حضرت ایوب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'نسب شناسان' به 'نسب‌شناسان')
خط ۱۱: خط ۱۱:


== ابتلای ایوب {{ع}} ==
== ابتلای ایوب {{ع}} ==
[[آیات]] مربوط به ایوب، گرفتار شدن وی به درد و [[رنج]] را به [[صراحت]] گزارش می‌کند؛ اما به چگونگی و سبب آن هیچ اشاره‌ای ندارد: {{متن قرآن|وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.</ref>؛ همچنین از [[آیه]] {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانواده‌اش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم» سوره ص، آیه ۴۳.</ref> برمی‌آید که [[خانواده]] و فرزندانش نیز از بین رفته بودند: «وَ وَهَبنا لَهُ اَهلَهُ وَ.»... این در حالی است که انبوهی از [[روایات]] و گزارشهای تاریخی در این باره وجود دارد که در این میان دسته‌ای به افراط‌گراییده و گزارش کرده‌اند که ایوب {{ع}} به مَرضی [[مبتلا]] شد که [[مردم]] و اطرافیان به جز همسرش وی را ترک کردند. همه اعضای [[بدن]]، جز [[قلب]] او به [[بیماری]] جزام دچار شد. [[مردم]] از حالت او دچار [[وحشت]] و [[تنفر]] شده و وی را در مزبله‌ای در بیرون [[شهر]] جای دادند. برخی نیز آن را از نوع روماتیسم و دردهای مفصلی دانسته‌اند.<ref>قصص الانبیاء، ص ۳۵۰؛ الاسرائیلیات، ص ۲۸۱.</ref> مدت درد و [[رنج]] وی نیز ۷ یا ۱۸ سال گفته شده است.<ref>البدایة والنهایه، ج۱، ص۲۰۱؛ الکامل، ج۱، ص۹۹؛ کشف الاسرار، ج ۶، ص ۲۸۹.</ref> درباره سبب [[گرفتاری]] و بیماری ایوب نیز مطالبی گفته شده که با چالش جدی روبه‌روست؛ گاهی سبب آن را [[پناه]] بردن ایوب به [[فرعون]] بر اثر [[قحطی]] در [[سرزمین]] [[شام]] گفته‌اند و اینکه در حضور فرعون به [[اعمال]] او [[اعتراض]] نکرده است.<ref> الکامل، ج ۱، ص ۹۹.</ref> این افراد برآن‌اند که [[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> [[تأیید]] بر این است که او [[مرتکب گناه]] ترک [[امر به معروف و نهی از منکر]] شده؛ زیرا [[عذاب]]، جزای [[گناه]] است. گاهی هم [[یاری]] نکردن مظلومی که از وی یاری جسته بود یا [[مغرور]] شدن وی به [[مال]] فراوان را سبب گرفتاریش گفته‌اند؛<ref>تنزیه الانبیاء، ص ۹۳؛ الکشاف، ج ۴، ص ۹۷.</ref> اما افزون بر [[معتزله]] <ref>التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۱۷۵.</ref> [[دانشمندان]] و [[مفسران شیعه]] نیز این دسته گزارش‌ها را برنتابیده و آن را بر گرفته از [[تورات]] و [[اسرائیلیات]] دانسته‌اند که از طریق [[وهب بن منبه]] و [[کعب الاحبار]] به [[منابع اسلامی]] وارد شده است.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴۱؛ تنزیه‌الانبیاء، ص ۹۴؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۳۶۴.</ref> چالش یاد شده بر این دیدگاه [[کلامی]] [[استوار]] است که [[انبیا]] چون [[مرجع]] و [[هدایتگر]] مردم‌اند، هرگز به بیماری نفرت‌انگیز دچار نمی‌شوند <ref>تنزیه‌الانبیاء، ص۹۵؛ الابتلاء، ص۴۲۸؛ قصص‌الانبیاء، ص ۳۵۰؛ عصمة الانبیاء، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>و نیز پناه بردن به فرعون، یاری نکردن [[مظلوم]]، [[غرور]] و ترک [[امر به معروف و نهی از منکر]] با [[عصمت]] آنان سازگار نیست، هرچند برخی در توجیه گزارش‌های یاد شده، [[بیماری]] ایوب را مربوط به پیش از [[نبوّت]] وی دانسته‌اند.<ref>قصص الانبیاء، ص ۳۵۰؛ الاسرائیلیات، ص ۲۸۲.</ref> از سویی هیچ دلیلی هم وجود ندارد که بیماری و گرفتاریهای ایوب پیامد [[گناه]] او باشد و واژه "[[عذاب]]" در [[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> نیز به معنای [[مجازات]] نیست، بلکه به معنای درد و [[رنج]] و ضرر است، برخلاف واژه "[[عقاب]]" که همواره به معنای مجازات است.<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۹۷.</ref> [[احادیث اسلامی]] نیز گزارشهای یاد شده را رد می‌کند. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[ساحت]] [[انبیا]] منزه از گناه دانسته و ابتلای ایوب به بوی بد، کریه شدن چهره، جاری شدن [[خون]] و چرکابه از [[بدن]] و [[تنفر]] [[مردم]] از وی [[نفی]] شده است. براساس این [[روایت]] دوری مردم از وی به سبب [[فقر]] و [[ناتوانی]] ظاهریش بود.<ref>بحار الانوار، ج ۱۲، ص ۳۴۸.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ایوب (مقاله)|مقاله «ایوب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
