شفاعت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''شفاعت:''' به معنای واسطه شدن نزد یک نفر، تا کاری را انجام دهد. در مسائل [[اعتقادی]] [[مقام]] و حقّی است که [[خدا]] برای [[بندگان]] [[مقرّب]] قرار داده که واسطه شوند، تا [[خدا]] از [[گناهان]] اهل [[معصیت]] بگذرد و آنان را ببخشاید. به کسی که شفاعت می‌کند "شفیع" گفته می‌شود. اصل معنای آن ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر است. در شفاعت، یک [[انسان]] [[برتر]] و آبرودار و محترم به فرد پایین‌تر و [[خطاکار]] ضمیمه می‌شود و درخواست [[رحمت]] میکند، تا [[عفو]] [[خدا]] شامل او گردد. [[امید]] به شفاعتِ [[شفیعان]] و [[عقیده]] به شفاعت، از عوامل [[سازندگی]] و [[تربیت]] است و مایه [[تکامل]] روحی و [[معنوی]] می‌شود و [[انسان]] گنهکار را در مسیر [[پاکی]] قرار می‌دهد، تا خود را به حدّی برساند که شفاعت شامل او بشود. [[پیامبران]]، [[امامان]]، [[شهدا]] و [[علما]] از جمله کسانی‌اند که [[حقّ]] شفاعت دارند و در [[قیامت]] [[خداوند]] به سبب شفاعت و واسطه شدن آنان، گنهکارانی را می‌آمرزد. در [[قرآن کریم]] شفاعت در [[قیامت]] را برای کسانی قرار داده که [[خداوند]] [[اذن]] بدهد. هر کس هم شفاعت کند با اجازه خداست{{متن قرآن|...فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا...}}<ref> «...پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد...» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. گرچه شفاعت از مسائل قطعی [[اعتقادات]] ماست، امّا [[عقیده]] به شفاعت نباید سبب گستاخی در انجام [[گناه]] به [[امید]] شفاعت شود. "[[مقام محمود]]" که در [[قرآن]] آمده است که [[خداوند]] به [[پیامبر]] خود عطا کرده است، به [[مقام شفاعت]] [[تفسیر]] شده است. [[امام صادق]]{{ع}} در آخرین [[وصیت]] خویش فرمود: کسی که [[نماز]] را سبک بشمارد، از شفاعت ما [[محروم]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص:۱۲۵.</ref>.
'''شفاعت:''' به معنای واسطه شدن نزد یک نفر، تا کاری را انجام دهد. در مسائل [[اعتقادی]] [[مقام]] و حقّی است که [[خدا]] برای [[بندگان]] [[مقرّب]] قرار داده که واسطه شوند، تا [[خدا]] از [[گناهان]] اهل [[معصیت]] بگذرد و آنان را ببخشاید. به کسی که شفاعت می‌کند "شفیع" گفته می‌شود. اصل معنای آن ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر است. در شفاعت، یک [[انسان]] [[برتر]] و آبرودار و محترم به فرد پایین‌تر و [[خطاکار]] ضمیمه می‌شود و درخواست [[رحمت]] میکند، تا [[عفو]] [[خدا]] شامل او گردد. [[امید]] به شفاعتِ [[شفیعان]] و [[عقیده]] به شفاعت، از عوامل [[سازندگی]] و [[تربیت]] است و مایه [[تکامل]] روحی و [[معنوی]] می‌شود و [[انسان]] گنهکار را در مسیر [[پاکی]] قرار می‌دهد، تا خود را به حدّی برساند که شفاعت شامل او بشود. [[پیامبران]]، [[امامان]]، [[شهدا]] و [[علما]] از جمله کسانی‌اند که [[حقّ]] شفاعت دارند و در [[قیامت]] [[خداوند]] به سبب شفاعت و واسطه شدن آنان، گنهکارانی را می‌آمرزد. در [[قرآن کریم]] شفاعت در [[قیامت]] را برای کسانی قرار داده که [[خداوند]] [[اذن]] بدهد. هر کس هم شفاعت کند با اجازه خداست{{متن قرآن|...فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا...}}<ref> «...پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد...» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. گرچه شفاعت از مسائل قطعی [[اعتقادات]] ماست، امّا [[عقیده]] به شفاعت نباید سبب گستاخی در انجام [[گناه]] به [[امید]] شفاعت شود. "[[مقام محمود]]" که در [[قرآن]] آمده است که [[خداوند]] به [[پیامبر]] خود عطا کرده است، به [[مقام شفاعت]] [[تفسیر]] شده است. [[امام صادق]]{{ع}} در آخرین [[وصیت]] خویش فرمود: کسی که [[نماز]] را سبک بشمارد، از شفاعت ما [[محروم]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۲۵.</ref>.


