بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
'''[[علی]] {{ع}}، مولای هر کسی است که [[پیامبر]] {{صل}}، مولای اوست''': [[پیامبر خدا]] {{صل}}: هر که من مولای اویم، [[علی]] مولای اوست<ref>رسول الله {{صل}}: {{متن حدیث|مَن کنتُ مَولاهُ فَعَلِی مَولاهُ}} (سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۳، ح ۳۷۱۳).</ref>. [[پیامبر خدا]] {{صل}}: هر که من مولای اویم، همانا [[علی]] مولای اوست<ref>عنه {{صل}}: {{متن حدیث|مَن کنتُ مَولاهُ فَإِن عَلِیاً مَولاهُ}} (فضائل الصحابة، ابن حنبل، ج ۲، ص ۵۹۳، ح ۱۰۰۷).</ref>. [[مسند ابن حنبل (کتاب)|مسند ابن حنبل]]- به [[نقل]] از بُرَیده-: در [[یمن]]، همراه [[علی]] {{ع}} میجنگیدم که از او سختگیریای دیدم. چون به نزد [[پیامبر خدا]] آمدم، از [[علی]] گِله کردم و بر او خُرده گرفتم. دیدم که چهره [[پیامبر خدا]] دگرگون شد و فرمود: "ای بریده! آیا من به [[مؤمنان]]، از خود آنها سزاوارتر نیستم؟". گفتم: چرا، ای [[پیامبر خدا]]! فرمود: "هر که من مولای اویم، [[علی]] مولای اوست"<ref>مسند ابن حنبل، ج ۹، ص ۷، ح ۲۳۰۰۶.</ref>. [[اسد الغابة (کتاب)|اسد الغابة]]- به [[نقل]] از [[زر بن حبیش]]-: [[علی]] {{ع}} از [[دار]] الحکومه بیرون آمد. دستهای اسبسوارِ [[شمشیر]] حمایل کرده، به نزد او آمدند و گفتند: [[سلام]] بر تو، ای [[امیر مؤمنان]]! [[سلام]] بر تو و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خدا]] [بر تو]، ای مولای ما! [[علی]] {{ع}} فرمود: "از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}، چه کسی اینجاست؟". [[دوازده تن]] برخاستند، از جمله: [[قیس بن ثابت بن شماس]]، [[هاشم بن عتبه]] و [[حبیب بن بدیل بن ورقا]]، و [[شهادت]] دادند که شنیدهاند [[پیامبر]] {{صل}} میفرمود: "هر که من مولای اویم، پس [[علی]] مولای اوست"<ref>اسد الغابة، ج ۱، ص ۶۷۲ ش ۱۰۳۸.</ref>. | '''[[علی]] {{ع}}، مولای هر کسی است که [[پیامبر]] {{صل}}، مولای اوست''': [[پیامبر خدا]] {{صل}}: هر که من مولای اویم، [[علی]] مولای اوست<ref>رسول الله {{صل}}: {{متن حدیث|مَن کنتُ مَولاهُ فَعَلِی مَولاهُ}} (سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۳، ح ۳۷۱۳).</ref>. [[پیامبر خدا]] {{صل}}: هر که من مولای اویم، همانا [[علی]] مولای اوست<ref>عنه {{صل}}: {{متن حدیث|مَن کنتُ مَولاهُ فَإِن عَلِیاً مَولاهُ}} (فضائل الصحابة، ابن حنبل، ج ۲، ص ۵۹۳، ح ۱۰۰۷).</ref>. [[مسند ابن حنبل (کتاب)|مسند ابن حنبل]]- به [[نقل]] از بُرَیده-: در [[یمن]]، همراه [[علی]] {{ع}} میجنگیدم که از او سختگیریای دیدم. چون به نزد [[پیامبر خدا]] آمدم، از [[علی]] گِله کردم و بر او خُرده گرفتم. دیدم که چهره [[پیامبر خدا]] دگرگون شد و فرمود: "ای بریده! آیا من به [[مؤمنان]]، از خود آنها سزاوارتر نیستم؟". گفتم: چرا، ای [[پیامبر خدا]]! فرمود: "هر که من مولای اویم، [[علی]] مولای اوست"<ref>مسند ابن حنبل، ج ۹، ص ۷، ح ۲۳۰۰۶.</ref>. [[اسد الغابة (کتاب)|اسد الغابة]]- به [[نقل]] از [[زر بن حبیش]]-: [[علی]] {{ع}} از [[دار]] الحکومه بیرون آمد. دستهای اسبسوارِ [[شمشیر]] حمایل کرده، به نزد او آمدند و گفتند: [[سلام]] بر تو، ای [[امیر مؤمنان]]! [[سلام]] بر تو و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خدا]] [بر تو]، ای مولای ما! [[علی]] {{ع}} فرمود: "از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}، چه کسی اینجاست؟". [[دوازده تن]] برخاستند، از جمله: [[قیس بن ثابت بن شماس]]، [[هاشم بن عتبه]] و [[حبیب بن بدیل بن ورقا]]، و [[شهادت]] دادند که شنیدهاند [[پیامبر]] {{صل}} میفرمود: "هر که من مولای اویم، پس [[علی]] مولای اوست"<ref>اسد الغابة، ج ۱، ص ۶۷۲ ش ۱۰۳۸.</ref>. | ||
