بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{پرسمان انتظار فرج}} {{مدخل انتظار}} ==منبعشناسی جامع مهدویت== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|3}} * کتابشناسی مهدویت؛ * مقالهشناسی مهدویت؛ * پایاننامهشناسی مهدویت. {{پایان}} {{پایان}} ==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}' به '{{پرسمان انتظار فرج}} ==منبعشناسی جامع مهدویت== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|3}} * [[:رده:کتابشناسی کتابهای مه...) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| مدخل وابسته = | | مدخل وابسته = | ||
| پاسخدهنده = | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخدهندگان = | | پاسخدهندگان = ۲ پاسخ | ||
}} | }} | ||
'''منشأ [[انتظار ویرانگر]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.. | '''منشأ [[انتظار ویرانگر]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== پاسخ نخست== | == پاسخ نخست== | ||
{{جمع شدن|۶. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛}} | |||
[[پرونده:11434.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ محمد صابر جعفری]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[ محمد صابر جعفری]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::#«کوته [[فکری]] و عدم [[بصیرت]] کافی به [[دین]]. | |||
:::::#توهّم اسقاط کلّ [[تکلیف]] به [[دلیل]] عدم استطاعت به کل؛ یعنی چون [[قدرت]] و [[توانایی]] به [[اصلاح]] کل نیست، [[تکلیف]] هم ساقط است؛ به عبارت دیگر، چون [[اصلاح]] کل، تنها به وسیله [[امام زمان]]{{ع}} مقدور است و از دیگر افراد بر نمیآید، پس هیچ تکلیفی وجود ندارد؛ غافل از این که اگر [[اصلاح]] کلّ مقدور نیست، آن مقداری که مقدور باشد، ساقط نشده است. معروف است: {{عربی|مَا لَا يُدْرَكُ كُلُّهُ لَا يُتْرَكُ كُلُّهُ}}؛ آنچه که همه آن دست یافتنی نیست، به تمام هم رها نمیگردد. | |||
:::::#توهّم این که [[امام]] زمان{{ع}} [[کارها]] را به وسیله اکراه و [[اجبار]] یا صرفاً [[معجزهآسا]] انجام میدهد پس [[نیاز]] به مقدمات و [[زمینهسازی]] نیست. | |||
:::::#[[هدف]]، وسیله را توجیه میکند: {{عربی|اَلْغَايَاتُ تُبَرِّرُ اَلْمَبَادِيءَ}}، [[هدفها]] وسیلههای [[نامشروع]] را [[مشروع]] میکند، پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و اشاعه [[فحشا]] و [[فساد]] است. اینجاست که [[گناه]] هم لذّت و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] یعنی: | |||
در [[دل]] [[دوست]] به هر [[حیله]] رهی باید کرد. [[طاعت]] از دست نیاید گنهی باید کرد<ref>صالح مدرسهای، فاطمه؛ منتظر تا صبح فردا، انتشارات مرکز فرهنگی شهید مدرس، چاپ اوّل، ص ۱۲۶.</ref>. بدیهی است چنین دیدگاهی از نظر [[دین]] کاملاً اشتباه است. چرا که همانطور که [[حکومت]] [[حضرت]] مهدی{{ع}} ریشهکن کننده [[ظلم و جور]] و برپا کننده [[عدل]] مجسّم است و تهی از قلدری و [[قساوت]] میباشد؛ پیدایش این مقصود نیز بایستی چنین باشد. از [[ظلم و جور]] دور و از [[قساوت]] و قلدری برکنار و از [[دروغگویی]] و ریاکاری خالی باشد. چون [[قداست]] [[هدف]]، مبرّر وسیله [[گناه]] نمیشود، [[گناه]] جز [[گناه]] نمیزاید. با [[ظلم]] نمیشود [[عدل]] را به پا کرد. با عقده [[انتقام]] نمیتوان [[دادگری]] کرد<ref>صدر، سید رضا، راه مهدی، ص ۸۷ ۸۸، چاپ اوّل، ۱۳۷۸.</ref>. | |||
