مساجد مدینه: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۳۱: | خط ۱۳۱: | ||
میگویند چون [[مروان بن حکم]] مردی از [[یمن]] به نام «[[ذباب]]» را بر فراز این کوه گردن زد از این رو به «ذِباب» مشهور شده است. اما سبب نامگذاری آن به «مساجد الرایة» این است که «یزید بن هرمز» در [[قرن اول هجری]]، پشت این کوه با [[موالیان]] میجنگید. وی پرچمی در دست داشت بر فراز آن مستقر ساخته بود و لذا مسجد مذکور که بعدها ساخته شد، به «مسجد الرایه» معروف گردید<ref>وفاء الوفاء، سمهودی ج۳، ص۸۴۶ و ۸۴۷.</ref>. و الرایة نیز به معنای [[پرچم]] است. | میگویند چون [[مروان بن حکم]] مردی از [[یمن]] به نام «[[ذباب]]» را بر فراز این کوه گردن زد از این رو به «ذِباب» مشهور شده است. اما سبب نامگذاری آن به «مساجد الرایة» این است که «یزید بن هرمز» در [[قرن اول هجری]]، پشت این کوه با [[موالیان]] میجنگید. وی پرچمی در دست داشت بر فراز آن مستقر ساخته بود و لذا مسجد مذکور که بعدها ساخته شد، به «مسجد الرایه» معروف گردید<ref>وفاء الوفاء، سمهودی ج۳، ص۸۴۶ و ۸۴۷.</ref>. و الرایة نیز به معنای [[پرچم]] است. | ||
آثار مخروبه این مسجد همچنان بر فراز کوه ذباب موجود است: اما به علت محاصره آن به وسیله منازل اطراف، کمتر در دید کسی قرار میگیرد. تنها راه رسیدن به آن، عبور از منازل اطراف است که به [[راحتی]] امکانپذیر نیست. بنای مسجد مذکور میان [[خانه]] مخروبهای بوده و از حیاط کوچک آن نمای کوه سلع دیده میشود. محیط آن چهار متر مربع و بدون سقف است. مسجدی به نام «مسجد الرایة» در [[مکه]] هم وجود دارد که به «مسجد [[ردم]] الاعلی» معروف است..<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۹۱۴.</ref>. | آثار مخروبه این مسجد همچنان بر فراز کوه ذباب موجود است: اما به علت محاصره آن به وسیله منازل اطراف، کمتر در دید کسی قرار میگیرد. تنها راه رسیدن به آن، عبور از منازل اطراف است که به [[راحتی]] امکانپذیر نیست. بنای مسجد مذکور میان [[خانه]] مخروبهای بوده و از حیاط کوچک آن نمای کوه سلع دیده میشود. محیط آن چهار متر مربع و بدون سقف است. مسجدی به نام «مسجد الرایة» در [[مکه]] هم وجود دارد که به «مسجد [[ردم]] الاعلی» معروف است..<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۹۱۴.</ref>. | ||
'''[[مسجد]] ضِرار''': از [[مساجد]] [[مدینه]] بود. پیش از آنکه [[رسول خدا]]{{صل}} رهسپار [[تبوک]] شود، [[دوازده نفر]] از [[منافقین]] مسجدی ساختند و منظوری به جز [[ایجاد اختلاف]] و [[کارشکنی]] و [[زیان]] رساندن به [[مسلمانان]] نداشتند. در حالی که رسول خدا{{صل}} برای [[سفر]] تبوک آماده میشد، پنج نفرشان نزد وی آمدند و گفتند: ای رسول خدا، ما به [[نمایندگی]] دیگر همکاران خود نزد تو آمدهایم تا تشریف فرما شوی و در مسجدی که به خاطر رنجوران و [[نیازمندان]] و شبهای بارانی و شبهای زمستان بنا کردهایم، [[نماز]] بخوانی. آن پنج نفر عبارت بودند از: | |||
# مُعَتَّب بن قُشَیر، | |||
#ثَعَلبَة بن حاطب، | |||
#خِذام بن خالد، | |||
#ابو حبیبة بن الأزعر، | |||
#نَبتَل بن حارث. | |||
و دیگر همکارانش، عبارتاند از: | |||
[[عباد بن حنیف]]، [[جاریة بن عامر]]، [[زید بن جاریة بن عامر]]، [[مجمع بن جاریة بن عامر]]، بَجزَج، [[بجاد بن عثمان]]، [[ودیعة بن ثابت]]. | |||
رسول خدا{{صل}} در پاسخشان گفت: اکنون قصد سفر دارم و به [[تهیه مقدمات]] آن مشغولم. اگر [[خدا]] بخواهد، پس از بازگشتن خواهم آمد و در مسجد شما نماز خواهم خواند. | |||
در بازگشت از تبوک، هنگامی که رسول خدا{{صل}} به [[منزل]] ذی اَوان رسید، به وسیله [[وحی]] از قصد بانیان مسجد با خبر شد و آنها را [[شناخت]] و بیدرنگ، [[مالک بن دخشم]] (از [[بنی سالم بن عوف]])، و [[معن بن عدی]] با برادرش، [[عاصم بن عدی]] (از بنی عَجلان) را خواست و فرمود: بروید و این مسجدی را که [[ستمگران]] ساختهاند، از بیخ و بن بکنید و بسوزانید. | |||
مالک و مَعن رفتند و [[امر رسول خدا]]{{صل}} را بیدرنگ [[اجرا]] کرد و آیاتی از [[قرآن مجید]] درباره بانیان آن [[نزول]] یافت<ref>تاریخ پیامبر اسلام، دکتر محمد ابراهیم آیتی، ص۵۵۵.</ref>: | |||
# و کسانی مسجدی بنا کردند، برای ضرر زدن و [[کفر]] ورزیدن و [[تفرقه]] افکندن (میان مسلمانان) و به منظور تهیه پایگاهی برای کسی که پیش از این با خدا و رسولش به [[جنگ]] ایستاده است، و البته قسم میخورند که جز [[نیکی]] نخواستهایم، و [[خدا]] [[گواهی]] میدهد که آنان دروغگویاناند. | |||
# هرگز در آن [[مسجد]] به [[نماز]] نایست، البته مسجدی که از نخستین [[روز]]، بر اساس [[تقوا]] بنا شده است، سزاوارتر است که در آن بایستی، در آن مسجد مردانی هستند که [[دوست]] دارند خود را [[پاک]] دارند و خدای هم مردمی را که در راه پاک داشتن خویشاند، دوست میدارد. | |||
# آیا آن کس که ساختمان خود را بر پایه تقوا و [[رضای خدا]] نهاده بهتر است، یا کسی که ساختمان خود را بر کنار رودخانه از زیر فروریختهای نهاده، و در نتیجه او را در [[آتش دوزخ]] فروانداخته است؟ و خدا [[مردمان]] [[ستمگر]] را [[هدایت]] نمیکند. | |||
# ساختمانی که بنا کردهاند، پیوسته مایه [[شک و تردید]] در دلهایشان خواهد بود، مگر دلهاشان پاره پاره شود و خدا [[دانا]] و [[حکیم]] است<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ * أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}} «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان دروغگویند * هیچگاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بیگمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهادهاند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست میدارند و خداوند پاکیزگان را دوست میدارد * آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو میلغزاند؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمیکند * همواره بنیانی که بنا نهادهاند مایه تردید در دلهای آنان است تا آنکه دلهای آنها پارهپاره گردد و خداوند، دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۱۰۷-۱۱۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۹۲۳.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۲
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
