تنور در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = تنور
| موضوع مرتبط = تنور
| عنوان مدخل  = [[تنور]]
| عنوان مدخل  = تنور
| مداخل مرتبط = [[تنور در قرآن]] - [[تنور در حدیث]]
| مداخل مرتبط = [[تنور در قرآن]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۶

مقدمه

﴿حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ...[۱]. ﴿...فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ...[۲]. برای آنکه پیغمبران الهی رسالت خود را به صورت کامل ادا کنند، خدا به آنان صبر بر شداید و قدرت استدلال عنایت و دامنه همت آنان را توسعه و امید آنان را بسط داده است تا بدون پروا و با امید فراوان رسالت خود را به تمام مردم ابلاغ کنند تا دیگر عذری برای مردم نباشد، نوح که از جمله پیغمبران اولوالعزم (صاحب کتاب) بود، نهصد و پنجاه سال در میان قوم خویش به دعوت پرداخت، بر شکنجه آنان صبر کرد، استهزاء آنان را نادیده گرفت ولی گذشت روزگار و صبر و انتظار نوح بر تکبر و خودخواهی قوم افزود و اصرار نوح غیر از لجاجت و دوری مردم از او، سودی نبخشید[۳] و چنین شد که نوح آنان را نفرین کرد. جوشش آب از تنور علامت طوفان بوده است یعنی به نوح خبر رسیده بود که وقتی مشیت تعلق بگیرد به ظهور طوفان و خراب بلدان و هلاک مردمان ابتدا آب از تنور می‌جوشد[۴]. برخی نویسندگان در خصوص کلمه تنور می‌نویسند: کلمه تنور از ریشه مشترک لغات سامی و هندی و اروپایی است[۵]. برخی از بزرگان معتقداند که: فوران تنور یعنی جوشیدن آب و بالا آمدن آن از تنور و در روایات وارد شده که مرحله شروع طوفان در آن روز با جوشیدن آب تنور آغاز شد[۶]. برخی علما هم می‌گویند: «تنّور (با تشدید نون) همان معنی را می‌بخشد که «تنور در فارسی متداول امروز، یعنی محلی که نان در پخت و پز می‌شود»[۷].

ابن اثیر نیز می‌نویسد: نوح چنان که خدا فرمود، کشتی را بساخت تا از آن بپرداخت... خدا تنور تافته را نشانه‌ای میان خود با نوح گردانید. آنگاه از تنور تافته - که گویند از سنگی از آن حوا بود - آب جوشید[۸]. در قاموس و صحاح و اقرب الموارد معنای اولی تنور را همان تنور نان گفته‌اند[۹]. نام تنور در اوستا نیز به کار رفته، اما جعفری معتقد است که این کلمه نه ایرانی اصیل است و نه سامی بلکه از زبان اقوامی که پیش از آریاییان و سامانیان بوده‌اند، گرفته شده است[۱۰] بعضی از مفسرین و مورخین آیه‌های فوق را به فوران آب از تنور خانه نوح تفسیر کرده‌اند و گفته‌اند این همان تنور نان پزی بود که حوا آن را ساخته و تا زمان نوح باقی مانده است.

در اینجا قبل از هر چیز در توضیح گفته جفری لازم است بگویم که تنور جزو آن واژه‌های ایرانی است که در قرآن به کار برده شده است. جوالیقی آن را فارسی معرب می‌داند[۱۱]. سیوطی هم می‌نویسد که جوالیقی و ثعالبی[۱۲] بر این باورند که فارسی معرب است[۱۳]. و نیز شایان ذکر است که جفری حدود پیرامون نوح ۴۳ مطلب دارند که دو تای از آنها واژه تنور را دارا هستند که در این بخش مورد کنکاش قرار می‌گیرند تا محل قرار‌گیری تنور طوفان نوح را در اختیار ما قرار دهند. عیاشی در تفسیر خود چند حدیث آورده که تنور معهود در مسجد کوفه بود و آب در بدو طوفان از آن فوران کرد. در کافی نیز چنین نقل شده است[۱۴] عبدالله بن عباس گوید: این، تنور از سرزمین هند بود. مجاهد و شعیب گویند: تنور در سرزمین کوفه بود[۱۵]." برخی پژوهشگران می‌گویند: تنور در خانه زن مؤمنه بود پشت به قبله و در جهت راست مسجد کوفه. حضرت صادق(ع) می‌فرماید: امروز جای آن تنور در زاویه باب الفیل است[۱۶]. آنچه که از مطالب فوق نتیجه می‌گیریم این است که: تنور در «مسجد کوفه» واقع و جوشیدن آب از آن نشانه آغاز طوفان نوح بوده است.[۱۷]

