منشأ انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳: خط ۲۳:
:::::#[[هدف]]، وسیله را توجیه می‌کند: {{عربی|اَلْغَايَاتُ تُبَرِّرُ اَلْمَبَادِيءَ}}، [[هدف‌ها]] وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کند، پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و اشاعه [[فحشا]] و [[فساد]] است. اینجاست که [[گناه]] هم لذّت و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] یعنی: در [[دل]] [[دوست]] به هر [[حیله]] رهی باید کرد. [[طاعت]] از دست نیاید گنهی باید کرد<ref>صالح مدرسه‌ای، فاطمه؛ منتظر تا صبح فردا، انتشارات مرکز فرهنگی شهید مدرس، چاپ اوّل، ص ۱۲۶.</ref>. بدیهی است چنین دیدگاهی از نظر [[دین]] کاملاً اشتباه است. چرا که همان‌طور که [[حکومت]] [[حضرت مهدی‌]]{{ع}} ریشه‌کن کننده [[ظلم و جور]] و برپا کننده [[عدل]] مجسّم است و تهی از قلدری و [[قساوت]] می‌باشد؛ پیدایش این مقصود نیز بایستی چنین باشد. از [[ظلم و جور]] دور و از [[قساوت]] و قلدری برکنار و از [[دروغگویی]] و ریاکاری خالی باشد. چون [[قداست]] [[هدف]]، مبرّر وسیله [[گناه]] نمی‌شود، [[گناه]] جز [[گناه]] نمی‌زاید. با [[ظلم]] نمی‌شود [[عدل]] را به پا کرد. با عقده [[انتقام]] نمی‌توان [[دادگری]] کرد<ref>صدر، سید رضا، راه مهدی، ص ۸۷ ۸۸، چاپ اوّل، ۱۳۷۸.</ref>.
:::::#[[هدف]]، وسیله را توجیه می‌کند: {{عربی|اَلْغَايَاتُ تُبَرِّرُ اَلْمَبَادِيءَ}}، [[هدف‌ها]] وسیله‌های [[نامشروع]] را [[مشروع]] می‌کند، پس [[بهترین]] [[کمک]] به [[تسریع در ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، [[ترویج]] و اشاعه [[فحشا]] و [[فساد]] است. اینجاست که [[گناه]] هم لذّت و کامجویی است و هم [[کمک]] به [[انقلاب مقدس]] یعنی: در [[دل]] [[دوست]] به هر [[حیله]] رهی باید کرد. [[طاعت]] از دست نیاید گنهی باید کرد<ref>صالح مدرسه‌ای، فاطمه؛ منتظر تا صبح فردا، انتشارات مرکز فرهنگی شهید مدرس، چاپ اوّل، ص ۱۲۶.</ref>. بدیهی است چنین دیدگاهی از نظر [[دین]] کاملاً اشتباه است. چرا که همان‌طور که [[حکومت]] [[حضرت مهدی‌]]{{ع}} ریشه‌کن کننده [[ظلم و جور]] و برپا کننده [[عدل]] مجسّم است و تهی از قلدری و [[قساوت]] می‌باشد؛ پیدایش این مقصود نیز بایستی چنین باشد. از [[ظلم و جور]] دور و از [[قساوت]] و قلدری برکنار و از [[دروغگویی]] و ریاکاری خالی باشد. چون [[قداست]] [[هدف]]، مبرّر وسیله [[گناه]] نمی‌شود، [[گناه]] جز [[گناه]] نمی‌زاید. با [[ظلم]] نمی‌شود [[عدل]] را به پا کرد. با عقده [[انتقام]] نمی‌توان [[دادگری]] کرد<ref>صدر، سید رضا، راه مهدی، ص ۸۷ ۸۸، چاپ اوّل، ۱۳۷۸.</ref>.