آبار (ابیار علی =شجره، احرام، محرم، ذوالحلیفه)، ابراهیم (=مشربه ام ابراهیم)، ابوبکر، ابوذر (=سجده، بحیر)، ابی بن کعب (= بنی جدیله، بقیع)، اجابه (= مباهله)، احد (= جبل احد، فسح) احزاب (= فتح، خندق، اعلی، اجابه) بدائع، بغله (= بنی ظفر، مائده)، بلال، بنی زریق، بنی ساعده، تقوی، ثنایا، جبل الرماه، (= جبل العینین)، جمعه (= بنی سالم، عاتکه، وادی)، حمزه (= شهدا)، دار النابغه (=بنی عدی) درع، ذباب، رایت، رد شمس (= نخل، بوعی، فضیخ) رسول، زهرا (= فاطمه)، سبق، سرف، سقیا، سلمان، شمس (=شمسی)، شیخین، عرفات، عریش، عسکر (=مصرع) علی، عمر، غمامه (= مصلی العید، استسقاء)، قبا، قبلتین (= ذو قبلتین، بنی سلمه) قشله عسکریه، کبیر، مسیجد (= منصرف، غزاله) مستراح (= استراحت)، مصبح، معرس، منارتین، نبوی (نبی، مدینه)[۱].[۲].
مسجد ابوذر: یکی از مساجد تاریخی مدینه منوره است. بیهقی در شعب الایمان از عبدالرحمان بن عوف نقل کرده است که وی در صحن مسجد نبوی نشسته بود که پیامبر(ص) از مسجد خارج شده و در مکانی به نام «صدقه» وضو ساخته و پس از نماز به سجدهای طولانی مشغول شدند. عبدالرحمان گوید: پیامبر(ص) فرمود: «جبرئیل(ع) به من بشارت داد که هر کس بر من درود و صلوات فرستد، خداوند بر او درود میفرستد و کسی که بر من سلام نماید خداوند بر او سلام مینماید و من به خاطر این مسأله سجده شکر کردم. مسجدی که بعدها به یاد این واقعه ساخته شد به «سجده» معروف گردید.
احمد بن حنبل نیز روایت میکند که رسول خدا(ص) وارد مسجدی شده و به سجده افتادند. این مسجد همان مسجد «ابوذر غفاری» است[۳]. موقعیت آن اکنون سمت راست کسی است که در تقاطع خیابان ابوذر به سوی فرودگاه سابق و منطقه احد میرود. نمای آن نسبتاً نو و جدید است. بعضی این جا را خانه ابوذر غفاری میدانند و برخی دیگر معتقدند در زمان خلیفه سوم هنگامی که ابوذر به فرمان خلیفه به ربذه تبعید میشود تا این مکان مورد مشایعت امیرالمؤمنین و فرزندانش قرار میگیرند ابوذر در این مکان از مرکب پیاده شده و دو رکعت نماز میخوانند و سپس راهی ربده میشوند. مسجد ابوذر به «مسجد بحیر» هم معروف است، به علت آنکه ده جنب باغی بوده به این نام. البته این نام به مرور زمان فراموش شده است.[۴].
مسجد احرام: یکی از نامهای مسجد شجره در مدینه است. به سبب آن که حاجیان برای تشرف به حج در این مسجد احرام میبندند، به «مسجد الاحرام» معروف شده است.
مسجد امّ ابراهیم: یکی از مساجد تاریخی مدینه منوره است. ابن زباله و یحیی و ابن شبه از ابن غسان و... روایت کردهاند که رسول خدا(ص) در «مشربه ام ابراهیم» نماز گزاردند. در این مکان، ماریه قبطیه، همسر گرامی رسول خدا(ص)، ابراهیم را به دنیا آورد. این مشربه باغی بوده که بعضی از مورخان گفتهاند به او تعلق داشته است. در حقیقت، این محل، خانه او بوده که پیامبر(ص) در آن نماز گزاردهاند. در کنار مشربه مورد نظر که در منطقه «العوالی» و بین «نخیلات بنی قاسم» (برادر امام حسن عسکری(ع)) قرار داشته، مقبره اهالی منطقه بوده است[۵]. از مشربه ام ابراهیم با عنوان مسجد «ام ابراهیم» یاد شده که تا اواخر دوران عثمانی مورد عنایت کامل بوده، ولی در دوران سعودی مورد بیتوجهی قرار گرفته است. مخروبه این مشربه که تنها دارای یک چهار دیواری و یک در قفل شده است، در خیابان «العوالی» و سمت چپ کسی قرار دارد که از «مستشفی الزهراء» به سوی «مستشفی الوطنی» میرود.[۶].
مسجد امیّة الاوسیّین: از مساجد مدینه منوره است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بلال: یکی از مساجد مدینه منوره است. «مسجد بلال بن رباح» مکان قلعه یا اُطم «بنی زریق» در محله خالدیه کنونی بوده است که پیامبر(ص) در سال هفتم هجری در آن نماز عید اقامه فرمودهاند. هنگامی که پیامبر(ص) در این مکان نماز میگزاردند، اطم بنی زریق، سمت چپ حضرت قرار میگرفت[۷]. مسجد یاد شده که تا اخیر پابرجا بود؛ در توسعه سعودی، میان بنای شهرداری و مسجد غمامه تخریب و به ایستگاهها اتوبوسها و ماشینهای شهرداری تبدیل شد. مسجدی که امروزه با نام بلال وجود دارد جدید الاحداث بوده و مسجد مورد نظر نیست. همچنین مسجدی منسوب به بلال و بر فراز کوه ابوقبیس در مکه بوده که مساحتی حدود یکصد متر مربع داشته است. این مسجد در طرحهای جدید توسعه و بنای کاخهایی که برای میهمانان دولت سعودی بر فراز کوه ابوقبیس ساخته شده تخریب گردید و اکنون اثری از آن بر جای نمانده است. بلال بن رَباح، از نخستین گروندگان به اسلام بود. او شکنجههای سخت از سوی مشرکان دید؛ اما مقاومت کرد و با فریاد احد، احد خود آنها را آزار داد. وی پس از فتح مکه، بر بام کعبه ایستاد و بانگ اذان برداشت. برخی هم گفتهاند که روی کوه ابوقبیس اذان گفته و محل اذان وی مسجد شده است. چنین به نظر میرسد که بعدها فاکهی در قرن سوم از مسجد ابراهیم که برفراز کوه ابوقبیس بوده، یاد کرده است؛ جایی که ابراهیم در آن نقطه ایستاد و ندای حج سر داد[۸].[۹].
مسجد بنات النّجار: یکی از مساجد تاریخی مدینه منوره است. این مسجد در مجاورت مسجد جمعه در قبا حدود یکصد متری آن قرار دارد که به نام «بنات النجار» معروف است. آنان دختر عمههای پیامبر(ص) بودند. مشهور است وقتی رسول گرامی(ص) از مکه به مدینه هجرت فرمودند، دختران طایفه نجار به استقبال آن حضرت رفته و با ابیات زیبایی از ایشان استقبال کردند: طَلَعَ الْبَدْرُ عَلَيْنَا مِنْ ثَنِيَّاتِ الْوَدَاعِ وَجَبَ الشُّكْرُ عَلَيْنَا مَا دَعَا لِلَّهِ دَاعٍ ایها المبعوث فینا جئت بالأمر المطاع جئت شرفت المدینه مرحبا یا خیر داع «ماه چهارده از ثنیة الوداع بر ما طلوع کرد و بر ما شکر واجب است مادامی که خوانندهای برای خدا بخواند؛ چراکه او ما را به سوی خداوند دعوت نمود، ای کسی که در میان ما مبعوث شدهای امر تو مطاع ما است. تو با آمدنت به مدینه شرافت بخشیدی، خوش آمدی ای بهترین دعوت شده»[۱۰]. مسجد یاد شده تنها یک چهار دیواری بدون سقف بود. در اواخر دوران سعودی دیوارهای آن شکاف برداشته و نزدیک بود که اطراف آن فرو ریزد که تعمیراتی در آن صورت پذیرفت. این مسجد مخروبه داخل محوطهای پشت مسجد جمعه سمت جنوب آن - قرار دارد که توجه کسی را به خود جلب نمیکند.
مسجد بنی اسلم: از مساجد مدینه است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بنی الحبلی: از مساجد مدینه منوره است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بنی جهینه: از مساجد مدینه است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بنی حارثه: یکی از مساجد تاریخی مدینه منوره است. این مسجد به طایفه «بنیحارثة بن الحارث الخزرج» متعلق بوده است. این طایفه در امتداد «عُرَیض» تا «وادی قناة» در شمال و شرق مدینه ساکن بودهاند. نیروهای اسلام در مسیر غزوه احد از میان منطقه مسکونی این قبیله عبور کردهاند و میگویند پیامبر(ص) در این مکان نماز گزاردهاند[۱۱]. این مسجد کنار جاده احد قرار دارد و بقایای قلعهای متعلق به عثمانیها نیز در مجاورت آن و نمای کوه احد نیز از پشت آن دیده میشود.
مسجد بنی حرام صغیر: از مساجد مدینه است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بنی حرام کبیر: یکی از مساجد تاریخی مدینه منوره است. این مسجد را قبیله «بنی حرام» پس از ورود به این منطقه ساختند. بعضی میگویند پیامبر(ص) در مسجد آنان نماز گزاردهاند و بعضی منکر آن شدهاند[۱۲]. مسجد بنی حرام در دوران اموی تعمیر و در دوران عثمانی تقریباً رو به انهدام رفت. اکنون جز چند ستون و خشت، اثری از آن باقی نمانده است[۱۳]. موقعیت آن به سمت مساجد سبعه است؛ یعنی پس از پایان کوه سلع به سوی مدینه و در سمت چپ خیابان «السّیح» قرار دارد.
مسجد بنی خداره: از مساجد مدینه است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بنی خدره: از مساجد مدینه است که در طول تاریخ از بین رفته است. احتمالاً همان مسجد بنی خداره باشد.
مسجد بنی رائج: از مساجد مدینه است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بنی زریق: یکی از مساجد مدینه است که در دوران سعودی تخریب شده است. میگویند پیامبر(ص) در این مسجد نماز گزارده و قرآن خواندهاند. بر اساس بعضی روایات، اولین مسجدی است که در آن قرآن خوانده شده است[۱۴]. مسجد «بنی زریق» که رو به روی «باب السلام» و در خیابان «مناخه» قرار داشته در توسعه اطراف مسجدالنبی(ص) تخریب و مکان آن به ایستگاه اتوبوسها تبدیل شده است.
مسجد بنی ساعده: از مساجد مدینه است. ابن شبه نقل کرده که پیامبر(ص) در مسجد «بنیساعده» نماز گزاردهاند. عبدالله بن عباس روایت کرده که آن حضرت در «سقیفه بنی ساعده» نشسته و «سهل بن سعد» با کاسهای از آب ایشان را سیراب میکرد[۱۵]. این مسجد در مکان سقیفه بنی ساعده ساخته شد و چاه «بضاعه» نزدیک آن قرار داشت. مسجد بنی ساعده را علی پاشا در سال ۱۰۳۰ ق، تکمیل و تجدید بنا نمود[۱۶]. مکان دقیق آن در خیابان «سحیمی» یعنی در شمال غربی مسجد النبی(ص) واقع بود که در توسعه اطراف مسجد در دوران سعودی تخریب شد. در داخل این خیابان و در محل تقاطع سحیمی و خیابان «سلطانی»، سقیفه بنی ساعده و مسجد آن قرار داشته که تخریب و به باغ شهرداری یا بلدیه تبدیل شد.