==واژه‌شناسی لغوی==
==واژه‌شناسی لغوی==

نسخهٔ ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۸

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شفاعت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

شفاعت: به معنای واسطه شدن نزد یک نفر، تا کاری را انجام دهد. در مسائل اعتقادی مقام و حقّی است که خدا برای بندگان مقرّب قرار داده که واسطه شوند، تا خدا از گناهان اهل معصیت بگذرد و آنان را ببخشاید. به کسی که شفاعت می‌کند "شفیع" گفته می‌شود. اصل معنای آن ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر است. در شفاعت، یک انسان برتر و آبرودار و محترم به فرد پایین‌تر و خطاکار ضمیمه می‌شود و درخواست رحمت میکند، تا عفو خدا شامل او گردد. امید به شفاعتِ شفیعان و عقیده به شفاعت، از عوامل سازندگی و تربیت است و مایه تکامل روحی و معنوی می‌شود و انسان گنهکار را در مسیر پاکی قرار می‌دهد، تا خود را به حدّی برساند که شفاعت شامل او بشود. پیامبران، امامان، شهدا و علما از جمله کسانی‌اند که حقّ شفاعت دارند و در قیامت خداوند به سبب شفاعت و واسطه شدن آنان، گنهکارانی را می‌آمرزد. در قرآن کریم شفاعت در قیامت را برای کسانی قرار داده که خداوند اذن بدهد. هر کس هم شفاعت کند با اجازه خداست﴿...فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا...[۱]. گرچه شفاعت از مسائل قطعی اعتقادات ماست، امّا عقیده به شفاعت نباید سبب گستاخی در انجام گناه به امید شفاعت شود. "مقام محمود" که در قرآن آمده است که خداوند به پیامبر خود عطا کرده است، به مقام شفاعت تفسیر شده است. امام صادق(ع) در آخرین وصیت خویش فرمود: کسی که نماز را سبک بشمارد، از شفاعت ما محروم است[۲].

واژه‌شناسی لغوی

  • شفاعت، انضمام و پیوستن به دیگری برای یاری رساندن به وی و درخواست "کمک" از او است. کاربرد آن بیشتر در مورد قرار گرفتن مقامی برتر و گرامی تر در کنار شخصی پایین تر است و که شفاعت در قیامت از همین قبیل است[۳]. شفاعت گاهی تکوینی است که بر هر سببی در عالم اسباب اطلاق می‌شود و گاهی تشریعی است که به عالم ثواب و عقاب مربوط است و محلّ آن در آخرین موقف قیامت است، در این جا است که شفاعت کننده تقاضای مغفرت شفاعت شونده را می کند تا بدین وسیله وارد دوزخ نشود یا با شفاعت او بعضی از کسانی که وارد دوزخ شده اند خارج شوند[۴][۵].
  • شفاعت به معنای واسطه شدن برای انجام کاری است. طبق اعتقادات اسلامی، خداوند برای پیامبران، اوصیا، امامان و اولیای الهی، شهدا و مقرّبان درگاهش این حق را قرار داده که در پیشگاه الهی وساطت و شفاعت کنند، برای آمرزش گناهان یا برآمدن حاجات، در دنیا یا آخرت. اصل شفاعت در قرآن بارها مطرح شده و آن را منوط به اذن الهی دانسته است و هرکه را خداوند اذن دهد یا بپسندد، می‌تواند دربارۀ دیگران شفاعت کند [۶] در بعضی آیات هم این مطرح شده که برای منکران قیامت و بت‌پرستان و. . . شفاعتی پذیرفته نمی‌شود[۷].