:::::#عدم [[فهم]] صحیح [[روایات]] "که [[ظلم و جور]] [[آخر الزمان]] را مطرح می‌کنند" و این اشتباه که پس بایستی، یا کاری به [[فساد]] و [[تباهی]] نداشت و در مقابل آن موضع بی‌طرفی اتخاذ کرد (دیدگاه چهارم) و یا حتّی دیگران را به [[گناه]] فرا خواند (دیدگاه پنجم)؛ غافل از این که، به طور بدیهی، همیشه عالم پر از [[ظلم]] بوده است بدیهی است و از [[روایات]] برنمی‌آید، همه بایستی [[ظالم]] یا [[فاسد]] گردند. آری نگاهی کوتاه و گذرا به [[جهان]] نشان می‌دهد که [[ظلم]] عالم را فرا گرفته است، عدّه‌ای ظالمند و بسیاری [[مظلوم]]؛ ضمناً هیچ منافاتی ندارد که در کنار این [[ظلم و جور]]، [[دوستان]] و چشم براهان آن [[حضرت]]، با [[زمینه‌سازی]] مثبت و آینده‌ساز، در [[اندیشه]] مقدمه چینی برای [[انقلاب جهانی]] ایشان بلکه نوید [[مهدی موعود]] به اهل [[ایمان]] و [[عمل صالح]] باشند. [[شیخ صدوق]] روایتی از [[امام]] صادق‌{{ع}} [[نقل]] می‌کند مبنی بر این که این امر تحقق نمی‌پذیرد مگر این که هر یک از [[شقی]] و سعید به نهایت کار خود برسند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ما أخبر به الصادق‌{{ع}} عن وقوع الغیبة، حدیث۳۲.</ref> پس سخن در این است که گروه [[سعداء]] و گروه [[اشقیاء]] هر کدام به نهایت کار خود برسند. سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط [[اشقیاء]] به منتها درجه [[شقاوت]] برسند.
:::::#عدم [[فهم]] صحیح [[روایات]] "که [[ظلم و جور]] [[آخر الزمان]] را مطرح می‌کنند" و این اشتباه که پس بایستی، یا کاری به [[فساد]] و [[تباهی]] نداشت و در مقابل آن موضع بی‌طرفی اتخاذ کرد (دیدگاه چهارم) و یا حتّی دیگران را به [[گناه]] فرا خواند (دیدگاه پنجم)؛ غافل از این که، به طور بدیهی، همیشه عالم پر از [[ظلم]] بوده است بدیهی است و از [[روایات]] برنمی‌آید، همه بایستی [[ظالم]] یا [[فاسد]] گردند. آری نگاهی کوتاه و گذرا به [[جهان]] نشان می‌دهد که [[ظلم]] عالم را فرا گرفته است، عدّه‌ای ظالمند و بسیاری [[مظلوم]]؛ ضمناً هیچ منافاتی ندارد که در کنار این [[ظلم و جور]]، [[دوستان]] و چشم براهان آن [[حضرت]]، با [[زمینه‌سازی]] مثبت و آینده‌ساز، در [[اندیشه]] مقدمه چینی برای [[انقلاب جهانی]] ایشان بلکه نوید [[مهدی موعود]] به اهل [[ایمان]] و [[عمل صالح]] باشند. [[شیخ صدوق]] روایتی از [[امام]] صادق‌{{ع}} [[نقل]] می‌کند مبنی بر این که این امر تحقق نمی‌پذیرد مگر این که هر یک از [[شقی]] و سعید به نهایت کار خود برسند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ما أخبر به الصادق‌{{ع}} عن وقوع الغیبة، حدیث۳۲.</ref> پس سخن در این است که گروه [[سعداء]] و گروه [[اشقیاء]] هر کدام به نهایت کار خود برسند. سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط [[اشقیاء]] به منتها درجه [[شقاوت]] برسند.