مسجد بنی ظفر: از مساجد تخریب شده مدینه در دوران سعودی است. پیامبر(ص) در مسجدی که به «بنی ظفر» از اوس متعلق بوده و در شرق بقیع، کنار باغ برادران «العائده و آل رفاعی» قرار داشته است نماز گزاردهاند[۱۷]. زبیر بن بکار میگوید: محمد بن حسن روایت کرده است که پیامبر(ص) بر سنگی در این مسجد مینشسته و همراه صحابهای چون «عبدالله بن مسعود» و «معاذ بن جبل» به قرائت قرآن مشغول میشدند. گویند این سنگ شکافی داشته که پیامبر(ص)، سر مبارک خود را برای امان ماندن از آفتاب در آن میگذاشتهاند. بعضی نیز گفتهاند سوره «مائده» در این مسجد بر پیامبر(ص) نازل شد و لذا به «مسجد مائده» نیز مشهور گشت. وجه تسمیه آن به «البغله» (قاطر ماده) به این سبب است که میگویند جای پای قاطر رسول خدا(ص) بر آن سنگ به جا مانده بود. و یا این جا، مکان دفن بغله آن حضرت بوده است. در سال ۶۳۰ ق. «منصور قلاوون» این مسجد را تعمیر کرده است. مکان آن در پانصد متری خیابان «ملک عبدالعزیز» یعنی خیابانی که در مجاورت شمال بقیع بوده و از «شارع ستین» به آن راه است قرار داشته و سعودیها پس از تخریب، آن را به ساختمان تابعه «هیئت امر به معروف و نهی از منکر» تبدیل کردهاند.
مسجد بنی عبید: از مساجد مدینه است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بنی عَدّی: یکی از مساجد تخریب شده در دوران سعودی است. این مسجد در «دارالنابغه» یعنی کنار مقبره «عبدالله بن عبدالمطلب» پدر گرامی رسول خدا(ص) قرار داشت. میگویند پیامبر(ص) در این مسجد نماز گزاردهاند[۱۸]. مسجد دارالنابغه در خیابان «مناخه» و مقابل «باب السلام» بود که همراه مقبره پدر پیامبر(ص) در تعریض و توسعه خیابان مذکور در حدود سال ۱۳۶۴ ش. تخریب شد.
مسجد بنی عمرو بن مبذول: از مساجد مدینه است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بنی غفار: از مساجد مدینه است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بنی قریظه: یکی از مساجد تاریخی مدینه منوره است. این مسجد در شرق مسجد «فضیخ»، در العوالی و کنار باغی معروف به «حاجزه» ساخته شده است. خانههای یهود «بنی قریظه» در این مکان بوده و پیامبر(ص) در خانهای در این مکان نماز گزاردند[۱۹] که بعدها در مکان نماز ایشان مسجدی بنا شد. میگویند این مسجد همان جایی است که رسول خدا(ص) در محاصره بنیقریظه، «سعد بن معاذ» را حَکَم قرار دادند تا در مورد آنان قضاوت کند. مسجد بنی قریظه که حدود نوزده متر مساحت داشته، در دوران عثمانی رو به تخریب رفته و فقط دیوارهای آن باقی مانده بود[۲۰].
مسجد تقوا: از مساجد مدینه است. مسجدی است که در حق آن آیه شریفه ﴿لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ﴾[۲۱] نازل شده که به اختلاف نقل، منظور مسجد النبی، مسجد قبا (به احتمال بیشتر)، هر دو مسجد (قبا و مسجد النبی) و یا همه مساجدی است که بر اساس تقوا بنا شود[۲۲].
مسجد توبه: از مساجد مدینه منوره است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بیاضه: از مساجد مدینه منوره است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد بیضه: از مساجد عصر پیامبر(ص) است که بین راه مکه و مدینه قرار داشته و به مرور زمان از بین رفته است[۲۳].
مسجد ثنایا: یکی از مساجد تاریخی مدینه منوره است. رسول خدا(ص) در حین جنگ احد مجروح شده و دندان پیشین ایشان در مکانی شکسته شد که بعدها در آن مکان مسجدی ساختند. این مسجد دارای گنبدی بوده که به مرور زمان منهدم گشته است[۲۴]. امروزه دیوارهای مخروبه آن در دامنه کوه احد همانند تلی از سنگ و خاک دیده میشود که به هیچ وجه توجه کسی را به خود جلب نمیکند. این مسجد به قُبة الثنایا نیز معروف است.
مسجد جبل الرماة: از مساجد مدینه است که مسجد جبل العینین هم نام دارد. مسجدی بود بر سمت شرقی کوه عینین که در سنگرگاه و یا عبادتگاه پنجاه تیرانداز سپاه اسلام در غزوه احد ساخته شد. این مسجد در دوران عثمانی ترمیم ولی به مرور زمان و در اثر بیتوجهی تقریباً از بین رفت و اکنون جز دیوارهای کوتاه و خشتی آن چیزی باقی نمانده است[۲۵].
مسجد جثجاته: از مساجد مدینه منوره است که در طول تاریخ از بین رفته است.[۲۶].
مسجد جمعه: یکی از مساجد تاریخی مدینه منوره است. پیامبر(ص) وقتی از قبا به سوی مدینه رفتند، میان قبیله «بنی سالم بن عوف» نماز جمعه خواندند. به گفته ابن اسحاق، این اولین نماز جمعهای بود که در مدینه اقامه کردند[۲۷]. مسجد بنی سالم در میان «وادی رانوناء» به دست فردی به نام «عبد الصمد» ساخته شد. به این مسجد «عاتکه» نیز گفتهاند. در شمال آن حصن یا دژی خراب که به آن «المزدلف» میگفتند قرار داشت. مالک آن «عتبان بن مالک» یکی از صحابه رسول خدا(ص) بود. وی از آن حضرت درخواست کرد تا در آنجا نماز گزارند و پیامبر(ص) نیز چنین کردند. برخی معتقدند که برگشت قبله از بیتالمقدس به کعبه در این جا بوده است.
مسجد جمعه سقفی داشته که به وسیله دو ستون نگهداری میشده است. این سقف به مرور خراب شد که مرحوم «شمس الدین قاوان» به مرمت آن پرداخت[۲۸]. طول آن از جنوب به شمال، بیست ذراع (۸۶/۹ متر) و عرض آن از شرق به غرب شانزده ذراع (۸۹/۷ متر) بوده است. تا قرن نهم نیز دو گنبد داشته و در دوران عثمانی نیز بازسازی و مرمت شده است. بعدها حسن شربتلی به حفظ و ترمیم آن همت گماشت؛ زیرا مسجد مذکور در داخل باغهای وی قرار داشت. مکان آن در سمت راست کسی است که از مسجد قبا حدود پانصد متر به پایین (سمت شمال) میرود. شایان گفتن است در دوران سعودی حدود سالهای ۱۳۹۵ق، به بعد به طور کامل بازسازی شده و بنای زیبا و عالی آن از دور نمایان است. این مسجد به «بنی سالم» و مسجد «وادی» نیز معروف بوده است.
