افضلیت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*بنا بر [[آیات قرآن کریم]] مانند [[آیه]] سوال و [[آیه تطهیر]] و [[آیه اولی الامر]] و [[احادیث]] [[متواتر]] مانند [[حدیث ثقلین]] [[افضلیت در علم]] و [[مرجعیت علمی اهل بیت]] {{عم}} از جمله [[امام حسن]] {{ع}} ثابت است و در [[مقام]] عمل نیز این [[منزلت]] مورد اعتراف همه قرار گرفته است. بنا بر [[روایات تفسیری]] قریب به ۴۰ [[آیه]] [[قرآن]] درباره [[امام مجتبی]] آمده است.<ref>ر.ک: الامام المجتبی {{ع}} مهجة قلب المصطفی، ص ۱۷.</ref> [[جایگاه]] و مکانت علمی [[امام]] مجتبی در حدی است که [[امیرالمومنین]] {{ع}} برای پاسخ به مسائل به وی ارجاع داده و پس از آنکه [[امام حسن]] {{ع}} [[حکم]] تمام شقوق و احتمالات مساله را [[تبیین]] کردند [[امیرالمومنین]] {{ع}} با تبسم فرمود: صدقت یا بُنی، آنگاه این [[آیه شریفه]] را [[تلاوت]] نمود: {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}.<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۳. ر.ک: تهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۳۵۵. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۸.</ref> بنا بر [[نقل]] منابع [[عامه]]، آن [[حضرت]] در سن نوجوانی در [[مسجد]] [[مدینه]] مینشست و [[مردم]] دور او گرد آمده و سوالات و مشکلات دینی آنان را حل میفرمود و [[برتری]] وی بر دیگران [[آشکار]] بود<ref>ر.ک: الکشف و البیان (تفسیر ثعلبی)، ج ۱۰، ص ۱۶۵.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲.</ref>. | *بنا بر [[آیات قرآن کریم]] مانند [[آیه]] سوال و [[آیه تطهیر]] و [[آیه اولی الامر]] و [[احادیث]] [[متواتر]] مانند [[حدیث ثقلین]] [[افضلیت در علم]] و [[مرجعیت علمی اهل بیت]] {{عم}} از جمله [[امام حسن]] {{ع}} ثابت است و در [[مقام]] عمل نیز این [[منزلت]] مورد اعتراف همه قرار گرفته است. بنا بر [[روایات تفسیری]] قریب به ۴۰ [[آیه]] [[قرآن]] درباره [[امام مجتبی]] آمده است.<ref>ر.ک: الامام المجتبی {{ع}} مهجة قلب المصطفی، ص ۱۷.</ref> [[جایگاه]] و مکانت علمی [[امام]] مجتبی در حدی است که [[امیرالمومنین]] {{ع}} برای پاسخ به مسائل به وی ارجاع داده و پس از آنکه [[امام حسن]] {{ع}} [[حکم]] تمام شقوق و احتمالات مساله را [[تبیین]] کردند [[امیرالمومنین]] {{ع}} با تبسم فرمود: صدقت یا بُنی، آنگاه این [[آیه شریفه]] را [[تلاوت]] نمود: {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}.<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۳. ر.ک: تهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۳۵۵. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۸.</ref> بنا بر [[نقل]] منابع [[عامه]]، آن [[حضرت]] در سن نوجوانی در [[مسجد]] [[مدینه]] مینشست و [[مردم]] دور او گرد آمده و سوالات و مشکلات دینی آنان را حل میفرمود و [[برتری]] وی بر دیگران [[آشکار]] بود<ref>ر.ک: الکشف و البیان (تفسیر ثعلبی)، ج ۱۰، ص ۱۶۵.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲.</ref>. | ||
