حجر الاسود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
حجرالاسود، مرکّب از «حَجَر» به معنای سنگ و «اسود» ـ از ماده «س ـ و ـ د» ـ به معنای سیاه است<ref>مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۱۴ «سود»؛ لسان العرب، ج ۴، ص۱۶۵ «حجر».</ref>. سنگی به رنگ سیاهِ مایل به سرخ با نقطههای قرمز و خطهای زرد است که در ارتفاع یک و نیم متر از سطح [[زمین]]، بر رکن شرقی [[کعبه]] قرار دارد<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۱؛ [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۳، ص۲۳۰.</ref>. | |||
== پیشینه [[تاریخی]] == | == پیشینه [[تاریخی]] == | ||
{{اصلی|حجر الاسود در تاریخ اسلامی}} | {{اصلی|حجر الاسود در تاریخ اسلامی}} | ||
به گفته مشهور <ref>اخبار مکه، ج ۱، ص۶۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص۱۵۲.</ref> در [[زمان]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} وی یا [[جبرئیل]] <ref> اخبار مکه، ج ۱، ص۶۵.</ref> این سنگ را بر | به گفته مشهور<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص۶۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص۱۵۲.</ref> در [[زمان]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} وی یا [[جبرئیل]]<ref> اخبار مکه، ج ۱، ص۶۵.</ref> این سنگ را بر دیوار کعبه کار گذاشته است. ابراهیم{{ع}} برای مشخص کردن شروع [[طواف]] این سنگ را بر دیوار کعبه نهاد<ref> اخبار مکه، ج ۱، ص۶۳.</ref> و بر اساس روایاتی از [[اهل بیت]]{{عم}} حجرالاسود در مکان فعلی [[نصب]] شد؛ زیرا [[خدا]] از [[انسانها]] در این مکان [[پیمان]] گرفته است<ref>الکافی، ج ۴، ص۱۸۴ ـ ۱۸۵؛ علل الشرایع، ج ۲، ص۴۲۹؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص۲۲۳.</ref>. | ||
حجرالاسود پس از نصب بر دیوار کعبه چندین بار افتاده و نصب گردیده است. پنج سال | حجرالاسود پس از نصب بر دیوار کعبه چندین بار افتاده و نصب گردیده است. پنج سال پیش از بعثت، هنگام بازسازی کعبه که بر اثر سیل ویران شده بود، در [[قریش]] بر سر [[نصب حجرالاسود]] [[اختلاف]] شد<ref>معجم البلدان، ج ۲، ص۲۲۴؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref> و همگان پذیرفتند به [[داوری]] نخستین کسی تن دهند که به میان آنان میآید که [[پیامبر]]{{صل}} بود و به پیشنهاد آن حضرت{{صل}} حجرالاسود را درون پارچهای گذاشتند و هریک از سران طوایف، گوشهای از آن را گرفت و بلند کرد و پیامبر{{صل}} با دست خود آن را بر دیوار کعبه نهاد<ref>اخبار مکه، ج ۱، ص۶۲ و ۱۵۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص۴۶؛ دلائل النبوه، ج ۲، ص۵۶.</ref>. در سال ۶۴ هجری، [[کعبه]] را [[سپاه]] یزید به [[فرماندهی]] "[[حصین بن نمیر]]" در [[جنگ]] با "[[عبدالله بن زبیر]]" ویران کرد و "[[ابن زبیر]]" هنگام تجدید بنای آن، حجرالاسودِ سه تکه شده را پس از بازسازی با [[نقره]] در جای خود گذاشت<ref> اخبار مکه، ج ۱، ص۶۵؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۲۶۰.</ref>. در [[سال ۷۳ هجری]] "حجاج بن یوسف" در جنگ با "عبدالله بن زبیر" کعبه را ویران کرد و پس از کشته شدن "ابن زبیر" آن را دوباره ساخت و [[امام سجاد]]{{ع}} در جای اصلیاش [[نصب]] کرد<ref>الخرائج والجرائح، ج ۱، ص۲۶۸؛ مدینة المعاجز، ج ۴، ص۴۱۴؛ سفینة البحار، ج ۲، ص۵۴۲.</ref>. در سال ۳۱۷ هجری، [[قرامطه]] در حمله به [[مکه]]، [[حجرالاسود]] را با خود به [[بحرین]] بردند؛ آنگاه به دستور فضل بن مقتدر (المطیع للّه) بیست و سومین [[خلیفه عباسی]] در [[مسجد جامع کوفه]] به ستون هفتم آن آویختند. سپس آن را به مکه بردند و در جایش نصب کردند<ref>معجم البلدان، ج ۲، ص۲۲۴؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۱۳، ص۱۶۶.</ref>. در منابع تاریخی دیگر آمده است که خود قرامطه در سال ۳۳۹ به بازگرداندن حجرالاسود به مکه اقدام کردند<ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۴، ص۸۹ ـ ۹۰؛ البدایة والنهایه، ج ۱۱، ص۱۸۲، ۲۵۲.</ref> و به اعتقاد شیعیان، این بار به دست [[حضرت مهدی]]{{ع}} در جایش نصب شد<ref>الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص۴۷۵ ـ ۴۷۷؛ کشف الغمه، ج ۳، ص۳۰۵.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۲۱۷؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۱.</ref> | ||
