علم در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
}}
}}
==عقل و علم==
==عقل و علم==
[[ارتباط]] [[عقل]] با [[علم]] نیز همچون ارتباطش با [[دین و اخلاق]] دوسویه است. [[امام علی]]{{ع}} عقل را یکی از مبادی علم و [[دانش]] می‌دانند. حتی از سخنان ایشان می‌توان استفاده کرد که عقل مهم‌ترین مبدأ [[شناخت]] [[آدمی]] است، و همان قوه‌ای است که آدمی با آن به [[حکمت]]، یعنی علم [[استوار]]، دست می‌یابد. ایشان در مقایسه میان [[اندیشیدن]] و [[حس]] کردن، [[اندیشه]] را [[خطاناپذیر]] می‌دانند، در حالی که حس را امری [[خطا]] بردار می‌شناسانند. در برخی [[احادیث]] نیز عقل را پیشوای حس معرفی می‌کنند. احادیث زیر را - که از سخنان آن [[امام]] است- می‌توان در این باره یاد کرد:
ارتباط [[عقل]] با [[علم]] نیز همچون ارتباطش با دین و اخلاق دوسویه است. [[امام علی]]{{ع}} عقل را یکی از مبادی علم و [[دانش]] می‌دانند. حتی از سخنان ایشان می‌توان استفاده کرد که عقل مهم‌ترین مبدأ [[شناخت]] [[آدمی]] است، و همان قوه‌ای است که آدمی با آن به [[حکمت]]، یعنی علم [[استوار]]، دست می‌یابد. ایشان در مقایسه میان [[اندیشیدن]] و [[حس]] کردن، [[اندیشه]] را [[خطاناپذیر]] می‌دانند، در حالی که حس را امری [[خطا]] بردار می‌شناسانند. در برخی [[احادیث]] نیز عقل را پیشوای حس معرفی می‌کنند. احادیث زیر را - که از سخنان آن [[امام]] است- می‌توان در این باره یاد کرد:
#عقل، اصل و ریشه علم و [[دعوت]] کننده به [[فهم]] است<ref>آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ج۲، ص۹۱، ح۱۹۵۹.</ref>.
#عقل، اصل و ریشه علم و [[دعوت]] کننده به فهم است<ref>آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ج۲، ص۹۱، ح۱۹۵۹.</ref>.
#با [[عقل‌ها]] به بلندا و ستیغ [[علوم]] نایل می‌شوید<ref>ابن طلحه، محمد، مطالب السؤول، ص۴۹.</ref>.
#با [[عقل‌ها]] به بلندا و ستیغ [[علوم]] نایل می‌شوید<ref>ابن طلحه، محمد، مطالب السؤول، ص۴۹.</ref>.
#با عقل، ژرفای حکمت و با حکمت، ژرفای عقل بیرون آورده می‌شود<ref>آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ج۳، ص۲۰۴، ح۴۲۰۸.</ref>.
#با عقل، ژرفای حکمت و با حکمت، ژرفای عقل بیرون آورده می‌شود<ref>آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ج۳، ص۲۰۴، ح۴۲۰۸.</ref>.
خط ۱۸: خط ۱۸:
#عقل غریزه‌ای است که با تجربه پرورش می‌یابد<ref>ابن ابی الحدید، عزالدین، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۴۱.</ref>.
#عقل غریزه‌ای است که با تجربه پرورش می‌یابد<ref>ابن ابی الحدید، عزالدین، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۴۱.</ref>.
#تجربه‌ها تمام شدنی نیستند، و عاقل با آنها [[رشد]] می‌کند<ref>آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ج۱، ص۳۹۷، ح۱۵۴۳.</ref>.
#تجربه‌ها تمام شدنی نیستند، و عاقل با آنها [[رشد]] می‌کند<ref>آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ج۱، ص۳۹۷، ح۱۵۴۳.</ref>.
بنابراین هم [[عقل]] باعث [[افزایش علم]] می‌شود و هم [[علم]] عقل افزا است. از این رو اگر [[آدمی]] عقل خویش را به کار گیرد، به علم می‌رسد و وقتی به علم دست یافت، عقل او فزونی می‌یابد. باز اگر [[عقلی]] را که هم اینک قوی‌تر شده به کار گیرد، [[علوم]] بیش‌تری را می‌یابد و در نتیجه به عقل او افزوده می‌شود. این [[سیر]] می‌تواند همیشه ادامه داشته باشد و علم و عقل در یک تعامل تکاملی پیوسته باعث تقویت یکدیگرند. شاید از همین رو است که [[امام]] می‌فرمایند: «عقل و علم همپای یکدیگرند و از هم جدا نمی‌شوند»<ref>آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ج۲، ص۴۶، ح۱۷۸۳.</ref>.
بنابراین هم [[عقل]] باعث [[افزایش علم]] می‌شود و هم [[علم]] عقل افزا است. از این رو اگر [[آدمی]] عقل خویش را به کار گیرد، به علم می‌رسد و وقتی به علم دست یافت، عقل او فزونی می‌یابد. باز اگر [[عقلی]] را که هم اینک قوی‌تر شده به کار گیرد، [[علوم]] بیش‌تری را می‌یابد و در نتیجه به عقل او افزوده می‌شود. این [[سیر]] می‌تواند همیشه ادامه داشته باشد و علم و عقل در یک تعامل تکاملی پیوسته باعث تقویت یکدیگرند. شاید از همین رو است که [[امام]] می‌فرمایند: «عقل و علم همپای یکدیگرند و از هم جدا نمی‌شوند»<ref>آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ج۲، ص۴۶، ح۱۷۸۳.</ref>.


خط ۲۹: خط ۳۰:
وَ إِنْ كُنْتَ ذَا عَقْلٍ وَ لَمْ تَكُ عَالِماً فَأَنْتَ كَذِي رِجْلٍ وَ لَيْسَ لَهُ نَعْلٌ‌}}<ref>دیوان منسوب به امام علی{{ع}}، ص۳۳۰.</ref>؛
وَ إِنْ كُنْتَ ذَا عَقْلٍ وَ لَمْ تَكُ عَالِماً فَأَنْتَ كَذِي رِجْلٍ وَ لَيْسَ لَهُ نَعْلٌ‌}}<ref>دیوان منسوب به امام علی{{ع}}، ص۳۳۰.</ref>؛
«اگر علم داشته باشی و [[عاقل]] نباشی، بسان کسی هستی که کفش دارد ولی پا ندارد. و اگر عقل داشتی و عالم نباشی، همچون کسی هستی که پا دارد، ولی کفش ندارد».
«اگر علم داشته باشی و [[عاقل]] نباشی، بسان کسی هستی که کفش دارد ولی پا ندارد. و اگر عقل داشتی و عالم نباشی، همچون کسی هستی که پا دارد، ولی کفش ندارد».
[[انسانی]] که پا دارد؛ ولی کفش ندارد، می‌تواند طی طریق کند؛ هر چند به [[سختی]]. اما کفش بدون پا فایده‌ای ندارد و نمی‌توان با آن مسیری را پیمود.<ref>[[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[عقل و معرفت عقلی (مقاله)|مقاله «عقل و معرفت عقلی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۳۶.</ref>
[[انسانی]] که پا دارد؛ ولی کفش ندارد، می‌تواند طی طریق کند؛ هر چند به [[سختی]]. اما کفش بدون پا فایده‌ای ندارد و نمی‌توان با آن مسیری را پیمود<ref>[[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[عقل و معرفت عقلی (مقاله)|مقاله «عقل و معرفت عقلی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]]، ص ۳۶.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۴٬۰۳۶

ویرایش