[[آیات]] مربوط به ایوب، گرفتار شدن وی به درد و [[رنج]] را به [[صراحت]] گزارش می‌کند؛ اما به چگونگی و سبب آن هیچ اشاره‌ای ندارد: {{متن قرآن|وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.</ref>؛ همچنین از [[آیه]] {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانواده‌اش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم» سوره ص، آیه ۴۳.</ref> برمی‌آید که [[خانواده]] و فرزندانش نیز از بین رفته بودند. این در حالی است که انبوهی از [[روایات]] و گزارشهای تاریخی در این باره وجود دارد که در این میان دسته‌ای به افراط‌گراییده و گزارش کرده‌اند که ایوب {{ع}} به مَرضی [[مبتلا]] شد که [[مردم]] و اطرافیان به جز همسرش وی را ترک کردند. همه اعضای [[بدن]]، جز [[قلب]] او به [[بیماری]] جزام دچار شد. [[مردم]] از حالت او دچار [[وحشت]] و [[تنفر]] شده و وی را در مزبله‌ای در بیرون [[شهر]] جای دادند. برخی نیز آن را از نوع روماتیسم و دردهای مفصلی دانسته‌اند.<ref>قصص الانبیاء، ص ۳۵۰؛ الاسرائیلیات، ص ۲۸۱.</ref> مدت درد و [[رنج]] وی نیز ۷ یا ۱۸ سال گفته شده است.<ref>البدایة والنهایه، ج۱، ص۲۰۱؛ الکامل، ج۱، ص۹۹؛ کشف الاسرار، ج ۶، ص ۲۸۹.</ref> درباره سبب [[گرفتاری]] و بیماری ایوب نیز مطالبی گفته شده که با چالش جدی روبه‌روست؛ گاهی سبب آن را [[پناه]] بردن ایوب به [[فرعون]] بر اثر [[قحطی]] در [[سرزمین]] [[شام]] گفته‌اند و اینکه در حضور فرعون به [[اعمال]] او [[اعتراض]] نکرده است.<ref> الکامل، ج ۱، ص ۹۹.</ref> این افراد برآن‌اند که [[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> [[تأیید]] بر این است که او [[مرتکب گناه]] ترک [[امر به معروف و نهی از منکر]] شده؛ زیرا [[عذاب]]، جزای [[گناه]] است. گاهی هم [[یاری]] نکردن مظلومی که از وی یاری جسته بود یا [[مغرور]] شدن وی به [[مال]] فراوان را سبب گرفتاریش گفته‌اند؛<ref>تنزیه الانبیاء، ص ۹۳؛ الکشاف، ج ۴، ص ۹۷.</ref> اما افزون بر [[معتزله]] <ref>التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۱۷۵.</ref> [[دانشمندان]] و [[مفسران شیعه]] نیز این دسته گزارش‌ها را برنتابیده و آن را بر گرفته از [[تورات]] و [[اسرائیلیات]] دانسته‌اند که از طریق [[وهب بن منبه]] و [[کعب الاحبار]] به [[منابع اسلامی]] وارد شده است.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴۱؛ تنزیه‌الانبیاء، ص ۹۴؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۳۶۴.</ref> چالش یاد شده بر این دیدگاه [[کلامی]] [[استوار]] است که [[انبیا]] چون [[مرجع]] و [[هدایتگر]] مردم‌اند، هرگز به بیماری نفرت‌انگیز دچار نمی‌شوند <ref>تنزیه‌الانبیاء، ص۹۵؛ الابتلاء، ص۴۲۸؛ قصص‌الانبیاء، ص ۳۵۰؛ عصمة الانبیاء، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>و نیز پناه بردن به فرعون، یاری نکردن [[مظلوم]]، [[غرور]] و ترک [[امر به معروف و نهی از منکر]] با [[عصمت]] آنان سازگار نیست، هرچند برخی در توجیه گزارش‌های یاد شده، [[بیماری]] ایوب را مربوط به پیش از [[نبوّت]] وی دانسته‌اند.<ref>قصص الانبیاء، ص ۳۵۰؛ الاسرائیلیات، ص ۲۸۲.</ref> از سویی هیچ دلیلی هم وجود ندارد که بیماری و گرفتاریهای ایوب پیامد [[گناه]] او باشد و واژه "[[عذاب]]" در [[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ}}<ref>«و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.</ref> نیز به معنای [[مجازات]] نیست، بلکه به معنای درد و [[رنج]] و ضرر است، برخلاف واژه "[[عقاب]]" که همواره به معنای مجازات است.<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۹۷.</ref> [[احادیث اسلامی]] نیز گزارشهای یاد شده را رد می‌کند. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[ساحت]] [[انبیا]] منزه از گناه دانسته و ابتلای ایوب به بوی بد، کریه شدن چهره، جاری شدن [[خون]] و چرکابه از [[بدن]] و [[تنفر]] [[مردم]] از وی [[نفی]] شده است. براساس این [[روایت]] دوری مردم از وی به سبب [[فقر]] و [[ناتوانی]] ظاهریش بود.<ref>بحار الانوار، ج ۱۲، ص ۳۴۸.</ref>.<ref>[[محمد خراسانی|خراسانی، محمد]]، [[ایوب (مقاله)|مقاله «ایوب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