مکان جوشش آب در داستان طوفان نوح(ع)

تنور که در عربی با تشدید نون و در فارسی بدون تشدید خوانده می‌‌شود، در لغت به معنای جای پختن نان[۱۸]، سطح زمین[۱۹]، جوی آب، محل جمع شدن آب در دره[۲۰]، محل فوران آب[۲۱] و روشنایی[۲۲] آمده است.

لغت شناسانی چون ابن درید و ابن سیده برآن‌اند که این واژه در اصل فارسی بوده و سپس در عربی به کار رفته است[۲۳]. فرانکل معتقد است تنورِ عربی، از لغت زبان آرامی و آن از اصلی ایرانی گرفته شده است[۲۴]. کاربرد واژه در اوستا، فارسی بودن آن را تأیید می‌‌کند[۲۵]. با وجود این، تنور و واژه‌های مشابه آن، در زبان‌های حبشی، آرامی، سریانی، عبری، ارمنی و اکدی گزارش شده[۲۶] و نقل‌های تاریخی نیز آن را مشترک در همه زبان‌ها می‌‌دانند[۲۷]. آرتور جفری، این واژه را متعلق به مردمی دانسته که پیش از سامی‌ها و آریایی‌ها می‌‌زیسته‌اند و آن گاه به همان شکل و معنا به سامی و آریایی راه یافته است، بر این اساس به احتمال زیاد عرب‌ها نیز آن را بی‌واسطه از همان منبع گرفته‌اند[۲۸]. برخلاف دیدگاه‌های پیش گفته، برخی واژه شناسان آن را عربی و برگرفته از «نار»[۲۹] یا «تنر»[۳۰] دانسته‌اند؛ ولی بسیاری این نظر را نمی‌پذیرند[۳۱]. واژه تنّور در قرآن کریم دو بار و در آیات ۴۰ هود[۳۲] و ۲۷ مؤمنون[۳۳] در ضمن داستان طوفان نوح(ع) آمده است. برخی بر این باورند که بت پرستان برای به آتش افکندن حضرت ابراهیم، بنایی شبیه تنور ساختند و در آن آتش افروختند[۳۴].[۳۵] در پی دعوت نوح و انکار و تمسخر قومش خداوند آنها را به سیل و طوفان گرفتار کرد. قرآن در بیان چگونگی عذاب، از فوران آب از تنور خبر داده و می‌‌فرماید: (به نوح) گفتیم از هر نوع حیوان یک جفت، و نیز خانواده ات به جز آنان که نابودیشان حتمی است و همچنین مؤمنان را در آن (کشتی) سوار کن: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَمْرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ قُلْنَا ٱحْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّۢ زَوْجَيْنِ ٱثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ ٱلْقَوْلُ وَمَنْ ءَامَنَ وَمَآ ءَامَنَ مَعَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٌۭ[۳۶] همین مضمون در آیه ۲۷ مؤمنون نیز آمده است: ﴿فَأَوْحَيْنَآ إِلَيْهِ أَنِ ٱصْنَعِ ٱلْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَآءَ أَمْرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ فَٱسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّۢ زَوْجَيْنِ ٱثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ ٱلْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَـٰطِبْنِى فِى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓا۟ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ[۳۷]. مفسران درباره مقصود از تنّور در دو آیه یاد شده، گوناگون نظر داده‌اند؛ تنور نان پزی، سطح زمین، بلندترین بخش زمین و روشنی صبح؛ همچنین معنای مجازی و آن کنایه بودن از خشم پروردگار[۳۸]؛ ولی بیشتر آنان معنای نخست را معروف دانسته، کلام خدا را بر آن حمل می‌‌کنند[۳۹]. ظاهر بسیاری از روایات نیز همین معنا را تأیید می‌‌کند[۴۰]. افزون بر این، گزارش‌های تاریخی از آشنایی فراوان اعراب با تنور نان پزی[۴۱] و همچنین وجود تنور و کوره‌های صنعتی در بعضی نواحی شبه جزیره[۴۲] حکایت