←سید حسنی کیست؟
خط ۹: | خط ۹: | ||
== سید حسنی کیست؟ == | == سید حسنی کیست؟ == | ||
یکی از [[علایم ظهور امام مهدی]]{{ع}}، [[خروج سید حسنی]] با یارانش برای [[یاری]] ایشان از سرزمین [[دیلم]] "از بلاد گیلان" است. | یکی از [[علایم ظهور امام مهدی]]{{ع}}، [[خروج سید حسنی]] با یارانش برای [[یاری]] ایشان از سرزمین [[دیلم]] "از بلاد گیلان" است. حسنی سیدی خوش سیما و خوش منظر و اصالتاً او را [[ایرانی]] معرفی کردهاند و از [[شیعیان]] [[خالص]] [[اهل بیت]] است، مردی [[شجاع]]، عالم و [[وارسته]] معرفی شده است. وی، [[انسان]] [[حقمداری]] است كه وقتی [[حقیقت]] برایش مشخص میشود، آن را به راحتی میپذیرد. و نیز از [[اولاد امام حسن]] مجتبی{{ع}} است. | ||
برخی [[روایات]] دربارۀ [[شخصیت]] سید حسنی وارد شده است مانند: [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: «آنگاه که [[سپاه]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} به حرکت در میآید و در مسیر خود در کمال [[آرامش]] و [[مهربانی]] به [[وادی القری]] میرسند (درهای است بین [[مدینه]] و [[شام]] از توابع مدینه)، سید حسنی، پسر عموی آن حضرت به همراه دوازده هزار جنگجو به وی میپیوندند. سید حسنی به ایشان میگوید: [[پسر عمو]] من برای [[فرماندهی]] این سپاه محقتر هستم، من فرزند حسن و من [[مهدی]] ام. پس حضرت میفرماید: من مهدی ام. آنگاه سید حسنی میپرسد: آیا نشانهای داری تا ما با تو [[بیعت]] کنیم؟ حضرت به پرنده در حال پرواز اشاره میکند، در دست وی افتد و چوبی خشک را در [[زمین]] فرو میبرد و بیدرنگ سبز میشود و شاخ و برگ بر میآورد. سید حسنی میگوید: عموزاده، [[امامت]]، از آن توست و همچنین لشکریانش را به وی [[تسلیم]] خواهد کرد، او که هم نام حضرت است پیشاپیش سپاه ایشان به حرکت در خواهد آمد<ref>{{متن حدیث|تَسِيرُ الْجُيُوشِ حَتَّى تَصِيرَ بِوَادِي الْقُرَى فِي هدوء وَ رَفَقَ، وَ يُلْحِقُهُ هُنَاكَ ابْنَ عَمِّهِ الْحَسَنِيِّ، فِي اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفَ فَارِسٍ فَيَقُولُ: يَا ابْنَ عَمُّ، أَنَا أَحَقُّ بِهَذَا الْجَيْشِ مِنْكَ، أَنَا ابْنُ الْحَسَنِ، وَ أَنَّا الْمَهْدِيِّ. فَيَقُولُ الْمَهْدِيِّ بَلْ أَنَا الْمَهْدِيِّ. فَيَقُولُ الْحَسَنِيِّ: هَلْ لَكَ مِنْ آيَةٍ فنبايعك؟ فيوميء الْمَهْدِيِّ إِلَى الطَّيْرِ، فَتَسْقُطُ عَلَى يَدِهِ، وَ يُغْرَسُ قَضِيباً فِي بُقْعَةٍ مِنَ الْأَرْضِ، فيخضرّ وَ يُورِقُ فَيَقُولُ لَهُ الْحَسَنِيِّ: يَا ابْنَ عَمِّ هِيَ لَكَ. وَ يُسَلَّمُ إِلَيْهِ جَيْشُهُ، وَ يَكُونُ عَلَى مُقَدِّمَتِهِ، وَ اسْمِهِ عَلَى اسْمُهُ}}؛ [[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحار الانوار، ج ۵۳، ص۱۵ و الزام الناصب، ج ۲، ص۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامه امام مهدی (کتاب)|دانشنامه امام مهدی]]، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱؛ [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[نگرشی در روایات سید حسنی (مقاله)|نگرشی در روایات سید حسنی]]، [[انتظار موعود (مجله)|انتظار موعود]]، شماره۳۱، زمستان ۱۳۸۸؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۱۸۹؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۵۶؛ [[علی رضا رمضانیان|رمضانیان، علی رضا]]، [[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]، ص۶۹ ـ ۷۴؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۰۷ ـ ۲۰۸؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۱۶؛ [[ابوالحسن بختیاری|بختیاری، ابوالحسن]]، [[تحلیل تاریخی روایات علائم ظهور (مقاله)|تحلیل تاریخی روایات علائم ظهور]]، ص۱۴۳.</ref> | برخی [[روایات]] دربارۀ [[شخصیت]] سید حسنی وارد شده است مانند: [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: «آنگاه که [[سپاه]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} به حرکت در میآید و در مسیر خود در کمال [[آرامش]] و [[مهربانی]] به [[وادی القری]] میرسند (درهای است بین [[مدینه]] و [[شام]] از توابع مدینه)، سید حسنی، پسر عموی آن حضرت به همراه دوازده هزار جنگجو به وی میپیوندند. سید حسنی به ایشان میگوید: [[پسر عمو]] من برای [[فرماندهی]] این سپاه محقتر هستم، من فرزند حسن و من [[مهدی]] ام. پس حضرت میفرماید: من مهدی ام. آنگاه سید حسنی میپرسد: آیا نشانهای داری تا ما با تو [[بیعت]] کنیم؟ حضرت به پرنده در حال پرواز اشاره میکند، در دست وی افتد و چوبی خشک را در [[زمین]] فرو میبرد و بیدرنگ سبز میشود و شاخ و برگ بر میآورد. سید حسنی میگوید: عموزاده، [[امامت]]، از آن توست و همچنین لشکریانش را به وی [[تسلیم]] خواهد کرد، او که هم نام حضرت است پیشاپیش سپاه ایشان به حرکت در خواهد آمد<ref>{{متن حدیث|تَسِيرُ الْجُيُوشِ حَتَّى تَصِيرَ بِوَادِي الْقُرَى فِي هدوء وَ رَفَقَ، وَ يُلْحِقُهُ هُنَاكَ ابْنَ عَمِّهِ الْحَسَنِيِّ، فِي اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفَ فَارِسٍ فَيَقُولُ: يَا ابْنَ عَمُّ، أَنَا أَحَقُّ بِهَذَا الْجَيْشِ مِنْكَ، أَنَا ابْنُ الْحَسَنِ، وَ أَنَّا الْمَهْدِيِّ. فَيَقُولُ الْمَهْدِيِّ بَلْ أَنَا الْمَهْدِيِّ. فَيَقُولُ الْحَسَنِيِّ: هَلْ لَكَ مِنْ آيَةٍ فنبايعك؟ فيوميء الْمَهْدِيِّ إِلَى الطَّيْرِ، فَتَسْقُطُ عَلَى يَدِهِ، وَ يُغْرَسُ قَضِيباً فِي بُقْعَةٍ مِنَ الْأَرْضِ، فيخضرّ وَ يُورِقُ فَيَقُولُ لَهُ الْحَسَنِيِّ: يَا ابْنَ عَمِّ هِيَ لَكَ. وَ يُسَلَّمُ إِلَيْهِ جَيْشُهُ، وَ يَكُونُ عَلَى مُقَدِّمَتِهِ، وَ اسْمِهِ عَلَى اسْمُهُ}}؛ [[علامه مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحار الانوار، ج ۵۳، ص۱۵ و الزام الناصب، ج ۲، ص۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامه امام مهدی (کتاب)|دانشنامه امام مهدی]]، ج۷، ص۴۳۹، ۴۴۱؛ [[نجمالدین طبسی|طبسی، نجمالدین]]، [[نگرشی در روایات سید حسنی (مقاله)|نگرشی در روایات سید حسنی]]، [[انتظار موعود (مجله)|انتظار موعود]]، شماره۳۱، زمستان ۱۳۸۸؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۱۸۹؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج۲، ص۵۶؛ [[علی رضا رمضانیان|رمضانیان، علی رضا]]، [[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]، ص۶۹ ـ ۷۴؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۰۷ ـ ۲۰۸؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۱۶؛ [[ابوالحسن بختیاری|بختیاری، ابوالحسن]]، [[تحلیل تاریخی روایات علائم ظهور (مقاله)|تحلیل تاریخی روایات علائم ظهور]]، ص۱۴۳.</ref> |