== نقش [[شیطان]] در ابتلای ایوب ==
== نقش [[شیطان]] در ابتلای ایوب ==

نسخهٔ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۹

مقدمه

ایّوب نامی است عبری که ایبوب و یوباب نیز خوانده شده است.[۱] برخی آن را به احتمال برگرفته از ریشه عبری ایبوب به معنای گریه یا از ایبت به معنای ندبه دانسته‌اند؛[۲] برخی شارحان تورات آن را در اصل عربی و ترجمه شده به عبری دانسته و گفته‌اند: این واژه به آیب در عربی به معنای بازگشت کننده به سوی خدا نزدیک است.[۳] این معنا با وصف "اوّاب" که برای ایوب در آیه ﴿وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ[۴] آمده، سازگار است.[۵] برخی دیگر آن را برگرفته از آبَ یَؤوب و به معنای کسی می‌دانند که سلامتی و مال و خانواده خود را باز یافته است.[۶] نسب ایوب مورد اختلاف است؛ مشهور نسب‌شناسان جدّ ششم وی را ابراهیم (ع) دانسته‌اند،[۷] در صورتی که ضمیر ﴿ذُرِّيَّتِهِ در آیه ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ[۸] به ابراهیم بازگردانده شود این نظر به واقع نزدیک‌تر است؛[۹] اما بر اساس گفته برخی که پدر ایوب را از مؤمنان به ابراهیم و مادرش را از فرزندان لوط دانسته‌اند[۱۰] وی از معاصران حضرت ابراهیم است؛ نه از نوادگان ندیده او. البته این با دیدگاه مشهور که جدّ ششم وی را ابراهیم دانسته‌اند مخالف است. درباره زمان زیست ایّوب احتمالهایی از جمله معاصر بودن با موسی، یعقوب، سلیمان و یوسف وجود دارد.[۱۱] با توجه به اینکه بیشتر مورخان و مفسران ایوب را از طریق عیص بن اسحاق، به ابراهیم منسوب می‌دانند، وی از پیامبران بنی‌اسرائیل نیست، زیرا آنان فرزندان یعقوب، برادر عیص بودند.[۱۲] برخی ایوب را از پیامبران اولوا العزم دانسته و معتقدند که وی از پیامبرانی است که افزون بر نبوت، مقام پادشاهی نیز داشته است و آمدن نام وی در کنار داود و سلیمان را شاهد بر آن دانسته‌اند، چنان‌که برخی متون تفسیری و تاریخی نیز وی را از پادشاهان روم دانسته است.[۱۳] کتاب مقدس نیز در سِفْر ایوب به تفصیل سرگذشت ایوب را آورده؛ امّا به نبوت وی اشاره‌ای نکرده است.[۱۴] نام ایوب (ع) ۴ بار در قرآن آمده است: در ﴿إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا[۱۵] و ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُل لاَّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ[۱۶] نام وی در ردیف پیامبران دیگر ذکر و به مقام نبوت و بعضی صفات برجسته او تصریح شده است. در سوره انبیاء ﴿وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ[۱۷]، ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ[۱۸] اجابت دعای او دربرطرف شدن سختی و مصیبت‌هایش و در ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الأَلْبَابِ وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ [۱۹] با تفصیل بیشتری مشکلات آن حضرت، پایان یافتن آن و روی‌آوردن نعمت‌های الهی به وی بیان شده است.[۲۰]