:::::#عدم [[فهم]] صحیح [[روایات]] "که [[ظلم و جور]] [[آخر الزمان]] را مطرح میکنند" و این اشتباه که پس بایستی، یا کاری به [[فساد]] و [[تباهی]] نداشت و در مقابل آن موضع بیطرفی اتخاذ کرد (دیدگاه چهارم) و یا حتّی دیگران را به [[گناه]] فرا خواند (دیدگاه پنجم)؛ غافل از این که، به طور بدیهی، همیشه عالم پر از [[ظلم]] بوده است بدیهی است و از [[روایات]] برنمیآید، همه بایستی [[ظالم]] یا [[فاسد]] گردند. آری نگاهی کوتاه و گذرا به [[جهان]] نشان میدهد که [[ظلم]] عالم را فرا گرفته است، عدّهای ظالمند و بسیاری [[مظلوم]]؛ ضمناً هیچ منافاتی ندارد که در کنار این [[ظلم و جور]]، [[دوستان]] و چشم براهان آن [[حضرت]]، با [[زمینهسازی]] مثبت و آیندهساز، در [[اندیشه]] مقدمه چینی برای [[انقلاب جهانی]] ایشان بلکه نوید [[مهدی موعود]] به اهل [[ایمان]] و [[عمل صالح]] باشند. [[شیخ صدوق]] روایتی از [[امام]] صادق{{ع}} [[نقل]] میکند مبنی بر این که این امر تحقق نمیپذیرد مگر این که هر یک از [[شقی]] و سعید به نهایت کار خود برسند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ما أخبر به الصادق{{ع}} عن وقوع الغیبة، حدیث۳۲.</ref> پس سخن در این است که گروه [[سعداء]] و گروه [[اشقیاء]] هر کدام به نهایت کار خود برسند. سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط [[اشقیاء]] به منتها درجه [[شقاوت]] برسند. | |||
:::::#جدایی از مسایل [[سیاسی]] و دست سیاستبازان که به دنبال سکون و رکود [[جوامع]] اسلامیاند، عدم [[فهم]] [[روایات]] "بطلان هر [[علمی]] [[قبل از ظهور]]" نیز [[زمینهساز]] دیدگاه پنجم است. غافل از آن که، این [[روایات]] از آنچه [[فقها]] با [[روایات]] دیگر مینمایند، استثنا نیست، پس بایستی آنها نیز بر [[قرآن]] و [[روایات]] و [[عقل]] عرضه گردند تا مواردی مانند: [[حکومت]]، تخصیص، تخصّص و ورود و راههای دیگر جمع إعمال شود. حتّی در [[روایات]] آمده، اگر روایتی مخالف صریح [[قرآن]] بود، بایستی کنار نهاده شود (جعلی است یا...) به هر حال آن چه [[آیات]] و [[روایات]] و [[عقل]]، [[انسان]] را رهنمون میشوند، بطلان [[قیامها]] و جریانات قبل [[ظهور]] نیست؛ بلکه منظور از عَلَمی که در [[روایات]]، [[باطل]] اعلام شده، عَلَم [[قیام]] به [[نام حضرت مهدی]] است" [[روایات]]، [اشاره دارد] که هر کس [[علم]] بلند کند، به [نام] [[علم]] [[مهدی]]، به عنوان "[[مهدویت]]" بلند کند<ref>حضرت امام، صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۴.</ref>، [[[باطل]] است.] نه هر قیامی که چون [[قیام]] [[زید]] به دنبال تحقق [[اهداف ]][[اهل بیت]] باشد. [[قیام]] [[زید]] و امثال آن در [[روایات معتبر]]، توسط [[اهل بیت]] کاملاً مورد تأیید واقع شده است<ref>برای توضیح بیشتر و بررسی سندی چنین روایاتی، خواننده گرامی را به کتاب "دادگستر جهان" اثر استاد آیت الله ابراهیم امینی، ارجاع میدهیم.</ref>. به عنوان نمونه، به ذکر روایاتی بسنده میکنیم: [[امام]] کاظم{{ع}} فرمود: "قیامی به [[رهبری]] مردی از اهل [[قم]] که [[مردم]] را به [[حق]] [[دعوت]] میکند صورت میپذیرد که طرفداران و [[یاران]] آن [[رهبر]]، مردمی [[استوار]] و آهنیناند که ابداً از [[جنگ]] خسته نمیشوند و از [[دشمن]] نمیهراسند و تنها به [[خدا]] [[توکل]] میکنند و [[عاقبت]] نیز از آنِ کسانی است که اهل [[تقوا]] هستند"<ref>{{متن حدیث| رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۷، ماده "قم"، ص ۳۵۸.</ref>؛ | |||
::::::در [[روایت]] دیگر، [[امام باقر]]{{ع}} افرادی را مطرح میکنند که [[قبل از ظهور]] [[قیام]] کردهاند، حقشان داده نمیشودو پس از مبارزاتی کشته میشوند. جالب است؛ [[امام باقر]]{{ع}} نه تنها قیامشان را [[باطل]] اعلام نمیکند، بلکه آنان را [[شهید]] معرفی میکند: "گویا جماعتی را میبینم که در [[مشرق]] [[قیام]] میکنند، طالب حقاند لیک، به آنها واگذار نمیشود، مجدداً [[حق]] را میطلبند، حقشان داده نمیشود. بنابراین چون چنین میبینند، به ناچار شمشیرها را به دست گرفته، آنچه میخواهند به [[کف]] میآورند لیک پس از [[قیام]] و [[مبارزه]]، (اینان)، آن را به احدی، جز [[امام]] و [[صاحب شما]] تقدیم نمیدارند، کشتهشدگان آنان، شهدایند و.."<ref>{{متن حدیث| كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ...}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۴۳.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
