اقتصاد: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۵: خط ۱۵:


[[مطالعه]] آثار [[اندیشمندان]] غیر [[مسلمان]]، نشان از آن دارد که دیدگاه [[اخلاق]] محور [[امام]]، امروز نیز در [[جهان]] مطرح است. مهاتما گاندی، [[رهبر]] فقید [[هندوستان]]، می‌گوید: "زندگی [[آدمی]] نه با نانِ تنها، که با [[کلام]] [[خداوند]] میسر است"<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 113-114.</ref>.
[[مطالعه]] آثار [[اندیشمندان]] غیر [[مسلمان]]، نشان از آن دارد که دیدگاه [[اخلاق]] محور [[امام]]، امروز نیز در [[جهان]] مطرح است. مهاتما گاندی، [[رهبر]] فقید [[هندوستان]]، می‌گوید: "زندگی [[آدمی]] نه با نانِ تنها، که با [[کلام]] [[خداوند]] میسر است"<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 113-114.</ref>.
== [[مصرف]] از دیدگاه [[اسلام]] ==
[[مکتب]] [[اسلام]]، [[انسان]] را به حفظ [[اعتدال]] و [[میانه‌روی]] در [[مصرف]] رهنمون می‌دارد: و کسانی هستند که چون [[انفاق]] کنند، نه ولخرجی می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند؛ و میان این دو روش حد وسط را برمی‌گزینند {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی  میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>. [[میانه‌روی]] در [[مصرف]]، [[مال]] [[آدمی]] را توسعه می‌بخشد. از این‌رو [[امام]] {{ع}}، [[میانه‌روی]] را نیمی از معیشت می‌داند و می‌فرماید: آنکه به‌ اندازه خرج کند، تهی‌دست نشود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۳۴: {{متن حدیث|مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَد}}</ref>. البته در منظر [[امام]]، صرف [[اسراف]] در [[مصرف]] و استفاده از مواهب الهی مورد [[نکوهش]] نیست، بلکه [[بخشش]] بی‌حساب و کتاب نیز، مورد [[نکوهش]] قرار گرفته و در آن مورد نیز، اصل [[اعتدال]] مورد نظر بوده است تا [[انسان‌ها]] در سایه حفظ [[اعتدال]]، [[کرامت]] خود را حفظ کنند و به [[اسراف]] و تبذیر گرفتار نشوند. حفظ [[اعتدال]] موارد گوناگونی از عرصه‌های زندگی را شامل می‌شود؛ عرصه‌هایی چون خوردن و آشامیدن، چنان‌که به اندازه خوردن را عفاف می‌داند و پرخوری را [[اسراف]]<ref>غرر الحکم، ۲۳۴</ref>، فرش و بستر، مسکن و...<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 115.</ref>.
[[امام علی]] {{ع}} به یکی از [[یاران]] خود که خانه‌ای فراخ خریده بود، می‌فرماید: این خانه به این بزرگی را برای چه می‌خواهی؟ تو که در [[آخرت]] بیشتر بدان محتاجی. آری، اگر بخواهی بدین‌وسیله به [[آخرت]] برسی، یعنی میهمانان را پذیرایی کنی و در آن خویشاوندانت را بنوازی و حقوقی را که در این راه بر عهده داری ادا کنی، در این صورت [[آخرت]] خود را آباد ساخته‌ای<ref>نهج البلاغه، خطبه ٢٠٩: {{متن حدیث|مَا كُنْتَ تَصْنَعُ [بِسَعَةِ] بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِي الدُّنْيَا- [أَمَا] وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي الْآخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ}}</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 115.</ref>
'''[[قناعت]] پیشگی:''' [[قناعت]] به‌عنوان [[فضیلت]] [[اخلاقی]] به معنای صرفه‌جویی در [[مصرف]] و [[راضی]] بودن [[آدمی]] به آن چیزی است که در [[اختیار]] دارد. [[امام]] {{ع}} ضمن عباراتی به تبیین مفهومی [[قناعت]] پرداخته‌اند؛ عباراتی چون: [[قناعت]] ثروتی است که از میان نرود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵۴</ref>، [[قناعت]] یعنی [[فرمانروایی]] و سروری<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۰</ref>، [[قناعت]] ثروتی است پایان‌ناپذیر<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵۷</ref>. هم‌چنین در فرازی از [[نامه]] ۳۱ با پرهیز از آزمندی، مردمان را به سمت و سوی زندگی همراه با [[قناعت]] سوق می‌دهد. [[انسان‌ها]] در سایه زندگی مقتصدانه به گنج بزرگ [[قناعت]] دست می‌یابند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۳</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 115-116.</ref>
'''رزق و روزی:''' [[فرهنگ]] [[دین]]، رزق و روزی [[انسان‌ها]] را مقدّر و از جانب [[خداوند]] می‌داند. [[امام]] {{ع}} [[آگاهی]] می‌دهد که روزی بر دوگونه است: نخست روزی مقدّر که خود به‌سراغ [[آدمی]] می‌آید و [[انسان]] برای رسیدن به آن نیاز به [[تلاش]] چندانی ندارد؛ و نوع دیگر که [[آدمی]] در جست‌وجوی آن است و البته امکان دارد در [[سرنوشت]] [[آدمی]] بهره‌ای از آن برای [[انسان]] مقدر نشده‌اند.<ref>{{متن حدیث|وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. چه بسا ثروتمندانی که از [[مال]] خود‌ بهره‌ای نبرده‌اند و خزانه‌دار دیگران شده‌اند. سفارش [[امام]] {{ع}} این است که مردمان، خود را برای کسب روزی بیشتر به زحمت و [[سختی]] نیفکنند: زندگی را آسان گیر، مادام که رکاب می‌دهد و رام توست. به‌خاطر افزون‌طلبی خود را به خطر میفکن<ref>{{متن حدیث|فَخَفِّضْ فِي الطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِي الْمُكْتَسَبِ فَإِنَّهُ رُبَّ طَلَبٍ قَدْ جَرَّ إِلَى حَرَبٍ... وَ إِيَّاكَ أَنْ تُوجِفَ بِكَ مَطَايَا الطَّمَعِ فَتُورِدَكَ مَنَاهِلَ الْهَلَكَةِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 116.</ref>
'''[[انفاق]]:''' [[انفاق]] در معنای هزینه کردن از [[مال]] برای دیگران و پرهیز از نگه‌داری [[مال]] نزد شخص است. با توجه به احادیثی که به‌صراحت بیان می‌دارد "[[خدا]] فقرا را شریک در [[اموال]] ثروتمندان قرار داده و روزی فقرا را در [[اموال]] ثروتمندان مقرر کرده است"، موضوع [[انفاق]] نه تنها به عنوان یک [[فضیلت]] و خیر [[اخلاقی]] که به عنوان یک [[وظیفه]] و دِین شرعی اهمیت می‌یابد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 116.</ref>.
در یک جمع‌بندی کلی، آنچه [[مکتب]] [[علوی]] از [[نظام]] معیشتی در سطح [[خرد]] با عنوان [[اخلاق]] معیشتی مطرح می‌کند، حدنگه‌داری و استفاده از [[اموال]] و [[مصرف]] در حد میانه و کفاف است. در این‌صورت، اقتصاد مایه [[سعادت]] فرد و [[جامعه]] و حفظ قوام زندگی می‌شود و در غیر این‌صورت، افراد، [[اموال]] را از [[جایگاه]] اصلی خود خارج می‌کنند که در نهایت به ایجاد اختلال در اقتصاد خواهد انجامید. آن‌گاه پدیده [[فقر]] و تکاثر (زیاده‌خوای) در [[جامعه]] شکل می‌گیرد و توازن [[جامعه]] فرو می‌پاشد. در نتیجه [[اموال]] به‌خودی خود نقشی در [[سعادت]] و [[شقاوت]] فرد و [[جامعه]] ندارد، بلکه اگر افراد متوجه و عامل به اقتصاد اسلامی باشند، [[سعادت]] [[اجتماعی]] تضمین می‌شود و در غیر این‌صورت، [[عدالت]] از [[جوامع]] رخت برمی‌بندد و [[جوامع]] فرو خواهند پاشید<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 116.</ref>.