ابتلای ایوب (ع)

آیات مربوط به ایوب، گرفتار شدن وی به درد و رنج را به صراحت گزارش می‌کند؛ اما به چگونگی و سبب آن هیچ اشاره‌ای ندارد: ﴿وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ[۲۱]؛ همچنین از آیه ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ[۲۲] برمی‌آید که خانواده و فرزندانش نیز از بین رفته بودند. این در حالی است که انبوهی از روایات و گزارشهای تاریخی در این باره وجود دارد که در این میان دسته‌ای به افراط‌گراییده و گزارش کرده‌اند که ایوب (ع) به مَرضی مبتلا شد که مردم و اطرافیان به جز همسرش وی را ترک کردند. همه اعضای بدن، جز قلب او به بیماری جزام دچار شد. مردم از حالت او دچار وحشت و تنفر شده و وی را در مزبله‌ای در بیرون شهر جای دادند. برخی نیز آن را از نوع روماتیسم و دردهای مفصلی دانسته‌اند.[۲۳] مدت درد و رنج وی نیز ۷ یا ۱۸ سال گفته شده است.[۲۴] درباره سبب گرفتاری و بیماری ایوب نیز مطالبی گفته شده که با چالش جدی روبه‌روست؛ گاهی سبب آن را پناه بردن ایوب به فرعون بر اثر قحطی در سرزمین شام گفته‌اند و اینکه در حضور فرعون به اعمال او اعتراض نکرده است.[۲۵] این افراد برآن‌اند که آیه ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ[۲۶] تأیید بر این است که او مرتکب گناه ترک امر به معروف و نهی از منکر شده؛ زیرا عذاب، جزای گناه است. گاهی هم یاری نکردن مظلومی که از وی یاری جسته بود یا مغرور شدن وی به مال فراوان را سبب گرفتاریش گفته‌اند؛[۲۷] اما افزون بر معتزله [۲۸] دانشمندان و مفسران شیعه نیز این دسته گزارش‌ها را برنتابیده و آن را بر گرفته از تورات و اسرائیلیات دانسته‌اند که از طریق وهب بن منبه و کعب الاحبار به منابع اسلامی وارد شده است.[۲۹] چالش یاد شده بر این دیدگاه کلامی استوار است که انبیا چون مرجع و هدایتگر مردم‌اند، هرگز به بیماری نفرت‌انگیز دچار نمی‌شوند [۳۰]و نیز پناه بردن به فرعون، یاری نکردن مظلوم، غرور و ترک امر به معروف و نهی از منکر با عصمت آنان سازگار نیست، هرچند برخی در توجیه گزارش‌های یاد شده، بیماری ایوب را مربوط به پیش از نبوّت وی دانسته‌اند.[۳۱] از سویی هیچ دلیلی هم وجود ندارد که بیماری و گرفتاریهای ایوب پیامد گناه او باشد و واژه "عذاب" در آیه ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ[۳۲] نیز به معنای مجازات نیست، بلکه به معنای درد و رنج و ضرر است، برخلاف واژه "عقاب" که همواره به معنای مجازات است.[۳۳] احادیث اسلامی نیز گزارشهای یاد شده را رد می‌کند. در روایتی از امام صادق (ع) ساحت انبیا منزه از گناه دانسته و ابتلای ایوب به بوی بد، کریه شدن چهره، جاری شدن خون و چرکابه از بدن و تنفر مردم از وی نفی شده است. براساس این روایت دوری مردم از وی به سبب فقر و ناتوانی ظاهریش بود.[۳۴].[۳۵]

