۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:Pic1724.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[غلام رضا بهروزی لک]]]] | [[پرونده:Pic1724.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[غلام رضا بهروزی لک]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[غلام رضا بهروزی لک]]'''، در مقاله ''«[[حکومت جهانی حضرت مهدی (مقاله)|حکومت جهانی حضرت مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[غلام رضا بهروزی لک]]'''، در مقاله ''«[[حکومت جهانی حضرت مهدی (مقاله)|حکومت جهانی حضرت مهدی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::#«'''جهان شمولی:''' یکی از ویژگیهای حکومتهای دینی و به طور کلی حکومتهای ایدئولوژیک، جهانگرا <ref>Cosmopolitian</ref> بودن است. [[حکومت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}}، که نخستین حکومت اسلامی به شمار میآید، از این خصوصیت بهره میبرد و در مسیر تحقق آن، توفیقهایی در خور به دست آورد. دولت اسلامی پس از پیامبر نیز با گسترش فتوحات، در جهت تحقق این آرمان گام برداشت. بر این اساس، تعیین هر گونه حد و مرز ملی، قومی، زبانی و ... برای گستره حکومت اسلامی، با مبانی نظری آن ناسازگار است. حتی وقتی در سرزمین های اسلامی دو نهاد خلافت "عباسی" و "فاطمی" شکل گرفت، هر کدام مدعی مشروعیت منحصر به فرد بود و مشروعیت دیگری را نفی میکرد. در واقع این امر در مبانی دینی ریشه دارد؛ مبانیای که دعوت اسلامی را در قبیله، منطقه و ملتی خاص محدود نمیداند.<ref> درباره بحث مرزهای ملی و نسبت آنها با مبانی حکومت اسلامی ر.ک: سید صادق حقیقت، مسئولیت های فرا ملی در سیاست خارجی دولت اسلامی </ref> تنها مرز پذیرفته شده در اسلام، تقابل درالاسلام و دارالکفر است. این مرز نیز با پیروزی حق بر باطل و استقرار [[حکومت جهانی]] امام عصر{{ع}} ناپدید خواهد شد. پس [[حکومت]] [[امام مهدی|منجی موعود]]{{ع}}، به لحاظ دینی بودن، ناگزیر باید جهانی باشد. افزون بر استدلال عقلی، روایات نیز بر جهانی بودن حکومت [[حضرت مهدی]] {{ع}} گواهی میدهند. [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} در تفسیر آیه: {{عربی | ::::#«'''جهان شمولی:''' یکی از ویژگیهای حکومتهای دینی و به طور کلی حکومتهای ایدئولوژیک، جهانگرا <ref>Cosmopolitian</ref> بودن است. [[حکومت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}}، که نخستین حکومت اسلامی به شمار میآید، از این خصوصیت بهره میبرد و در مسیر تحقق آن، توفیقهایی در خور به دست آورد. دولت اسلامی پس از پیامبر نیز با گسترش فتوحات، در جهت تحقق این آرمان گام برداشت. بر این اساس، تعیین هر گونه حد و مرز ملی، قومی، زبانی و ... برای گستره حکومت اسلامی، با مبانی نظری آن ناسازگار است. حتی وقتی در سرزمین های اسلامی دو نهاد خلافت "عباسی" و "فاطمی" شکل گرفت، هر کدام مدعی مشروعیت منحصر به فرد بود و مشروعیت دیگری را نفی میکرد. در واقع این امر در مبانی دینی ریشه دارد؛ مبانیای که دعوت اسلامی را در قبیله، منطقه و ملتی خاص محدود نمیداند.<ref> درباره بحث مرزهای ملی و نسبت آنها با مبانی حکومت اسلامی ر.ک: سید صادق حقیقت، مسئولیت های فرا ملی در سیاست خارجی دولت اسلامی </ref> تنها مرز پذیرفته شده در اسلام، تقابل درالاسلام و دارالکفر است. این مرز نیز با پیروزی حق بر باطل و استقرار [[حکومت جهانی]] امام عصر{{ع}} ناپدید خواهد شد. پس [[حکومت]] [[امام مهدی|منجی موعود]]{{ع}}، به لحاظ دینی بودن، ناگزیر باید جهانی باشد. افزون بر استدلال عقلی، روایات نیز بر جهانی بودن حکومت [[حضرت مهدی]] {{ع}} گواهی میدهند. [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} در تفسیر آیه: {{عربی|﴿{{متن قرآن|"الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ"}}﴾}}<ref>همان کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدر بخشیدیم، نماز را بر پا میدارند؛ سوره حج، آیه ۴۱.</ref> فرمود: این آیه درباره آل محمد {{صل}}، [[حضرت مهدی]] {{ع}} و اصحاب اوست. خداوند آنها را بر مشرق و مغرب حاکم خواهد ساخت.<ref> لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشر{{ع}}، ص ۵۸۵ </ref> | ||