*[[برتری]] و [[افضلیت امام]] [[حسین]] {{ع}} و [[جایگاه]] و [[منزلت]] ویژه آن [[حضرت]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} از امور مسلم و پذیرفته شده نزد [[مسلمانان]] است. برخی تا [[حدود]] ۱۲۰ [[آیه]] از [[قرآن کریم]] را با ملاحظه [[روایات]] تفسیری درباره [[امام حسین]] {{ع}} استخراج کردهاند. بخش عمدهای از این [[آیات]] در [[فضائل]] مشترک و بخش دیگر در [[فضائل]] مختص [[امام حسین]] {{ع}} است.<ref>ر.ک: شواهد التنزیل حاکم حسکانی و فرائد السمطین و بحار، ج ۴۴، ص ۲۱۷ و الحسین فی القرآن سید محمد واحدی.</ref> غیر از آنچه در درسهای قبل گفته شد در این درس به [[آیه]] اطعام اشاره میکنیم که مربوط است به ماجرای غذا دادن به [[فقیر]] و مسکین و یتیم از طرف [[امیرالمومنین]] {{ع}} و [[فاطمه]] زهراء {{س}} و [[امام حسن]] {{ع}} و [[امام حسین]] {{ع}}: [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۵ تا ۱۱ سوره [[انسان]] ([[هل اتی]]) به این ماجرا نظر دارد تا آنجا که میفرماید: «{{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند. و میگویند: ما شما را برای [[خدا]] اطعام میکنیم و، هیچ [[پاداش]] و تشکری از شما نمیخواهیم. کتاب الغدیر از ۳۴ نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نام میبرد که این [[حدیث]] را در کتابهای خود آوردهاند لذا [[روایت]] فوق از روایاتی است که در میان [[اهل سنت]] مشهور بلکه [[متواتر]] است.<ref>ر.ک: الغدیر: ج ۳، ص ۱۰۷ و احقاق الحق، ج ۳، ص ۱۵۷ و تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۳۴۲.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۷-۲۹.</ref>. | *[[برتری]] و [[افضلیت امام]] [[حسین]] {{ع}} و [[جایگاه]] و [[منزلت]] ویژه آن [[حضرت]] نزد [[رسول خدا]] {{صل}} از امور مسلم و پذیرفته شده نزد [[مسلمانان]] است. برخی تا [[حدود]] ۱۲۰ [[آیه]] از [[قرآن کریم]] را با ملاحظه [[روایات]] تفسیری درباره [[امام حسین]] {{ع}} استخراج کردهاند. بخش عمدهای از این [[آیات]] در [[فضائل]] مشترک و بخش دیگر در [[فضائل]] مختص [[امام حسین]] {{ع}} است.<ref>ر.ک: شواهد التنزیل حاکم حسکانی و فرائد السمطین و بحار، ج ۴۴، ص ۲۱۷ و الحسین فی القرآن سید محمد واحدی.</ref> غیر از آنچه در درسهای قبل گفته شد در این درس به [[آیه]] اطعام اشاره میکنیم که مربوط است به ماجرای غذا دادن به [[فقیر]] و مسکین و یتیم از طرف [[امیرالمومنین]] {{ع}} و [[فاطمه]] زهراء {{س}} و [[امام حسن]] {{ع}} و [[امام حسین]] {{ع}}: [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۵ تا ۱۱ سوره [[انسان]] ([[هل اتی]]) به این ماجرا نظر دارد تا آنجا که میفرماید: «{{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا}}<ref>«(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.</ref> و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند. و میگویند: ما شما را برای [[خدا]] اطعام میکنیم و، هیچ [[پاداش]] و تشکری از شما نمیخواهیم. کتاب الغدیر از ۳۴ نفر از علمای معروف [[اهل سنت]] نام میبرد که این [[حدیث]] را در کتابهای خود آوردهاند لذا [[روایت]] فوق از روایاتی است که در میان [[اهل سنت]] مشهور بلکه [[متواتر]] است.<ref>ر.ک: الغدیر: ج ۳، ص ۱۰۷ و احقاق الحق، ج ۳، ص ۱۵۷ و تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۳۴۲.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۷-۲۹.</ref>. | ||
* | *افضلیت و [[برتری امام]] [[سجاد]] {{ع}} مستند به اموری است که برای هر مسلمانی قابل قبول میباشد مهمترین این مستندات سخن [[نبی اکرم]] {{صل}} درباره [[امام چهارم]] [[حضرت]] [[علی بن الحسین]] {{ع}} است: [[محمد بن مسلم]] مکی میگوید: ما با [[جابر بن عبدالله انصاری]] بودیم که [[حضرت]] [[علی بن الحسین]] {{ع}} به همراه [[فرزند]] کوچک خود [[محمد بن علی]] {{ع}} نزد [[جابر]] آمدند [[امام سجاد]] {{ع}} به فرزندش فرمود: عمویت را ببوس. [[محمد بن علی]] آمد که سر [[جابر]] را ببوسد [[جابر]] در حالی که چشمش نمیدید گفت: این کیست؟ [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} فرمود که: این پسر من، [[محمد]] است، [[جابر]] آن [[حضرت]] را در برگرفت و گفت: یا [[محمد]]! [[رسول الله]] بتو [[سلام]] رسانید، حاضران از [[جابر]] پرسیدند: چگونه؟ گفت من با [[رسول الله]] {{صل}} بودم که [[امام حسین]] {{ع}} در دامنش بود و او را نوازش میداد. در این میان [[پیامبر]] {{ع}} رو به جانب من کرد و فرمود: {{عربی|"يا جابِرُ، يُولَدُ لابني الحسينِ ابنٌ يُقالُ لهُ: عليٌّ، إذا كانَ يومُ القيامةِ نادی مُنادٍ: لِيَقُمْ سيّدُ العابدينَ، فيقومُ عليُّ بنُ الحسينِ. ويُولَدُ لِعليٍّ ابنٌ يُقالُ لَه: محمّدٌ. يا جابِرُ، إنْ رأيتَهُ فأقْرِئهُ مِنّي السَّلامَ"}}<ref>کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط – القدیمة)، ج ۲، ص ۱۱۹، منابع دیگر مانند: إحقاق الحق، ج ۱۲، ص ۱۳ و تاریخ دمشق ابن عساکر، ج ۵۴، ص ۲۷۶ و حیلة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطاهر {{عم}}، ج ۴، ص ۳۶۳. بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۲۲۷. تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ۳۰۳. ای جابر فرزندم حسین {{ع}} در آینده پسری خواهد داشت که نامش را علی مینهند و چون روز قیامت شود منادی حق از عرش ندا دهد: سیدالعابدین بپا خیزد در این هنگام علی بن الحسین وارد محشر میشود و علی را پسری باشد محمد نام أی جابر چون بینی او را از من به او سلام برسان.</ref>. | ||
و [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: {{عربی|"سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ: أَنْتَ ابْنُ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ وَ جَدُّكَ سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ جَدَّتُكَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ"}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۲۲۷.</ref>. | و [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: {{عربی|"سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ: أَنْتَ ابْنُ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ وَ جَدُّكَ سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ جَدَّتُكَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ"}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۲۲۷.</ref>. | ||
[[امام سجاد]] {{ع}} از دیدگاه [[عامه]]: [[مقام والای امام]] [[سجاد]] {{ع}} و [[برتری]] ایشان بر دیگران نزد [[عامه]] نیز از امور مسلم و قطعی است و شواهد فراوانی بر آن وجود دارد. حتی [[ابن تیمیه]] این [[برتری]] و | [[امام سجاد]] {{ع}} از دیدگاه [[عامه]]: [[مقام والای امام]] [[سجاد]] {{ع}} و [[برتری]] ایشان بر دیگران نزد [[عامه]] نیز از امور مسلم و قطعی است و شواهد فراوانی بر آن وجود دارد. حتی [[ابن تیمیه]] این [[برتری]] و افضلیت را پذیرفته است و میگوید: {{عربی|"وَ أَمَّا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ فَمِنْ كِبَارِ التَّابِعِينَ و سَادَاتِهمْ عِلماً وَ ديناً وَ قَالَ يَحيي بْنُ سَعِيدٍ هُوَ أَفْضَلُ هَاشِمِيٍّ رَأَيْتُهُ فِي الْمَدِينَةِ وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ سَعْدٍ فِي الطَّبَقَاتِ كَانَ ثِقَةً مَأْمُوناً كَثِيرَ الْحَدِيثِ عَالِياً رَفِيعاً"}}<ref>منهاج السنه، ج ۴، ص ۴۸.</ref>. | ||