نقش شیطان در ابتلای ایوب

دیگر موضوع مورد چالش در قصه ایوب رابطه شیطان با مصیبتهای اوست. قرآن به صراحت شکوه ایوب به خدا از آسیب شیطان را گزارش می‌کند: ﴿وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ[۳۶] بر اساس گزارش‌های تاریخی همه مصیبت‌های ایوب به وسیله شیطان بود. خداوند شیطان را بر مال، فرزندان و جسم ایوب مسلط ساخت تا صبر و پایداری وی را به شیطان نشان دهد.[۳۷] گرچه برخی در تفسیر این آیه اعطای چنین سلطه و قدرتی را به شیطان از سوی خداوند دور از حقیقت ندانسته‌اند؛[۳۸] اما نظری که بر پایه مبانی اعتقادی و روایات ائمه (ع) بیشتر مورد توجه و تأکید مفسران و متکلمان شیعه قرار گرفته است مقصود از مسّ شیطان را وسوسه او می‌داند؛ یعنی شیطان، هنگام گرفتاری و بیماری ایوب، از یک سو او را به بی‌صبری و جزع و از سوی دیگر مردم و اطرافیان را به ترک او فرا می‌خواند. این دیدگاه برخلاف دیدگاه نخست با قرآن که شیطان را فاقد سلطه یاد شده بر انسان و تنها وسوسه‌گر می‌خواند سازگار است: ﴿وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۳۹].[۴۰] درباره سبب ابتلای ایوب نیز گفته‌اند: حسد ابلیس به شکرگزاری وی بر نعمت‌های فراوانی بود که پروردگار به او عطا کرده بود. ابلیس به خداوند عرض کرد که اگر نعمت را از ایوب بگیری دیگر شکرگزار نخواهد بود و خداوند مال و فرزندان و سلامتی را از او ستاند و با وجود این از شکرگزاری ایوب کاسته نشد و وی در همه مراحل آزمون الهی، صبر کرد.[۴۱] در روایتی امام‌صادق (ع) سبب ابتلای وی را به گونه‌ای دیگر بیان کرده و آن اینکه خداوند ایوب را به بلایی بزرگ گرفتار کرد تا مردم از دیدن وضع او عبرت گیرند و هیچ گاه ضعیف، فقیر و مریض را تحقیر نکنند و بدانند که ممکن است خداوند ضعیف را قوی، تهیدست را توانگر و بیمار را بهبودی ببخشد و نیز هرکس را بخواهد بیمار می‌کند، گرچه پیامبر باشد.[۴۲] در اینکه چگونه مقام صبر ایوب (ع) با شکوه‌ای که از حال خویش کرده سازگار است، مفسران[۴۳] به تفصیل به توجیه آن پرداخته و گفته‌اند: ایوب شکوه نکرد، بلکه دعا کرد. خدا هم خواسته او را اجابت کرد: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ[۴۴]، افزون بر آن، شکایت به خدا با صبر منافاتی ندارد، همان گونه که حضرت یعقوب (ع) در فراق یوسف (ع) گفت: ﴿إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ[۴۵] برخی نیز نه تنها آن را موجّه بلکه لازم دانسته و گفته‌اند: اگر کسی بر بلا صبر کند و رفع آن را از خداوند نخواهد نوعی مقاومت در برابر قهر الهی از خود نشان داده است.[۴۶].[۴۷]

