اسب تاختن بر بدن امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
از جنایت‌های فجیع [[سپاه کوفه]]، [[اسب تاختن بر جسد مطهر سید الشهدا]]{{ع}} پس از [[شهادت]] آن حضرت بود. [[ابن زیاد]] در پی تحریک [[شمر]]، در پاسخ [[نامه]] [[عمر سعد]] از [[جبهه]] [[کربلا]] که نامه‌ای [[مسالمت‌آمیز]] بود، نامه‌ای تند به عمر سعد نوشت که تو را برای مماشات و [[سازش]] و... نفرستاده‌ایم اگر حسین و یارانش [[تسلیم]] شدند، پیش من بفرست وگرنه برآنان بتاز تا آنها را کشته و [[مثله]] کنی که شایسته آنند. اگر حسین کشته شد، بر پیکرش (بر سینه و پشتش) اسب بتاز... اگر [[اجرای فرمان]] کردی [[پاداش]] مطیعان را خواهی یافت و گرنه، کناره‌بگیر و [[سپاه]] را به شمر واگذار. [[شمر]] نامه را به کربلا آورد و تسلیم عمر سعد کرد<ref>کامل ابن اثیر، ج ۲، ص۵۵۸</ref> صر [[عاشورا]]، پس از شهادت [[سید الشهدا]] و [[غارت خیمه‌ها]]، عمر سعد گفت: داوطلب اسب تاختن بر پیکر [[حسین بن علی]] کیست؟ ده نفر داوطلب شدند و با سم اسب‌ها بر سینه و پشت [[امام]] تاختند. [[پیکر امام]] زیر سم اسب‌ها له شد. این ده نفر [[خبیث]] عبارت بودند از: [[اسحاق بن حویه]]، [[اخنس]] بن مرثد، [[حکیم بن طفیل]]، [[عمرو بن صبیح]]، [[رجاء]] بن [[منقذ]]، سالم بن [[خیثمه]]، واحظ بن [[ناعم]]، [[صالح بن وهب]]، هانی بن ثبیت و [[اسید بن مالک]]. سپس در [[کوفه]]، اینان نزد ابن زیاد آمدند و یکی از آنان ([[اسید]])در بیان این [[جنایت]] چنین سرود: {{عربی|نحن رضضنا الصدر بعد الظهر بکل یعسوب شدید الاسر}} و جایزه گرفتند. [[ابو عمرو]] [[زاهد]] می‌گوید: به این ده نفر نگاه کردیم، همه [[زنا]] زاده بودند. مختار وقتی [[قیام]] کرد همه آنان را گرفت و دست و پایشان را به زنجیر بست و بر پشت آنان اسب تازاند تا مردند<ref>بحار الانوار، ج ۴۵، ص۵۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۵۰.</ref>
از جنایت‌های فجیع سپاه [[کوفه]]، [[اسب تاختن بر جسد مطهر سید الشهدا]]{{ع}} پس از [[شهادت]] آن حضرت بود. [[ابن زیاد]] در پی تحریک [[شمر]]، در پاسخ [[نامه]] [[عمر سعد]] از جبهه [[کربلا]] که نامه‌ای مسالمت‌آمیز بود، نامه‌ای تند به عمر سعد نوشت که تو را برای مماشات و [[سازش]] و... نفرستاده‌ایم اگر حسین و یارانش [[تسلیم]] شدند، پیش من بفرست وگرنه برآنان بتاز تا آنها را کشته و مثله کنی که شایسته آنند. اگر حسین کشته شد، بر پیکرش (بر سینه و پشتش) اسب بتاز... اگر [[اجرای فرمان]] کردی [[پاداش]] مطیعان را خواهی یافت و گرنه، کناره‌بگیر و [[سپاه]] را به شمر واگذار. [[شمر]] نامه را به کربلا آورد و تسلیم عمر سعد کرد<ref>کامل ابن اثیر، ج ۲، ص۵۵۸.</ref> صر [[عاشورا]]، پس از شهادت [[سید الشهدا]] و [[غارت خیمه‌ها]]، عمر سعد گفت: داوطلب اسب تاختن بر پیکر [[حسین بن علی]] کیست؟ ده نفر داوطلب شدند و با سم اسب‌ها بر سینه و پشت [[امام]] تاختند. پیکر امام زیر سم اسب‌ها له شد. این ده نفر [[خبیث]] عبارت بودند از: [[اسحاق بن حویه]]، [[اخنس]] بن مرثد، [[حکیم بن طفیل]]، [[عمرو بن صبیح]]، رجاء بن منقذ، سالم بن خیثمه، واحظ بن ناعم، [[صالح بن وهب]]، هانی بن ثبیت و [[اسید بن مالک]]. سپس در [[کوفه]]، اینان نزد ابن زیاد آمدند و یکی از آنان (اسید) در بیان این جنایت چنین سرود: {{عربی|نحن رضضنا الصدر بعد الظهر بکل یعسوب شدید الاسر}} و جایزه گرفتند. ابو عمرو [[زاهد]] می‌گوید: به این ده نفر نگاه کردیم، همه [[زنا]] زاده بودند. مختار وقتی [[قیام]] کرد همه آنان را گرفت و دست و پایشان را به زنجیر بست و بر پشت آنان اسب تازاند تا مردند<ref>بحار الانوار، ج ۴۵، ص۵۹.</ref><ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۵۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش