه [[روز]] آن را بازگرداند. وقتی امام{{ع}} متوجه گردنبند شد، ابورافع را [[نکوهش]] کرد و دستور داد آن را به بیت المال بازگرداند وگرنه از جانب حضرت{{ع}} [[عقوبت]] میشود. امام{{ع}} سپس رو به ابورافع کرد و فرمود: «اگر دخترم آن را به صورت عاریه مضمونه نگرفته بود، اولین [[زن]] [[هاشمی]] بود که دستش به خاطر [[دزدی]] قطع میشد» وقتی دختر امام{{ع}} ین سخن را شنید و به پدرش [[اعتراض]] کرد که من فقط آن را عاریه گرفتم و قول دادم به بیتالمال برگردانم، امام{{ع}} فرمود: «دخترم از [[حق]] [[کنارهگیری]] نکن. آیا همه [[زنان]] [[مهاجر]]، در [[عید قربان]] میتوانستند از این نوع مروارید استفاده کنند؟»<ref>ابن شهر آشوب، المناقب، ج۲، ص۱۰۸؛ مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین، ج۱۰، ص۲۳۴؛ فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج۱۵، ص۵۵۴؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۱۵۲.</ref>. | [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نسبت به [[بیت المال]]، بسیار دقت میکرد و در برابر کم و زیاد شدن چیزی از آن، به شدت عکسالعمل نشان میداد. نقل شده یکی از [[دختران امام علی]]، از ابورافع - که [[خزانهدار بیت المال]] بود - گردنبندی [[امانت]] گرفت و ضمانت کرد که پس از سه [[روز]] آن را بازگرداند. وقتی امام{{ع}} متوجه گردنبند شد، ابورافع را [[نکوهش]] کرد و دستور داد آن را به بیت المال بازگرداند وگرنه از جانب حضرت{{ع}} [[عقوبت]] میشود. امام{{ع}} سپس رو به ابورافع کرد و فرمود: «اگر دخترم آن را به صورت عاریه مضمونه نگرفته بود، اولین [[زن]] [[هاشمی]] بود که دستش به خاطر [[دزدی]] قطع میشد» وقتی دختر امام{{ع}} ین سخن را شنید و به پدرش [[اعتراض]] کرد که من فقط آن را عاریه گرفتم و قول دادم به بیتالمال برگردانم، امام{{ع}} فرمود: «دخترم از [[حق]] [[کنارهگیری]] نکن. آیا همه [[زنان]] [[مهاجر]]، در [[عید قربان]] میتوانستند از این نوع مروارید استفاده کنند؟»<ref>ابن شهر آشوب، المناقب، ج۲، ص۱۰۸؛ مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین، ج۱۰، ص۲۳۴؛ فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج۱۵، ص۵۵۴؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج۱۰، ص۱۵۲.</ref>. | ||
آنگاه که [[کارگزاران]]، چنین [[رفتاری]] را از [[رهبر]] [[جامعه]]، در برابر نزدیکترین افرادش، ببینند، به خود [[جرأت]] [[تخلف]] نمیدهند و این مسأله، باعث کاهش قابل توجهی از جرایم و [[مفاسد]] خواهد شد. | آنگاه که [[کارگزاران]]، چنین [[رفتاری]] را از [[رهبر]] [[جامعه]]، در برابر نزدیکترین افرادش، ببینند، به خود [[جرأت]] [[تخلف]] نمیدهند و این مسأله، باعث کاهش قابل توجهی از جرایم و [[مفاسد]] خواهد شد<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref>. | ||
===== نهیب به [[ابن عباس]] ===== | ===== نهیب به [[ابن عباس]] ===== | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
===== تخلف [[سعد بن عمرو انصاری]] ===== | ===== تخلف [[سعد بن عمرو انصاری]] ===== | ||
از موارد تخلفات [[کارگزاران]] که در [[تاریخ]] نقل شده سعد بن عمرو انصاری است، او بخشی از خراجی که جمعآوری میکرد را به دست امام نمیرساند. امام او را به ستون [[مسجد]] بست و او را وادار کرد که [[اموال]] [[بیتالمال]] را برگرداند. [[سرپیچی]] کارگزاران از [[ادای امانت]] به این مسئله برمیگردد که آنها [[گمان]] میکردند مانند دوره خلفای پیشین میتوانند بخشی از اموال بیتالمال را برای خود بردارند. [[عثمان بن حنیف]] یکی دیگر از این افراد بود. او در زمان خلیفه دوم مسئول جمعآوری مالیات [[عراق]] بود و مساحت [[زمینها]] را اندازهگیری و مشخص میکرد هر فرد چه مقدار باید [[جزیه]] بدهد. [[عثمان]] در مجلس مهمانی اشرافی شرکت میکند، گزارش این مهمانی به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میرسد، [[امام]] طی نامهای او را [[نهی]] میکنند که چرا در [[مجلسی]] شرکت کردی که در آن فقط اشراف بودند و [[فقرا]] را در آن مهمانی راهی نبود و سپس او را عزل میکنند. | از موارد تخلفات [[کارگزاران]] که در [[تاریخ]] نقل شده سعد بن عمرو انصاری است، او بخشی از خراجی که جمعآوری میکرد را به دست امام نمیرساند. امام او را به ستون [[مسجد]] بست و او را وادار کرد که [[اموال]] [[بیتالمال]] را برگرداند. [[سرپیچی]] کارگزاران از [[ادای امانت]] به این مسئله برمیگردد که آنها [[گمان]] میکردند مانند دوره خلفای پیشین میتوانند بخشی از اموال بیتالمال را برای خود بردارند. [[عثمان بن حنیف]] یکی دیگر از این افراد بود. او در زمان خلیفه دوم مسئول جمعآوری مالیات [[عراق]] بود و مساحت [[زمینها]] را اندازهگیری و مشخص میکرد هر فرد چه مقدار باید [[جزیه]] بدهد. [[عثمان]] در مجلس مهمانی اشرافی شرکت میکند، گزارش این مهمانی به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میرسد، [[امام]] طی نامهای او را [[نهی]] میکنند که چرا در [[مجلسی]] شرکت کردی که در آن فقط اشراف بودند و [[فقرا]] را در آن مهمانی راهی نبود و سپس او را عزل میکنند<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref>. | ||
===== تخلف [[یزید بن غیث ارحبی]] ===== | ===== تخلف [[یزید بن غیث ارحبی]] ===== | ||
یزید بن غیث ارحبی، مدتی از جانب امام [[والی مدائن]]، پس از آن [[والی ری]] و [[همدان]] و مدتی نیز والی [[اصفهان]] بود. امام به او [[نامه]] مینویسد و میفرماید تو در پرداخت و فرستادن خراجت تأخیر داشتی، من علت آن را نمیدانم اما تو را به [[تقوای الهی]] [[دعوت]] میکنم و تو را بر حذر میدارم از اینکه [[اجر]] و [[پاداش]] [[خدا]] را ضایع نمایی و [[جهاد]] خود را با [[خیانت]] به [[مسلمانان]] [[باطل]] سازی، از خدا بترس و نفس خود را از [[حرام]] دو نگه دار و راهی برای [[عتاب]] من قرار مده. در [[حقیقت]] امام با این نامه به یزید اخطار میدهد. | یزید بن غیث ارحبی، مدتی از جانب امام [[والی مدائن]]، پس از آن [[والی ری]] و [[همدان]] و مدتی نیز والی [[اصفهان]] بود. امام به او [[نامه]] مینویسد و میفرماید تو در پرداخت و فرستادن خراجت تأخیر داشتی، من علت آن را نمیدانم اما تو را به [[تقوای الهی]] [[دعوت]] میکنم و تو را بر حذر میدارم از اینکه [[اجر]] و [[پاداش]] [[خدا]] را ضایع نمایی و [[جهاد]] خود را با [[خیانت]] به [[مسلمانان]] [[باطل]] سازی، از خدا بترس و نفس خود را از [[حرام]] دو نگه دار و راهی برای [[عتاب]] من قرار مده. در [[حقیقت]] امام با این نامه به یزید اخطار میدهد<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref>. | ||
===== تخلف [[یزید بن حجیه تیمی]] ===== | ===== تخلف [[یزید بن حجیه تیمی]] ===== | ||