می‌‌کنند؛ همچنین در اشعار کهن عربی، این واژه به معنای تنور نان پزی آمده است[۴۳]. کتاب مقدس ضمن بیان ماجرای طوفان نوح، به باریدن باران و جوشیدن آب از گودی‌های زمین اشاره می‌‌کند[۴۴]. گرچه عهد قدیم در این باره به طور مشخص از تنور نام نمی‌برد، می‌‌توان جوشش آب از گودی‌های زمین را به گونه ای بر تنور تطبیق کرد، براین اساس، گزارش کتاب مقدس نیز مؤید دیدگاه نخست است. در مواردی دیگر نیز کتاب مقدس، از تنور نان پزی یاد می‌‌کند[۴۵]، گرچه برخی ﴿فَارَ التَّنُّورُ[۴۶] را به معنای جوشش آب گرفته، آن را مناسب سیاق می‌‌دانند[۴۷]. براساس روایات، حضرت نوح مشغول ساختن کشتی[۴۸] یا گذاشتن اسباب و لوازمی در کشتی بود[۴۹] که همسر یا کنیزش[۵۰] جوشش آب از تنور را به وی خبر داد. نوح به سرعت خود را به تنور رساند، سرپوشی بر آن نهاد و با مُهر خود آن را مُهر کرد. پس از ساختن کشتی، مُهر خود را شکست و سرپوش را برداشت تا آب فوران کند[۵۱]. در تفاسیر، اطلاعاتی نامستند و عمدتا بی‌اعتبار درباره خصوصیات این تنور و مکان آن بیان شده است؛ برای مثال، آن را تنوری سنگی و متعلق به آدم یا حوّا دانسته‌اند که در اختیار نوح[۵۲] و در خانه وی در سرزمین دمشق بوده است. برخی نیز آن را متعلق به پیرزن مؤمنی دانسته‌اند که در کوفه می‌‌زیسته است. در روایاتی دیگر، محل تنور، نواحی کوفه یا مسجد کوفه یاد شده است[۵۳]. برخی نیز در بیان مکان تنور، از هند یا شام یاد کرده‌اند[۵۴]. بعضی نیز «ال» را در «التَّنّور» به معنای جنس گرفته و جوشش آب از تنورها را سبب شگفتی از قدرت خدا شمرده‌اند[۵۵]. بر اساس این احتمال، قوم بی‌ایمان نوح جوشیدن آب از درون تنورهای خانه هاشان را دیدند و مانند گذشته از کنار این گونه اخطارهای پرمعنای الهی چشم و گوش بسته گذشتند[۵۶]. روایتی از امام صادق(ع) نیز جوشیدن آب از تنور را از نشانه‌های الهی دانسته است تا نوح متوجه طوفان شود و خود و یارانش بر کشتی سوار شوند[۵۷]. طبق معانی دیگری که برای تنّور بیان شده معنای فرمان خداوند به نوح(ع) تفاوت می‌‌کند: هنگامی که آب را در سطح زمین دیدی، فوران آب را از بلندترین بخش زمین مشاهده کردی یا نور صبح پدیدار گشت، خود و پیروانت بر کشتی سوار شوید[۵۸]. رشید رضا ﴿فَارَ التَّنُّورُ را کنایه از شدت غضب پروردگار و اعلام نزدیک شدن عذاب کوبنده الهی دانسته و با نقد روایاتی که معانی دیگری از تنّور ارائه داده‌اند، آنها را اسرائیلی شمرده است[۵۹]. در مقابل، بیشتر مفسّران، از جمله سید مرتضی و طبرسی، به جز معنای اول، دیگر اقوال را مجاز دانسته، حمل کلام بر حقیقت را اولی می‌‌دانند؛ به ویژه آنان قول اخیر را ضعیف‌ترین وجه شمرده‌اند[۶۰]. برخی قرآن پژوهان معاصر، با بعید شمردن وجود تنور در دوران نوح، مقصود از فوران تنّور را فعال شدن آتشفشانی در آن منطقه و نشانه آغاز طوفان دانسته، سپس با توجّه به آیه ﴿مِّمَّا خَطِيٓـَٔتِهِمْ أُغْرِقُوا۟ فَأُدْخِلُوا۟ نَارًۭا فَلَمْ يَجِدُوا۟ لَهُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ أَنصَارًۭا[۶۱] نتیجه گرفته است که قوم نوح پس از ابتلا به سیل، در آن (گدازه‌های آتشفشان) سوختند[۶۲]؛ لیکن ادعای نبودِ تنور در آن زمان و نیز وقوع آتشفشان، بدون دلیل بوده، با ظاهر آیات (پناه بردن فرزند نوح به کوه و...) ناسازگار است. علاوه بر آن ظاهر آیه این است که منظور از آتش در این آیه، آتش جهنم است نه دنیا.