شفای ایوب

پس از آنکه ایوب (ع) از آزمون دشوار الهی سربلند بیرون آمد خداوند به او دستور داد پایش را بر زمین بکوبد تا چشمه آبی خنک بجوشد که هم برای شست و شوی تنش مفید و هم برای نوشیدن گوارا باشد: ﴿ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ[۴۸] مکان چشمه را در سرزمین بیت المقدس، سه میلی شهر «نوی» حد فاصل دمشق و طبریه در نواحی جولان دانسته‌اند.[۴۹] گفته شده: دو چشمه برای ایوب (ع) جوشیده که از یکی آشامید و در دیگری خود را شست‌وشو داد.[۵۰] پس از آن، خداوند همه بیماری‌هایش را شفا داد، آنگاه فرزندانی که مرده یا بر اثر بیماری طولانی ایوب او را رها کرده بودند [۵۱] به گردش جمع شدند: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ[۵۲]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ[۵۳] گفته‌اند: مراد از ﴿وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ افرادی از خانواده ایوب‌اند که قبل از ایام بلا مرده بودند.[۵۴] اقوال دیگری نیز در تفسیر این جمله وجود دارد [۵۵] قرآن کریم هدف از بازگشت این مواهب را رحمت الهی بر او و یادآوری به «عابدان و خردورزان» می‌داند: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ[۵۶]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ[۵۷].[۵۸]

ویژگی‌های ایوب

خداوند ایوب (ع) را به سه صفت مهم: مقام عبودیت، صبر و استقامت، و بازگشت پیاپی به سوی خدا وصف کرده است: ﴿وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ[۵۹] و تنها ایوب و سلیمان را ﴿وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ[۶۰] ﴿نِعْمَ الْعَبْدُ خوانده، زیرا در حال نعمت شکرگزار بودند.[۶۱] ایّوب (ع) از سلسله پیامبران ابراهیمی است، زیرا از ذریّه آن حضرت و از نیکوکاران است: ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ[۶۲] و او از هدایت ویژه الهی که رسول اکرم (ص) مأموریت یافت از آن پیروی کند بر خوردار شده است: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ[۶۳] و از پیامبرانی است که قرآن از وحی به آنان به طور ویژه سخن گفته است: ﴿إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا[۶۴].[۶۵]

همسر ایوب (ع)

در قرآن هیچ نامی از همسر ایوب برده نشده؛ اما در تفسیر آیه ﴿وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ[۶۶] نقل‌ها و گفته‌های بسیاری در باره همسر ایوب در تاریخ به جای مانده است که نمی‌توان همه آنها را پذیرفت. وی تنها کسی از اهل و اطرافیانش بود که ایّوب را ترک نکرد، بلکه در همه سختیها و هنگام درد و رنج و مصیبت همگام با همسرش صبر کرد. در این باره گفته‌اند: همسر ایوب برای تأمین هزینه زندگی و غذای ایوب دسته‌ای از موی زیبای خود را به شخصی داد که آن ابلیس بود و چون ایوب از ماجرا باخبر شد او را سرزنش و سوگند یاد کرد که اگر بهبودی بیابد ۱۰۰ تازیانه به او بزند و پس از بهبودی، خداوند به او فرمود: برای آنکه سوگند خود را رعایت کرده باشد دسته‌ای از گیاه یا خوشه گندم را بگیرد و یک بار به او بزند. علت‌های دیگری نیز برای سوگند او گفته‌اند؛ از جمله اینکه چون دوران مصیبت و سختی‌ها به طول انجامید همسرش قدری بی‌صبری کرد و ایوب از آن ناراحت و دل آزرده شد؛[۶۷] امّا هیچ یک از این مطالب مستند نیست.