== حجرالاسود در [[تفاسیر]]== | == حجرالاسود در [[تفاسیر]]== | ||
واژه «حجرالاسود» در [[قرآن]] به کار نرفته است؛ اما [[مفسران]] پارهای از [[آیات]] را به گونهای با آن مرتبط دانستهاند: | واژه «حجرالاسود» در [[قرآن]] به کار نرفته است؛ اما [[مفسران]] پارهای از [[آیات]] را به گونهای با آن مرتبط دانستهاند: | ||
# قرآن، کعبه را نخستین پرستشگاه روی [[زمین]] میداند و از نشانههای روشنی در آن برای [[مردم]] گزارش میدهد: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> شماری از [[مفسران]]<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۹۰.</ref> [[حجرالاسود]] را از مصادیق این [[نشانهها]] دانستهاند و پارهای از [[احادیث]] نیز مؤید این معنایند<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۲۳۲.</ref>. | # قرآن، کعبه را نخستین پرستشگاه روی [[زمین]] میداند و از نشانههای روشنی در آن برای [[مردم]] گزارش میدهد: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.</ref> شماری از [[مفسران]]<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۹۰.</ref> [[حجرالاسود]] را از مصادیق این [[نشانهها]] دانستهاند و پارهای از [[احادیث]] نیز مؤید این معنایند<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۲۳۲.</ref>. | ||
# در [[سوره بروج]]، افزون بر [[آسمان]] و [[روز]] [[موعود]]، به [[شاهد]] و مشهود نیز [[سوگند]] یاد شده است که شکنجهگران مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] [[کیفر]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کردهاند، و به گواهیدهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام میکشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را [[حاجیان]] استلام کننده آن دانستهاند؛ با این توضیح که این سنگ [[روز قیامت]] به | # در [[سوره بروج]]، افزون بر [[آسمان]] و [[روز]] [[موعود]]، به [[شاهد]] و مشهود نیز [[سوگند]] یاد شده است که شکنجهگران مردان و [[زنان]] [[مؤمن]] [[کیفر]] خواهند شد: {{متن قرآن|وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کردهاند، و به گواهیدهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام میکشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ}}<ref>«به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.</ref>. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را [[حاجیان]] استلام کننده آن دانستهاند؛ با این توضیح که این سنگ [[روز قیامت]] به سود آنان [[گواهی]] میدهد<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۱۸۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۱۷.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref> | ||
== رابطه با حوادث [[آخرالزمان]] == | == رابطه با حوادث [[آخرالزمان]] == | ||
{{اصلی|حجر الاسود در معارف مهدویت}} | {{اصلی|حجر الاسود در معارف مهدویت}} | ||
در برخی [[روایات]] [[حجرالاسود]] به عنوان تکیهگاه [[حضرت مهدی]]{{ع}} مطرح شده است مانند: | در برخی [[روایات]] [[حجرالاسود]] به عنوان تکیهگاه [[حضرت مهدی]]{{ع}} مطرح شده است مانند: | ||