'''[[ولایت]] او، از سوی [[خدا]] [[واجب]] شده است''': [[الکافی (کتاب)|الکافی]]- به [[نقل]] از [[ابو بصیر]]-: نزد [[امام باقر]] {{ع}} نشسته بودم که مردی به او گفت: به من بگو که آیا [[ولایت]] [[علی]]، از سوی خداست، یا از سوی پیامبرش؟ | '''[[ولایت]] او، از سوی [[خدا]] [[واجب]] شده است''': [[الکافی (کتاب)|الکافی]]- به [[نقل]] از [[ابو بصیر]]-: نزد [[امام باقر]] {{ع}} نشسته بودم که مردی به او گفت: به من بگو که آیا [[ولایت]] [[علی]]، از سوی خداست، یا از سوی پیامبرش؟ حضرت، [[خشمگین]] شد. سپس فرمود: "وای بر تو! [[پیامبر خدا]] خداترستر از آن بود که چیزی را بگوید که [[خدا]] بدان، فرمانش نداده باشد. بله، [[خداوند]]، خود، آن را [[واجب]] کرد، همانگونه که [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] را [[واجب]] کرد"<ref>الکافی عن أبی بصیر عن الإمام الباقر {{ع}}: {{متن حدیث|کنتُ عِندَهُ جالِساً، فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: حَدثنی عنَ وِلایةِ عَلِی، أمِنَ اللهِ، أو مِن رَسولِهِ؟! فَغَضِبَ، ثُم قالَ: وَیحَک، کانَ رَسولُ اللهِ {{صل}} أخوَفَ للهِ مِن أنَ یقولَ ما لَم یأمُرهُ بِهِ اللهُ!! بَلِ افتَرَضَهُ کمَا افتَرَضَ اللهُ الصلاةَ وَالزکاةَ وَالصومَ وَالحَج}} (الکافی، ج ۱، ص ۲۹۰، ح ۵).</ref>. | ||
'''برکتهای [[ولایت]] او''': [[پیامبر خدا]] {{صل}}- به [[نقل]] از [[جبرئیل]] {{ع}}، از [[میکائیل]] {{ع}}، از [[اسرافیل]] {{ع}}، از [[لوح]]، از قلم-: خدای- تبارک و تعالی- میگوید: "[[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]، دِژ من است. هر کس به دِژ من داخل شود، از آتشم ایمن مانَد"<ref>{{متن حدیث|عن جبرئیل عن میکائیل عن إسرافیل عن اللوح عن القلم: یقولُ اللهُ تَبارَک وتَعالی: وِلایةُ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ ناری}} (الأمالی، صدوق، ص ۳۰۶، ح ۳۵۰).</ref>. [[پیامبر خدا]] {{صل}}: هر که میخواهد در [[مرگ]] و زندگیاش چون من باشد و در آن [[بهشت]] [[جاودانی]] که پروردگارم وعدهام داده، ساکن شود، پس [[علی بن ابی طالب]] را ولی خود گیرد، که او شما را از [راه] [[هدایت]]، بیرون نمیبرد و به [[ضلالت]]، وارد نمیکند<ref>{{متن حدیث|رسول الله {{صل}}: مَن یریدُ أن یحیا حَیاتی، ویموتَ مَوتی، ویسکنَ جَنةَ الخُلدِ التی وَعَدَنی رَبی، فَلیتَوَل عَلِی بنَ أبی طالِبٍ؛ فَإِنهُ لَن یخرِجَکم مِن هُدی، ولَن یدخِلَکم فی ضَلالَةٍ}} (المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۹، ح ۴۶۴۲).</ref><ref>ر. ک: دانشنامه امیرالمؤمنین {{ع}}، ج ۲ (بخش سوم/ فصل هفتم/ برکتهای ولایت او).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۳۶-۱۳۹.</ref> | '''برکتهای [[ولایت]] او''': [[پیامبر خدا]] {{صل}}- به [[نقل]] از [[جبرئیل]] {{ع}}، از [[میکائیل]] {{ع}}، از [[اسرافیل]] {{ع}}، از [[لوح]]، از قلم-: خدای- تبارک و تعالی- میگوید: "[[ولایت]] [[علی بن ابی طالب]]، دِژ من است. هر کس به دِژ من داخل شود، از آتشم ایمن مانَد"<ref>{{متن حدیث|عن جبرئیل عن میکائیل عن إسرافیل عن اللوح عن القلم: یقولُ اللهُ تَبارَک وتَعالی: وِلایةُ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ حِصنی، فَمَن دَخَلَ حِصنی أمِنَ ناری}} (الأمالی، صدوق، ص ۳۰۶، ح ۳۵۰).</ref>. [[پیامبر خدا]] {{صل}}: هر که میخواهد در [[مرگ]] و زندگیاش چون من باشد و در آن [[بهشت]] [[جاودانی]] که پروردگارم وعدهام داده، ساکن شود، پس [[علی بن ابی طالب]] را ولی خود گیرد، که او شما را از [راه] [[هدایت]]، بیرون نمیبرد و به [[ضلالت]]، وارد نمیکند<ref>{{متن حدیث|رسول الله {{صل}}: مَن یریدُ أن یحیا حَیاتی، ویموتَ مَوتی، ویسکنَ جَنةَ الخُلدِ التی وَعَدَنی رَبی، فَلیتَوَل عَلِی بنَ أبی طالِبٍ؛ فَإِنهُ لَن یخرِجَکم مِن هُدی، ولَن یدخِلَکم فی ضَلالَةٍ}} (المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۹، ح ۴۶۴۲).</ref><ref>ر.ک: دانشنامه امیرالمؤمنین {{ع}}، ج ۲ (بخش سوم/ فصل هفتم/ برکتهای ولایت او).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۳۶-۱۳۹.</ref> | ||
