بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
== | ==یأس در شمار [[گناهان کبیره]]== | ||
*یکی از راههای [[شناخت]] یک شیء، [[شناخت]] ضد آن است، تا آنجا که گفتهاند: "انما تعرف الاشیاء باضدادها". این قاعده در مورد "[[انتظار]]" هم [[صدق]] میکند، به طوری که برای [[شناخت]] [[انتظار]] از ضد آن [[کمک]] میگیرند. مثلاً [[یأس]] به معنای [[ناامیدی]]، [[نقطه مقابل انتظار]] است که [[امید]] در آن موج میزند<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. اگر [[انتظار]] به معنای "[[انتظار ظهور]]" باشد، ضد آن "[[یأس]] از [[ظهور]]" است که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری از اوقات [[انتظار]] به معنای "[[انتظار فرج]]" به کار رفته است که در این صورت ضد آن [[یأس]] از امداد و [[کمک]] [[الهی]] است. چنین یأسی از بزرگترین [[گناهان کبیره]] به شمار آمده است<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | *یکی از راههای [[شناخت]] یک شیء، [[شناخت]] ضد آن است، تا آنجا که گفتهاند: "انما تعرف الاشیاء باضدادها". این قاعده در مورد "[[انتظار]]" هم [[صدق]] میکند، به طوری که برای [[شناخت]] [[انتظار]] از ضد آن [[کمک]] میگیرند. مثلاً [[یأس]] به معنای [[ناامیدی]]، [[نقطه مقابل انتظار]] است که [[امید]] در آن موج میزند<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. اگر [[انتظار]] به معنای "[[انتظار ظهور]]" باشد، ضد آن "[[یأس]] از [[ظهور]]" است که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری از اوقات [[انتظار]] به معنای "[[انتظار فرج]]" به کار رفته است که در این صورت ضد آن [[یأس]] از امداد و [[کمک]] [[الهی]] است. چنین یأسی از بزرگترین [[گناهان کبیره]] به شمار آمده است<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | ||
*در [[احادیث]] وقتی [[گناهان کبیره]] را بر شمردهاند، بعد از "[[شرک]] به [[خدا]]" که بزرگترین [[گناه]] است، "[[یأس]] از [[رحمت خدا]]" را دومین [[گناه]] بزرگ محسوب کردهاند. از [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} منقول است که فرمودند: «بزرگترین [[گناه کبیره]] [[شرک]] به خداست... و پس از آن [[ناامیدی]] از رحت [[خدا]]؛ زیرا [[خدای عزوجل]] میفرماید: "و لا تیأسوا..."»<ref>{{متن حدیث|اَکبَرُ الکَبائِرِ الشِرکُ بِاللهِ... وَ بَعدَهُ الیَأسُ مِن رَوحِ اللهِ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: ولا تَیأَسُوا...}}؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref>. [[انسان]] اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، [[مصیبت]] و [[سختی]] [[دنیوی]] باشد و چه گرفتاری [[معنوی]] و روحی که بر اثر [[ابتلا]] به [[معاصی]] برایش حاصل میشود، نباید از [[کمک]] [[خداوند]] و [[رحمت]] او [[ناامید]] شود. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|أَعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ}}<ref>«بزرگترین گرفتاری، ناامید شدن است»، غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.</ref>. پس هر [[قدر]] گرفتاری [[انسان]] شدید باشد، [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، از آن شدیدتر و سختتر است<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. اگر کسی امیدش به دستگیری [[پروردگار]] باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمیرود، باب [[فرج]] و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حسابهای معمولی [[امید]] آن میرفت، باز نشده باشد. هر [[قدر]] [[اعتماد]] به "[[توحید]]" در [[انسان]] قویتر باشد، امیدش به دستگیری [[خداوند]] در [[گرفتاریها]] بیشتر و ناامیدیاش از [[رحمت الهی]] کمتر است. این امر در مورد همه [[گرفتاریها]]، چه مادی و چه [[معنوی]]، [[صدق]] میکند<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | *در [[احادیث]] وقتی [[گناهان کبیره]] را بر شمردهاند، بعد از "[[شرک]] به [[خدا]]" که بزرگترین [[گناه]] است، "[[یأس]] از [[رحمت خدا]]" را دومین [[گناه]] بزرگ محسوب کردهاند. از [[حضرت موسی بن جعفر]]{{ع}} منقول است که فرمودند: «بزرگترین [[گناه کبیره]] [[شرک]] به خداست... و پس از آن [[ناامیدی]] از رحت [[خدا]]؛ زیرا [[خدای عزوجل]] میفرماید: "و لا تیأسوا..."»