# [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! گویا میبینم [[قائم]] به | # [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! گویا میبینم [[قائم]] به حجر الاسود تکیه داده، از [[خداوند سبحانه و تعالی]] میخواهد به [[حق]] خود برسد...»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ{{ع}} وَ قَدْ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْحَجَرِ ثُمَ يَنْشُدُ اللَّهَ حَقَّهُ...}}؛ نعمانی، الغیبة، ص۱۸۱؛ با اندک تفاوتی: تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۵۶؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص۲۰۴</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۶۵.</ref> | ||
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "نخستین چیزی که از [[عدالت]] قائم{{ع}} ظاهر میشود این است که منادی اعلام میکند، آنان که [[طواف]] مستحبّی میکنند، مطاف و حجر الاسود را برای کسانی که طواف [[واجب]] میکنند، خالی کنند"<ref>{{متن حدیث|أول ما يظهر القائم من العدل أن ينادي مناديه أن يسلم صاحب النافلة لصاحب الفريضة الحجر الأسود و الطواف}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۷۴؛ الزام الناصب، ص۲۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۱.</ref> | # [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "نخستین چیزی که از [[عدالت]] قائم{{ع}} ظاهر میشود این است که منادی اعلام میکند، آنان که [[طواف]] مستحبّی میکنند، مطاف و حجر الاسود را برای کسانی که طواف [[واجب]] میکنند، خالی کنند"<ref>{{متن حدیث|أول ما يظهر القائم من العدل أن ينادي مناديه أن يسلم صاحب النافلة لصاحب الفريضة الحجر الأسود و الطواف}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۷۴؛ الزام الناصب، ص۲۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۷۱.</ref> | ||
== [[فضایل]] حجرالاسود == | == [[فضایل]] حجرالاسود == | ||
گفتهاند: این سنگ در آب فرو نمیرود<ref>معجم البلدان، ج ۲، ص۲۲۴؛ شفاء الغرام، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> و با [[آتش]] گرم نمیشود<ref> شفاء الغرام، ج ۱، ص۲۶۱.</ref>. همچنین در | گفتهاند: این سنگ در آب فرو نمیرود<ref>معجم البلدان، ج ۲، ص۲۲۴؛ شفاء الغرام، ج ۱، ص۲۶۱.</ref> و با [[آتش]] گرم نمیشود<ref> شفاء الغرام، ج ۱، ص۲۶۱.</ref>. همچنین در احادیث شیعه و [[سنّی]]، فضایل فراوانی برای حجرالاسود یاد شده است؛ مانند محو [[گناهان]] بر اثر استلام آن<ref>السنن الکبری، ج ۷، ص۱۷۵.</ref>، [[توبه]] [[آدم]]{{ع}} وسط حجرالاسود و دَرِ [[کعبه]]<ref> علل الشرایع، ج ۲، ص۴۲۶؛ وسائل الشیعه، ج ۵، ص۲۷۴.</ref> و مستجاب شدن دعا در آنجا<ref>احیاء علوم الدین، ج ۱، ص۶۹.</ref>، [[دفن]] ۷۰ [[پیامبر]] در میان رکن یمانی و حجرالاسود<ref>الکافی، ج ۴، ص۲۱۴؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص۴۶۴.</ref>، جاری بودن ۴ [[نهر]] بهشتی در زیر آن<ref>الخصال، ج ۴، ص۶۲۵؛ بحارالانوار، ج ۱۰، ص۱۰۴.</ref> و سپرده شدن [[میثاق]] خدا به آن<ref>عللالشرایع، ج ۲، ص۴۲۴؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص۲۲۱.</ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، [[حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref> | ||
== [[احکام فقهی]] == | == [[احکام فقهی]] == | ||
{{اصلی|حجر الاسود در فقه اسلامی}} | {{اصلی|حجر الاسود در فقه اسلامی}} | ||
بر اساس | بر اساس منابع فقهی، استلام و بوسیدن [[حجرالاسود]] [[مستحب]] مؤکّد است؛ حتی گفته شده است هنگام ازدحام با دست به سوی آن اشاره شود<ref>الخلاف، ج ۲، ص۳۲۰؛ النهایه، ص۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۳۴۰.</ref>. بیشتر [[مذاهب اسلامی]] [[شیعه]]<ref>الخلاف، ج ۲، ص۳۲۵؛ مختلف الشیعه، ج ۴، ص۲۲۱؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۲۸۷.</ref> و [[سنّی]]<ref>السنن الکبری، ج ۷، ص۱۸۲؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۱، ص۶۵۵.</ref> آغاز [[طواف]] از حجرالاسود را [[واجب]] میدانند و برخی نیز مستحب<ref>جواهرالکلام، ج ۱۹، ص۲۸۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۲۲۱۴.</ref>. | ||