[[ابن خلکان]] درباره [[امام سجاد]] {{ع}} مینویسد: {{عربی|"وَ هُوَ أَحَدُ الْأَئِمَّة الاِثْنَي عَشَرَ وَ مِنْ سَادَاتِ التَّابِعِينَ قَالَ الزُّهريُّ مَا رَأَيْتُ قُرَيْشاً أَفْضَلَ مِنْهُ وَ فَضَائِلُ زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ مَناقِبُهِ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَرَ وَ كَانَتْ وِلاَدَتُهُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فِي بَعْضِ شُهُورِ سَنَةِ ثَمَانٍ و ثَلَاثِينَ لِلْهِجْرَةِ وَ تُوُفِّيَ سنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِينَ وَ قِيلَ تِسْعٍ وَ تِسْعِينَ وَ قِيلَ اِثْنَتَيْنِ وَ تِسْعِينَ للهجرةِ بِالْمَدِينَةِ و دُفِنَ فِي البَقيعِ فِي قَبْرِ عَمِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ {{عم}} فِي الْقُبَّةِ الَّتي فِيهَا قَبْرُ العبَّاسِ"}}<ref>وفیات الأعیان، ج ۳، ص ۲۶۹.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۳۵-۳۸.</ref>. | [[ابن خلکان]] درباره [[امام سجاد]] {{ع}} مینویسد: {{عربی|"وَ هُوَ أَحَدُ الْأَئِمَّة الاِثْنَي عَشَرَ وَ مِنْ سَادَاتِ التَّابِعِينَ قَالَ الزُّهريُّ مَا رَأَيْتُ قُرَيْشاً أَفْضَلَ مِنْهُ وَ فَضَائِلُ زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ مَناقِبُهِ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَرَ وَ كَانَتْ وِلاَدَتُهُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فِي بَعْضِ شُهُورِ سَنَةِ ثَمَانٍ و ثَلَاثِينَ لِلْهِجْرَةِ وَ تُوُفِّيَ سنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِينَ وَ قِيلَ تِسْعٍ وَ تِسْعِينَ وَ قِيلَ اِثْنَتَيْنِ وَ تِسْعِينَ للهجرةِ بِالْمَدِينَةِ و دُفِنَ فِي البَقيعِ فِي قَبْرِ عَمِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ {{عم}} فِي الْقُبَّةِ الَّتي فِيهَا قَبْرُ العبَّاسِ"}}<ref>وفیات الأعیان، ج ۳، ص ۲۶۹.</ref>»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۳۵-۳۸.</ref>. | ||
*[[برتری امام]] [[باقر]] {{ع}} بر دیگران در [[فضیلتها]] و صفات و ویژگیهایی که در [[امامت]] لازم است از سخنان [[پیامبر]] {{صل}} و دیگر [[امامان]] و حتی از کلمات سایر [[دانشمندان]] [[مسلمان]] نیز قابل استفاده است: | *[[برتری امام]] [[باقر]] {{ع}} بر دیگران در [[فضیلتها]] و صفات و ویژگیهایی که در [[امامت]] لازم است از سخنان [[پیامبر]] {{صل}} و دیگر [[امامان]] و حتی از کلمات سایر [[دانشمندان]] [[مسلمان]] نیز قابل استفاده است: |
نسخهٔ ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۰۰
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل افضلیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- بنا بر آیات قرآن کریم مانند آیه سوال و آیه تطهیر و آیه اولی الامر و احادیث متواتر مانند حدیث ثقلین افضلیت در علم و مرجعیت علمی اهل بیت (ع) از جمله امام حسن (ع) ثابت است و در مقام عمل نیز این منزلت مورد اعتراف همه قرار گرفته است. بنا بر روایات تفسیری قریب به ۴۰ آیه قرآن درباره امام مجتبی آمده است.[۱] جایگاه و مکانت علمی امام مجتبی در حدی است که امیرالمومنین (ع) برای پاسخ به مسائل به وی ارجاع داده و پس از آنکه امام حسن (ع) حکم تمام شقوق و احتمالات مساله را تبیین کردند امیرالمومنین (ع) با تبسم فرمود: صدقت یا بُنی، آنگاه این آیه شریفه را تلاوت نمود: ﴿ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾.[۲] بنا بر نقل منابع عامه، آن حضرت در سن نوجوانی در مسجد مدینه مینشست و مردم دور او گرد آمده و سوالات و مشکلات دینی آنان را حل میفرمود و برتری وی بر دیگران آشکار بود[۳]»[۴].