==[[سلامت اقتصادی]]==
==[[سلامت اقتصادی]]==

نسخهٔ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۹

عدالت اجتماعی

نگرشی به مفهوم و اهمیّت عدالت نزد امام (ع) ضرورت اجرای آن را در عرصه اجتماع مشخص می‌کند. امام (ع) در نخستین روزهای حکومت، به اصلاحات گسترده‌ای در سطح جامعه دست زد. اقدامات اصلاحی امام (ع) عبارت بود از:

  1. فرهنگ‌سازی عمومی و اصلاح باورهای مردم: تعریف دوباره برخی مفاهیم مانند دنیا، مرگ، معاد، روزی، مال...[۱]؛
  2. اصلاحات ساختاری: مانند عدالت در توزیع اموال عمومی، از میان برداشتن تبعیض‌ها و یکسان‌نگری بین آحاد جامعه و تجدیدنظر در کارگزاران حکومتی و اقتصادی، تبیین آیین‌نامه‌هایی برای بخش‌های مربوط و... . ایشان در نامه‌ای به کارگزار خود می‌نویسد: در اموال بیت المال که نزدت گرد آمده است، سخت دقّت و مراقبت کن و آن را به عائله‌داران و گرسنگان که نامشان در دیوان نیازمندان است بپرداز تا فقر و نیاز در جامعه ریشه‌کن شود و مازاد آن را برای ما بفرست تا بین نیازمندانِ این‌جا تقسیم کنیم[۲][۳].
  3. نظام‌مندی درآمدهای عمومی: شامل تعیین شیوه دریافت خراج[۴]، رعایت انصاف در دریافت درآمدهای عمومی[۵]، بازتعریف موضوع خراج، به‌عنوان رکنی در تأمین اقتصاد حکومتی، چنان‌که می‌فرماید: چنان عمل کن که موجب بهبود حال خراج‌گزاران شود، زیرا با درستی خراج و سامان‌یافتن روزگار خراج‌گزاران، وضع دیگران نیز اصلاح می‌شود و جز با آن سامان نپذیرد[۶][۷].
  4. تنظیم روابط تجاری: رونق بازار و کسب و کار وابسته به رونق روابط تجاری است. امام علی (ع) فعالیت‌های اقتصادی را که از آن با عنوان پشتوانه درآمدهای دولتی یاد می‌کند، در سه بخش بازرگانی خارجی، داخلی و صنعتگری تقسیم‌بندی می‌کند[۸][۹].