:::::#جدایی از مسایل [[سیاسی]] و دست سیاست‌بازان که به دنبال سکون و رکود [[جوامع]] اسلامی‌اند، عدم [[فهم]] [[روایات]] "بطلان هر [[علمی]] [[قبل از ظهور]]" نیز [[زمینه‌ساز]] دیدگاه پنجم است. غافل از آن که، این [[روایات]] از آنچه [[فقها]] با [[روایات]] دیگر می‌نمایند، استثنا نیست، پس بایستی آنها نیز بر [[قرآن]] و [[روایات]] و [[عقل]] عرضه گردند تا مواردی مانند: [[حکومت]]، تخصیص، تخصّص و ورود و راه‌های دیگر جمع إعمال شود. حتّی در [[روایات]] آمده، اگر روایتی مخالف صریح [[قرآن]] بود، بایستی کنار نهاده شود (جعلی است یا...) به هر حال آن چه [[آیات]] و [[روایات]] و [[عقل]]، [[انسان]] را رهنمون می‌شوند، بطلان [[قیام‌ها]] و جریانات قبل [[ظهور]] نیست؛ بلکه منظور از عَلَمی که در [[روایات]]، [[باطل]] اعلام شده، عَلَم [[قیام]] به [[نام حضرت مهدی]] است" [[روایات]]، [اشاره دارد] که هر کس [[علم]] بلند کند، به [نام] [[علم]] [[مهدی]]، به عنوان "[[مهدویت]]" بلند کند<ref>حضرت امام، صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۴.</ref>، [[[باطل]] است.] نه هر قیامی که چون [[قیام]] [[زید]] به دنبال تحقق [[اهداف ]][[اهل بیت]] باشد. [[قیام]] [[زید]] و امثال آن در [[روایات معتبر]]، توسط [[اهل بیت]] کاملاً مورد تأیید واقع شده است<ref>برای توضیح بیشتر و بررسی سندی چنین روایاتی، خواننده گرامی را به کتاب "دادگستر جهان" اثر استاد آیت الله ابراهیم امینی، ارجاع می‌دهیم.</ref>. به عنوان نمونه، به ذکر روایاتی بسنده می‌کنیم: [[امام]] کاظم‌{{ع}}‌ فرمود: "قیامی به [[رهبری]] مردی از اهل [[قم]] که [[مردم]] را به [[حق]] [[دعوت]] می‌کند صورت می‌پذیرد که طرفداران و [[یاران]] آن [[رهبر]]، مردمی [[استوار]] و آهنین‌اند که ابداً از [[جنگ]] خسته نمی‌شوند و از [[دشمن]] نمی‌هراسند و تنها به [[خدا]] [[توکل]] می‌کنند و [[عاقبت]] نیز از آنِ کسانی است که اهل [[تقوا]] هستند"<ref>{{متن حدیث| رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۷، ماده "قم"، ص ۳۵۸.</ref>؛  
:::::#جدایی از مسایل [[سیاسی]] و دست سیاست‌بازان که به دنبال سکون و رکود [[جوامع]] اسلامی‌اند، عدم [[فهم]] [[روایات]] "بطلان هر [[علمی]] [[قبل از ظهور]]" نیز [[زمینه‌ساز]] دیدگاه پنجم است. غافل از آن که، این [[روایات]] از آنچه [[فقها]] با [[روایات]] دیگر می‌نمایند، استثنا نیست، پس بایستی آنها نیز بر [[قرآن]] و [[روایات]] و [[عقل]] عرضه گردند تا مواردی مانند: [[حکومت]]، تخصیص، تخصّص و ورود و راه‌های دیگر جمع إعمال شود. حتّی در [[روایات]] آمده، اگر روایتی مخالف صریح [[قرآن]] بود، بایستی کنار نهاده شود (جعلی است یا...) به هر حال آن چه [[آیات]] و [[روایات]] و [[عقل]]، [[انسان]] را رهنمون می‌شوند، بطلان [[قیام‌ها]] و جریانات قبل [[ظهور]] نیست؛ بلکه منظور از عَلَمی که در [[روایات]]، [[باطل]] اعلام شده، عَلَم [[قیام]] به [[نام حضرت مهدی]] است" [[روایات]]، اشاره دارد که هر کس [[علم]] بلند کند، به [نام] [[علم]] [[مهدی]]، به عنوان "[[مهدویت]]" بلند کند<ref>حضرت امام، صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۴.