اعتکاف در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
اعتکاف از "عکف یعکف"، به معنای احتباس<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و الصحاح، ج ۴، ص ۱۴۰۶. </ref> و به قولی دیگر، رو آوردن شخص به چیزی است که قصد انصراف و رو برگرداندن از آن را نداشته باشد<ref>لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و کتاب العین، ج ۱، ص ۲۰۵. </ref> و لازمه آن، داشتن مکان است؛ مانند "عکوف" که لازمه آن اقامت شخص در [[مسجد]] است<ref>لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵.</ref>؛ اما در اصطلاح، به اقامت گزیدن در مساجد به قصد [[عبادت]] گفته میشود<ref>محمدکاظم طباطبایی، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۶۷ و ابوالحسن اصفهانی، وسیلة النجاة، ص ۲۵۸. </ref> که از شرایط صحت آن، روزهداری<ref>العروة الوثقی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص ۱۹۲ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.</ref> به مدت سه روز یا بیشتر<ref>الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۱ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸. </ref> و خارج نشدن از [[مسجد]] است؛ مگر به سبب حاجتی<ref>الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۴ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۹.</ref>. طبق [[احادیث]] و [[روایات]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[ثواب]] ده روز اعتکاف در [[ماه رمضان]]، یا دو [[حج]] و دو [[عمره]] برابر است<ref>عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۸ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۸۶.</ref>. | اعتکاف از "عکف یعکف"، به معنای احتباس<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و الصحاح، ج ۴، ص ۱۴۰۶. </ref> و به قولی دیگر، رو آوردن شخص به چیزی است که قصد انصراف و رو برگرداندن از آن را نداشته باشد<ref>لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و کتاب العین، ج ۱، ص ۲۰۵. </ref> و لازمه آن، داشتن مکان است؛ مانند "عکوف" که لازمه آن اقامت شخص در [[مسجد]] است<ref>لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵.</ref>؛ اما در اصطلاح، به اقامت گزیدن در مساجد به قصد [[عبادت]] گفته میشود<ref>محمدکاظم طباطبایی، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۶۷ و ابوالحسن اصفهانی، وسیلة النجاة، ص ۲۵۸. </ref> که از شرایط صحت آن، روزهداری<ref>العروة الوثقی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص ۱۹۲ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.</ref> به مدت سه روز یا بیشتر<ref>الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۱ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸. </ref> و خارج نشدن از [[مسجد]] است؛ مگر به سبب حاجتی<ref>الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۴ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۹.</ref>. طبق [[احادیث]] و [[روایات]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[ثواب]] ده روز اعتکاف در [[ماه رمضان]]، یا دو [[حج]] و دو [[عمره]] برابر است<ref>عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۸ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۸۶.</ref>. | ||
اعتکاف از سنتها و عباداتی است که همواره [[رسول خدا]] {{صل}} به آن توجه داشت. آن حضرت از زمانی که به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد تا زمانی که از [[دنیا]] | اعتکاف از سنتها و عباداتی است که همواره [[رسول خدا]] {{صل}} به آن توجه داشت. آن حضرت از زمانی که به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد تا زمانی که از [[دنیا]] رحلت فرمود، پیوسته در هر سال، یک دهه از [[ماه مبارک رمضان]] را به اعتکاف میپرداخت، جز سال دوم [[هجرت]] که به علت همزمانی نشد [[جنگ]] "[[بدر]]" با [[ماه مبارک رمضان]]، [[رسول خدا]] {{صل}} در آن سال در [[مسجد]] معتکف نشد؛ اما در سال بعد، حضرت دو دهه از [[ماه مبارک رمضان]] را در [[مسجد]] اعتکاف کرد؛ یک دهه برای همان سال و دهه دیگر برای قضای اعتکاف سال پیش<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.</ref>. | ||