به نقل تورات پس از آنکه خداوندثروت و فرزندان ایوب را به وی باز گرداند ۱۴۰ سال زندگی کرد و با ۴ نسل بعد از خود زیست.[۶۸] عمر او را جمعا ۲۰۰ سال دانسته‌اند[۶۹] وی در کنار همان چشمه‌ای که با شست و شوی بدنش در آن بهبودی یافته بود مدفون شد[۷۰].[۷۱]

منابع

پانویس

  1. المعرب، ص ۱۲؛ واژه‌های دخیل، ص ۱۳۴؛ قاموس الکتاب المقدس، ص ۱۴۶.
  2. التحقیق، ج ۱، ص ۲۰۰، «ایوب».
  3. قاموس الکتاب المقدس، ص ۱۴۶؛ الاعلام، ج ۲، ص ۳۶.
  4. «و به راستی ما سلیمان را آزمودیم و کالبدی را بر اورنگ (پادشاهی) او افکندیم سپس (به سوی ما) بازگشت» سوره ص، آیه ۳۴.
  5. اعلام قرآن، ص ۲۳۴.
  6. روض الجنان، ج ۱۳، ص ۲۵۹.
  7. روض‌الجنان، ج۱۳، ص۲۵۹؛ الطبقات، ج۱، ص۴۶.
  8. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم» سوره انعام، آیه ۸۴.
  9. التحقیق، ج ۱، ص ۲۰۰.
  10. الطبقات، ج ۱، ص ۴۶؛ البدایة والنهایه، ج ۱، ص ۲۰۰.
  11. تفسیرقرطبی، ج ۱۵، ص ۱۳۵؛ البدایة والنهایه، ج ۱، ص ۲۰۰؛ بحار الانوار، ج ۱۲، ص ۳۵۲.
  12. مبهمات القرآن، ج ۱، ص ۴۳۹؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۹۴.
  13. روض الجنان، ج ۷، ص ۳۶۳؛ آثارالبلاد، ص ۲۵۳؛ نمونه، ج ۵، ص ۳۲۹.
  14. کتاب مقدس، ایوب، ۱ ـ ۴۲.
  15. «ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  16. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد. آنان کسانی هستند که به آنها کتاب و داوری و پیامبری دادیم؛ اگر اینان به آن کفر ورزند، گروهی را بر آن گمارده‌ایم که بدان کفر نمی‌ورزند. آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۸۴-۹۰.
  17. «و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.
  18. «پس، او را پاسخ گفتیم و گزندی که با وی بود از او زدودیم و خانواده‌اش را و با آنها همگون آنان را بدو باز بخشیدیم که بخشایشی از نزد ما و یادکردی برای پرستندگان بود» سوره انبیاء، آیه ۸۴.
  19. «و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است. (بدو گفتیم) با پای خود (بر زمین) بکوب! اینک شستنگاهی سرد و نوشیدنی‌یی (نوشین) است. و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانواده‌اش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم. و دسته‌ای گیاه در کف بگیر و با آن (یکبار همسرت را) بزن و سوگند مشکن؛ به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۴۱-۴۴.
  20. خراسانی، محمد، مقاله «ایوب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  21. «و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.
  22. «و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانواده‌اش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم» سوره ص، آیه ۴۳.
  23. قصص الانبیاء، ص ۳۵۰؛ الاسرائیلیات، ص ۲۸۱.
  24. البدایة والنهایه، ج۱، ص۲۰۱؛ الکامل، ج۱، ص۹۹؛ کشف الاسرار، ج ۶، ص ۲۸۹.
  25. الکامل، ج ۱، ص ۹۹.
  26. «و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.
  27. تنزیه الانبیاء، ص ۹۳؛ الکشاف، ج ۴، ص ۹۷.
  28. التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۱۷۵.
  29. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴۱؛ تنزیه‌الانبیاء، ص ۹۴؛ مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۳۶۴.
  30. تنزیه‌الانبیاء، ص۹۵؛ الابتلاء، ص۴۲۸؛ قصص‌الانبیاء، ص ۳۵۰؛ عصمة الانبیاء، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.
  31. قصص الانبیاء، ص ۳۵۰؛ الاسرائیلیات، ص ۲۸۲.
  32. «و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.
  33. الکشاف، ج ۴، ص ۹۷.
  34. بحار الانوار، ج ۱۲، ص ۳۴۸.
  35. خراسانی، محمد، مقاله «ایوب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  36. «و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است» سوره ص، آیه ۴۱.
  37. کشف الاسرار، ج ۶، ص ۲۸۴؛ الدر المنثور، ج ۵، ص ۶۵۶.
  38. عصمه‌الانبیاء، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۰.
