حدیث منزلت در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳: خط ۲۳:
# هنگام بستن درهای منازلی که به [[مسجدالنبی]] باز می‌شدند. پیامبر تمامی درها را بست و تنها در خانه امام علی{{ع}} را باز نهاد و در جواب [[اعتراض]] برخی، گفت که این بستن و باز گذاردن، [[امتثال]] [[فرمان الهی]] است؛ چون نسبت علی به او نسبت هارون به [[موسی]] است<ref>ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب، ص۲۵۵؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ص۲۰۲.</ref>؛
# هنگام بستن درهای منازلی که به [[مسجدالنبی]] باز می‌شدند. پیامبر تمامی درها را بست و تنها در خانه امام علی{{ع}} را باز نهاد و در جواب [[اعتراض]] برخی، گفت که این بستن و باز گذاردن، [[امتثال]] [[فرمان الهی]] است؛ چون نسبت علی به او نسبت هارون به [[موسی]] است<ref>ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب، ص۲۵۵؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ص۲۰۲.</ref>؛
# پس از [[فتح خیبر]]. آن‌گاه که امام علی{{ع}} [[پیروزی]] [[باور]] نکردنی [[اسلام]] را پس از چند [[شکست]]، [[هدیه]] آورد، پیامبر فرمود: اگر نبود که گروهی از [[امت]] من درباره تو آن گویند که [[مسیحیان]] درباره [[عیسی بن مریم]] می‌گویند، درباره تو سخنی می‌گفتم که بر هر گروه از [[مسلمین]] که بگذری خاک قدم‌هایت و باقی آب وضویت را برای [[شفا]] بردارند. همین کافی است که {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى غَيْرَ أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي‌}}<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۱۴۰؛ خوارزمی، المناقب، ص۱۰۹.</ref>.
# پس از [[فتح خیبر]]. آن‌گاه که امام علی{{ع}} [[پیروزی]] [[باور]] نکردنی [[اسلام]] را پس از چند [[شکست]]، [[هدیه]] آورد، پیامبر فرمود: اگر نبود که گروهی از [[امت]] من درباره تو آن گویند که [[مسیحیان]] درباره [[عیسی بن مریم]] می‌گویند، درباره تو سخنی می‌گفتم که بر هر گروه از [[مسلمین]] که بگذری خاک قدم‌هایت و باقی آب وضویت را برای [[شفا]] بردارند. همین کافی است که {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى غَيْرَ أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي‌}}<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۱۴۰؛ خوارزمی، المناقب، ص۱۰۹.</ref>.
# مشهورترین نقل، در جریان [[غزوه تبوک]] است که در آن [[امام]] [[جانشین پیامبر]] در [[مدینه]] بود. گفتنی است در هر مناسبت که [[پیامبر]] از مدینه خارج می‌شد، شخصی را نماینده خود در مدینه معین می‌کرد؛ حتی اگر مدت [[زمان]] خروجش بسیار کوتاه - مثلاً یک [[روز]] - بود. در غزوه تبوک به دلیل شدت گرفتن فعالیت‌های [[منافقان]] در مدینه و خارج آن، پیامبر [[امام علی]]{{ع}} را [[جانشین]] خود در مدینه باقی نهاد و فرمود: یا من باید در مدینه بمانم و یا تو<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۰۳؛ محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳ ص۲۴؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۵۵.</ref>. دو حادثه مهم که تحرک [[منافقین]] را در آن روزها روشن‌تر می‌کند، عبارت‌اند از: ۱. واقعه [[مسجد ضرار]] و خراب کردن آن به [[امر الهی]]<ref>ابن هشام، السیره، ج۴، ص۱۷۴.</ref>؛ ۲. حادثه پی کردن شتر پیامبر به قصد کشتن آن حضرت<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۱، ص۱۹۳.</ref>. این دو حادثه در محدوده زمانی نزدیک به هم نشان می‌دهد که منافقان در آن روزها حالت تشکیلاتی به خود گرفته و مجتمع شده بودند و احتمال هر خطر از ناحیه آنان وجود داشت. آنان که با حضور امام علی{{ع}} در مدینه، تمامی نقشه‌های خود را بر آب می‌دیدند، حمله تبلیغاتی جدیدی را آغاز کرده، گفتند: «پیامبر از امام [[دل]] چرکین است که او را همراه خود نبرده و با [[زنان]] و [[کودکان]] در مدینه باقی نهاده است!» این [[اعتراض]] موجب آن شد که منقبت و [[فضیلت]] بزرگ‌تری برای امام علی{{ع}} رقم خورد و آن [[کلام]] بلند پیامبر بود که فرمود: «آیا ناخشنودی از اینکه برای من همچون [[هارون]] برای [[موسی]] باشی؛ جز آن‌که پیامبر نیستی. سزاوار نیست که من بروم مگر آن‌که تو [[خلیفه]] من باشی»<ref>ابن حنبل، المسند، ج۱، ص۷۰۹.</ref>.
