اسماعیلیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'خدامراد]]،فرهنگ‌نامه' به 'خدامراد، [[فرهنگ‌نامه')
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''اسماعیلیه''' معتقدان به [[امامت]] اسماعیل فرزند [[امام صادق]]{{ع}} به جای [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]{{ع}}. این فرقه در مناطق مختلف نام‌های گوناگونی دارد مثل: باطنیّه، تعلیمیه، ملاحده، سبعیه، حشیشیّه، اساسیّه و قرامطه. بخشی از اسماعیلیه که معتقد به غیبت اسماعیلند "واقفیه" نام دارند، چون بر [[امامت]] او توقّف کرده‌اند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۴۵۹.</ref>.
'''اسماعیلیه''' معتقدان به [[امامت]] اسماعیل فرزند [[امام صادق]]{{ع}} به جای [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]{{ع}}. این فرقه در مناطق مختلف نام‌های گوناگونی دارد مثل: باطنیّه، تعلیمیه، ملاحده، سبعیه، حشیشیّه، اساسیّه و قرامطه. بخشی از اسماعیلیه که معتقد به غیبت اسماعیلند "واقفیه" نام دارند، چون بر [[امامت]] او توقّف کرده‌اند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۵۹.</ref>.
==مقدمه==
==مقدمه==
*"اسماعیلیه" به [[امامت]] شش [[امام]] اول شیعیان [[اثنا عشری|اثنا‌عشری]] معتقد بودند؛ امّا پس از [[امام صادق]]{{ع}} بزرگ‏ترین فرزند او اسماعیل، یا فرزند او محمد را به [[امامت]] پذیرفتند<ref>  شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۴۹؛ دهخدا، لغتنامه، اسماعیلیه</ref>. و از پذیرش [[امامت]] [[امام موسی کاظم]]{{ع}} خودداری کردند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۴۱ -۴۲.</ref>.
*"اسماعیلیه" به [[امامت]] شش [[امام]] اول شیعیان [[اثنا عشری|اثنا‌عشری]] معتقد بودند؛ امّا پس از [[امام صادق]]{{ع}} بزرگ‏ترین فرزند او اسماعیل، یا فرزند او محمد را به [[امامت]] پذیرفتند<ref>  شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۴۹؛ دهخدا، لغتنامه، اسماعیلیه</ref>. و از پذیرش [[امامت]] [[امام موسی کاظم]]{{ع}} خودداری کردند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱ -۴۲.</ref>.
*[[شیخ مفید]] درباره اسماعیل می‏‌گوید: "اسماعیل، بزرگ‏ترین پسر [[امام صادق]]{{ع}} بود و [[امام]]، او را بسیار دوست داشت و به او بیش از دیگران نیکی و محبت می‌‏کرد؛ ولی اسماعیل در زمان حیات پدر در "عریض" <ref>دره‏ای نزدیک مدینه.</ref> از دنیا رفت. مردم، جنازه‌‏اش را به مدینه نزد [[امام صادق]]{{ع}} آوردند و در قبرستان بقیع دفن کردند. روایت شده است حضرت در مرگ او بسیار بی‏تابی می‌‏کرد؛ به گونه‏‌ای که با پای برهنه و بی‏ردا، دنبال تابوت او می‌‏رفت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۴۱ -۴۲.</ref>.
*[[شیخ مفید]] درباره اسماعیل می‏‌گوید: "اسماعیل، بزرگ‏ترین پسر [[امام صادق]]{{ع}} بود و [[امام]]، او را بسیار دوست داشت و به او بیش از دیگران نیکی و محبت می‌‏کرد؛ ولی اسماعیل در زمان حیات پدر در "عریض" <ref>دره‏ای نزدیک مدینه.</ref> از دنیا رفت. مردم، جنازه‌‏اش را به مدینه نزد [[امام صادق]]{{ع}} آوردند و در قبرستان بقیع دفن کردند. روایت شده است حضرت در مرگ او بسیار بی‏تابی می‌‏کرد؛ به گونه‏‌ای که با پای برهنه و بی‏ردا، دنبال تابوت او می‌‏رفت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱ -۴۲.</ref>.