عرفا در تأویلات عرفانی خود فوران تنّور را به چیرگی خواهش‌های طبیعی بر قلب و غرق شدن در مادیات و در نتیجه نابودی معنا کرده‌اند[۶۳]. برخی هم آن را ظهور فجر و پدیده صبح می‌‌دانند[۶۴].[۶۵]

منابع

پانویس

  1. «(این بود) تا آنگاه که فرمان ما در رسید و (آب از) تنور فرا جوشید گفتیم در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) بردار و (نیز) خانواده‌ات را- جز آن کس که درباره وی از پیش سخن رفته است- و (نیز) هر کس را که ایمان آورده است و جز اندکی همراه وی ایمان نیاورده بودند» سوره هود، آیه ۴۰.
  2. «و چون فرمان ما در رسید و (آب از) تنور جوشید» سوره مؤمنون، آیه ۲۷.
  3. جادالمولی، قصه‌های قرآن، ص۳۹.
  4. قصص یا داستان‌های شگف‌انگیز قرآن، ص۸۰.
  5. علی شیروانی، قصه‌های قرآن، ص۴۰.
  6. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۵۳.
  7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۹، ص۱۲۳.
  8. تاریخ کامل، ص۷۵.
  9. اطلاعات قرآنی، ص۱۹۴.
  10. باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۳۱.
  11. المعرب، ص۸۴.
  12. فقه اللغه، ص۳۱۶.
  13. www.tabyan.net..
  14. اطلاعات قرآنی، ص۱۹۵.
  15. کامل ابن اثیر، ص۷۵.
  16. علی قاضی زاهدی گلپایگانی، قصص یا داستان‌های شگفت انگیز قرآن، ص۸۰.
  17. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۳۸۵.
  18. لسان العرب، ج ۲، ص۵۷، «تنر»؛ لغت نامه، ج ۵، ص۶۱۹۵، «تنور».
  19. لغت نامه، ج ۵، ص۶۱۹۵؛ المعرب، ص۴۷، «تنور».
  20. لغت نامه، ج ۵، ص۶۱۹۶.
  21. لسان العرب، ج۲، ص۵۷.
  22. فرهنگ فارسی، ج ۱، ص۱۱۵۶، «تنور».
  23. المعرب، ص۴۷؛ لسان العرب، ج ۲، ص۵۷؛ نیز نک: لغت نامه، ج ۵، ص۶۱۹۵.
  24. واژه‌های دخیل، ص۱۵۸ - ۱۵۹.
  25. وندیداد، ج ۲، ص۸۹۰، ۱۱۱۶.
  26. واژه‌های دخیل، ص۱۵۸ - ۱۵۹.
  27. همان، لسان العرب، ج ۲، ص۵۷.
  28. واژه‌های دخیل، ص۱۶۰؛ نیز نک: لغت نامه، ج ۵، ص۶۱۹۵.
  29. تاج العروس، ج ۶، ص۱۳۴ ـ ۱۳۵، «تنر».
  30. تاج العروس، ج ۶، ص۱۳۴؛ لسان العرب، ج ۲، ص۵۷.
  31. لسان العرب، ج ۲، ص۵۷؛ تاج العروس، ج ۶، ص۱۳۴ - ۱۳۵؛ واژه‌های دخیل، ص۱۵۸.
  32. ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَمْرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ قُلْنَا ٱحْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّۢ زَوْجَيْنِ ٱثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ ٱلْقَوْلُ وَمَنْ ءَامَنَ وَمَآ ءَامَنَ مَعَهُۥٓ إِلَّا قَلِيلٌۭ «(این بود) تا آنگاه که فرمان ما در رسید و (آب از) تنور فرا جوشید گفتیم در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) بردار و (نیز) خانواده‌ات را- جز آن کس که درباره وی از پیش سخن رفته است- و (نیز) هر کس را که ایمان آورده است و جز اندکی همراه وی ایمان نیاورده بودند» سوره هود، آیه ۴۰.
  33. ﴿فَأَوْحَيْنَآ إِلَيْهِ أَنِ ٱصْنَعِ ٱلْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَآءَ أَمْرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ فَٱسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّۢ زَوْجَيْنِ ٱثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ ٱلْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَـٰطِبْنِى فِى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓا۟ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ «آنگاه بدو وحی کردیم که کشتی را زیر نظر ما و به وحی ما بساز و چون فرمان ما در رسید و (آب از) تنور جوشید در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) درآور و نیز خانواده‌ات را؛ مگر کسی از ایشان را که درباره وی از پیش سخن رفته است و با من درباره ستمگران سخن (از ر» سوره مؤمنون، آیه ۲۷.
  34. جامع البیان، ج ۲۳، ص۸۹؛ التبیان، ج ۸، ص۵۱۴.
  35. ﴿قَالُوا۟ ٱبْنُوا۟ لَهُۥ بُنْيَـٰنًۭا فَأَلْقُوهُ فِى ٱلْجَحِيمِ «گفتند: برآورده‌ای (پر آتش) برایش بسازید و او را در آتش افکنید» سوره صافّات، آیه ۹۷.
  36. «(این بود) تا آنگاه که فرمان ما در رسید و (آب از) تنور فرا جوشید گفتیم در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) بردار و (نیز) خانواده‌ات را- جز آن کس که درباره وی از پیش سخن رفته است- و (نیز) هر کس را که ایمان آورده است و جز اندکی همراه وی ایمان نیاورده بودند» سوره هود، آیه ۴۰.
  37. «آنگاه بدو وحی کردیم که کشتی را زیر نظر ما و به وحی ما بساز و چون فرمان ما در رسید و (آب از) تنور جوشید در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) درآور و نیز خانواده‌ات را؛ مگر کسی از ایشان را که درباره وی از پیش سخن رفته است و با من درباره ستمگران سخن (از ر» سوره مؤمنون، آیه ۲۷.
  38. جامع البیان، ج ۷، ص۵۱ - ۵۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۲۴۷.
  39. جامع البیان، ج ۷، ص۵۳؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۲۴۷، التفسیر الکبیر، ج ۶، ص۳۴۷.
  40. امالی، ج ۳، ص۷۶؛ المیزان، ج ۱۰، ص۲۲۶.
  41. المفصل، ج ۷، ص۵۷۴.
  42. همان، ص۵۱۲.
  43. واژه‌های دخیل، ص۱۵۸.
  44. کتاب مقدس، پیدایش، ۷: ۱۱ - ۱۴.
  45. قاموس الکتاب المقدس، ص۲۲۳ - ۲۲۴.
  46. سوره هود، آیه ۴۰.
  47. تفسیر موضوعی، ج ۶، ص۲۸۰.
  48. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۱۴۷.
  49. التفسیر الکبیر، ج ۶، ص۳۴۶.
  50. الدر المنثور، ج ۴، ص۴۳۰؛ کنزالدقائق، ج ۶، ص۱۶۰.
  51. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۱۴۷؛ کنز الدقائق، ج ۶، ص۱۶۰.
  52. روح المعانی، ج ۷، ص۷۷.
  53. الکافی، ج ۳، ص۴۹۳ - ۴۹۴، ح ۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۲۴۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص۳۴۶.
  54. التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص۳۴۶؛ غرائب القرآن، ج ۴، ص۲۱؛ روح البیان، ج ۴، ص۱۶۷.
  55. روح المعانی، ج ۷، ص۷۷.
  56. همان؛ نمونه، ج ۹، ص۹۸.
  57. تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۱۴۶.
  58. جامع البیان، ج ۷، ص۵۱ - ۵۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۲۴۷؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۴۲۲ - ۴۲۳.
  59. تفسیر المنار، ج ۱۲، ص۷۵.
  60. امالی، ج ۳، ص۷۶؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۲۴۷.
  61. «آنان را برای گناهشان، غرق کردند و به درون آتش راندند و در برابر خداوند برای خویش یاوری نیافتند» سوره نوح، آیه ۲۵.
  62. طوفان نوح، ص۶۸ - ۶۹.
  63. تفسیر ابن عربی، ج ۱، ص۵۶۳.
  64. تفسیر موضوعی، ج ۶، ص۲۸۰.
  65. خراسانی، محمد، مقاله «تنور»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص ۳۵.