== [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در امامت اهل بیت == | == [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در امامت اهل بیت == | ||
'''[[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[حدیث ثقلین]]''': در شماری از [[روایات]] حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین {{ع}}، [[زید بن أرقم]]، [[حذیفه بن اسید]]، [[عامر بن لیلی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و [[ام سلمه]] [[روایت]] شده، آمده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از سفارش به [[تمسک به ثقلین]]، [[اولویت]] خود بر [[مؤمنان]] از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} یعنی همان [[ولایتی]] که من بر شما دارم، [[علی]] هم بر شما دارد<ref>ر. ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر. ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.</ref>. از این که ذیل [[حدیث]]، بیانگر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} است، و بر اساس قاعده “وحدت [[سیاق]] کلام”، به دست میآید که حدیث ثقلین بیانگر [[امامت اهلبیت]] {{عم}} است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین {{ع}} ناظر به اولین و برجستهترین مصداق امامت اهلبیت {{عم}} است. [[ابن حجر مکی]] در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از [[اهل بیت]] که به او تمسّک میشود و عالم آنان، [[علی بن ابی طالب]] است، به [[دلیل]] آنچه پیش از این در مورد [[علم فراوان]] و دقایق استنباطهای او بیان کردیم. از اینجاست که [[ابوبکر]] گفته است: علی [[عترت]] [[رسول خدا]] است، یعنی کسانی که [[پیامبر]] {{صل}} به | '''[[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[حدیث ثقلین]]''': در شماری از [[روایات]] حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین {{ع}}، [[زید بن أرقم]]، [[حذیفه بن اسید]]، [[عامر بن لیلی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و [[ام سلمه]] [[روایت]] شده، آمده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از سفارش به [[تمسک به ثقلین]]، [[اولویت]] خود بر [[مؤمنان]] از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} یعنی همان [[ولایتی]] که من بر شما دارم، [[علی]] هم بر شما دارد<ref>ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر.ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.</ref>. از این که ذیل [[حدیث]]، بیانگر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} است، و بر اساس قاعده “وحدت [[سیاق]] کلام”، به دست میآید که حدیث ثقلین بیانگر [[امامت اهلبیت]] {{عم}} است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین {{ع}} ناظر به اولین و برجستهترین مصداق امامت اهلبیت {{عم}} است. [[ابن حجر مکی]] در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از [[اهل بیت]] که به او تمسّک میشود و عالم آنان، [[علی بن ابی طالب]] است، به [[دلیل]] آنچه پیش از این در مورد [[علم فراوان]] و دقایق استنباطهای او بیان کردیم. از اینجاست که [[ابوبکر]] گفته است: علی [[عترت]] [[رسول خدا]] است، یعنی کسانی که [[پیامبر]] {{صل}} به تمسک به آنان [[تشویق]] کرده است، ابوبکر به دلیل [[ویژگیهای علی]] {{ع}} که اشاره کردیم، او را به طور خاص [[عترت پیامبر]] دانسته، و نیز به دلیل آنچه پیش از این [از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[ولایت علی]] {{ع}}] در [[روز غدیر]] [[خم]] بیان شد”<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. مطلب مزبور را نورالدین [[سمهودی]] نیز در کتاب جواهر العِقدین” بیان کرده است<ref>نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۲.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۷.</ref>. | ||