پیوند اخلاق و اقتصاد

در منظر امام علی (ع)، اقتصاد با اخلاق پیوند می‌یابد به‌گونه‌ای که می‌توان فعل اقتصادی را به‌مثابه یک فعل اخلاقی تلقی کرد. سفارش‌های امام درباره اصطلاح رفتار اقتصادی، مواردی را مطرح می‌کند که در ارتباط مستقیم با اخلاق قرار می‌گیرد؛ مواردی چون پرهیز از طمع[۱۰]، سفارش به قناعت[۱۱] و مسئولیت سنگین اغنیا نسبت به فقرا. امام (ع) در این زمینه می‌فرماید: خداوند سبحان روزی فقرا را در اموال توانگران مقرر داشته است. پس هیچ فقیری گرسنه نماند، مگر آنکه توانگری حق او را بازداشته است و خدای تعالی توانگران را بدین سبب بازخواست کند[۱۲]. از دیگر نکاتی که علی (ع) بر آنها تأکید بسیار دارد، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: پرهیز دادن انسان‌ها از کسب مال حرام[۱۳]؛ مذمّت بخل[۱۴]؛ سفارش به عدالت[۱۵]؛ پرداخت حقوق شرعی، قواعد مشارکت[۱۶]؛ سفارش به اعتدال و میانه‌روی[۱۷].

می‌توان دریافت که اصلاح اخلاق فردی و تسرّی آن به کل افراد جامعه، زندگی انسان‌ها را بهبود می‌بخشد و فقر را در جامعه از میان می‌برد. دیدگاه امام نسبت به مبانی اخلاقی اقتصاد، امروزه در بین اندیشمندان جهان تسرّی یافته و نظام‌های سرمایه‌داری با دیدگاه سودگرایانه و کشورهای سوسیالیست با دیدگاه اقتصاد دولتی نیز، این منطق را می‌پذیرند. شوماخر، اقتصاددان آلمانی، می‌نویسد: "اکنون که اقتصاد، علم و فنّاوری به موقعیت‌های بزرگ رسیده‌اند، مسئله حقیقت معنوی و اخلاقی در مرکز صحنه قرار می‌گیرد."

مطالعه آثار اندیشمندان غیر مسلمان، نشان از آن دارد که دیدگاه اخلاق محور امام، امروز نیز در جهان مطرح است. مهاتما گاندی، رهبر فقید هندوستان، می‌گوید: "زندگی آدمی نه با نانِ تنها، که با کلام خداوند میسر است"[۱۸].

سلامت اقتصادی

فساد اقتصادی

اقتصاد مقاومتی

جهش اقتصادی

سیاست‌های اقتصادی

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 112.
  2. نهج البلاغه، نامه ۶۷: «وَ انْظُرْ إِلَی مَا اجْتَمَعَ عِنْدَکَ مِنْ مَالِ اللَّهِ فَاصْرِفْهُ إِلَی مَنْ قِبَلَکَ‏ مِنْ ذَوِی الْعِیَالِ وَ الْمَجَاعَةِ مُصِیباً بِهِ مَوَاضِعَ [الْمَفَاقِرِ] الْفَاقَةِ وَ الْخَلَّاتِ وَ مَا فَضَلَ عَنْ ذَلِکَ فَاحْمِلْهُ إِلَیْنَا لِنَقْسِمَهُ فِیمَنْ قِبَلَنَا»
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 112.
  4. نهج البلاغه، نامه ۲۵
  5. نهج البلاغه، نامه ۵۱
  6. نهج البلاغه، نامه ۵۳: «وَ تَفَقَّدْ أَمْرَ الْخَرَاجِ بِمَا يُصْلِحُ أَهْلَهُ فَإِنَّ فِي صَلَاحِهِ وَ صَلَاحِهِمْ صَلَاحاً لِمَنْ سِوَاهُمْ وَ لَا صَلَاحَ لِمَنْ سِوَاهُمْ إِلَّا بِهِمْ»
  7. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 112-113.
  8. نهج البلاغه، نامه ۵۳
  9. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 113.
  10. نهج البلاغه، حکمت ۲۱۷
  11. نهج البلاغه، حکمت ۴۶۷
  12. نهج البلاغه، حکمت ٣٢٨: « إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى [جَدُّهُ‏] سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِك‏»
  13. نهج البلاغه، حکمت ۴۲۱
  14. نهج البلاغه، حکمت ۳۷۸
  15. نهج البلاغه، خطبه ۱۵
  16. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۲
  17. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 113.
  18. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 113-114.