==پاسخهای دیگر== | |||
{{جمع شدن|۱. سرکار خانم طاووسی؛}} | |||
[[پرونده:1100130.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:1100130.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
::::::سرکار خانم '''[[سکینه طاووسی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::سرکار خانم '''[[سکینه طاووسی]]'''، در کتاب ''«[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۲۷: | خط ۴۲: | ||
:::::#'''عدم [[فهم]] صحیح [[روایات]]:''' یکی دیگر از عوامل عدم [[فهم]] صحیح از روایاتی که [[ظلم و جور]] [[آخرالزمان]] را طرح و این برداشت اشتباه را میکنند این است که به [[فساد]] و [[تباهی]] کاری نباید داشت و میبایست موضع بی طرفی رادر قبال آن برگزید و یا حتی دیگران را به [[گناه]] فرا خواند. برای رفع [[شبهه]] یاد شده - وجود [[ظلم فراگیر]] - ذکر این نکته ضروری است که: لازم نیست همگان [[ظالم]] یا [[فاسد]] شوند. نگاهی کوتاه و گذرا به [[جهان]] نشان میدهد که [[ظلم]] عالم را فرا گرفته است؛ عدهای ظالمند و بسیاری از افراد هم [[مظلوم]]. علاوه بر آن هیچ منافاتی ندارد که در کنار این [[ظلم و جور]]، [[دوستان]] و چشم به راهان آن [[حضرت]]، با [[زمینه سازی]] مثبت و [[آینده]] ساز، در [[اندیشه]] مقدمه چینی برای [[انقلاب جهانی]] او باشند. بنابراین باز هم [[ظلم]] و [[فساد]] به صورت نسبی در [[جهان]] شیوع دارد. | :::::#'''عدم [[فهم]] صحیح [[روایات]]:''' یکی دیگر از عوامل عدم [[فهم]] صحیح از روایاتی که [[ظلم و جور]] [[آخرالزمان]] را طرح و این برداشت اشتباه را میکنند این است که به [[فساد]] و [[تباهی]] کاری نباید داشت و میبایست موضع بی طرفی رادر قبال آن برگزید و یا حتی دیگران را به [[گناه]] فرا خواند. برای رفع [[شبهه]] یاد شده - وجود [[ظلم فراگیر]] - ذکر این نکته ضروری است که: لازم نیست همگان [[ظالم]] یا [[فاسد]] شوند. نگاهی کوتاه و گذرا به [[جهان]] نشان میدهد که [[ظلم]] عالم را فرا گرفته است؛ عدهای ظالمند و بسیاری از افراد هم [[مظلوم]]. علاوه بر آن هیچ منافاتی ندارد که در کنار این [[ظلم و جور]]، [[دوستان]] و چشم به راهان آن [[حضرت]]، با [[زمینه سازی]] مثبت و [[آینده]] ساز، در [[اندیشه]] مقدمه چینی برای [[انقلاب جهانی]] او باشند. بنابراین باز هم [[ظلم]] و [[فساد]] به صورت نسبی در [[جهان]] شیوع دارد. | ||
::::::[[شیخ صدوق]] [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کردهاند که ایشان میفرمایند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، این امر ([[فرج]]) بر شما در نیاید تا آنکه [[شقی]]، بدبخت و سعید نیکبخت گردد". هر کدام به نهایت کار خود برسند".<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ هَذَا لْأَمْرَ وَ اللَّهِ لاَ يَأْتِيكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ شَقِيَ، وَ يَسْعَدَ مَنْ سَعِدَ"}}؛ علل الشرایع، ج ۲، ب ۳۳، ص ۲۲، ح ۳۲.</ref>. سخن در این است که گروه شقاوتمندان و سعادتمندان، هر کدام به نهایت کار خود برسند نه اینکه سعادتمندی در کار نباشد و فقط [[اشقیاء]] به منتها درجه [[شقاوت]] برسند. از سویی دیگر بدیهی است که [[آیات]] و [[روایات]]، ما را به [[مبارزه]] با [[ظلم و ستم]] فرا خواندهاند، [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} فرمودهاند: "در [[آخرالزمان]]، گروهی [[معصیت]] میکنند و میگویند: [[خدا]] سبب آن شده [کنایه از [[جبر]]] کسی که اینها را رد کند مثل کسی است که در [[راه خدا]] [[شمشیر]] کشیده است"<ref>{{متن حدیث|"يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ يَعْمَلُونَ الْمَعَاصِيَ وَ يَقُولُونَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ قَدَّرَهَا عَلَيْهِمْ الرَّادُّ عَلَيْهِمْ كَشَاهِرِ سَيْفِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"}}، بحارالانوار، ج ۵، ب ۱، ص ۴۶، ج ۷۵.