- برتری و افضلیت امام حسین (ع) و جایگاه و منزلت ویژه آن حضرت نزد رسول خدا (ص) از امور مسلم و پذیرفته شده نزد مسلمانان است. برخی تا حدود ۱۲۰ آیه از قرآن کریم را با ملاحظه روایات تفسیری درباره امام حسین (ع) استخراج کردهاند. بخش عمدهای از این آیات در فضائل مشترک و بخش دیگر در فضائل مختص امام حسین (ع) است.[۵] غیر از آنچه در درسهای قبل گفته شد در این درس به آیه اطعام اشاره میکنیم که مربوط است به ماجرای غذا دادن به فقیر و مسکین و یتیم از طرف امیرالمومنین (ع) و فاطمه زهراء (س) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع): قرآن کریم در آیات ۵ تا ۱۱ سوره انسان (هل اتی) به این ماجرا نظر دارد تا آنجا که میفرماید: «﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا﴾[۶] ﴿إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا﴾[۷] و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند. و میگویند: ما شما را برای خدا اطعام میکنیم و، هیچ پاداش و تشکری از شما نمیخواهیم. کتاب الغدیر از ۳۴ نفر از علمای معروف اهل سنت نام میبرد که این حدیث را در کتابهای خود آوردهاند لذا روایت فوق از روایاتی است که در میان اهل سنت مشهور بلکه متواتر است.[۸]»[۹].
- افضلیت و برتری امام سجاد (ع) مستند به اموری است که برای هر مسلمانی قابل قبول میباشد مهمترین این مستندات سخن نبی اکرم (ص) درباره امام چهارم حضرت علی بن الحسین (ع) است: محمد بن مسلم مکی میگوید: ما با جابر بن عبدالله انصاری بودیم که حضرت علی بن الحسین (ع) به همراه فرزند کوچک خود محمد بن علی (ع) نزد جابر آمدند امام سجاد (ع) به فرزندش فرمود: عمویت را ببوس. محمد بن علی آمد که سر جابر را ببوسد جابر در حالی که چشمش نمیدید گفت: این کیست؟ امام زین العابدین (ع) فرمود که: این پسر من، محمد است، جابر آن حضرت را در برگرفت و گفت: یا محمد! رسول الله بتو سلام رسانید، حاضران از جابر پرسیدند: چگونه؟ گفت من با رسول الله (ص) بودم که امام حسین (ع) در دامنش بود و او را نوازش میداد. در این میان پیامبر (ع) رو به جانب من کرد و فرمود: "يا جابِرُ، يُولَدُ لابني الحسينِ ابنٌ يُقالُ لهُ: عليٌّ، إذا كانَ يومُ القيامةِ نادی مُنادٍ: لِيَقُمْ سيّدُ العابدينَ، فيقومُ عليُّ بنُ الحسينِ. ويُولَدُ لِعليٍّ ابنٌ يُقالُ لَه: محمّدٌ. يا جابِرُ، إنْ رأيتَهُ فأقْرِئهُ مِنّي السَّلامَ"[۱۰].
