سید علی محمد شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|')
خط ۴۷: خط ۴۷:
==میرزا علی محمد باب در موعودنامه==
==میرزا علی محمد باب در موعودنامه==
*پیدایش بابیّت و بابیگری در عصر استعمار مربوط‍‌ به سید علی محمد باب است. وی فرزند محمد رضای بزاز شیرازی است و در سال ۱۲۳۵ هجری قمری در شیراز متولد شد. در سن هفده‌سالگی به شغل پدر مشغول گردید و برای تجارت به بندر بوشهر رفت. چون از مسائل مذهبی دم می‌زد، در پناه قیافه محجوب و چهره زیبا و حسن‌خلق و سلوک با مردم، توانست عده‌ای را به خود جلب کند. پس از پنج سال به شیراز برگشت و تجارت را رها ساخت.  
*پیدایش بابیّت و بابیگری در عصر استعمار مربوط‍‌ به سید علی محمد باب است. وی فرزند محمد رضای بزاز شیرازی است و در سال ۱۲۳۵ هجری قمری در شیراز متولد شد. در سن هفده‌سالگی به شغل پدر مشغول گردید و برای تجارت به بندر بوشهر رفت. چون از مسائل مذهبی دم می‌زد، در پناه قیافه محجوب و چهره زیبا و حسن‌خلق و سلوک با مردم، توانست عده‌ای را به خود جلب کند. پس از پنج سال به شیراز برگشت و تجارت را رها ساخت.  
*از آن پس سفری به مکه کرد و از آن‌جا به عراق رفت و دو سه سال در کربلا در سلک شاگردان و مریدان [[سید کاظم رشتی]] که از شاگردان شیخ [[احمد احسایی]] بود درآمد و مورد توجه استادش -سید- قرار گرفت. او چون در زهد و عبادت و ریاضت، ظاهری فریبنده داشت، پس از مرگ سید کاظم رشتی، مورد توجه مریدان و دیگر شاگردان او واقع شد. در ۲۴ سالگی نخست، دعوی بابیت یعنی در ورود به [[حضرت مهدی]] {{ع}} و سپس دعوی [[مهدویت]] کرد. پس از مدتی قدم فراتر گذاشت و کتابی را تدوین کرد و به مناسبت آیات سوره الرحمن، ادعا نمود که خداوند کتاب "بیان" را بر وی نازل نموده است و این آیات اشاره به او دارد که منظور از "انسان" علی محمد باب است و مراد از "بیان" کتابی است که بر او نازل شده. گذشته از تدوین کتاب "بیان"، باب، خود را ملقب به "ذکر" کرد و مدعی شد که مراد از آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ}}﴾}} و آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ}}﴾}} اوست.  
*از آن پس سفری به مکه کرد و از آن‌جا به عراق رفت و دو سه سال در کربلا در سلک شاگردان و مریدان [[سید کاظم رشتی]] که از شاگردان شیخ [[احمد احسایی]] بود درآمد و مورد توجه استادش -سید- قرار گرفت. او چون در زهد و عبادت و ریاضت، ظاهری فریبنده داشت، پس از مرگ سید کاظم رشتی، مورد توجه مریدان و دیگر شاگردان او واقع شد. در ۲۴ سالگی نخست، دعوی بابیت یعنی در ورود به [[حضرت مهدی]] {{ع}} و سپس دعوی [[مهدویت]] کرد. پس از مدتی قدم فراتر گذاشت و کتابی را تدوین کرد و به مناسبت آیات سوره الرحمن، ادعا نمود که خداوند کتاب "بیان" را بر وی نازل نموده است و این آیات اشاره به او دارد که منظور از "انسان" علی محمد باب است و مراد از "بیان" کتابی است که بر او نازل شده. گذشته از تدوین کتاب "بیان"، باب، خود را ملقب به "ذکر" کرد و مدعی شد که مراد از آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ}}﴾}} و آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ}}﴾}} اوست.  
*سید علی محمد باب از عراق به بوشهر بازگشت و در اصفهان، مازندران، تبریز، تهران، آذربایجان و زنجان پیروانی یافت و بالاخره در سال ۱۲۶۶ هجری در تبریز به فتوای علماء و فرمان شاه، وی را اعدام کردند<ref>معارف و معاریف، ج ۲.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۷۲۲.</ref>.
*سید علی محمد باب از عراق به بوشهر بازگشت و در اصفهان، مازندران، تبریز، تهران، آذربایجان و زنجان پیروانی یافت و بالاخره در سال ۱۲۶۶ هجری در تبریز به فتوای علماء و فرمان شاه، وی را اعدام کردند<ref>معارف و معاریف، ج ۲.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۷۲۲.</ref>.