فتح مکه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
#[[سعد بن عباده]]، [[پرچم]] [[اسلام]] را به دست داشت و فریاد میزد: امروز، روز رزم است.... [[پیامبر خدا]]، ندای [[رحمت]] و [[رأفت]] در داد و فرمود: "امروز، روز رحم است..."<ref>اسد الغابة، ج ۲، ص ۴۴۲ ش ۲۰۱۲.</ref>. آنگاه [[علی]] {{ع}} را فراخواند تا [[پرچم]] را از او بگیرد. | #[[سعد بن عباده]]، [[پرچم]] [[اسلام]] را به دست داشت و فریاد میزد: امروز، روز رزم است.... [[پیامبر خدا]]، ندای [[رحمت]] و [[رأفت]] در داد و فرمود: "امروز، روز رحم است..."<ref>اسد الغابة، ج ۲، ص ۴۴۲ ش ۲۰۱۲.</ref>. آنگاه [[علی]] {{ع}} را فراخواند تا [[پرچم]] را از او بگیرد. | ||
#[[پیامبر]] {{صل}} پس از فتح مکه به همگان [[امان]] داد، جز تنی چند تیره [[دل]] و خیرهسر که خونشان را [[مباح]] شمرد، از جمله، حُوَیرِث، که [[پیامبر]] {{صل}} را- هنگامی که در [[مکه]] بود-، بسیار اذیت کرده بود و نیز [[زن]] آوازهخوانی که [[پیامبر خدا]] را هجو میکرد. این دو را [[علی]] {{ع}} گردن زد. | #[[پیامبر]] {{صل}} پس از فتح مکه به همگان [[امان]] داد، جز تنی چند تیره [[دل]] و خیرهسر که خونشان را [[مباح]] شمرد، از جمله، حُوَیرِث، که [[پیامبر]] {{صل}} را- هنگامی که در [[مکه]] بود-، بسیار اذیت کرده بود و نیز [[زن]] آوازهخوانی که [[پیامبر خدا]] را هجو میکرد. این دو را [[علی]] {{ع}} گردن زد. | ||
*[[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح البخاری]]- به [[نقل]] از [[عبیدالله بن ابی رافع]]-: شنیدم که [[علی]] {{ع}} میگوید: [[پیامبر خدا]]، من و [[زبیر]] و [[مقداد]] را فرستاد و فرمود: "بروید تا به بوستان خاخ<ref>بوستان خاخ، جایی میان مکه و مدینه و نزدیک حمراء الأسد از سوی مدینه است (معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۳۵).</ref> برسید. در آنجا زنی در کجاوه شتر نشسته است و نامهای همراه دارد. آن را از وی بگیرید". ما به تاخت رفتیم تا به بوستان رسیدیم. آن [[زن]] را در کجاوه دیدیم و به او گفتیم: [[نامه]] را بیرون آور! گفت: نامهای همراه من نیست! گفتیم: یا [[نامه]] را بیرون آور یا لباسهایت را میکنیم. پس آن [[زن]]، [[نامه]] را از لای گیسوان به هم بافتهاش بیرون آورد و ما آن را نزد [[پیامبر خدا]] آوردیم<ref>صحیح البخاری عن عبید الله بن أبی رافع: {{متن حدیث|سَمَعتُ عَلِیاً رضی الله عنه یقولُ: بَعَثَنی رَسولُ اللهِ {{صل}} أنَا وَالزبَیرَ وَالمِقدادَ، فَقالَ: انطَلِقوا حَتی تَأتوا رَوضَةَ خاخٍ، فَإِن بِها ظَعینَةً مَعَها کتابٌ، فَخُذوهُ مِنها. فَانطَلَقنا تَعادی بِنا خَیلُنا حَتی أتَینَا الروضَةَ، فَإِذا نَحنُ بِالظعینَةِ، قُلنا لَها: أخرِجِی الکتابَ. قالَت: ما مَعِی کتابٌ! فَقُلنا: لَتُخرِجِن الِکتابَ أو لَنُلقِین الثیابَ. فَأَخرَجَتهُ مِن عِقاصِها. فَأَتَینا بِهِ رَسولَ اللهِ {{صل}}}} (صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۵۵۷، ح ۴۰۲۵).</ref>. | |||
*[[تاریخ الطبری (کتاب)|تاریخ الطبری]]- به [[نقل]] از [[عبد الله بن ابی نجیح]]-: چون [[پیامبر]] {{صل}} [[سپاه]] خود را از ذی طُوی دسته دسته کرد، به [[زبیر]]، [[فرمانده]] [[جناح چپ]] [[لشکر]]، [[فرمان]] داد که با نفراتش از کدَی<ref>کدَی، گردنهای در پایین مکه است که نزدیک باب العمره مسجد الحرام است (لسان العرب: ماده «کدا»).</ref> وارد شوند و به [[سعد بن عباده]] [[فرمان]] داد که با گروه دیگری از کداء<ref>کداء، گردنهای در بالای مکه و نزدیک به مقبرههاست و به آن «معلی» هم میگویند (لسان العرب: ماده «کدا»).</ref> وارد شوند. برخی آگاهان میگویند: سعد، هنگامی که رو به [[مکه]] داشت، گفت: امروز، روز [[جنگ]] است. امروز، حُرمت، شکسته میشود. یکی از [[مهاجران]]، آن را شنید و گفت: ای [[پیامبر خدا]]! آنچه را [[سعد بن عباده]] میگوید، بشنو؛ و ما مطمئن نیستیم که حملهای به [[قریش]] نداشته باشد! | |||