مقدمه

  • شفاعت و دستگیری از گنهکاران در قیامت به وسیله انسان‌های برگزیده خدا از جمله آموزه‌هایی است که مورد پذیرش فِرق مسلمانان بوده، و قرآن کریم نیز از آن خبر داده است؛ چنان‌که درباره شفاعت فرشتگان می‌فرماید: ﴿وَلا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ.[۸] درباره دیگر شفیعان نیز می‌فرماید: ﴿وَلا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلاَّ مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ.[۹] در روایاتی نیز آمده که یکی از شئون امامان(ع) در قیامت، شفاعتگری آنهاست؛[۱۰] چنان‌که امام هادی(ع) در زیارت جامعه کبیره بر وجود این شأن برای امامان(ع) تأکید کرده‌اند[۱۱] فراوانیِ روایات مربوط به شفاعت به‌گونه‌ای است که انسان را از بررسی سندی تک‌تک روایات بی‌نیاز می‌سازد. برای نمونه به سه روایت اشاره می‌کنیم:
  1. امام صادق(ع) در روایتی صحیح فرمودند: "شفاعت ما موجب نابودی گناهان شما می‌شود"؛[۱۲]
  2. ایشان در روایتی دیگر فرمودند: "همانا خداوند متعال ما را برای خودش برگزید... سپس به ما حقِ شفاعت را ارزانی فرمود"؛[۱۳]
  3. در روایاتی نیز به زیارت امامان(ع) توصیه شده و پاداش این زیارت را شفاعت آن امام از زایر بیان کرده‌اند. برای نمونه، امام رضا(ع) فرمودند: "هر کس که امامان را زیارت کند؛ درحالی‌که شوق به زیارت ایشان دارد... امامان(ع) شفیعان او در روز قیامت خواهند بود"[۱۴]