<ref>{{متن حدیث|اَکبَرُ الکَبائِرِ الشِرکُ بِاللهِ... وَ بَعدَهُ الیَأسُ مِن رَوحِ اللهِ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: ولا تَیأَسُوا...}}؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref>. [[انسان]] اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، [[مصیبت]] و [[سختی]] [[دنیوی]] باشد و چه گرفتاری [[معنوی]] و روحی که بر اثر [[ابتلا]] به [[معاصی]] برایش حاصل میشود، نباید از [[کمک]] [[خداوند]] و [[رحمت]] او [[ناامید]] شود. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|أَعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ}}<ref>«بزرگترین گرفتاری، ناامید شدن است»، غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.</ref>. پس هر [[قدر]] گرفتاری [[انسان]] شدید باشد، [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، از آن شدیدتر و سختتر است<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. اگر کسی امیدش به دستگیری [[پروردگار]] باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمیرود، باب [[فرج]] و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حسابهای معمولی [[امید]] آن میرفت، باز نشده باشد. هر [[قدر]] [[اعتماد]] به "[[توحید]]" در [[انسان]] قویتر باشد، امیدش به دستگیری [[خداوند]] در [[گرفتاریها]] بیشتر و ناامیدیاش از [[رحمت الهی]] کمتر است. این امر در مورد همه [[گرفتاریها]]، چه مادی و چه [[معنوی]]، [[صدق]] میکند<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
#[[ناامیدی]] از [[ظهور]] [[حضرت قائم]]{{ع}} در مدت معین برحسب پندارها و حدسها: اینکه مثلاً گفته شود: [[حضرت]] تا پنجاه سال دیگر [[ظهور]] نخواهد کرد. لازمۀ این [[پندار]] آن است که در آن مدت [[منتظر]] نباشد؛ حال آنکه از بررسی احادیثی که امر میکند در هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشیم، ظاهر میشود این گونه [[ناامیدی]] هم [[حرام]] است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. | #[[ناامیدی]] از [[ظهور]] [[حضرت قائم]]{{ع}} در مدت معین برحسب پندارها و حدسها: اینکه مثلاً گفته شود: [[حضرت]] تا پنجاه سال دیگر [[ظهور]] نخواهد کرد. لازمۀ این [[پندار]] آن است که در آن مدت [[منتظر]] نباشد؛ حال آنکه از بررسی احادیثی که امر میکند در هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشیم، ظاهر میشود این گونه [[ناامیدی]] هم [[حرام]] است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. | ||
#[[ناامید]] بودن از نزدیکی زمان [[فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]]{{ع}}: یعنی اینکه احتمال نزدیک بودن آن نفی شود. چنانکه بعضی از اهل زمان ما [[عقاید]] و باورهای خود را بر حدس و [[گمان]] و تخمین بنا میکنند. با توجه به اینکه در [[روایات]] [[نقل]] شده است و بدین جهت [[وقت ظهور]] بر [[مؤمنین]] مخفی مانده تا در تمامی زمانها و سالها منتظرش باشند. [[حرام]] بودن این گونه [[ناامیدی]] نیز مشخص است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. | #[[ناامید]] بودن از نزدیکی زمان [[فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]]{{ع}}: یعنی اینکه احتمال نزدیک بودن آن نفی شود. چنانکه بعضی از اهل زمان ما [[عقاید]] و باورهای خود را بر حدس و [[گمان]] و تخمین بنا میکنند. با توجه به اینکه در [[روایات]] [[نقل]] شده است و بدین جهت [[وقت ظهور]] بر [[مؤمنین]] مخفی مانده تا در تمامی زمانها و سالها منتظرش باشند. [[حرام]] بودن این گونه [[ناامیدی]] نیز مشخص است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. | ||