پس [[پیامبر خدا]] به [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} فرمود: "خود را به او برسان و [[پرچم]] را بگیر و تو با [[پرچم]]، وارد [[مکه]] شو"<ref>تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۵۶.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۷۵.</ref>. | |||
==جستارهای وابسته == | ==جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل امام علی}} | {{مدخل امام علی}} |
نسخهٔ ۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۵
- این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام علی(ع) است. "امام علی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام علی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
بر اساس "پیمان حدیبیه"، مسلمانان و کفار نباید علیه یکدیگر تحرکات نظامی میکردند و یا همپیمانان خود را ضد همپیمانان طرف مقابل به نبرد وا میداشتند و یا آنان را در نبرد، یاری میرساندند. قریش با تجهیز "بنو بکر"- که با آنان همپیمان بودند- علیه قبیله "خزاعه" که با مسلمانان همپیمان بودند، و حتی با شرکت شبانه در نبرد علیه آنان، عملًا قرارداد حدیبیه را نقض کردند. پیامبر (ص) از شهادت مسلمانانی که مظلومانه به خاک و خون افتاده بودند و نیز اشعار تأثرانگیز رئیس قبیله خزاعه، عمرو بن سالم، آگاه شد و یاریخواهی وی را پاسخ گفت و بدین سان، برای فتح مکه و زدودن آثار شرک از مرکز توحید- که اکنون دیگر مانعی برای حمله به آن در کار نبود-، راهی مکه شد. پیامبر خدا با بیش از ده هزار رزمآور، با تدبیر نظامی شگفتی، بدون خونریزی بر مکه چیره گشت. حضور علی (ع) در اینپیروزی نیز از چند جهت، چشمگیر است:
- حاطب بن ابی بلتعه، تصمیم پیامبر (ص) (برای فتح مکه) را در نامهای نگاشت و همراه زنی برای قریش فرستاد. پیامبر خدا، علی (ع) را فرا خواند و او را با دو تن دیگر برای دستگیری آن زن، گسیل داشت. زن با شدت تمام، همراه داشتن نامه را تکذیب میکرد و وارسیهای چندین باره آنان نیز گواهی میداد که آن زن، درست میگوید. امام علی (ع) به زن فرمود: "پیامبر خدا- که درودهای خداوند بر او باد- هرگز خلاف نمیگوید. نامه را بده، وگرنه به هر قیمتی شده، آن را از تو باز پس میگیرم"[۱]. زن، تسلیم شد و از لابهلای گیسوانش نامه را بیرون آورد و به علی (ع) داد.
- سعد بن عباده، پرچم اسلام را به دست داشت و فریاد میزد: امروز، روز رزم است.... پیامبر خدا، ندای رحمت و رأفت در داد و فرمود: "امروز، روز رحم است..."[۲]. آنگاه علی (ع) را فراخواند تا پرچم را از او بگیرد.
- پیامبر (ص) پس از فتح مکه به همگان امان داد، جز تنی چند تیره دل و خیرهسر که خونشان را مباح شمرد، از جمله، حُوَیرِث، که پیامبر (ص) را- هنگامی که در مکه بود-، بسیار اذیت کرده بود و نیز زن آوازهخوانی که پیامبر خدا را هجو میکرد. این دو را علی (ع) گردن زد.
- صحیح البخاری- به نقل از عبیدالله بن ابی رافع-: شنیدم که علی (ع) میگوید: پیامبر خدا، من و زبیر و مقداد را فرستاد و فرمود: "بروید تا به بوستان خاخ[۳] برسید. در آنجا زنی در کجاوه شتر نشسته است و نامهای همراه دارد. آن را از وی بگیرید". ما به تاخت رفتیم تا به بوستان رسیدیم. آن زن را در کجاوه دیدیم و به او گفتیم: نامه را بیرون آور! گفت: نامهای همراه من نیست! گفتیم: یا نامه را بیرون آور یا لباسهایت را میکنیم. پس آن زن، نامه را از لای گیسوان به هم بافتهاش بیرون آورد و ما آن را نزد پیامبر خدا آوردیم[۴].
- تاریخ الطبری- به نقل از عبد الله بن ابی نجیح-: چون پیامبر (ص) سپاه خود را از ذی طُوی دسته دسته کرد، به زبیر، فرمانده جناح چپ لشکر، فرمان داد که با نفراتش از کدَی[۵] وارد شوند و به سعد بن عباده فرمان داد که با گروه دیگری از کداء[۶] وارد شوند. برخی آگاهان میگویند: سعد، هنگامی که رو به مکه داشت، گفت: امروز، روز جنگ است. امروز، حُرمت، شکسته میشود. یکی از مهاجران، آن را شنید و گفت: ای پیامبر خدا! آنچه را سعد بن عباده میگوید، بشنو؛ و ما مطمئن نیستیم که حملهای به قریش نداشته باشد!