مسجد حمزه: از مساجد تخریب شده مدینه در دوران سعودی است. این مسجد که مدفن اولیه حضرت «حمزه(ع)» و «عبدالله بن جحش» بوده، بر اثر سیلی در دوران مروان تخریب شد و به گفته رفعت پاشا، جنازه حمزه(ع) را به مکان کنونی که به مزار شهدای احد معروف است منتقل ساختند. در سال ۵۷۰ ق، مادر خلیفه الناصر عباسی، بر محل کنونی قبر حمزه(ع) مسجدی ساخت. این مسجد دارای گنبد و دری آهنین بوده و قبر عموی رسول خدا(ص) در درون آن ضریح و پوششی داشته است. در سال ۸۹۳ ق، سلطان اشرف قایتبای آن مسجد را توسعه داد و چاهی کنار آن حفر کرد. در دوران عثمانی نیز بنای آن به طور زیبایی ترمیم و تجدید بنا گردید[۲۹]. در دوران حکومت سعودی، چون زایران دیوارهای این مسجد را مسح و لمس نموده و هدایا و نذورات میدادند، آن را خراب و سپس مسجد دیگری در اطراف آن بنا کردند. چون قبور شهدا مکشوف شد و نیاز به حفظ آن بود، در سال ۱۳۸۳ ق دیواری بر گرد آن قبور کشیده و آن را محصور ساختند[۳۰]. مسجد که اکنون در سمت مغرب مزار شهدای احد قرار داشته و به نامهای «مسجد احد، علی(ع) و حمزه(ع)» معروف است، همان است که به جای مسجد یاد شده ساخته شده است. این مسجد به «مسجد شهداء» و «مشهد شهداءِ» هم معروف بود.
مسجد دِرع: یکی از مساجد تاریخی مدینه منوره است. ابن شبه روایت کرده است که پیامبر(ص) هنگام عزیمت به سوی احد در «شیخان» بیتوته کرده و پس از اقامه نماز صبح، حرکت کردند. این محل به «البدائع» نیز معروف بوده است. به نقل ابن عباس، رسول خدا(ص) نماز عصر و عشا و نماز صبح قبل از روز جنگ را در این مکان خواندهاند. وجه تسمیه آن به «الدّرع» چنین است که آن حضرت هنگام بیتوته و اقامه نماز زره خود را از تن درآورده و در آنجا نهاده بودند[۳۱]. بعدها به یاد این واقعه مسجدی ساخته شد که به «مسجد الدّرع»، «البدایع» و «الشیخان» معروف شد. این مسجد اکنون در سمت چپ کسی است که به سوی کوه و مقابر شهدای احد میرود. بنای قدیمی کنونی آن از دوران عثمانی است و صحن و رواق کوچکی دارد. چاهی نیز کنار آن بوده که اکنون تخریب شده است.
مسجد علی بن ابیطالب(ع): چند مسجد در مدینه منوره به این نام مشهور است. پیامبر(ص) نماز یکی از اعیاد را در «دار الشفاء» (محل کنونی مسجد علی(ع)) اقامه فرمودند. این مسجد در نزدیکی «مسجد غمامه» توسط عمر بن عبدالعزیز ساخته شد و هنوز پابرجاست. در قرن نهم رو به تخریب رفته و زایرانی را که در آن نواحی از دنیا میرفتند در آنجا دفن میکردند. در سال ۸۸۱ ق، توسط «زین الدین ضیغم» امیر مدینه منوره تعمیر و حکمرانان دوره عثمانی نیز اهتمامی خاص به تعمیر و حفظ آن داشتند[۳۲]. در بعضی روایات آمده است که حضرت علی(ع) در این مکان نماز عید خواندهاند. بعضی میگویند در دوران خلافت عمر بن عبد العزیز ترمیم و بازسازی شد و بنای آن مربوط به قبل از دوران وی بوده است. بنای کنونی آن از دوران عثمانی بوده و یک مناره نیز دارد که متعلق به قرن نهم است.
همچنین یکی از مساجد سبعه در منطقه جنگ خندق، مسجد علی بن ابیطالب(ع) است. این مسجد به روایت سمهودی در جنوب مسجد «سلمان فارسی» که پس از مسجد فتح بوده قرار داشته و بنای آن به مرور رو به تخریب رفت. زین الدین ضیغم امیر مدینه در سال ۹۷۶ ق، آن را تجدید بنا کرد و سقفی بر آن گذاشت. طول این مسجد از شمال تا جنوب ۱۳ ذراع (۲۰/۵ متر) و عرض آن ۱۶ ذراع (۴۰/۶ متر) بوده است[۳۳]. موقعیت مشهور کنونی آن با گفته سمهودی مطابقت ندارد؛ زیرا مسجد امیرالمؤمنین علی(ع) اکنون کمی بالاتر از مسجد فاطمه(س) و در غرب مسجد عمر واقع است و در حقیقت پس از مسجد سلمان نیست؛ زیرا آن مسجد به ابوبکر منسوب است. بعضی نیز مسجد کنونی علی(ع) را به ابوبکر نسبت میدهند. همچنین مسجدی در احد در جهت شرقی صحن مزار حمزه سید الشهداء به نام «مسجد علی» وجود داشته و در کتب تاریخی آن را «حیره» گفتهاند. انتساب این مسجد به آن حضرت یا از لحاظ دلاوریهای ایشان در این مکان در غزوه احد است یا آنکه محل عبادت ایشان پس از رحلت رسول اکرم(ص) بود و امام صادق(ع) زیارت آن را توصیه فرمودند. این مسجد کمی پایین از مکان قبلی و تاریخی خود نوسازی شده است. برخی آن را مسجد عسکر میدانند..[۳۴].
مسجد عتبان بن مالک: از مساجد مدینه منوره است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد سبق: از مساجد مدینه است. مسجدی است در شمال شرقی مسجد نبوی و در فاصله پانصد متری. علت نامگذاری آن این است که در وسط میدان اسبدوانی واقع شده است که در زمان رسول خدا(ص) وجود داشت.
