اخلاق در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۵۶: خط ۳۵۶:
[[اسلام]] مهم‌ترین ویژگی اخلاق و ملاک و معیار تعالی آن را همچون بسیاری موارد دیگر [[دوری از افراط و تفریط]] و رعایت [[تعادل]] و [[توازن]] می‌داند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۷۴۲.</ref>. [[کمال انسان]] در تعادل و توازن او است. یعنی [[انسان]] با داشتن این همه استعدادهای گوناگون آن وقت [[انسان کامل]] است که فقط به سوی یک [[استعداد]] [[گرایش]] پیدا نکند و استعدادهای دیگرش را مهمل و معطل نگذارد و همه را در یک وضع [[متعادل]] و متوازن همراه هم [[رشد]] دهد.
[[اسلام]] مهم‌ترین ویژگی اخلاق و ملاک و معیار تعالی آن را همچون بسیاری موارد دیگر [[دوری از افراط و تفریط]] و رعایت [[تعادل]] و [[توازن]] می‌داند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۷۴۲.</ref>. [[کمال انسان]] در تعادل و توازن او است. یعنی [[انسان]] با داشتن این همه استعدادهای گوناگون آن وقت [[انسان کامل]] است که فقط به سوی یک [[استعداد]] [[گرایش]] پیدا نکند و استعدادهای دیگرش را مهمل و معطل نگذارد و همه را در یک وضع [[متعادل]] و متوازن همراه هم [[رشد]] دهد.
انسان کامل [[انسانی]] است که همه [[ارزش‌های انسانی]] به‌طور هماهنگ با یکدیگر و به حد [[اعلی]] در او رشد کنند و هیچ کدام بی‌رشد نمانند. [[امام علی]]{{ع}} چون همه ارزش‌های انسانی «در حد اعلی» و به‌طور «هماهنگ» در او رشد کرده بود، آیینه تمام‌نمای انسان کامل و [[الگوی کامل]] است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۱۱۲. نمونه‌هایی از افراط و تفریط را ببینید در: مجموعه آثار، ج۲۳، صص۱۲۰-۱۱۴.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلام‌شناسی (کتاب)|اسلام‌شناسی]] ص ۷۵.</ref>
انسان کامل [[انسانی]] است که همه [[ارزش‌های انسانی]] به‌طور هماهنگ با یکدیگر و به حد [[اعلی]] در او رشد کنند و هیچ کدام بی‌رشد نمانند. [[امام علی]]{{ع}} چون همه ارزش‌های انسانی «در حد اعلی» و به‌طور «هماهنگ» در او رشد کرده بود، آیینه تمام‌نمای انسان کامل و [[الگوی کامل]] است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۱۱۲. نمونه‌هایی از افراط و تفریط را ببینید در: مجموعه آثار، ج۲۳، صص۱۲۰-۱۱۴.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلام‌شناسی (کتاب)|اسلام‌شناسی]] ص ۷۵.</ref>
==فعل طبیعی و فعل [[اخلاقی]]==
فعل طبیعی یا التذاذی مثل خوردن و [[خوابیدن]] و امثال آنها فعلی غریزی و مشترک بین [[انسان]] و [[حیوان]] بوده و فاعل آن یا فاقد [[علم]] به نتایج فعل است یا در صورت علم داشتن، علم او در تحریکش نسبت به انجام فعل نقشی ندارد؛ لذا فاعل آن، لایق [[مدح]] و [[تحسین]] نیست. اما [[رفتار]] اخلاقی یا تدبیری، فعلی فراغریزی و [[انسانی]] بوده، افزون بر موافقت با برخی تمایل‌های انسان، از جانب [[عقل]]، مورد سنجش فایده نیز قرار می‌گیرد؛ بنابراین [[آگاهی انسان]] در انجام آن مؤثر بوده و فاعل آن به [[تعقل]]، [[تجربه]]، [[تعلیم و تعلم]] محتاج است. در فعل اخلاقی - با هر مکتبی که توجیه شود - [[هدف]]، نه تنها غیر مادی که فراتر از [[منافع]] خودمحورانه بوده و گاه فاقد [[لذت]] و بلکه ضد لذت است؛ لذا فاعل آن از نظر عقلا لایق مدح و تحسین است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۶، صص ۲۹۰، ۴۲۵-۴۲۷ و ۶۱۸؛ ج۲۲، صص ۲۹۰-۲۹۲، ۴۷۰ و ۶۰۳.</ref>.<ref>[[احد ایمانی|ایمانی، احد]]، اخلاق و فرا اخلاق (کتاب)|اخلاق و فرا اخلاق]] ص ۱۶.</ref>
==[[حسن و قبح]] فعلی و فاعلی==
حسن و قبح اخلاقی (خوبی و [[بدی]] اخلاقی) بر دو قسم است: حسن و قبح فعلی؛ حسن و [[قبح فاعلی]]. [[حسن فعلی]] آن است که اثر و نتیجه حتمی فعل در خارج از وجود فاعلش خوب بوده و فرد یا [[اجتماع]] را به کمال لایق فطری‌اش برساند؛ و حسن فاعلی به چگونگی انتساب عمل به فاعل و انگیزه‌های [[نفسانی]] و [[روحی]] او مربوط است، که موجب آن عمل شده‌اند. نسبت حسن فعلی به حسن فاعلی مثل نسبت بدن به [[روح]] یا نسبت مرکب به راکب است؛ و مسیر راکب را هدف، مقصد و [[نیت]] او تعیین می‌کند.
بین مقصد و هدف و تحقق فعل اختیاری و مسیری که به سمت آن مقصد می‌رود رابطه‌ای [[تکوینی]]، ضروری و تخلف‌ناپذیر برقرار است؛ لذا محال است کسی کار را برای غیر [[خدا]] انجام داده به خدا برسد؛ بنابراین [[ایمان به خدا]] و [[قیامت]]، شرط لازم حسن فاعلی بوده؛ و صرف انجام کار، به‌خاطر [[عطوفت]]، [[وجدان]] و انسان‌دوستی برای حسن فاعلی کافی نیست؛ بلکه کار، حتماً باید برای [[خدا]] انجام گیرد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، صص ۲۹۷-۲۹۵ و ۳۰۷؛ یادداشت‌های استاد، ج۸، ص۵۲.</ref>.<ref>[[احد ایمانی|ایمانی، احد]]، اخلاق و فرا اخلاق (کتاب)|اخلاق و فرا اخلاق]] ص ۱۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۲٬۴۶۷

ویرایش