::::#'''حاکمیت قوانین دینی:''' چنانکه گذشت، مبنای اداره امور در دولتهای دینی قوانین دینی است. در روزگار حاکمیت [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} قوانین الهی اسلام، عرصههای فردی و اجتماعی را در برمیگیرد و نظام امور انسانها را سامان میبخشد. روایاتی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} را احیاگر و تجدید کننده دین میخواند، بر درستی این سخن گواهی میدهد. شاید یکی از ابعاد تجدید و احیا، زنده ساختن نقش اجتماعی - سیاسی [[دین]] باشد که در طول تاریخ به تدریج فراموش شده است. | ::::#'''حاکمیت قوانین دینی:''' چنانکه گذشت، مبنای اداره امور در دولتهای دینی قوانین دینی است. در روزگار حاکمیت [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} قوانین الهی اسلام، عرصههای فردی و اجتماعی را در برمیگیرد و نظام امور انسانها را سامان میبخشد. روایاتی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} را احیاگر و تجدید کننده دین میخواند، بر درستی این سخن گواهی میدهد. شاید یکی از ابعاد تجدید و احیا، زنده ساختن نقش اجتماعی - سیاسی [[دین]] باشد که در طول تاریخ به تدریج فراموش شده است. | ||
::::#'''اهمیت و محوریت رهبری:''' دیگر خصوصیت کلی حکومتهای دینی، رهبر محوری است. در دولت جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز نقش رهبر برجسته و چشمگیر خواهد بود. [[امام]] به دلیل عصمت و آگاهیاش به احکام شریعت و مصالح و مفاسد، معیار همه امور خواهد بود و مشروعیت نظام سیاسی نیز بر حضور و تأیید [[امام]] مبتنی است. بر این اساس، یکی از ارکان اساسی و مهم نظام جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} نقش فراگیر آن حضرت است. در آن نظام مقدس، [[امام]]{{ع}} به دلیل اهمیت جایگاهش، منشأ تمام قوا شمرده میشود. این واقعیت، نظام جهانی موعود را از اصل قوا بینیاز میسازد، زیرا تفکیک آن به منظور جلوگیری از فساد قدرتمندان و کنترل قوا بر یکدیگر تحقق مییابد و در آن نظام مقدس، به دلیل ویژگیهای [[عصمت]] و [[عدالت]] رهبری، فساد راه ندارد. افزون بر این، حتی اگر در نظام موعود چنین قوایی وجود داشته باشند، مشروعیت مستقل ندارند و مشروعیت خویش را از رهبر نظام کسب می کنند. بر این اساس، گروهها، احزاب و نهادهای مدنی نیز در آن نظام وضعیتی خاص دارند که در آینده بررسی خواهد شد. | ::::#'''اهمیت و محوریت رهبری:''' دیگر خصوصیت کلی حکومتهای دینی، رهبر محوری است. در دولت جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز نقش رهبر برجسته و چشمگیر خواهد بود. [[امام]] به دلیل عصمت و آگاهیاش به احکام شریعت و مصالح و مفاسد، معیار همه امور خواهد بود و مشروعیت نظام سیاسی نیز بر حضور و تأیید [[امام]] مبتنی است. بر این اساس، یکی از ارکان اساسی و مهم نظام جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} نقش فراگیر آن حضرت است. در آن نظام مقدس، [[امام]]{{ع}} به دلیل اهمیت جایگاهش، منشأ تمام قوا شمرده میشود. این واقعیت، نظام جهانی موعود را از اصل قوا بینیاز میسازد، زیرا تفکیک آن به منظور جلوگیری از فساد قدرتمندان و کنترل قوا بر یکدیگر تحقق مییابد و در آن نظام مقدس، به دلیل ویژگیهای [[عصمت]] و [[عدالت]] رهبری، فساد راه ندارد. افزون بر این، حتی اگر در نظام موعود چنین قوایی وجود داشته باشند، مشروعیت مستقل ندارند و مشروعیت خویش را از رهبر نظام کسب می کنند. بر این اساس، گروهها، احزاب و نهادهای مدنی نیز در آن نظام وضعیتی خاص دارند که در آینده بررسی خواهد شد. |