</ref>، [[باطل]] است. نه هر قیامی که چون [[قیام]] [[زید]] به دنبال تحقق [[اهداف ]][[اهل بیت]] باشد. [[قیام]] [[زید]] و امثال آن در [[روایات معتبر]]، توسط [[اهل بیت]] کاملاً مورد تأیید واقع شده است<ref>برای توضیح بیشتر و بررسی سندی چنین روایاتی، خواننده گرامی را به کتاب "دادگستر جهان" اثر استاد آیت الله ابراهیم امینی، ارجاع می‌دهیم.</ref>. به عنوان نمونه، به ذکر روایاتی بسنده می‌کنیم: [[امام]] کاظم‌{{ع}}‌ فرمود: "قیامی به [[رهبری]] مردی از اهل [[قم]] که [[مردم]] را به [[حق]] [[دعوت]] می‌کند صورت می‌پذیرد که طرفداران و [[یاران]] آن [[رهبر]]، مردمی [[استوار]] و آهنین‌اند که ابداً از [[جنگ]] خسته نمی‌شوند و از [[دشمن]] نمی‌هراسند و تنها به [[خدا]] [[توکل]] می‌کنند و [[عاقبت]] نیز از آنِ کسانی است که اهل [[تقوا]] هستند"<ref>{{متن حدیث| رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}؛ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج۷، ماده "قم"، ص ۳۵۸.</ref>؛  
::::::در [[روایت]] دیگر، [[امام باقر]]{{ع}} افرادی را مطرح می‌کنند که [[قبل از ظهور]] [[قیام]] کرده‌اند، حقشان داده نمی‌شودو پس از مبارزاتی کشته می‌شوند. جالب است؛ [[امام باقر]]{{ع}} نه تنها قیامشان را [[باطل]] اعلام نمی‌کند، بلکه آنان را [[شهید]] معرفی می‌کند: "گویا جماعتی را می‌بینم که در [[مشرق]] [[قیام]] می‌کنند، طالب حق‌اند لیک، به آنها واگذار نمی‌شود، مجدداً [[حق]] را می‌طلبند، حق‌شان داده نمی‌شود. بنابراین چون چنین می‌بینند، به ناچار شمشیرها را به دست گرفته، آنچه می‌خواهند به [[کف]] می‌آورند لیک پس از [[قیام]] و [[مبارزه]]، (اینان)، آن را به احدی، جز [[امام]] و [[صاحب شما]] تقدیم نمی‌دارند، کشته‌شدگان آنان، شهدایند و.."<ref>{{متن حدیث| كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ...}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۴۳.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>.
::::::در [[روایت]] دیگر، [[امام باقر]]{{ع}} افرادی را مطرح می‌کنند که [[قبل از ظهور]] [[قیام]] کرده‌اند، حقشان داده نمی‌شودو پس از مبارزاتی کشته می‌شوند. جالب است؛ [[امام باقر]]{{ع}} نه تنها قیامشان را [[باطل]] اعلام نمی‌کند، بلکه آنان را [[شهید]] معرفی می‌کند: "گویا جماعتی را می‌بینم که در [[مشرق]] [[قیام]] می‌کنند، طالب حق‌اند لیک، به آنها واگذار نمی‌شود، مجدداً [[حق]] را می‌طلبند، حق‌شان داده نمی‌شود. بنابراین چون چنین می‌بینند، به ناچار شمشیرها را به دست گرفته، آنچه می‌خواهند به [[کف]] می‌آورند لیک پس از [[قیام]] و [[مبارزه]]، (اینان)، آن را به احدی، جز [[امام]] و [[صاحب شما]] تقدیم نمی‌دارند، کشته‌شدگان آنان، شهدایند و.."<ref>{{متن حدیث| كَأَنِّي بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ ثُمَّ يَطْلُبُونَهُ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَهُ حَتَّى يَقُومُوا وَ لَا يَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِكُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ...}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۴۳.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[انتظار فرج ۱ (مقاله)|انتظار فرج]].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
۱۱۵٬۲۰۵

ویرایش