# مشهورترین نقل، در جریان [[غزوه تبوک]] است که در آن [[امام]] [[جانشین پیامبر]] در [[مدینه]] بود. گفتنی است در هر مناسبت که [[پیامبر]] از مدینه خارج می‌شد، شخصی را نماینده خود در مدینه معین می‌کرد؛ حتی اگر مدت [[زمان]] خروجش بسیار کوتاه - مثلاً یک [[روز]] - بود. در غزوه تبوک به دلیل شدت گرفتن فعالیت‌های [[منافقان]] در مدینه و خارج آن، پیامبر [[امام علی]]{{ع}} را [[جانشین]] خود در مدینه باقی نهاد و فرمود: یا من باید در مدینه بمانم و یا تو<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۰۳؛ محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳ ص۲۴؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۱۵۵.</ref>. دو حادثه مهم که تحرک [[منافقین]] را در آن روزها روشن‌تر می‌کند، عبارت‌اند از: ۱. واقعه [[مسجد ضرار]] و خراب کردن آن به [[امر الهی]]<ref>ابن هشام، السیره، ج۴، ص۱۷۴.</ref>؛ ۲. حادثه پی کردن شتر پیامبر به قصد کشتن آن حضرت<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۱، ص۱۹۳.</ref>. این دو حادثه در محدوده زمانی نزدیک به هم نشان می‌دهد که منافقان در آن روزها حالت تشکیلاتی به خود گرفته و مجتمع شده بودند و احتمال هر خطر از ناحیه آنان وجود داشت. آنان که با حضور امام علی{{ع}} در مدینه، تمامی نقشه‌های خود را بر آب می‌دیدند، حمله تبلیغاتی جدیدی را آغاز کرده، گفتند: «پیامبر از امام [[دل]] چرکین است که او را همراه خود نبرده و با [[زنان]] و کودکان در مدینه باقی نهاده است!» این [[اعتراض]] موجب آن شد که منقبت و [[فضیلت]] بزرگ‌تری برای امام علی{{ع}} رقم خورد و آن [[کلام]] بلند پیامبر بود که فرمود: «آیا ناخشنودی از اینکه برای من همچون [[هارون]] برای [[موسی]] باشی؛ جز آن‌که پیامبر نیستی. سزاوار نیست که من بروم مگر آن‌که تو [[خلیفه]] من باشی»<ref>ابن حنبل، المسند، ج۱، ص۷۰۹.</ref>.
# در جاهای دیگری نیز این سخن از پیامبر شنیده شده است<ref>ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب{{ع}}، ج۲، ص۱۶۲ – ۱۵۵.</ref>.<ref>[[سید محمد کاظم طباطبایی|طباطبایی، سید محمد کاظم]]، [[ادله و نصوص امامت علی (مقاله)| مقاله «ادله و نصوص امامت علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۲۱۱.</ref>
# در جاهای دیگری نیز این سخن از پیامبر شنیده شده است<ref>ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب{{ع}}، ج۲، ص۱۶۲ – ۱۵۵.</ref>.<ref>[[سید محمد کاظم طباطبایی|طباطبایی، سید محمد کاظم]]، [[ادله و نصوص امامت علی (مقاله)| مقاله «ادله و نصوص امامت علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۲۱۱.</ref>


۱۱۷٬۸۳۵

ویرایش