*همچنین دستور فرمود تابوت او را پیش از دفن، چندین بار به زمین نهادند و هربار حضرت می‏‌آمد و پارچه از روی صورتش برمی‏داشت و در روی او نگاه می‏‌کرد. مقصود [[امام]]{{ع}} از این کار این بود که مرگ او را پیش چشم آنان که گمان [[امامت]] و جانشینی او را داشتند، قطعی کند و شبهه آنان را درباره زنده بودنش، بر طرف سازد و به آن‏ها بفهماند که اسماعیل از دنیا رفته است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۴۱ -۴۲.</ref>.
*همچنین دستور فرمود تابوت او را پیش از دفن، چندین بار به زمین نهادند و هربار حضرت می‏‌آمد و پارچه از روی صورتش برمی‏داشت و در روی او نگاه می‏‌کرد. مقصود [[امام]]{{ع}} از این کار این بود که مرگ او را پیش چشم آنان که گمان [[امامت]] و جانشینی او را داشتند، قطعی کند و شبهه آنان را درباره زنده بودنش، بر طرف سازد و به آن‏ها بفهماند که اسماعیل از دنیا رفته است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱ -۴۲.</ref>.
*افرادی از اصحاب که او را پس از [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} [[امام]] می‌‏پنداشتند، از این عقیده بازگشتند. گروهی اندک از مردمان بی‏خبر که نه در زمره نزدیکان [[امام]] بودند و نه از راویان حدیث آن بزرگوار گفتند: اسماعیل زنده و [[امام]] پس از پدرش است و بر این عقیده باقی ماندند<ref>  شیخ مفید، الارشاد، ص ۵۵۳- ۵۵۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۴۱ -۴۲.</ref>.
*افرادی از اصحاب که او را پس از [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} [[امام]] می‌‏پنداشتند، از این عقیده بازگشتند. گروهی اندک از مردمان بی‏خبر که نه در زمره نزدیکان [[امام]] بودند و نه از راویان حدیث آن بزرگوار گفتند: اسماعیل زنده و [[امام]] پس از پدرش است و بر این عقیده باقی ماندند<ref>  شیخ مفید، الارشاد، ص ۵۵۳- ۵۵۴</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱ -۴۲.</ref>.
*گروهی از شاخه اسماعیلیه "فرقه مبارکیه" هم [[محمد بن اسماعیل[[ را مهدی و [[امام]] زنده غایب می‌‏دانند<ref>  میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۲۱۵</ref>.  
*گروهی از شاخه اسماعیلیه "فرقه مبارکیه" هم [[محمد بن اسماعیل[[ را مهدی و [[امام]] زنده غایب می‌‏دانند<ref>  میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۲۱۵</ref>.  
*قرامطه "از گروه اسماعیلیه"، [[محمد بن اسماعیل]] را مهدی موعود می‌‏دانستند و عقیده داشتند که وی زنده است و در بلاد روم زندگی می‌‏کند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۴۱ -۴۲.</ref>.
*قرامطه "از گروه اسماعیلیه"، [[محمد بن اسماعیل]] را مهدی موعود می‌‏دانستند و عقیده داشتند که وی زنده است و در بلاد روم زندگی می‌‏کند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱ -۴۲.</ref>.
*آنان در طول تاریخ، بدنامی‏‌های بسیاری را برای [[شیعه]] به ارمغان آورده‌‏اند و هنوز هم رسوبات آن، در ذهن بسیاری از مخالفان [[شیعه]] مانده است؛ به گونه‌‏ای که عقاید قرمطیان را به [[شیعه]] نسبت می‌‏دهند. آنان، در بحرین قدرت یافته و دولت تشکیل دادند و به شدت با عباسیان مخالفت کردند. قرامطه، قائم را کسی می‏‌دانند که با [[رسالت]] و شریعت جدیدی مبعوث می‌‏شود و شریعت [[پیامبر خاتم|محمّد]]{{صل}} را منسوخ می‌‏کند. البته این فرقه، سیاسی بودند، نه مذهبی و به دنبال اهداف خاص و منافع خود بودند.
