مفضل بن عمر جعفی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مفضل بن عمر جعفی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام صادق| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مفضل بن عمر جعفی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
[[ابوعبدالله مفضل بن عمر جعفی کوفی]] از [[اصحاب]] و [[یاران]] [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] {{ع}} بود<ref>رجال الطوسی، ص۳۱۴ و۳۶۰.</ref> و از این بزرگواران [[روایت]] نموده است.<ref>خلاصة الاقوال، ص۲۵۸.</ref> [[یونس بن ظبیان]]، [[محمد بن سنان]] و [[زهیری]] از جمله کسانیاند که از او بهره بردهاند.<ref>جامع الرواة، ج۲، ص۲۵۹.</ref> در مورد [[شخصیت]] وی دو نظر وجود دارد که برخی او را از بزرگان [[اصحاب امام صادق]]{{ع}} و رازدار آن حضرت، از فقهای مورد [[اعتماد]] و [[شایسته]]<ref>الارشاد، ج۲، ص۲۱۶.</ref> و از جمله کسانی دانستهاند که امام کاظم{{ع}} برخی از امور را به او واگذار کرده بود. او از جانب [[امام صادق]]{{ع}} [[ستایش]] شده و از کسانی بود که در راه [[ائمه]]{{ع}} قدم نهاد و راه آنها را میپیمود.<ref>الغیبة، ص۳۴۵ و ۳۴۶.</ref> امام کاظم{{ع}} وی را مایه [[آرامش]] و [[آسایش]] خود دانسته و امام صادق{{ع}} تعبیر {{متن حدیث|هُوَ وَالِدٌ بَعْدَ اَلْوَالِدِ}} را در مورد وی به کار برده است.<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۳۲۲ و ۵۰۹.</ref> برخی دیگر او را [[فاسدالمذهب]] دانسته و روایاتش را شایسته اعتماد نمیدانند و او را خطابی،<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص۳۵۹.</ref> پیرو [[ابوالخطاب اسدی]] که [[امامان]] را [[خدا]] میدانست،<ref>تاریخ مذاهب اسلام، ص۱۸۰.</ref> خواندهاند. | [[ابوعبدالله مفضل بن عمر جعفی کوفی]] از [[اصحاب]] و [[یاران]] [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] {{ع}} بود<ref>رجال الطوسی، ص۳۱۴ و۳۶۰.</ref> و از این بزرگواران [[روایت]] نموده است.<ref>خلاصة الاقوال، ص۲۵۸.</ref> [[یونس بن ظبیان]]، [[محمد بن سنان]] و [[زهیری]] از جمله کسانیاند که از او بهره بردهاند.<ref>جامع الرواة، ج۲، ص۲۵۹.</ref> در مورد [[شخصیت]] وی دو نظر وجود دارد که برخی او را از بزرگان [[اصحاب امام صادق]]{{ع}} و رازدار آن حضرت، از فقهای مورد [[اعتماد]] و [[شایسته]]<ref>الارشاد، ج۲، ص۲۱۶.</ref> و از جمله کسانی دانستهاند که امام کاظم{{ع}} برخی از امور را به او واگذار کرده بود. او از جانب [[امام صادق]]{{ع}} [[ستایش]] شده و از کسانی بود که در راه [[ائمه]]{{ع}} قدم نهاد و راه آنها را میپیمود.<ref>الغیبة، ص۳۴۵ و ۳۴۶.</ref> امام کاظم{{ع}} وی را مایه [[آرامش]] و [[آسایش]] خود دانسته و امام صادق{{ع}} تعبیر {{متن حدیث|هُوَ وَالِدٌ بَعْدَ اَلْوَالِدِ}} را در مورد وی به کار برده است.<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۳۲۲ و ۵۰۹.</ref> برخی دیگر او را [[فاسدالمذهب]] دانسته و روایاتش را شایسته اعتماد نمیدانند و او را خطابی،<ref>رجال النجاشی، ج۲، ص۳۵۹.</ref> پیرو [[ابوالخطاب اسدی]] که [[امامان]] را [[خدا]] میدانست،<ref>تاریخ مذاهب اسلام، ص۱۸۰.</ref> خواندهاند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب امام صادق]] | |||
[[رده:اصحاب امام کاظم]] |
نسخهٔ ۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۰
آشنایی اجمالی
ابوعبدالله مفضل بن عمر جعفی کوفی از اصحاب و یاران امام صادق و امام کاظم (ع) بود[۱] و از این بزرگواران روایت نموده است.[۲] یونس بن ظبیان، محمد بن سنان و زهیری از جمله کسانیاند که از او بهره بردهاند.[۳] در مورد شخصیت وی دو نظر وجود دارد که برخی او را از بزرگان اصحاب امام صادق(ع) و رازدار آن حضرت، از فقهای مورد اعتماد و شایسته[۴] و از جمله کسانی دانستهاند که امام کاظم(ع) برخی از امور را به او واگذار کرده بود. او از جانب امام صادق(ع) ستایش شده و از کسانی بود که در راه ائمه(ع) قدم نهاد و راه آنها را میپیمود.[۵] امام کاظم(ع) وی را مایه آرامش و آسایش خود دانسته و امام صادق(ع) تعبیر «هُوَ وَالِدٌ بَعْدَ اَلْوَالِدِ» را در مورد وی به کار برده است.[۶] برخی دیگر او را فاسدالمذهب دانسته و روایاتش را شایسته اعتماد نمیدانند و او را خطابی،[۷] پیرو ابوالخطاب اسدی که امامان را خدا میدانست،[۸] خواندهاند.
آثار او عبارتاند از: الایمان و الاسلام یوم و لیلة فکر کتابهای فی بدء الخلق و الحث علی الاعتبار وصیة المفضل علل الشرایع[۹] الاهلیلجة فی التوحید[۱۰] ما افترض الله علی الجوارح من الایمان[۱۱] التوحید[۱۲] و الهفت و الأظلّة.[۱۳] او در زمان امام کاظم(ع) درگذشت و امام برای او طلب رحمت نمود [۱۴].[۱۵]
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۱۴ و۳۶۰.
- ↑ خلاصة الاقوال، ص۲۵۸.
- ↑ جامع الرواة، ج۲، ص۲۵۹.
- ↑ الارشاد، ج۲، ص۲۱۶.
- ↑ الغیبة، ص۳۴۵ و ۳۴۶.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ص۳۲۲ و ۵۰۹.
- ↑ رجال النجاشی، ج۲، ص۳۵۹.
- ↑ تاریخ مذاهب اسلام، ص۱۸۰.
- ↑ رجال النجاشی، ج۲، ص۳۶۰.
- ↑ الذریعه، ج۲، ص۴۸۴.
- ↑ الذریعه، ج۱۹، ص۱۵.
- ↑ الذریعه، ج۴، ص۴۸۲.
- ↑ الذریعه، ج۲۵، ص۲۳۷.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ص۳۲۱.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۷۷۵ - ۷۷۶.