آثار شفاعت

آرزوی شفاعت

اذن در شفاعت

اصحاب القریه و شفاعت

امید به شفاعت

درخواست‌کنندگان شفاعت

ردّ شفاعت

زمینه‌های شفاعت

شرایط شفاعت

شفاعت بتها

شفاعت بی‌اثر

شفاعت در خیر

شفاعت در شرّ

شفاعت کنندگان

مشرکان و شفاعت

مشمولان شفاعت

مقام شفاعت

شفاعت یکی از شئون امام در قیامت

موانع شفاعت

وعده شفاعت

یهود و شفاعت

منابع

منبع‌شناسی جامع شفاعت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «...پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد...» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۵.
  3. مفردات، ص ۴۵۷، «شفع».
  4. المیزان، ج ۱، ص ۱۷۳ - ۱۷۴.
  5. فرهنگ قرآن، ج۱۷ ، ص۳۰۵ - ۳۲۱.
  6. (ر. ک: ﴿يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ؛ سوره انبیاء، آیۀ ۲۸، ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ ؛ سوره یونس، آیۀ ۳، ﴿ وَلا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ؛ سوره سبأ، آیۀ ۲۳، ﴿اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ؛ سوره بقره، آیۀ ۲۵۵ و...)
  7. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۴۱.
  8. و آنها جز برای کسی که خداوند از او راضی باشد، شفاعت نمی‌کنند و از ترس او بیمناک‌اند؛سوره انبياء، آیه:۲۸.
  9. و کسانی که جز خدا پرستش می‌شوند، هرگز مالک شفاعت نمی‌شوند؛ مگر کسانی که گواهی به حق داده و به خوبی آگاه‌اند؛ سوره زخرف، آیه:۸۶.
  10. روایات یادشده در متون روایی پرشماری نقل شده‌اند. در برخی روایات، از اصل شفاعت سخن به میان آمده است (ر.ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۸۴. وی چهار روایت ذکر کرده است). در برخی روایات نیز برخی موانع شفاعت، مانند استخفاف نماز و... بیان شده است (ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۷۰). در برخی روایات، تأکید شده که شفاعت برای گناهکاران امت است (ر.ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لايحضره الفقیه، ج۳، ص۵۷۴). برخی روایات نیز بیانگر آن است که شفاعت امامان(ع) ویژه شیعیان است (رک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۸۴).
  11. « وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ ... وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ » (محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، من لایحضره الفقيه، ج۲، ص۲۱۶).
  12. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۶۹ و ۴۷۰.
  13. محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۶۲.
  14. محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۶۰ و ۲۶۱. برای دیدن دیگر روایات، ر.ک: احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۸۳؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۵۸. گفتنی است در برخی روایات نیز شافعان به سه گروهِ پیامبران، عالمان و شهدا تقسیم شده‌اند (رک: عبدالله بن جعفر حمیری قمی، قرب الاسناد، ص۶۴؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الخصال، ج۱، ص۱۵۶). براساس این گروه از روایات امامان(ع) نیز از شفیعان روز قیامت هستند؛ چه، به اذعان موافقان و مخالفان، ایشان سرآمد عالمان روزگار خود بوده‌اند.
  15. برای تفصیل بیشتر، ر.ک: جعفر سبحانی، الشفاعة فی الكتاب و السنة؛ محمد باقر علم الهدی، شفاعت.
  16. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.
  17. سوره اسراء، آیه ۷۹
  18. «شَفَاعَتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَقُّ فَمَنْ لَمْ یؤمن بِهَا لَمْ يَكُنْ مِنْ أَهْلِهَا»؛ کنز العمال، حدیث ۳۹۰۵۹
  19. «مَا مِنْ أَحَدُ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ إِلَّا وَ هُوَ مُحْتَاجُ إِلَى شَفَاعَةُ مُحَمَّدُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ بحار الأنوار، ج ۸ ص ۴۲. برای احادیث شفاعت ر. ک: «بحار الأنوار» ، ج ۸ ص ۲۹ تا ۶۳، ج ۹۱ ص ۱ تا ۴۷، «میزان الحکمه»، فصل ۲۷۱واژۀ شفاعت
  20. اوائل المقالات، شیخ مفید، ص ۷۹
  21. از جمله ر. ک: «کشف الارتیاب» ، سیّد محسن امین، ص ۲۳۸ «المیزان» علامه طباطبایی، ج ۱ ص ۱۵۶، «معالم المدرستین» علامه عسکری، ج ۱ ص ۳۷، «العقاید الاسلامیه» علی الکورانی ج ۳ و ۴، «دائرة المعارف تشیّع» ، ج ۱۰ ص ۶
  22. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۴۱.
  23. محمد بن محمد بن نعمان مفید، أوائل المقالات، ص۴۷ و ۷۹-۸۰.
  24. سید مرتضی علم الهدی، الذخیرة فی علم الكلام، تحقیق احمد حسینی، ص ۵۰۵-۵۰۶.
  25. همو، الرسائل، تحقیق مهدی رجایی، ج۳، ص۳۶۸-۳۶۹.
  26. ابوالفتح کراجکی، الاستنصار، ص ۲۱-۲۲.
  27. محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج ۱، ص ۲۱۳-۲۱۴.
  28. همو، الامالی، ص ۱۸۷ و ۲۸۱.
  29. عبدالجلیل قزوینی، نقض، تعلیق و تصحیح سیدجلال الدین حسینی ارموی، ص۲۹۵.
  30. حسن بن یوسف حلی، انوار الملكوت، تحقیق محمد نجفی زنجانی، ص ۱۷۵؛ همو، تسلیک النفس الی حظیرة القدس، تحقیق فاطمه رمضانی، ص ۲۲۵؛ همو، کشف المراد، تحقیق حسن حسن زاده آملی، ص۴۱۷؛ همو، معارج الفهم، ص ۵۷۴؛ همو، مناهج الیقین، ص۵۲۸.
  31. همو، کشف الیقین، ص ۴۶۶؛ همو، اجوبة المسائل المنهائیة، ص۶۶.
  32. همو، الالفین، ج۲، ص۲۱۹.
  33. فاضل مقداد سیوری، ارشاد الطالبین، تحقیق مهدی رجایی، ص۴۲۸-۴۳۰؛ همو، الانوار الجلالیة، تحقیق علی حاجی آبادی و عباس جلالی نیا، ص۱۸۶.
  34. همو، اللوامع الالهیة، تحقیق شهید قاضی طباطبایی، ص۴۵۱.
  35. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت صفحه ۳۴۹.