مستحب است [[انسان]] برای رفتن به | مستحب است [[انسان]] برای رفتن به صفا از مقابل حجرالاسود بیرون رود و هنگامی که بالای صفا رفت، در برابر رکن مقابل حجرالاسود بایستد<ref>وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص۴۷۵؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۴۱۳ و ۴۱۴؛ الحدائق، ج ۱۶، ص۲۶۰.</ref>؛ همچنین مستحب است هنگامی که در طواف به حجرالاسود میرسد، دستان خود را بالا برد و [[خدا]] را [[حمد]] و [[سپاس]] بگوید و آنگاه بر [[پیامبر]]{{صل}} و خاندانش{{عم}} [[درود]] فرستد<ref>النهایه، ص۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۳۴۰.</ref> یا [[تکبیر]] بگوید<ref>صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۹۸؛ المغنی، ج ۳، ص۳۹۶؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص۶۷. </ref>.<ref>[[مهدی امیریان|امیریان، مهدی]]، حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۷
مقدمه
حجرالاسود، مرکّب از «حَجَر» به معنای سنگ و «اسود» ـ از ماده «س ـ و ـ د» ـ به معنای سیاه است[۱]. سنگی به رنگ سیاهِ مایل به سرخ با نقطههای قرمز و خطهای زرد است که در ارتفاع یک و نیم متر از سطح زمین، بر رکن شرقی کعبه قرار دارد[۲].
پیشینه تاریخی
به گفته مشهور[۳] در زمان حضرت ابراهیم(ع) وی یا جبرئیل[۴] این سنگ را بر دیوار کعبه کار گذاشته است. ابراهیم(ع) برای مشخص کردن شروع طواف این سنگ را بر دیوار کعبه نهاد[۵] و بر اساس روایاتی از اهل بیت(ع) حجرالاسود در مکان فعلی نصب شد؛ زیرا خدا از انسانها در این مکان پیمان گرفته است[۶].
حجرالاسود پس از نصب بر دیوار کعبه چندین بار افتاده و نصب گردیده است. پنج سال پیش از بعثت، هنگام بازسازی کعبه که بر اثر سیل ویران شده بود، در قریش بر سر نصب حجرالاسود اختلاف شد[۷] و همگان پذیرفتند به داوری نخستین کسی تن دهند که به میان آنان میآید که پیامبر(ص) بود و به پیشنهاد آن حضرت(ص) حجرالاسود را درون پارچهای گذاشتند و هریک از سران طوایف، گوشهای از آن را گرفت و بلند کرد و پیامبر(ص) با دست خود آن را بر دیوار کعبه نهاد[۸]. در سال ۶۴ هجری، کعبه را سپاه یزید به فرماندهی "حصین بن نمیر" در جنگ با "عبدالله بن زبیر" ویران کرد و "ابن زبیر" هنگام تجدید بنای آن، حجرالاسودِ سه تکه شده را پس از بازسازی با نقره در جای خود گذاشت[۹]. در سال ۷۳ هجری "حجاج بن یوسف" در جنگ با "عبدالله بن زبیر" کعبه را ویران کرد و پس از کشته شدن "ابن زبیر" آن را دوباره ساخت و امام سجاد(ع) در جای اصلیاش نصب کرد[۱۰]. در سال ۳۱۷ هجری، قرامطه در حمله به مکه، حجرالاسود را با خود به بحرین بردند؛ آنگاه به دستور فضل بن مقتدر (المطیع للّه) بیست و سومین خلیفه عباسی در مسجد جامع کوفه به ستون هفتم آن آویختند. سپس آن را به مکه بردند و در جایش نصب کردند[۱۱]. در منابع تاریخی دیگر آمده است که خود قرامطه در سال ۳۳۹ به بازگرداندن حجرالاسود به مکه اقدام کردند[۱۲] و به اعتقاد شیعیان، این بار به دست حضرت مهدی(ع) در جایش نصب شد[۱۳].[۱۴]
حجرالاسود در تفاسیر
واژه «حجرالاسود» در قرآن به کار نرفته است؛ اما مفسران پارهای از آیات را به گونهای با آن مرتبط دانستهاند:
- قرآن، کعبه را نخستین پرستشگاه روی زمین میداند و از نشانههای روشنی در آن برای مردم گزارش میدهد: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ﴾[۱۵]، ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ﴾[۱۶] شماری از مفسران[۱۷] حجرالاسود را از مصادیق این نشانهها دانستهاند و پارهای از احادیث نیز مؤید این معنایند[۱۸].