== [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[حدیث ثقلین]] == | == [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[حدیث ثقلین]] == | ||
در شماری از [[روایات]] حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین {{ع}}، [[زید بن أرقم]]، [[حذیفه بن اسید]]، [[عامر بن لیلی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و [[ام سلمه]] [[روایت]] شده، آمده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از سفارش به [[تمسک به ثقلین]]، [[اولویت]] خود بر [[مؤمنان]] از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} یعنی همان [[ولایتی]] که من بر شما دارم، [[علی]] هم بر شما دارد<ref>ر. ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر. ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.</ref>. از این که ذیل [[حدیث]]، بیانگر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} است، و بر اساس قاعده “وحدت [[سیاق]] کلام”، به دست میآید که حدیث ثقلین بیانگر [[امامت اهلبیت]] {{عم}} است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین {{ع}} ناظر به اولین و برجستهترین مصداق امامت اهلبیت {{عم}} است. [[ابن حجر مکی]] در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از [[اهل بیت]] که به او تمسّک میشود و عالم آنان، [[علی بن ابی طالب]] است، به [[دلیل]] آنچه پیش از این در مورد [[علم فراوان]] و دقایق استنباطهای او بیان کردیم. از اینجاست که [[ابوبکر]] گفته است: علی [[عترت]] [[رسول خدا]] است، یعنی کسانی که [[پیامبر]] {{صل}} به | در شماری از [[روایات]] حدیث ثقلین که از امیرالمؤمنین {{ع}}، [[زید بن أرقم]]، [[حذیفه بن اسید]]، [[عامر بن لیلی]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و [[ام سلمه]] [[روایت]] شده، آمده است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پس از سفارش به [[تمسک به ثقلین]]، [[اولویت]] خود بر [[مؤمنان]] از خود آنها را یادآور شد، آنگاه فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} یعنی همان [[ولایتی]] که من بر شما دارم، [[علی]] هم بر شما دارد<ref>ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، ح۴۵۷۶ و ۴۵۷۷، الصواعق المحرقة، ص۵۵، ابن حجر مکی این حدیث را از معجم طبرانی و دیگران نقل کرده و آن را صحیح شمرده است؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۶۸؛ الفصول المهمة، ص۴۰؛ کمال الدین، ص۲۳۴ و ۲۳۸؛ نیز ر.ک: تفحات الأزهار، ج۲، ص۲۷۹- ۲۸۲.</ref>. از این که ذیل [[حدیث]]، بیانگر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} است، و بر اساس قاعده “وحدت [[سیاق]] کلام”، به دست میآید که حدیث ثقلین بیانگر [[امامت اهلبیت]] {{عم}} است، و ذکر امامت امیرالمؤمنین {{ع}} ناظر به اولین و برجستهترین مصداق امامت اهلبیت {{عم}} است. [[ابن حجر مکی]] در این باره گفته است: “سزاوار ترین شخص از [[اهل بیت]] که به او تمسّک میشود و عالم آنان، [[علی بن ابی طالب]] است، به [[دلیل]] آنچه پیش از این در مورد [[علم فراوان]] و دقایق استنباطهای او بیان کردیم. از اینجاست که [[ابوبکر]] گفته است: علی [[عترت]] [[رسول خدا]] است، یعنی کسانی که [[پیامبر]] {{صل}} به تمسک به آنان [[تشویق]] کرده است، ابوبکر به دلیل [[ویژگیهای علی]] {{ع}} که اشاره کردیم، او را به طور خاص [[عترت پیامبر]] دانسته، و نیز به دلیل آنچه پیش از این [از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[ولایت علی]] {{ع}}] در [[روز غدیر]] [[خم]] بیان شد”<ref>الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.</ref>. مطلب مزبور را نورالدین [[سمهودی]] نیز در کتاب جواهر العِقدین” بیان کرده است<ref>نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۸۲.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۶۷.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |