موعود در اقوام و ملل: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵{{مدخل وابسته}}↵* آرماگدون↵* بحران معنویت↵* پارکلیت↵* جیش الغضب↵* حکومت امام زمان {{ع}}↵* خروج جنبندهای از زمین↵* خروج سفیانی↵* خروج منبعث سوم↵* رجعت↵* رویارویی امام مهدی {{ع}} با جاهلان ↵* سوشیانس↵* سوشینت ↵* صلح و آرامش پایدار در سرتاسر جهان↵* ظهور امام مهدی {{ع}}↵* ظهور دجال͞...) |
(←پانویس) |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۰
مقدمه
- سیری کوتاه در افکار و عقاید ملل مختلف جهان مانند: مصر باستان، هند، چین، ایران و یونان و نگرش به افسانههای دیگر اقوام مختلف بشری، این حقیقت را به خوبی روشن میسازد که همه اختلاف آراء، عقاید و اندیشههای متضاد، در انتظار مصلح موعود جهانی به سر میبرند.
- ایرانیان باستان معتقد بودند که "گرزاسپه" قهرمان تاریخی آنان زنده است و در "کابل" خوابیده، و صد هزار فرشته او را پاسبانی میکنند تا روزی که بیدار شود و قیام کند و جهان را اصلاح نماید. گروهی دیگر از ایرانیان میپنداشتند که "کیخسرو" پس از تنظیم کشور و استوار ساختن شالوده فرمانروایی، دیهیم پادشاهی به فرزند خود داد و به کوهستان رفت و در آنجا آرمیده تا روزی ظاهر شود و اهریمنان را از گیتی براند. نژاد اسلاو بر این عقیده بودند که از مشرق زمین یک نفر برمیخیزد و تمام قبایل اسلاو را متحد میسازد و آنها را بر دنیا مسلط میگرداند. نژاد ژرمن معتقد بودند که یک نفر فاتح از طوایف آنان قیام مینماید و ژرمن را بر دنیا حاکم میگرداند. اهالی صربستان انتظار ظهور "مارکو کرالیویچ" را داشتند. برهمائیان از دیرزمانی بر این عقیده بودند که آخر الزمان "ویشنو" ظهور مینماید و بر اسب سفیدی سوار میشود و شمشیر آتشین بر دست گرفته و مخالفین را خواهد کشت و تمام دنیا "برهمن" میگردد و به این سعادت میرسد. ساکنان جزایر انگلستان، از چند قرن پیش آرزومند و منتظرند که "ارتور" روزی از جزیره "آوالون" ظهور نماید و نژاد "ساکسون" را در دنیا غالب گرداند و سعادت جهان نصیب آنها گردد. اسنها معتقدند که پیشوایی در آخر الزمان ظهور کرده، دروازههای ملکوت آسمان را برای آدمیان خواهد گشود. سلتها میگویند: پس از بروز آشوبهایی در جهان، "بوریان بورویهیم" قیام کرده، دنیا را به تصرف خود درخواهد آورد. اسکاندیناویها معتقدند که برای مردم دنیا بلاهایی میرسد، جنگهای جهانی اقوام را نابود میسازد، آنگاه "اودین" با نیروی الهی ظهور کرده و بر همه چیره میشود. اقوام اروپای مرکزی در انتظار ظهور "بوخص" میباشند. اقوام آمریکای مرکزی معتقدند که "کوتز لکوتل" نجاتبخش جهان، پس از بروز حوادثی در جهان پیروز خواهد شد. چینیها معتقدند که "کرشنا" ظهور کرده، جهان را نجات میدهد. زرتشتیان معتقدند که "سوشیانس" دین را در جهان رواج میدهد، فقر و تنگدستی را ریشهکن میسازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر و همگفتار و همکردار میگرداند. قبایل ایپوور معتقدند که روزی خواهد رسید که در دنیا دیگر نبردی بروز نکند و آن به سبب پادشاهی دادگر در پایان جهان است. گروهی از مصریان که در حدود ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد، در شهر "ممفیس" زندگی میکردند، معتقد بودند که سلطانی در آخر الزمان با نیروی غیبی بر جهان مسلط میشود. اختلاف طبقاتی را از بین میبرد و مردم را به آرامش و آسایش میخواند. ملل و اقوام مختلف هند، مطابق کتابهای مقدس خود، در انتظار مصلحی هستند که ظهور خواهد کرد و حکومت واحد جهانی را تشکیل خواهد داد. یونانیان میگویند: "کالویبرگ" نجاتدهنده بزرگ، ظهور خواهد کرد و جهان را نجات خواهد داد. یهودیان معتقدند که در آخر الزمان "ماشیع" ظهور میکند و ابد الآباد در جهان حکومت میکند. او را از اولاد حضرت اسحاق میپندارند، در صورتی که تورات، کتاب مقدس یهود، او را صریحا از اولاد حضرت اسماعیل دانسته است. نصارا نیز به وجود حضرت مهدی (ع) قایلند و میگویند: او در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و عالم را خواهد گرفت، ولی در اوصافش اختلاف دارند[۱][۲].
منابع
پانویس
- ↑ او خواهد آمد، علی اکبر مهدیپور، ص ۸۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۰۷.