- در سوره بروج، افزون بر آسمان و روز موعود، به شاهد و مشهود نیز سوگند یاد شده است که شکنجهگران مردان و زنان مؤمن کیفر خواهند شد: ﴿وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ﴾[۱۹]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ﴾[۲۰]. گروهی از مفسران حجرالاسود را از مصادیق "شاهد" و "مشهود" را حاجیان استلام کننده آن دانستهاند؛ با این توضیح که این سنگ روز قیامت به سود آنان گواهی میدهد[۲۱].[۲۲]
رابطه با حوادث آخرالزمان
در برخی روایات حجرالاسود به عنوان تکیهگاه حضرت مهدی(ع) مطرح شده است مانند:
- امام باقر(ع) فرمود: به خدا سوگند! گویا میبینم قائم به حجر الاسود تکیه داده، از خداوند سبحانه و تعالی میخواهد به حق خود برسد...»[۲۳].[۲۴]
- امام صادق(ع) فرمود: "نخستین چیزی که از عدالت قائم(ع) ظاهر میشود این است که منادی اعلام میکند، آنان که طواف مستحبّی میکنند، مطاف و حجر الاسود را برای کسانی که طواف واجب میکنند، خالی کنند"[۲۵].[۲۶]
فضایل حجرالاسود
گفتهاند: این سنگ در آب فرو نمیرود[۲۷] و با آتش گرم نمیشود[۲۸]. همچنین در احادیث شیعه و سنّی، فضایل فراوانی برای حجرالاسود یاد شده است؛ مانند محو گناهان بر اثر استلام آن[۲۹]، توبه آدم(ع) وسط حجرالاسود و دَرِ کعبه[۳۰] و مستجاب شدن دعا در آنجا[۳۱]، دفن ۷۰ پیامبر در میان رکن یمانی و حجرالاسود[۳۲]، جاری بودن ۴ نهر بهشتی در زیر آن[۳۳] و سپرده شدن میثاق خدا به آن[۳۴].[۳۵]
احکام فقهی
بر اساس منابع فقهی، استلام و بوسیدن حجرالاسود مستحب مؤکّد است؛ حتی گفته شده است هنگام ازدحام با دست به سوی آن اشاره شود[۳۶]. بیشتر مذاهب اسلامی شیعه[۳۷] و سنّی[۳۸] آغاز طواف از حجرالاسود را واجب میدانند و برخی نیز مستحب[۳۹].
مستحب است انسان برای رفتن به صفا از مقابل حجرالاسود بیرون رود و هنگامی که بالای صفا رفت، در برابر رکن مقابل حجرالاسود بایستد[۴۰]؛ همچنین مستحب است هنگامی که در طواف به حجرالاسود میرسد، دستان خود را بالا برد و خدا را حمد و سپاس بگوید و آنگاه بر پیامبر(ص) و خاندانش(ع) درود فرستد[۴۱] یا تکبیر بگوید[۴۲].[۴۳]
منابع
پانویس
- ↑ مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۱۴ «سود»؛ لسان العرب، ج ۴، ص۱۶۵ «حجر».
- ↑ امیریان، مهدی، مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۷۱؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۳۰.
- ↑ اخبار مکه، ج ۱، ص۶۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص۱۵۲.
- ↑ اخبار مکه، ج ۱، ص۶۵.
- ↑ اخبار مکه، ج ۱، ص۶۳.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص۱۸۴ ـ ۱۸۵؛ علل الشرایع، ج ۲، ص۴۲۹؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص۲۲۳.