یزید بن حجیه تیمی، مدتی والی ری بود، او در ارسال [[خراج]] سی هزار درهم کم فرستاد، امام او را به مرکز [[خلافت]] احضار کرد و از او خواست بقیه [[اموال]] [[بیتالمال]] را به [[خزانه]] برگرداند که یزید منکر شد، امام او را تازیانه زد و [[حبس]] کرد. یزید بن حجیه تیمی موفق شد از [[زندان]] فرار کند و به [[معاویه]] بپیوندد، معاویه هم اموالی را که او برداشته بود به خودش بخشید و بعد از اینکه توانست بر [[جهان اسلام]] مسلط شود او را به عنوان حاکم ری [[منصوب]] کرد. این روش معاویه بود که سعی میکرد با [[بخشش]] اموال بیتالمال افرادی را که از حکومت عادلانه امیرالمؤمنین{{ع}} ناراضی بودند، جذب کند. | یزید بن حجیه تیمی، مدتی والی ری بود، او در ارسال [[خراج]] سی هزار درهم کم فرستاد، امام او را به مرکز [[خلافت]] احضار کرد و از او خواست بقیه [[اموال]] [[بیتالمال]] را به [[خزانه]] برگرداند که یزید منکر شد، امام او را تازیانه زد و [[حبس]] کرد. یزید بن حجیه تیمی موفق شد از [[زندان]] فرار کند و به [[معاویه]] بپیوندد، معاویه هم اموالی را که او برداشته بود به خودش بخشید و بعد از اینکه توانست بر [[جهان اسلام]] مسلط شود او را به عنوان حاکم ری [[منصوب]] کرد. این روش معاویه بود که سعی میکرد با [[بخشش]] اموال بیتالمال افرادی را که از حکومت عادلانه امیرالمؤمنین{{ع}} ناراضی بودند، جذب کند<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref>. | ||
===== تخلف [[مصقلة بن هبیره شیبانی]] ===== | ===== تخلف [[مصقلة بن هبیره شیبانی]] ===== | ||
مصقلة بن هبیره شیبانی، داستان مفصلی دارد. او تعدادی از [[اسیران]] را با [[پول]] بیتالمال میخرد و [[آزاد]] میکند. امام به او میفرمایند این کار خیلی خوبی است که شما اسیرانی را بخری و آزاد کنی اما اینکه از پول بیتالمال این کار را بکنی درست نیست و تو باید این [[پول]] را به [[خزانه]] برگردانی. او هم مقداری از پول را فرستاد و در فرستادن بخش دیگر آن تعلل کرد. اسیرانی که مصقله آزاد کرده بود افرادی بودند که در [[شورش]] علیه [[حکومت امام علی]]{{ع}} [[اسیر]] شده بودند و افراد [[فقیر]] و [[ناداری]] نبودند، مصقله میتوانست از خود آنها برای آزادیشان کمک بگیرد اما این کار را نکرد و وقتی دید مطالبه [[امام]] از او جدی است از امام رویگردان شد، فرار کرد و به [[معاویه]] [[پناهنده]] شد، معاویه هم او را تحویل گرفت و بعدها مسئولیتهایی را به او سپرد. | مصقلة بن هبیره شیبانی، داستان مفصلی دارد. او تعدادی از [[اسیران]] را با [[پول]] بیتالمال میخرد و [[آزاد]] میکند. امام به او میفرمایند این کار خیلی خوبی است که شما اسیرانی را بخری و آزاد کنی اما اینکه از پول بیتالمال این کار را بکنی درست نیست و تو باید این [[پول]] را به [[خزانه]] برگردانی. او هم مقداری از پول را فرستاد و در فرستادن بخش دیگر آن تعلل کرد. اسیرانی که مصقله آزاد کرده بود افرادی بودند که در [[شورش]] علیه [[حکومت امام علی]]{{ع}} [[اسیر]] شده بودند و افراد [[فقیر]] و [[ناداری]] نبودند، مصقله میتوانست از خود آنها برای آزادیشان کمک بگیرد اما این کار را نکرد و وقتی دید مطالبه [[امام]] از او جدی است از امام رویگردان شد، فرار کرد و به [[معاویه]] [[پناهنده]] شد، معاویه هم او را تحویل گرفت و بعدها مسئولیتهایی را به او سپرد<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref>. | ||
====(۳): مسامحه در مجازات اشخاص غیردولتی==== | ====(۳): مسامحه در مجازات اشخاص غیردولتی==== | ||