</ref>. عامل دیگری که در دستیابی به مفهوم سکون و [[سکوت]] از اصل [[مقدس]] [[انتظار]]، نقش دارد؛ جدایی [[دین]] از مسایل [[سیاسی]] است. [[سیاست]] بازان که به دنبال سکون و رکود [[جوامع اسلامی]] هستند، با عدم [[فهم]] صحیح و وارونه معنا کردن روایاتی همچون "بطلان هر عَلَمی [[قبل از ظهور]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ب ۲۲، ص ۱۴۳: عن ابی عبدالله{{ع}}: {{متن حدیث|"كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}}: "هر پرچمی که قبل از قیام قائم برافراشته شود، صاحب آن طاغوت است که بنده غیر خداست". (منظور پرچمی است که به نام امام افراشته گردد.) شرح بیشتر این حدیث در متن کتاب موجود است.</ref> [[زمینه سازان]] دیدگاهی هستند که: "هر اقدامی به منظور [[تشکیل حکومت]] در [[عصر غیبت]] خلاف [[شرع]] است"»<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 30-38.</ref>. | ::::::[[شیخ صدوق]] [[حدیثی]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کردهاند که ایشان میفرمایند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، این امر ([[فرج]]) بر شما در نیاید تا آنکه [[شقی]]، بدبخت و سعید نیکبخت گردد". هر کدام به نهایت کار خود برسند".<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ هَذَا لْأَمْرَ وَ اللَّهِ لاَ يَأْتِيكُمْ حَتَّى يَشْقَى مَنْ شَقِيَ، وَ يَسْعَدَ مَنْ سَعِدَ"}}؛ علل الشرایع، ج ۲، ب ۳۳، ص ۲۲، ح ۳۲.</ref>. سخن در این است که گروه شقاوتمندان و سعادتمندان، هر کدام به نهایت کار خود برسند نه اینکه سعادتمندی در کار نباشد و فقط [[اشقیاء]] به منتها درجه [[شقاوت]] برسند. از سویی دیگر بدیهی است که [[آیات]] و [[روایات]]، ما را به [[مبارزه]] با [[ظلم و ستم]] فرا خواندهاند، [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} فرمودهاند: "در [[آخرالزمان]]، گروهی [[معصیت]] میکنند و میگویند: [[خدا]] سبب آن شده [کنایه از [[جبر]]] کسی که اینها را رد کند مثل کسی است که در [[راه خدا]] [[شمشیر]] کشیده است"<ref>{{متن حدیث|"يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ يَعْمَلُونَ الْمَعَاصِيَ وَ يَقُولُونَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ قَدَّرَهَا عَلَيْهِمْ الرَّادُّ عَلَيْهِمْ كَشَاهِرِ سَيْفِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"}}، بحارالانوار، ج ۵، ب ۱، ص ۴۶، ج ۷۵.</ref>. عامل دیگری که در دستیابی به مفهوم سکون و [[سکوت]] از اصل [[مقدس]] [[انتظار]]، نقش دارد؛ جدایی [[دین]] از مسایل [[سیاسی]] است. [[سیاست]] بازان که به دنبال سکون و رکود [[جوامع اسلامی]] هستند، با عدم [[فهم]] صحیح و وارونه معنا کردن روایاتی همچون "بطلان هر عَلَمی [[قبل از ظهور]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ب ۲۲، ص ۱۴۳: عن ابی عبدالله{{ع}}: {{متن حدیث|"كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}}: "هر پرچمی که قبل از قیام قائم برافراشته شود، صاحب آن طاغوت است که بنده غیر خداست". (منظور پرچمی است که به نام امام افراشته گردد.) شرح بیشتر این حدیث در متن کتاب موجود است.</ref> [[زمینه سازان]] دیدگاهی هستند که: "هر اقدامی به منظور [[تشکیل حکومت]] در [[عصر غیبت]] خلاف [[شرع]] است"»<ref>[[انتظار از دیدگاه اهل بیت (کتاب)|انتظار از دیدگاه اهل بیت]]، ص 30-38.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{پرسمان انتظار فرج}} | {{پرسمان انتظار فرج}} | ||