و امام باقر (ع) فرمود: "سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ: أَنْتَ ابْنُ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ وَ جَدُّكَ سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ جَدَّتُكَ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ"[۱۱]. امام سجاد (ع) از دیدگاه عامه: مقام والای امام سجاد (ع) و برتری ایشان بر دیگران نزد عامه نیز از امور مسلم و قطعی است و شواهد فراوانی بر آن وجود دارد. حتی ابن تیمیه این برتری و افضلیت را پذیرفته است و میگوید: "وَ أَمَّا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ فَمِنْ كِبَارِ التَّابِعِينَ و سَادَاتِهمْ عِلماً وَ ديناً وَ قَالَ يَحيي بْنُ سَعِيدٍ هُوَ أَفْضَلُ هَاشِمِيٍّ رَأَيْتُهُ فِي الْمَدِينَةِ وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ سَعْدٍ فِي الطَّبَقَاتِ كَانَ ثِقَةً مَأْمُوناً كَثِيرَ الْحَدِيثِ عَالِياً رَفِيعاً"[۱۲]. ابن خلکان درباره امام سجاد (ع) مینویسد: "وَ هُوَ أَحَدُ الْأَئِمَّة الاِثْنَي عَشَرَ وَ مِنْ سَادَاتِ التَّابِعِينَ قَالَ الزُّهريُّ مَا رَأَيْتُ قُرَيْشاً أَفْضَلَ مِنْهُ وَ فَضَائِلُ زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ مَناقِبُهِ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَرَ وَ كَانَتْ وِلاَدَتُهُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فِي بَعْضِ شُهُورِ سَنَةِ ثَمَانٍ و ثَلَاثِينَ لِلْهِجْرَةِ وَ تُوُفِّيَ سنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِينَ وَ قِيلَ تِسْعٍ وَ تِسْعِينَ وَ قِيلَ اِثْنَتَيْنِ وَ تِسْعِينَ للهجرةِ بِالْمَدِينَةِ و دُفِنَ فِي البَقيعِ فِي قَبْرِ عَمِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) فِي الْقُبَّةِ الَّتي فِيهَا قَبْرُ العبَّاسِ"[۱۳]»[۱۴].
- برتری امام باقر (ع) بر دیگران در فضیلتها و صفات و ویژگیهایی که در امامت لازم است از سخنان پیامبر (ص) و دیگر امامان و حتی از کلمات سایر دانشمندان مسلمان نیز قابل استفاده است:
بشارت پیامبر: روایت جابر از رسول خدا (ص) در بشارت به آمدن امام باقر (ع) در منابع فریقین ثبت شده است: امام صادق (ع) فرمود: جابر بن عبدالله انصاری آخرین اصحاب پیغمبر (ص) بود که زنده مانده بود و او مری بود که تنها به ما اهل بیت توجه داشت. در مسجد پیغمبر مینشست و عمامه سیاهی دور سر میبست و فریاد میزد: یا باقرالعلوم، یا باقرالعلوم. اهل مدینه میگفتند جابر هذیان میگوید، میگفت: نه به خدا من هذیان نمیگویم، بلکه من از پیغمبر (ص) شنیدم میفرمود: "إِنَّكَ سَتُدْرِكُ رَجُلًا مِنِّي اسْمُهُ اسْمِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً"[۱۵]. تو به مردی از خاندان من میرسی که همنام و همشمائل من است و علم را میشکافد و توضیح و تشریح میکند، این است سبب آنچه میگویم. راوی گوید: روزی جابر از یکی از کوچههای مدینه میگذشت و محمد بن علی (ع) آنجا بود چون جابر نگاهش به او افتاد، گفت: ای پسر پیش بیا، او پیش آمد، سپس گفت: برگرد، او برگشت، جابر گفت: سوگند به آن که جانم در دست اوست که شمائل این پسر شمائل پیغمبر است، ای پسر اسم تو چیست؟ گفت اسمم محمد بن علی بن الحسین است، جابر به سویش رفت و سرش را بوسید و میگفت: پدر و مادرم به قربانت، پدرت رسول خدا (ص) سلامت میرسانید و چنین گفت.