مسجد سُقیا: «سقیا» نام مسجد، چاه و روستایی در «حرّة غربی» مدینه منوره است. ترمذی از علی(ع) نقل کرده که با رسول خدا(ص) برای غزوهای خارج شدیم تا به «حرّة سقیا» رسیدیم؛ رسول خدا(ص) وضویی ساخته و رو به قبله فرمودند: «خدایا! ابراهیم بنده تو و دوست تو بود و برای اهل مکه طلب برکت و خیر کرد؛ من بنده تو و رسول تو هستم و برای اهل مدینه دعای خیر میکنم که به آنان همانند اهل مکه، برکت دهی، خدایا! با یک برکت برای آنان دو برکت قرار ده»[۳۵]. همچنین در روایات احمد بن حنبل و طبرانی آمده است که پیامبر(ص) به کنار «چاه سقیا» نماز گزارد و بعدها در مکان نماز آن حضرت مسجدی ساختند. ابن زباله نقل کرده است: پیامبر(ص) برای نبرد (بدر) از سربازان خود در کنار سقیا سان دیده و در این مکان نماز گزاردهاند. مسجد سقیا هفت ذراع (۲۵/۳ متر) مساحت داشته و به صورت مربع بوده است. در دوران عثمانی بنای مخروبه آن را حفر کرده و در آن محرابی از سنگ که نصف آن هنوز باقی مانده بود بافتند و سپس آن را بازسازی کردند[۳۶]. این مسجد به «قُبّة الرؤوس» نیز مشهور بوده است[۳۷]. اکنون با همان بنای دوران عثمانی و به طول تقریبی چهار متر و عرض سه متر باقی مانده و نه تنها هیچگونه اقدامی جهت تعمیر و یا اصلاح آن به عمل نیامده؛ بلکه اطراف آن به زبالهدانی تبدیل شده است. موقعیت کنونی آن داخل محوطه ترمینال؛ یعنی مقابل «میدان عنبریه» در سمت شمال مدینه است و ساختمان قدیمی و متروکه راه آهن دوره عثمانی نیز در مقابل آن دیده میشود. نمای آن سفید و دارای دو گنبد و دری بسیار کوچک است. این مسجد توجه کسی را به خود جلب نکرده و نام و نشانی هم بر آن دیده نمیشود. همچنین سقیا، نام مسجدی از مساجد عصر پیامبر(ص) است که میان راه مکه و مدینه قرار داشته و به مرور زمان از بین رفته است[۳۸].
مسجد سلمان فارسی: یکی از مساجد سبعه در مدینه منوره است. این مسجد پس از مسجد فتح و در سمت جنوب آن قرار دارد. این جا محل تهجد و دعای سلمان بود به خاطر نقش او در جریان حفر خندق این مسجد بنا گردید. بعضی آن را به ابوبکر منتسب دانستهاند. طول آن از شمال به جنوب چهارده ذراع (۶۰ / ۵ متر) و عرض آن از شرق به غرب هفده ذراع (۸۰/۶ متر) است[۳۹].
مسجد شجره: این مسجد که امروزه به نامهای «شجره»؛ «ذوالحلیفه»؛ «ابیار علی» مشهور است، یکی از مساجد مهم خارج از مدینه بوده و به عنوان یکی از میقاتها و مساجد احرام از اهمیت بسزایی برخوردار است. وجه تسمیه آن به نامهای فوق چنین است:
- شَجَره: از آن جهت آن را «شجره» میخوانند که پیامبر اکرم(ص) در این مکان، کنار درختی به نام «سَمَره» فرود آمده و احرام بستهاند[۴۰].
- اِحرام: به سبب آنکه حاجیان برای تشرف به حج در این مسجد احرام میبندند، به «مسجدالاحرام» معروف گردیده است.
- ذوالحُلَیفه: «حُلیفه» نام آبی بین «بنی جشم بن بکر» از هوازن و «بنی خفاجه العقیلین» بوده که رسول خدا(ص) دوست داشتهاند برای بستن احرام کنار درختی در این محل فرود آیند[۴۱]. در علت نام این منطقه گفتهاند: حَلفا نام گیاهی بود و یا از حلف (قسم) است چون در جاهلیت جمعی در این نقطه هم قسم شدند. # ابیار علی(ع): از آن جهت عامه مردم در سالهای متمادی آن را «ابیار علی(ع)» گفتهاند که حضرت علی(ع) برای آبیاری نخلستانها، چاههای فراوانی در این منطقه حفر کرده و ابیار نیز اسم جمع «بئر» یعنی چاه است. فیروزآبادی که در قرن هشتم آن را توصیف کرده میگوید: این مسجد جز به نام «ابیار علی(ع)» شناخته نیست[۴۲]. به علت آنکه زائر خانه خدا در این جا محرم میشود، به مسجد محرم نیز موسوم است.
رسول اکرم(ص) پس از اقامه دو رکعت نماز در این مکان، احرام بسته و میفرمودند: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ». ابن زباله روایت کرده است که رسول خدا(ص) نخستین بار، هنگام انجام حج، زیر درختی در این مکان فرود آمدهاند که در سالهای بعد در آن محل مسجدی ساخته شد. آن حضرت در آن مسجد به سمت ستون وسط نماز میخواندهاند و این همان مکان درختی بود که ایشان قبلاً کنار آن نماز میگزاردهاند[۴۳]. پیامبر اکرم(ص) سه بار در این مکان محرم شدهاند. ۱- هنگام صلح حدیبیه (سال ششم هجری) ۲- عمره ناشده (سال هفتم هجری) ۳- حجة الوداع (سال دهم هجری)[۴۴].
«زین الدین الاستدار»، در سال ۹۶۱ ق بنای مسجد را بازسازی و اطراف آن دیواری بزرگ کشید که تا پایان دوره عثمانی همچنان پا برجا بود. وی مأذنه گوشه شمال غربی آن را نیز بازسازی کرد. به سبب این که مکان محراب اصلی مشخص نبود، محراب دیگری در وسط دیوار قبله قرار داد که شاید مکان اصلی محراب باشد. وی پلههایی در سه جهت برای مسجد ساخت تا از ورود چارپایان به داخل جلوگیری شود. طول این مسجد از جنوب تا شمال ۵۲ ذراع (۶۵/ ۲۵ متر) و از شرق به غرب نیز به همین مقدار بوده است[۴۵]. در دوران سعودی به طرز بسیار زیبایی بازسازی شده، و مساحت آن به ۸۸۰۰۰ متر مربع رسیده است. البته مسجدی نیز در حدیبیه (میان راه مکه و مدینه)، مسجد شجره نام داشته که از مساجد عصر پیامبر(ص) بوده و به مرور زمان از بین رفته است[۴۶]. جدای از مسجد شجره معروف در مدینه که میقات است و مسجد شجره در حدیبیه، مسجد دیگری با همین نام در شهر مکه وجود دارد که در شمار کهنترین مساجد این شهر است.