  39. «و چون کار به پایان آید شیطان می‌گوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید، پیش‌تر (هم) که مرا (در کار خداوند) شریک می‌پنداشتید انکار کردم، بی‌گمان برای ستمکاران عذابی دردناک (در پیش) خواهد بود» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.
  40. التبیان، ج۷، ص۲۷۱؛ ج ۸، ص۵۶۷؛ تنزیه‌الانبیاء، ص ۹۴.
  41. علل الشرایع، ج ۱، ص ۹۵؛ الخصال، ص ۳۹۹.
  42. الخصال، ص ۳۹۹ ـ ۴۰۰.
  43. کشف‌الاسرار، ج۶، ص۲۹۰؛ الکشاف، ج۴، ص۹۸؛ روض الجنان، ج ۱۳، ص ۲۶۷.
  44. «پس، او را پاسخ گفتیم و گزندی که با وی بود از او زدودیم و خانواده‌اش را و با آنها همگون آنان را بدو باز بخشیدیم که بخشایشی از نزد ما و یادکردی برای پرستندگان بود» سوره انبیاء، آیه ۸۴.
  45. «پریشانی و اندوهگینی خود را تنها به خداوند شکوه می‌برم و از خداوند چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره یوسف، آیه ۸۶.
  46. رحمة من الرحمن، ج ۳، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۳.
  47. خراسانی، محمد، مقاله «ایوب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  48. «(بدو گفتیم) با پای خود (بر زمین) بکوب! اینک شستنگاهی سرد و نوشیدنی‌یی (نوشین) است» سوره ص، آیه ۴۲.
  49. جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۱۹۸؛ مروج‌الذهب، ج۱، ص۴۵؛ مبهمات‌القرآن، ج ۲، ص ۴۳۵ ـ ۴۳۶.
  50. الکشاف، ج۴، ص۹۷؛ روض‌الجنان، ج۱۶، ص۲۸۳؛ مبهمات القرآن، ج ۲، ص ۴۳۶.
  51. التفسیر الکبیر، ج ۹، ص ۳۹۹؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۱۰.
  52. «پس، او را پاسخ گفتیم و گزندی که با وی بود از او زدودیم و خانواده‌اش را و با آنها همگون آنان را بدو باز بخشیدیم که بخشایشی از نزد ما و یادکردی برای پرستندگان بود» سوره انبیاء، آیه ۸۴.
  53. «و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانواده‌اش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم» سوره ص، آیه ۴۳.
  54. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴۳.
  55. عرائس المجالس، ص ۱۴۴.
  56. «پس، او را پاسخ گفتیم و گزندی که با وی بود از او زدودیم و خانواده‌اش را و با آنها همگون آنان را بدو باز بخشیدیم که بخشایشی از نزد ما و یادکردی برای پرستندگان بود» سوره انبیاء، آیه ۸۴.
  57. «و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانواده‌اش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم» سوره ص، آیه ۴۳.
  58. خراسانی، محمد، مقاله «ایوب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  59. «و دسته‌ای گیاه در کف بگیر و با آن (یکبار همسرت را) بزن و سوگند مشکن؛ به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۴۴.
  60. «و ما به داود سلیمان را بخشیدیم؛ (او) نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۳۰.
  61. تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۴۳؛ قصص قرآن مجید، ص ۳۷۰؛ الدر المنثور، ج ۵، ص ۶۶۰.
  62. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم» سوره انعام، آیه ۸۴.
  63. «آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن! بگو: من برای آن (پیامبری) از شما پاداشی نمی‌خواهم؛ آن جز یاد کردی برای جهانیان نیست» سوره انعام، آیه ۹۰.
  64. «ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  65. خراسانی، محمد، مقاله «ایوب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  66. «و دسته‌ای گیاه در کف بگیر و با آن (یکبار همسرت را) بزن و سوگند مشکن؛ به راستی ما او را شکیبا یافتیم. نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود» سوره ص، آیه ۴۴.
  67. مجمع البیان، ج ۸، ص ۳۶۵؛ عرائس المجالس، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۳.
  68. کتاب مقدس، ایوب، ۴۲: ۱۲ ـ ۱۷.
  69. المحبر، ص ۵.
  70. نهایة الارب، ج ۱۳، ص ۱۶۴.
  71. خراسانی، محمد، مقاله «ایوب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.