در برخی [[روایات]] [[نقل]] شده است، [[رسول خدا]] {{صل}} در اولین سال حضورش در [[مدینه]]، دهه اول [[ماه رمضان]] را در [[مسجد]] اعتکاف کرد و سال دوم در دهه دوم و سال سوم در دهه آخر اعتکاف کرد؛ از آن پس، آن حضرت همیشه در دهه آخر [[ماه رمضان]] اعتکاف میکرد<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۵۳۴.</ref> و چون دهه آخر [[ماه رمضان]] میشد، برای [[رسول خدا]] {{صل}} خیمهای مویین میزدند و حضرت برای [[عبادت]]، کمر همّت میبست و بستر خوابش را برمیچید و از بانوان دوری میجست و شبها را | در برخی [[روایات]] [[نقل]] شده است، [[رسول خدا]] {{صل}} در اولین سال حضورش در [[مدینه]]، دهه اول [[ماه رمضان]] را در [[مسجد]] اعتکاف کرد و سال دوم در دهه دوم و سال سوم در دهه آخر اعتکاف کرد؛ از آن پس، آن حضرت همیشه در دهه آخر [[ماه رمضان]] اعتکاف میکرد<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۵۳۴.</ref> و چون دهه آخر [[ماه رمضان]] میشد، برای [[رسول خدا]] {{صل}} خیمهای مویین میزدند و حضرت برای [[عبادت]]، کمر همّت میبست و بستر خوابش را برمیچید و از بانوان دوری میجست و شبها را احیا میداشت و همه وقت خود را برای [[عبادت]] میگذاشت<ref>الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.</ref>. آن حضرت در آخرین [[ماه رمضان]] [[عمر]] خود، بیست روز در [[مسجد]] معتکف شده بود<ref>مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳۶؛ سنن الدارمی، ج ۲، ص ۲۷؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۶۰ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۵۶۲.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۵۳۰-۵۳۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۷
مقدمه
اعتکاف از "عکف یعکف"، به معنای احتباس[۱] و به قولی دیگر، رو آوردن شخص به چیزی است که قصد انصراف و رو برگرداندن از آن را نداشته باشد[۲] و لازمه آن، داشتن مکان است؛ مانند "عکوف" که لازمه آن اقامت شخص در مسجد است[۳]؛ اما در اصطلاح، به اقامت گزیدن در مساجد به قصد عبادت گفته میشود[۴] که از شرایط صحت آن، روزهداری[۵] به مدت سه روز یا بیشتر[۶] و خارج نشدن از مسجد است؛ مگر به سبب حاجتی[۷]. طبق احادیث و روایات پیامبر اکرم (ص) ثواب ده روز اعتکاف در ماه رمضان، یا دو حج و دو عمره برابر است[۸].
اعتکاف از سنتها و عباداتی است که همواره رسول خدا (ص) به آن توجه داشت. آن حضرت از زمانی که به مدینه هجرت کرد تا زمانی که از دنیا رحلت فرمود، پیوسته در هر سال، یک دهه از ماه مبارک رمضان را به اعتکاف میپرداخت، جز سال دوم هجرت که به علت همزمانی نشد جنگ "بدر" با ماه مبارک رمضان، رسول خدا (ص) در آن سال در مسجد معتکف نشد؛ اما در سال بعد، حضرت دو دهه از ماه مبارک رمضان را در مسجد اعتکاف کرد؛ یک دهه برای همان سال و دهه دیگر برای قضای اعتکاف سال پیش[۹].
در برخی روایات نقل شده است، رسول خدا (ص) در اولین سال حضورش در مدینه، دهه اول ماه رمضان را در مسجد اعتکاف کرد و سال دوم در دهه دوم و سال سوم در دهه آخر اعتکاف کرد؛ از آن پس، آن حضرت همیشه در دهه آخر ماه رمضان اعتکاف میکرد[۱۰] و چون دهه آخر ماه رمضان میشد، برای رسول خدا (ص) خیمهای مویین میزدند و حضرت برای عبادت، کمر همّت میبست و بستر خوابش را برمیچید و از بانوان دوری میجست و شبها را احیا میداشت و همه وقت خود را برای عبادت میگذاشت[۱۱]. آن حضرت در آخرین ماه رمضان عمر خود، بیست روز در مسجد معتکف شده بود[۱۲].[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و الصحاح، ج ۴، ص ۱۴۰۶.
- ↑ لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و کتاب العین، ج ۱، ص ۲۰۵.
- ↑ لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵.
- ↑ محمدکاظم طباطبایی، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۶۷ و ابوالحسن اصفهانی، وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.
- ↑ العروة الوثقی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص ۱۹۲ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.
- ↑ الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۱ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.
- ↑ الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۴ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۹.
- ↑ عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۸ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۸۶.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۵۳۴.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.
- ↑ مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳۶؛ سنن الدارمی، ج ۲، ص ۲۷؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۶۰ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۵۶۲.
- ↑ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۵۳۰-۵۳۱.