فاکهی مینویسد: گفتهاند که رسول خدا(ص) در مسجد شجره نماز خوانده است. این مسجد پایینتر از محله یأجج است. نیز آورده است: هر زمان عبدالله بن عمر به مکه میرفت، ابتدا در مسجدی فرود میآمد که درختی نزدیک آن بود. وقتی آن را خلوت مییافت، نماز میخواند و اگر خلوت نبود به جای دیگر میرفت[۴۷]. فاکهی در جای دیگر آورده است: از جمله مساجدی که نماز خواندن در آنها مستحب است و آثار رسول خدا(ص) در آن وجود دارد، مسجدی است که آن را «مسجد شجره» مینامند. این مسجد در قسمت بالای مکه، در پشت دار منارة البیضاء، در کنار کوه و در برابر حجون، مقابل مسجد الحَرَس (مسجدالجن) است. در آنجا درختی بوده که رسول خدا(ص) آن را صدا کرده و درخت از جای خود حرکت کرده، نزد آن حضرت آمده است. وی سپس پنج روایت درباره این معجزه پیامبر(ص) در محل مسجد مزبور نقل کرده است[۴۸]. در یکی از این روایات آمده است که پیامبر رُکانة بن عبد یزید بن هاشم را به اسلام دعوت کرد. او گفت: ایمان نخواهم آورد تا درخت را صدا کنی و آن نزد تو آید! حضرت به معجزه الهی رو به درخت کرده، فرمودند: به اذن خداوند نزد من آی، و درخت نزد آن حضرت آمد!. ازرقی هم از مسجد شجره یاد کرده و نوشته است که آن مسجد در برابر مسجد الجن است. آنگاه اشارتی به معجزه حضرت رسول(ص) کرده است[۴۹]. زهیر کتبی درباره وضعیت فعلی مسجد شجره مینویسد: این مسجد در همسایگی مسجد جن (در مسیر شخص عازم حرم) و در نزدیکی میدان سلیمانیه (و اکنون پل سلیمانیه) قرار دارد. نام فعلی آن مسجد، مسجد جندراوی (منسوب به ابراهیم جندراوی) است. مسجد پیشگفته، چند ده متر پایینتر از مسجدالجن و در امتداد شارع الجن، طریق مسجدالحرام، درست پیش از پل سلیمانیه است. طول و عرض تقریبی آن دوازده در بیست متر میباشد و در حال حاضر تابلوی: «مسجد رقم ۴۳» روی آن به چشم میخورد. در شعبان سال ۱۴۲۱ بنای جدید این مسجد به اتمام رسید. گفتنی است روبهروی مسجد شجره، (پیش از پل سلیمانیه دست راست کسی که به طرف مسجد جن میآید) مسجد کوچک دیگری است که به نظر برخی ساکنان، مسجد الرایة اصلی است. در این صورت، مسجد اول بازار جودریه نباید مسجد الرایه باشد[۵۰].
مسجد صدقة الزبیر: از مساجد مدینه است که در طول تاریخ از بین رفته است.
مسجد ذو قبلتین: مسجد ذو قبلتین در «حرّة الوبره»، شمال غربی مدینه و غرب مساجد سبعه (کوه سلع) قرار دارد. این مسجد در سالهای ۸۹۳ ق، توسط شاهین جمالی، شیخ خدام حرم پیامبر(ص) مسقف و در دوران سلیمان عثمانی ۹۵۰ه. ق نیز مجدداً تعمیر و تجدید بنا شد[۵۱]. در سال ۱۳۷۰ ق، نیز منارهای در زاویه شمال شرقی صحن آن بر پا و نمای مسجد به کلی بازسازی گردید. به یاد آن حادثه مهم (تغییر قبله)، داخل شبستان مسجد آیه ۱۴۴ سوره بقره بر دیوار شمالی یعنی سمت چپ مدخل ورودی کنونی با خطوط نسخ و نستعلیق زیبا و زرین نوشته شده است. البته مکان این نوشتهها محل قبله بیت المقدس نیست، بلکه مکان اصلی آن قبله در سمت راست مدخل ورودی مسجد بوده که قبلاً سنگی به عنوان نشانه آن نصب کرده بودند. از آنجایی که زایران آن را مسح و لمس کرده و به آن تبرک میجستند، در سال ۱۳۹۸ ق، آن سنگ را برداشته و آیات تغییر قبله بر دیوار شمالی نگاشته شد. مساحت مسجد اکنون ۳۹۲۰ متر مربع است که دو گنبد بزرگ به قطر ۸/۷ متر و ارتفاع ۱۸/۸ متر نیز بر آن استوار گشته است. برخی از این مسجد با عنوان «مسجد قبلتین» و «بنی سلمه» یاد میکنند.[۵۲].
مسجد رایة: یکی از مساجد تاریخی مدینه منوره است. این مسجد برفراز کوه «ذِباب» در شرق کوه سلع (مکان مساجد سبعه) قرار دارد. پیامبر اکرم(ص) هنگام جنگ «خندق» بالای این کوه نماز گزاردهاند[۵۳]. میگویند چون مروان بن حکم مردی از یمن به نام «ذباب» را بر فراز این کوه گردن زد از این رو به «ذِباب» مشهور شده است. اما سبب نامگذاری آن به «مساجد الرایة» این است که «یزید بن هرمز» در قرن اول هجری، پشت این کوه با موالیان میجنگید. وی پرچمی در دست داشت بر فراز آن مستقر ساخته بود و لذا مسجد مذکور که بعدها ساخته شد، به «مسجد الرایه» معروف گردید[۵۴]. و الرایة نیز به معنای پرچم است. آثار مخروبه این مسجد همچنان بر فراز کوه ذباب موجود است: اما به علت محاصره آن به وسیله منازل اطراف، کمتر در دید کسی قرار میگیرد. تنها راه رسیدن به آن، عبور از منازل اطراف است که به راحتی امکانپذیر نیست. بنای مسجد مذکور میان خانه مخروبهای بوده و از حیاط کوچک آن نمای کوه سلع دیده میشود. محیط آن چهار متر مربع و بدون سقف است. مسجدی به نام «مسجد الرایة» در مکه هم وجود دارد که به «مسجد ردم الاعلی» معروف است..[۵۵].
مسجد ضِرار: از مساجد مدینه بود. پیش از آنکه رسول خدا(ص) رهسپار تبوک شود، دوازده نفر از منافقین مسجدی ساختند و منظوری به جز ایجاد اختلاف و کارشکنی و زیان رساندن به مسلمانان نداشتند. در حالی که رسول خدا(ص) برای سفر تبوک آماده میشد، پنج نفرشان نزد وی آمدند و گفتند: ای رسول خدا، ما به نمایندگی دیگر همکاران خود نزد تو آمدهایم تا تشریف فرما شوی و در مسجدی که به خاطر رنجوران و نیازمندان و شبهای بارانی و شبهای زمستان بنا کردهایم، نماز بخوانی. آن پنج نفر عبارت بودند از:
- مُعَتَّب بن قُشَیر،
- ثَعَلبَة بن حاطب،
- خِذام بن خالد،
- ابو حبیبة بن الأزعر،
- نَبتَل بن حارث.