*آنان در طول تاریخ، بدنامی‏‌های بسیاری را برای [[شیعه]] به ارمغان آورده‌‏اند و هنوز هم رسوبات آن، در ذهن بسیاری از مخالفان [[شیعه]] مانده است؛ به گونه‌‏ای که عقاید قرمطیان را به [[شیعه]] نسبت می‌‏دهند. آنان، در بحرین قدرت یافته و دولت تشکیل دادند و به شدت با عباسیان مخالفت کردند. قرامطه، قائم را کسی می‏‌دانند که با [[رسالت]] و شریعت جدیدی مبعوث می‌‏شود و شریعت [[پیامبر خاتم|محمّد]]{{صل}} را منسوخ می‌‏کند. البته این فرقه، سیاسی بودند، نه مذهبی و به دنبال اهداف خاص و منافع خود بودند.
*طرفداران [[ابو الخطاب]] به خدایی [[امام صادق]]{{ع}} باور داشتند و [[ابو الخطاب]] را فرستاده او می‌‏دانستند. برخی از آنان، [[ابو الخطاب]] را قائم دانسته، گفتند: "وی نمرده است". گروهی از پیروان وی، پس از مرگ اسماعیل، فرزندش محمّد را [[امام]] دانستند و در هواداری او و فرزندانش، استوار ماندند.
*طرفداران [[ابو الخطاب]] به خدایی [[امام صادق]]{{ع}} باور داشتند و [[ابو الخطاب]] را فرستاده او می‌‏دانستند. برخی از آنان، [[ابو الخطاب]] را قائم دانسته، گفتند: "وی نمرده است". گروهی از پیروان وی، پس از مرگ اسماعیل، فرزندش محمّد را [[امام]] دانستند و در هواداری او و فرزندانش، استوار ماندند.
*[[امام صادق]]{{ع}} همه این گروه‌‏ها را نکوهش کرده، ترک و انکار نمود<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص:۴۱ -۴۲.</ref>.
*[[امام صادق]]{{ع}} همه این گروه‌‏ها را نکوهش کرده، ترک و انکار نمود<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۱ -۴۲.</ref>.


==اسماعیلیه در موعودنامه==
==اسماعیلیه در موعودنامه==
*همان اسماعیلیان، سبعیه، هفت‌امامى‌ها، باطنیان و فدائیان هستند. فرقه‌اى از شیعه هستند که سلسله [[ائمه]] را به اسماعیل -فرزند بزرگ‌تر [[امام صادق|امام جعفر صادق]] {{ع}}- ختم مى‌کنند و اسماعیل را امام هفتم مى‌دانند. اسماعیل، پنج سال پیش از وفات پدر، در مدینه (سال ۱۴۵ ه‍‌) درگذشت و در بقیع دفن شد. با این‌که گروهى شاهد مرگ او بودند، طرفداران او ادعا کردند که وى تا پنج سال پس از فوت پدر زندگى کرد و او را در بازار بصره مشاهده کردند و آن‌جا، مردى مفلوج را با مسّ‌ دست، شفا داد. آنان در اسلام، [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} را ناطق، [[حضرت على]] {{ع}} را اساس، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] و [[امام سجاد|امام زین العابدین]] و [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} و پس از ایشان، اسماعیل را [[ائمه]] هفتگانه دانسته‌اند. [[محمد بن اسماعیل]] را قائم و خلفاى فاطمى را جزو امامان دور قائم مى‌دانند و مى‌گویند هر امام را دوازده [[حجت]] باشد و هریک از حجّت‌ها در منطقه مخصوص از روى زمین، مأموریت دعوت و سرپرستى [[شیعه]] را به عهده دارند. اسماعیلیه علم و اعتقاد را غایت وجود بشر مى‌دانند و به بهشت و دوزخ جسمانى قائل نیستند و بهشت را، نفس انسان کامل و دوزخ را نفس انسان جاهل و دور از خدا تأویل مى‌کنند<ref>معارف و معاریف، ج ۲، ص ۲۱۲. </ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۱۰۳.</ref>.