امام باقر (ع) در سخن دیگران: بشارت پیامبر (ص) به نقل از جابر مورد اتفاق فریقین میباشد به طوری که ابن شهر آشوب مازندرانی مینویسد: "وَ حَدِيثُ جَابِرٍ مَشْهُورٌ مَعْرُوفٌ رَوَاهُ فُقَهَاءُ الْمَدِينَةِ وَ الْعِرَاقِ كُلُّهُمْ"[۱۶]. برای نمونه برخی از عبارات نویسندگان غیر شیعی را درباره حدیث جابر ذکر میکنیم: ابن ابی الحدید معتزلی مینویسد: "وَ هُوَ سَيِّدُ فُقَهَاءِ الْحِجَازِ وَ منه و مِن ابْنِهِ جَعْفَرٍ تعَلِّمُ النَّاسُ الفِقْهَ وَ هُوَ الْمُلَقَّبُ بِالْبَاقِرِ بَاقِرِ الْعِلْمِ لقَّبَهُ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ لَمْ يُخْلَقْ بَعْدُ وَ بَشَّرَ بِهِ وَ وَعَدَ جابرَ بنَ عبدِ اللهِ بِرُؤيَتِهِ وَ قَالَ سترَاهُ طِفْلاً فَإِذَا رَأَيْتَهُ فَأَبْلِغْهُ عَنِّي السَّلاَمَ فَعَاشَ جَابِرٌ حَتَّى رَآهُ وَ قَالَ لَهُ مَا وَصَّى بِهِ"[۱۷]. حتی ابن حجر هیثمی مکی از هواداران جریان اموی بعد از توضیح لقب باقر و اعتراف به مقام والای علمی و عرفانی امام باقر (ع) مینویسد: "وَ كَفَاهُ شَرَفاً أَنَّ اِبْنَ المديني رَوَى عَنْ جَابِرٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ وَ هُوَ صَغِيرُ: رَسُولِ (ص) يُسَلِّمُ عَلَيْكَ. فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ ذَاكَ قَالَ كُنْتُ جَالِساً عِنْدَهُ و الْحُسَيْنُ فِي حَجْرِهِ و هُوَ يُدَاعِبُهُ فَقَالَ يَا جَابِرُ يُولَدُ لَهُ مَوْلُودٌ اِسْمُهُ عَلِيٌ إِذَا كَانَ يَوْمُ القِيامة نادى مُنَادٍ لِيَقُمْ سَيِّدُ اَلْعَابِدِينَ فيقوم ولدُهُ ثُمَّ يُولَدُ لَهُ وَلَدٌ اسمُهُ مُحَمَّدٌ فَإِن أدرَكْتَهُ يا جابِرُ فَأقرِئْهُ مِنّي السَّلام"[۱۸]. و عبدالله بن عطای مکی میگفت: "مَا رَأَيْتُ الْعُلَمَاءَ عِنْدَ أَحَدٍ قَطُّ أَصْغَرَ مِنْهُمْ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) وَ لَقَدْ رَأَيْتُ الْحَكَمَ بْنَ عُتَيْبَةَ مَعَ جَلَالَتِهِ فِي الْقَوْمِ بَيْنَ يَدَيْهِ كَأَنَّهُ صَبِيٌّ بَيْنَ يَدَيْ مُعَلِّمِهِ"[۱۹]. و ذهبی درباره امام باقر (ع) مینویسد: "كانَ اَحَدُ مَنْ جَمَعَ بَيْنَ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلِ وَ السُّؤْدُدِ وَ الشَّرَفِ وَ الثِّقَةِ وَ الرَّزَانَةِ وَ كَانَ اَهْلاً لِلْخلافَةِ"[۲۰][۲۱].