و دیگر همکارانش، عبارتاند از: عباد بن حنیف، جاریة بن عامر، زید بن جاریة بن عامر، مجمع بن جاریة بن عامر، بَجزَج، بجاد بن عثمان، ودیعة بن ثابت. رسول خدا(ص) در پاسخشان گفت: اکنون قصد سفر دارم و به تهیه مقدمات آن مشغولم. اگر خدا بخواهد، پس از بازگشتن خواهم آمد و در مسجد شما نماز خواهم خواند. در بازگشت از تبوک، هنگامی که رسول خدا(ص) به منزل ذی اَوان رسید، به وسیله وحی از قصد بانیان مسجد با خبر شد و آنها را شناخت و بیدرنگ، مالک بن دخشم (از بنی سالم بن عوف)، و معن بن عدی با برادرش، عاصم بن عدی (از بنی عَجلان) را خواست و فرمود: بروید و این مسجدی را که ستمگران ساختهاند، از بیخ و بن بکنید و بسوزانید. مالک و مَعن رفتند و امر رسول خدا(ص) را بیدرنگ اجرا کرد و آیاتی از قرآن مجید درباره بانیان آن نزول یافت[۵۶]:
- و کسانی مسجدی بنا کردند، برای ضرر زدن و کفر ورزیدن و تفرقه افکندن (میان مسلمانان) و به منظور تهیه پایگاهی برای کسی که پیش از این با خدا و رسولش به جنگ ایستاده است، و البته قسم میخورند که جز نیکی نخواستهایم، و خدا گواهی میدهد که آنان دروغگویاناند.
- هرگز در آن مسجد به نماز نایست، البته مسجدی که از نخستین روز، بر اساس تقوا بنا شده است، سزاوارتر است که در آن بایستی، در آن مسجد مردانی هستند که دوست دارند خود را پاک دارند و خدای هم مردمی را که در راه پاک داشتن خویشاند، دوست میدارد.
- آیا آن کس که ساختمان خود را بر پایه تقوا و رضای خدا نهاده بهتر است، یا کسی که ساختمان خود را بر کنار رودخانه از زیر فروریختهای نهاده، و در نتیجه او را در آتش دوزخ فروانداخته است؟ و خدا مردمان ستمگر را هدایت نمیکند.
- ساختمانی که بنا کردهاند، پیوسته مایه شک و تردید در دلهایشان خواهد بود، مگر دلهاشان پاره پاره شود و خدا دانا و حکیم است[۵۷].[۵۸].
منابع
پانویس
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۱۵۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۷۷.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی ج۳، ص۸۵۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۸۱.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی ج۳، ص۸۲۶-۸۲۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۹۵.
- ↑ تاریخ معالم المدینة المنوره، احمد یاسین الخیاری، ص۱۰۳.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۱۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۹۷.
- ↑ تاریخ معالم المدینة المنوره، احمد یاسین الخیاری، ص۱۱۷.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۸۶۵.
- ↑ تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج۱، ص۶۸.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۸۳۸.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی ج۳، ص۸۵۷.
- ↑ تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج۱، ص۶۴.
- ↑ تاریخ معالم المدینة المنوره، احمد یاسین الخیاری، ص۱۴۷.
- ↑ تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج۱، ص۶۶.
- ↑ تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج۱، ص۶۵.
- ↑ مراة الحرمین، رفعت پاشا، ج۱، ص۴۱۹؛ تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج۱، ص۷۰.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۸۲۴.
- ↑ «بیگمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهادهاند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی» سوره توبه، آیه ۱۰۸.
- ↑ تفسیر نمونه، ذیل آیه، مدینهشناسی، سید محمد باقر نجفی، ج۱، ص۹.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۱۰۰۷.
- ↑ تاریخ معالم المدینة المنوره، احمد یاسین الخیاری، ص۱۳۹.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات حج، حریری، ص۱۶۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۸۹۷-۹۰۵.
- ↑ اخبار مدینة الرسول، ابن نجار، ص۲۵؛ سیره النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۴۹۴.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۲، ص۸۲۱.
- ↑ مرآة الحرمین، رفعت پاشا، ج۱، ص۳۹۳-۳۹۲؛ سیر ترمیم و تعمیر آن را دقیقاً شرح داده است.
- ↑ تاریخ المعالم المدینة المنوره، احمد یاسین الخیاری، ص۱۳۷.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی ج۳، ص۸۶۶.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۲، ص۷۸۵.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۲، ص۸۳۷ – ۸۳۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۲۶.
- ↑ فضائل المدینه، جندی اللمکی، ص۱۴.
- ↑ تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج۱، ص۷۲؛ وفاء الوفاء ج۳، ص۸۴۴ - ۸۴۳.
- ↑ رسالة فی وصف المدینة المنوره، علی بن موسی، ص۳۶.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۱۰۰۷.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۲، ص۸۳۷ – ۸۳۶.
- ↑ المغانم المکابة، فیروز آبادی، ص۱۹۹.
- ↑ المغانم المکابة، فیروز آبادی، ص۱۱۹.
- ↑ المغانم المکابة، فیروز آبادی، ص۸۲؛ رساله فی وصف المدینه، علی بن موسی، ص۱۶ – ۸.
- ↑ وفاء الوفا باخبار دار المصطفی، سمهودی، ج۳، ص۱۰۰۲؛ المسند، احمد بن حنبل، ج۱، ص۳۲۴ و ۳۳۹.
- ↑ سیرة النبویه، ابن هشام، ج۳، ص۳۵۵ و ۴۲۴؛ طبقات الکبری، ابن سعد، ج۱، ص۸۷ و ۱۲۴.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۱۰۰۲.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی، ج۳، ص۱۰۰۷.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج۴، صص ۳۴ و ۳۵.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی ج۴، صص ۲۷ - ۳۰.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۰۱.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، ص۱۱۹.
- ↑ تاریخ معالم المدینة المنوره، احمد یاسین الخیاری، ص۱۳۹ - ۱۳۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۱۳.
- ↑ تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج۱، ص۶۲.
- ↑ وفاء الوفاء، سمهودی ج۳، ص۸۴۶ و ۸۴۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۱۴.
- ↑ تاریخ پیامبر اسلام، دکتر محمد ابراهیم آیتی، ص۵۵۵.
- ↑ ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ * أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾ «و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان دروغگویند * هیچگاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بیگمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهادهاند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست میدارند و خداوند پاکیزگان را دوست میدارد * آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو میلغزاند؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمیکند * همواره بنیانی که بنا نهادهاند مایه تردید در دلهای آنان است تا آنکه دلهای آنها پارهپاره گردد و خداوند، دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۱۰۷-۱۱۰.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۹۲۳.