پس پیامبر خدا به علی بن ابی طالب (ع) فرمود: "خود را به او برسان و پرچم را بگیر و تو با پرچم، وارد مکه شو"[۷][۸].
جستارهای وابسته
- آخرین خطبه امام علی
- شهادت آرزوی امام علی
- پدر امام علی
- از ذو قار تا بصره
- ازدواج امام علی
- امارت امام علی در حدیث
- امامت امام علی در حدیث
- انواع دانشهای امام علی
- انگیزههای دشمنی با امام علی
- ایثار امام علی در شب هجرت
- بازگشت خورشید برای امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ بدر
- بیعت با امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ تبوک
- ترور امام علی
- توطئه برای ترور امام علی
- جایگاه علمی امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ احد
- اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
- اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
- اقدامات امام علی در جنگ حنین
- خبر دادن پیامبر از شهادت علی
- خلافت امام علی در حدیث
- اقدامات امام علی در جنگ خندق
- اقدامات امام علی در جنگ خیبر
- داوریهای امام علی
- دشمنان امام علی
- دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
- دلایل تنهایی امام علی
- حب امام علی
- رویارویی امام علی با ناکثین
- زیانهای دشمنی با امام علی
- سیاستهای اجتماعی امام علی
- سیاستهای اداری امام علی
- سیاستهای اقتصادی امام علی
- سیاستهای امنیتی امام علی
- سیاستهای جنگی امام علی
- سیاستهای حکومتی امام علی
- سیاستهای فرهنگی امام علی
- سیاستهای قضایی امام علی
- سیمای امام علی
- شکست بتها توسط امام علی
- شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
- عصمت امام علی در حدیث
- علم امام علی در حدیث
- امام علی از زبان اهل بیت
- امام علی از زبان دشمنانش
- امام علی از زبان قرآن
- امام علی از زبان همسران پیامبر
- امام علی از زبان پیامبر
- امام علی از زبان یارانش
- امام علی از زبان یاران پیامبر
- امام علی از زبان خودش
- غلو در دوست داشتن امام علی
- اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
- فرزندان امام علی
- لقبهای امام علی
- مأموریت امام علی
- محبوبیت امام علی
- محدودیتهای امام علی در انتخاب کارگزاران
- هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
- نافرمانی سپاه امام علی
- نامهای امام علی
- نسب امام علی
- نیرنگهای دشمنان امام علی
- هدایت امام علی در حدیث
- وراثت امام علی در حدیث
- وصایت امام علی در حدیث
- ولادت امام علی
- ولایت امام علی در حدیث
- ویژگیهای اخلاقی امام علی
- ویژگیهای اعتقادی امام علی
- ویژگیهای امام علی
- ویژگیهای جنگی امام علی
- ویژگیهای دشمنان امام علی
- ویژگیهای دوستداران امام علی
- ویژگیهای سیاسی امام علی
- ویژگیهای عملی امام علی
- پذیرفته شدن دعاهای امام علی
- پرورش امام علی
- پس از شهادت امام علی
- پیشگویی امام علی
- کارگزاران امام علی
- کنیههای امام علی
- کینورزی به امام علی
- یاران امام علی
- یاری خواستن امام علی از کوفیان
- یومالدار
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۵۵۷، ح ۴۰۲۵.
- ↑ اسد الغابة، ج ۲، ص ۴۴۲ ش ۲۰۱۲.
- ↑ بوستان خاخ، جایی میان مکه و مدینه و نزدیک حمراء الأسد از سوی مدینه است (معجم البلدان، ج ۲، ص ۳۳۵).
- ↑ صحیح البخاری عن عبید الله بن أبی رافع: «سَمَعتُ عَلِیاً رضی الله عنه یقولُ: بَعَثَنی رَسولُ اللهِ (ص) أنَا وَالزبَیرَ وَالمِقدادَ، فَقالَ: انطَلِقوا حَتی تَأتوا رَوضَةَ خاخٍ، فَإِن بِها ظَعینَةً مَعَها کتابٌ، فَخُذوهُ مِنها. فَانطَلَقنا تَعادی بِنا خَیلُنا حَتی أتَینَا الروضَةَ، فَإِذا نَحنُ بِالظعینَةِ، قُلنا لَها: أخرِجِی الکتابَ. قالَت: ما مَعِی کتابٌ! فَقُلنا: لَتُخرِجِن الِکتابَ أو لَنُلقِین الثیابَ. فَأَخرَجَتهُ مِن عِقاصِها. فَأَتَینا بِهِ رَسولَ اللهِ (ص)» (صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۵۵۷، ح ۴۰۲۵).
- ↑ کدَی، گردنهای در پایین مکه است که نزدیک باب العمره مسجد الحرام است (لسان العرب: ماده «کدا»).
- ↑ کداء، گردنهای در بالای مکه و نزدیک به مقبرههاست و به آن «معلی» هم میگویند (لسان العرب: ماده «کدا»).
- ↑ تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۵۶.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۷۵.