پرسشهای وابسته
- ادله امامت امام حسن کدامند؟ (پرسش)
- ادله امامت امام حسین کدامند؟ (پرسش)
- آیا فضائل امام حسین در قرآن آمده است؟ (پرسش)
- ادله امامت امام سجاد کدامند؟ (پرسش)
منابع
جستارهای وابسته
- هدایت
- ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
- خلافت
- شهادت
- ملک
- حکم
- وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
- حجت
- تمکین فی الارض
- امت وسط
- اصطفا
- اجتبا
- امامت در قرآن
- آیات امامت
- امامت در حدیث
- امامت در کلام اسلامی
- امامت در حکمت اسلامی
- امامت در عرفان اسلامی
- امامت از دیدگاه بروندینی
- امامت امامان دوازدهگانه
- شؤون امام
- صفات امام
- راه تعیین امام
- امامان دوازدهگانه
- امامت امام على
- امامت امام حسن مجتبى
- امامت امام حسين
- امامت امام سجاد
- امامت امام باقر
- امامت امام صادق
- امامت امام كاظم
- امامت امام رضا
- امامت امام جواد
- امامت امام هادى
- امامت امام حسن عسکری
- امامت امام مهدى
- امامان از اهل بیت پیامبر خاتم
منبعشناسی جامع افضلیت
پانویس
- ↑ ر.ک: الامام المجتبی (ع) مهجة قلب المصطفی، ص ۱۷.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۴۳. ر.ک: تهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۳۵۵. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۸.
- ↑ ر.ک: الکشف و البیان (تفسیر ثعلبی)، ج ۱۰، ص ۱۶۵.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲.
- ↑ ر.ک: شواهد التنزیل حاکم حسکانی و فرائد السمطین و بحار، ج ۴۴، ص ۲۱۷ و الحسین فی القرآن سید محمد واحدی.
- ↑ «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.
- ↑ «(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.
- ↑ ر.ک: الغدیر: ج ۳، ص ۱۰۷ و احقاق الحق، ج ۳، ص ۱۵۷ و تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۳۴۲.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲۷-۲۹.
- ↑ کشف الغمة فی معرفة الأئمة (ط – القدیمة)، ج ۲، ص ۱۱۹، منابع دیگر مانند: إحقاق الحق، ج ۱۲، ص ۱۳ و تاریخ دمشق ابن عساکر، ج ۵۴، ص ۲۷۶ و حیلة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطاهر (ع)، ج ۴، ص ۳۶۳. بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۲۲۷. تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ۳۰۳. ای جابر فرزندم حسین (ع) در آینده پسری خواهد داشت که نامش را علی مینهند و چون روز قیامت شود منادی حق از عرش ندا دهد: سیدالعابدین بپا خیزد در این هنگام علی بن الحسین وارد محشر میشود و علی را پسری باشد محمد نام أی جابر چون بینی او را از من به او سلام برسان.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۴۶، ص ۲۲۷.
- ↑ منهاج السنه، ج ۴، ص ۴۸.
- ↑ وفیات الأعیان، ج ۳، ص ۲۶۹.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۳۵-۳۸.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۴۶۹. سخن پیامبر به جابر را سایر منابع نیز ذکر کردهاند و با عبارتهای گوناگون در درسهای گذشته و ابتدای این درس گذشت.
- ↑ مناقب آل أبی طالب (ع) (لابن شهر آشوب)، ج ۴، ص ۱۹۶.
- ↑ شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید، ج ۱۵، ص ۲۷۷.
- ↑ الصواعق المحرقه، ج ۲، ص ۵۸۶.
- ↑ الارشاد، ج ۲، ص ۱۶۸. لما را در محضر هیچ کس کوچکتر از آنها در محضر ابوجعفر (ع) ندیدم. حکم بن عیینه با تمام عظمت علمیاش در میان مردم، در برابر آن حضرت مانند دانش آموزی در مقابل معلم خود به نظر میرسید.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۴۰۲. از کسانی است که بین علم و عمل و آقائی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و اهلیت برای خلافت داشت.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۴۶.