امام علی{{ع}} در بخشهایی از نامه مشهور خود به [[مالک اشتر]]، پس از آنکه به خطر وجود [[احتکار]] در [[جامعه]]، از سوی برخی [[بازرگانان]]، اشاره میکند، از او میخواهد با جرم آنان برخورد نماید: {{متن حدیث|وَ اعْلَمْ مَعَ ذَلِكَ أَنَّ فِي كَثِيرٍ مِنْهُمْ ضِيقاً فَاحِشاً وَ شُحّاً قَبِيحاً وَ احْتِكَاراً لِلْمَنَافِعِ وَ تَحَكُّماً فِي الْبِيَاعَاتِ وَ ذَلِكَ بَابُ مَضَرَّةٍ لِلْعَامَّةِ وَ عَيْبٌ عَلَى الْوُلَاةِ فَامْنَعْ مِنَ الِاحْتِكَارِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) مَنَعَ مِنْهُ وَ لْيَكُنِ الْبَيْعُ بَيْعاً سَمْحاً بِمَوَازِينِ عَدْلٍ وَ أَسْعَارٍ لَا تُجْحِفُ بِالْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْبَائِعِ وَ الْمُبْتَاعِ فَمَنْ قَارَفَ حُكْرَةً بَعْدَ نَهْيِكَ إِيَّاهُ فَنَكِّلْ بِهِ وَ عَاقِبْهُ فِي غَيْرِ إِسْرَافٍ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>؛ یعنی: این را هم بدان که در میان بازرگانان، کسانی هم هستند که تنگنظر و بد [[معامله]] و [[بخیل]] و احتکار کنندهاند، که تنها با [[زورگویی]] به [[سود]] خود میاندیشند و کالا را به هر قیمتی که میخواهند، میفروشند، که این [[سودجویی]] و گرانفروشی برای همه افراد [[جامعه]] زیانبار، و [[عیب]] بزرگی بر [[زمامدار]] است. پس، از [[احتکار]] کالا جلوگیری کن، که [[رسول خدا]]{{صل}} از آن جلوگیری میکرد، باید [[خرید و فروش]] در [[جامعه اسلامی]]، به [[سادگی]] و با [[موازین]] [[عدالت]] انجام گیرد، با نرخهایی که بر فروشنده و خریدار زیانی نرساند، کسی که پس از منع تو احتکار کند، او را [[کیفر]] ده تا [[عبرت]] دیگران شود، اما در کیفر او [[اسراف]] نکن. | |||
نکته قابل توجه در [[نامه امام]] این است که، [[امام]]{{ع}} از مالک میخواهد که در برابر جرایم [[بازرگانان]] [[محتکر]]، زیادهروی نکند و به نحوی برخورد نکند که به [[تشکیلات]] [[اقتصادی]] جامعه، آسیب وارد کرده، [[سرمایهگذاری]] را کاهش دهد. شاید علت این برخورد، این باشد که ممکن است مجازاتهای شدید و [[خشن]] سبب [[ترس]] آنان از سرمایهگذاری و در نتیجه، کاهش آن و خروج [[سرمایه]] از جامعه شود. این در حالی است که [[کارگزاران]]، به [[اموال عمومی]] دستبرد زدهاند و به [[ملت]] و [[دولت]]، که آنان را [[امین]] دانستهاند، پشت کرده و [[خیانت]] ورزیدهاند <ref>سرکشیان، محمد حسین، «سازوکارهای مبارزه با مفاسد اقتصادی در نظام حکومتی امام علی{{ع}}»، مجله کارآگاه، ش۷، ص۷۶.</ref>.<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانیهای اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref> | |||
در مجموع مطالعه و بررسی [[رفتار]] و سبک [[اقتصادی]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و نحوه برخورد و مواجهه آن حضرت با [[مفسدان]] اقتصادی نشان میدهد که ایشان به هیچ وجه در مقابله با [[فساد اقتصادی]] کوتاه نمیآمدند. [[سیاست]] امام بر [[عدالت اقتصادی]] و مقابله شدید با مفسدان اقتصادی بود<ref>[[اسماعیل اثباتی|اثباتی، اسماعیل]]، گفتاری با عنوان [https://atna.atu.ac.ir/fa/news/303771/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84%D9%87-%D8%B4%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF «سیاست اقتصادی امام علی»]</ref>. | در مجموع مطالعه و بررسی [[رفتار]] و سبک [[اقتصادی]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و نحوه برخورد و مواجهه آن حضرت با [[مفسدان]] اقتصادی نشان میدهد که ایشان به هیچ وجه در مقابله با [[فساد اقتصادی]] کوتاه نمیآمدند. [[سیاست]] امام بر [[عدالت اقتصادی]] و مقابله شدید با مفسدان اقتصادی بود<ref>[[اسماعیل اثباتی|اثباتی، اسماعیل]]، گفتاری با عنوان [https://atna.atu.ac.ir/fa/news/303771/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84%D9%87-%D8%B4%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF «سیاست اقتصادی امام علی»]</ref>. |