*همان اسماعیلیان، سبعیه، هفت‌امامى‌ها، باطنیان و فدائیان هستند. فرقه‌اى از شیعه هستند که سلسله [[ائمه]] را به اسماعیل -فرزند بزرگ‌تر [[امام صادق|امام جعفر صادق]] {{ع}}- ختم مى‌کنند و اسماعیل را امام هفتم مى‌دانند. اسماعیل، پنج سال پیش از وفات پدر، در مدینه (سال ۱۴۵ ه‍‌) درگذشت و در بقیع دفن شد. با این‌که گروهى شاهد مرگ او بودند، طرفداران او ادعا کردند که وى تا پنج سال پس از فوت پدر زندگى کرد و او را در بازار بصره مشاهده کردند و آن‌جا، مردى مفلوج را با مسّ‌ دست، شفا داد. آنان در اسلام، [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} را ناطق، [[حضرت على]] {{ع}} را اساس، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] و [[امام سجاد|امام زین العابدین]] و [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} و پس از ایشان، اسماعیل را [[ائمه]] هفتگانه دانسته‌اند. [[محمد بن اسماعیل]] را قائم و خلفاى فاطمى را جزو امامان دور قائم مى‌دانند و مى‌گویند هر امام را دوازده [[حجت]] باشد و هریک از حجّت‌ها در منطقه مخصوص از روى زمین، مأموریت دعوت و سرپرستى [[شیعه]] را به عهده دارند. اسماعیلیه علم و اعتقاد را غایت وجود بشر مى‌دانند و به بهشت و دوزخ جسمانى قائل نیستند و بهشت را، نفس انسان کامل و دوزخ را نفس انسان جاهل و دور از خدا تأویل مى‌کنند<ref>معارف و معاریف، ج ۲، ص ۲۱۲. </ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۳.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۵ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۳۸

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اسماعیلیه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

اسماعیلیه معتقدان به امامت اسماعیل فرزند امام صادق(ع) به جای موسی بن جعفر(ع). این فرقه در مناطق مختلف نام‌های گوناگونی دارد مثل: باطنیّه، تعلیمیه، ملاحده، سبعیه، حشیشیّه، اساسیّه و قرامطه. بخشی از اسماعیلیه که معتقد به غیبت اسماعیلند "واقفیه" نام دارند، چون بر امامت او توقّف کرده‌اند[۱].

مقدمه

  • "اسماعیلیه" به امامت شش امام اول شیعیان اثنا‌عشری معتقد بودند؛ امّا پس از امام صادق(ع) بزرگ‏ترین فرزند او اسماعیل، یا فرزند او محمد را به امامت پذیرفتند[۲]. و از پذیرش امامت امام موسی کاظم(ع) خودداری کردند[۳].
  • شیخ مفید درباره اسماعیل می‏‌گوید: "اسماعیل، بزرگ‏ترین پسر امام صادق(ع) بود و امام، او را بسیار دوست داشت و به او بیش از دیگران نیکی و محبت می‌‏کرد؛ ولی اسماعیل در زمان حیات پدر در "عریض" [۴] از دنیا رفت. مردم، جنازه‌‏اش را به مدینه نزد امام صادق(ع) آوردند و در قبرستان بقیع دفن کردند. روایت شده است حضرت در مرگ او بسیار بی‏تابی می‌‏کرد؛ به گونه‏‌ای که با پای برهنه و بی‏ردا، دنبال تابوت او می‌‏رفت[۵].
  • همچنین دستور فرمود تابوت او را پیش از دفن، چندین بار به زمین نهادند و هربار حضرت می‏‌آمد و پارچه از روی صورتش برمی‏داشت و در روی او نگاه می‏‌کرد. مقصود امام(ع) از این کار این بود که مرگ او را پیش چشم آنان که گمان امامت و جانشینی او را داشتند، قطعی کند و شبهه آنان را درباره زنده بودنش، بر طرف سازد و به آن‏ها بفهماند که اسماعیل از دنیا رفته است[۶].
  • افرادی از اصحاب که او را پس از حضرت صادق(ع) امام می‌‏پنداشتند، از این عقیده بازگشتند. گروهی اندک از مردمان بی‏خبر که نه در زمره نزدیکان امام بودند و نه از راویان حدیث آن بزرگوار گفتند: اسماعیل زنده و امام پس از پدرش است و بر این عقیده باقی ماندند[۷][۸].
  • گروهی از شاخه اسماعیلیه "فرقه مبارکیه" هم [[محمد بن اسماعیل[[ را مهدی و امام زنده غایب می‌‏دانند[۹].
  • قرامطه "از گروه اسماعیلیه"، محمد بن اسماعیل را مهدی موعود می‌‏دانستند و عقیده داشتند که وی زنده است و در بلاد روم زندگی می‌‏کند[۱۰].
  • آنان در طول تاریخ، بدنامی‏‌های بسیاری را برای شیعه به ارمغان آورده‌‏اند و هنوز هم رسوبات آن، در ذهن بسیاری از مخالفان شیعه مانده است؛ به گونه‌‏ای که عقاید قرمطیان را به شیعه نسبت می‌‏دهند. آنان، در بحرین قدرت یافته و دولت تشکیل دادند و به شدت با عباسیان مخالفت کردند. قرامطه، قائم را کسی می‏‌دانند که با رسالت و شریعت جدیدی مبعوث می‌‏شود و شریعت محمّد(ص) را منسوخ می‌‏کند. البته این فرقه، سیاسی بودند، نه مذهبی و به دنبال اهداف خاص و منافع خود بودند.
  • طرفداران ابو الخطاب به خدایی امام صادق(ع) باور داشتند و ابو الخطاب را فرستاده او می‌‏دانستند. برخی از آنان، ابو الخطاب را قائم دانسته، گفتند: "وی نمرده است". گروهی از پیروان وی، پس از مرگ اسماعیل، فرزندش محمّد را امام دانستند و در هواداری او و فرزندانش، استوار ماندند.
  • امام صادق(ع) همه این گروه‌‏ها را نکوهش کرده، ترک و انکار نمود[۱۱].

اسماعیلیه در موعودنامه

  • همان اسماعیلیان، سبعیه، هفت‌امامى‌ها، باطنیان و فدائیان هستند. فرقه‌اى از شیعه هستند که سلسله ائمه را به اسماعیل -فرزند بزرگ‌تر امام جعفر صادق (ع)- ختم مى‌کنند و اسماعیل را امام هفتم مى‌دانند. اسماعیل، پنج سال پیش از وفات پدر، در مدینه (سال ۱۴۵ ه‍‌) درگذشت و در بقیع دفن شد. با این‌که گروهى شاهد مرگ او بودند، طرفداران او ادعا کردند که وى تا پنج سال پس از فوت پدر زندگى کرد و او را در بازار بصره مشاهده کردند و آن‌جا، مردى مفلوج را با مسّ‌ دست، شفا داد. آنان در اسلام، حضرت رسول (ص) را ناطق، حضرت على (ع) را اساس، امام حسن و امام حسین و امام زین العابدین و امام باقر و امام صادق (ع) و پس از ایشان، اسماعیل را ائمه هفتگانه دانسته‌اند. محمد بن اسماعیل را قائم و خلفاى فاطمى را جزو امامان دور قائم مى‌دانند و مى‌گویند هر امام را دوازده حجت باشد و هریک از حجّت‌ها در منطقه مخصوص از روى زمین، مأموریت دعوت و سرپرستى شیعه را به عهده دارند. اسماعیلیه علم و اعتقاد را غایت وجود بشر مى‌دانند و به بهشت و دوزخ جسمانى قائل نیستند و بهشت را، نفس انسان کامل و دوزخ را نفس انسان جاهل و دور از خدا تأویل مى‌کنند[۱۲][۱۳].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۹.
  2. شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۴۹؛ دهخدا، لغتنامه، اسماعیلیه
  3. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۱ -۴۲.
  4. دره‏ای نزدیک مدینه.
  5. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۱ -۴۲.
  6. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۱ -۴۲.
  7. شیخ مفید، الارشاد، ص ۵۵۳- ۵۵۴
  8. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۱ -۴۲.
  9. میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۲۱۵
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۱ -۴۲.
  11. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۱ -۴۲.
  12. معارف و معاریف، ج ۲، ص ۲۱۲.
  13. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۰۳.