- ↑ معجم البلدان، ج ۲، ص۲۲۴؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۱۳، ص۱۶۶.
- ↑ اخبار مکه، ج ۱، ص۶۲ و ۱۵۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص۴۶؛ دلائل النبوه، ج ۲، ص۵۶.
- ↑ اخبار مکه، ج ۱، ص۶۵؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۲۶۰.
- ↑ الخرائج والجرائح، ج ۱، ص۲۶۸؛ مدینة المعاجز، ج ۴، ص۴۱۴؛ سفینة البحار، ج ۲، ص۵۴۲.
- ↑ معجم البلدان، ج ۲، ص۲۲۴؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۱۳، ص۱۶۶.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج ۴، ص۸۹ ـ ۹۰؛ البدایة والنهایه، ج ۱۱، ص۱۸۲، ۲۵۲.
- ↑ الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص۴۷۵ ـ ۴۷۷؛ کشف الغمه، ج ۳، ص۳۰۵.
- ↑ امیریان، مهدی، مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۲۱۷؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۷۱.
- ↑ «بیگمان نخستین خانهای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
- ↑ «در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۲، ص۷۹۸؛ جامع البیان، ج ۴، ص۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۴، ص۹۰.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص۲۲۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۲۳۲.
- ↑ «سوگند به آسمان که باروها دارد، و به روزی که آن را وعده کردهاند، و به گواهیدهنده و آنچه گواهی دهد (که از ستمکاران انتقام میکشیم)» سوره بروج، آیه ۱-۳.
- ↑ «به یقین آنان که مردان و زنان مؤمن را آزار دادند سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان دارند» سوره بروج، آیه ۱۰.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۱۸۹؛ زادالمسیر، ج ۸، ص۲۱۷.
- ↑ امیریان، مهدی، مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
- ↑ «وَ اللَّهِ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ(ع) وَ قَدْ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْحَجَرِ ثُمَ يَنْشُدُ اللَّهَ حَقَّهُ...»؛ نعمانی، الغیبة، ص۱۸۱؛ با اندک تفاوتی: تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۵۶؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص۲۰۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۶۵.
- ↑ «أول ما يظهر القائم من العدل أن ينادي مناديه أن يسلم صاحب النافلة لصاحب الفريضة الحجر الأسود و الطواف»؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۷۴؛ الزام الناصب، ص۲۲۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۷۱.
- ↑ معجم البلدان، ج ۲، ص۲۲۴؛ شفاء الغرام، ج ۱، ص۲۶۱.
- ↑ شفاء الغرام، ج ۱، ص۲۶۱.
- ↑ السنن الکبری، ج ۷، ص۱۷۵.
- ↑ علل الشرایع، ج ۲، ص۴۲۶؛ وسائل الشیعه، ج ۵، ص۲۷۴.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص۶۹.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص۲۱۴؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص۴۶۴.
- ↑ الخصال، ج ۴، ص۶۲۵؛ بحارالانوار، ج ۱۰، ص۱۰۴.
- ↑ عللالشرایع، ج ۲، ص۴۲۴؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص۲۲۱.
- ↑ امیریان، مهدی، مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص۳۲۰؛ النهایه، ص۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۳۴۰.
- ↑ الخلاف، ج ۲، ص۳۲۵؛ مختلف الشیعه، ج ۴، ص۲۲۱؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۲۸۷.
- ↑ السنن الکبری، ج ۷، ص۱۸۲؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۱، ص۶۵۵.
- ↑ جواهرالکلام، ج ۱۹، ص۲۸۷؛ الفقه الاسلامی، ج ۳، ص۲۲۱۴.
- ↑ وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص۴۷۵؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۴۱۳ و ۴۱۴؛ الحدائق، ج ۱۶، ص۲۶۰.
- ↑ النهایه، ص۲۳۶؛ جواهر الکلام، ج ۱۹، ص۳۴۰.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۲، ص۱۹۸؛ المغنی، ج ۳، ص۳۹۶؛ احیاء علوم الدین، ج ۱، ص۶۷.
- ↑ امیریان، مهدی، حجرالاسود (مقاله)|مقاله «حجرالاسود»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۰.