==[[روایات]] و | ==[[روایات]] و یأس از [[ظهور]]== | ||
*چیزی که همواره ائمۀ ما در [[دوران غیبت]] از گرفتار شدن ما بدان میترسیدند، [[یأس]] و [[ناامیدی]] شیعیانشان است، به خاطر همین، همیشه ما را از آن بر حذر داشتهاند و پیشاپیش آن را به ما گوشزد کردهاند. شاید بتوان یکی از فلسفههای [[انتظار]] و تعیین نکردن وقت قطعی [[ظهور]] را نیز همین دانست، یعنی شیعۀ [[حقیقی]] هر لحظه [[انتظار]] میکشد و در هر زمانی توقع پیدایش [[حکومت عدل]] [[جهان]] گستر را ممکن میداند و خود را دچار [[ناامیدی]] نمیکند و به تبع آن گرفتار سردرگمیها و کجرویها نمیشود. از این روست که در بسیاری از [[روایات]] تأکید شده صبح و [[شام]] توقع [[ظهور]] را داشته باشید و از تعیین وقتی مخصوص برای آن پرهیز کنید و [[وقتگذاران]] را [[دروغگو]] بدانید و همیشه [[امامان]]{{ع}}، [[وقتگذاران ظهور]] را [[تکذیب]] کردهاند و فقط به دادن [[نشانهها]] و علامتهایی بسنده کردهاند، زیرا با توجه به امکان تغییر [[زمان ظهور]] در [[مشیت الهی]]، ممکن است این تغییرات در روحیۀ [[شیعیان]] ایجاد [[ناامیدی]] و [[دل]] سردی کند<ref>ر.ک. [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]] صفحه ۵۸۱.</ref>. | *چیزی که همواره ائمۀ ما در [[دوران غیبت]] از گرفتار شدن ما بدان میترسیدند، [[یأس]] و [[ناامیدی]] شیعیانشان است، به خاطر همین، همیشه ما را از آن بر حذر داشتهاند و پیشاپیش آن را به ما گوشزد کردهاند. شاید بتوان یکی از فلسفههای [[انتظار]] و تعیین نکردن وقت قطعی [[ظهور]] را نیز همین دانست، یعنی شیعۀ [[حقیقی]] هر لحظه [[انتظار]] میکشد و در هر زمانی توقع پیدایش [[حکومت عدل]] [[جهان]] گستر را ممکن میداند و خود را دچار [[ناامیدی]] نمیکند و به تبع آن گرفتار سردرگمیها و کجرویها نمیشود. از این روست که در بسیاری از [[روایات]] تأکید شده صبح و [[شام]] توقع [[ظهور]] را داشته باشید و از تعیین وقتی مخصوص برای آن پرهیز کنید و [[وقتگذاران]] را [[دروغگو]] بدانید و همیشه [[امامان]]{{ع}}، [[وقتگذاران ظهور]] را [[تکذیب]] کردهاند و فقط به دادن [[نشانهها]] و علامتهایی بسنده کردهاند، زیرا با توجه به امکان تغییر [[زمان ظهور]] در [[مشیت الهی]]، ممکن است این تغییرات در روحیۀ [[شیعیان]] ایجاد [[ناامیدی]] و [[دل]] سردی کند<ref>ر.ک. [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]] صفحه ۵۸۱.</ref>. | ||
*برخی نیز با [[تعیین وقت]]، خود و دیگران را تا سررسید آن مدت از [[انتظار]] دور میدارند و [[ناامیدی]] را تا قبل از آن وقت تعیین شده در روحیۀ آنان میرویانند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «امر [[ظهور امام زمان]]{{ع}} واقع نخواهد شد مگر زمانی که [[غربال]] شوید و [[امتحان]] شوید و (خوب و بد) از یکدیگر جدا شوید، به [[خدا]] قسم [[ظهور]] به وقوع نمیپیوندد مگر زمانی که (عدهای از شما) [[ناامید]] شده باشید»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی یَشْقَی مَنْ یَشْقَی وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.</ref>. در [[حدیث]] دیگری آمده است: «[[مردم]] از فرط [[ناامیدی]] میگویند: [[مهدی]] دیگر مرد و در بیابانها هلاک شد و از بین رفت»<ref>{{متن حدیث|ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}الْقَائِمُ فَقَالَ أَنَّی یَکُونُ ذَلِکَ وَ لَمْ یَسْتَدِرِ الْفَلَکُ حَتَّی یُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَکَ فِی أَیِّ وَادٍ سَلَکَ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص ۱۵۷.</ref>. از این روست که در [[روایات]] بسیاری آمده است [[انتظار]] آمدن آن [[حضرت]] را بکشید زیرا [[خداوند]] برای آمدن ایشان [[وعده]] داده است و [[خداوند]] وعدۀ خود را نمیشکند و اگر حتی یک روز بیشر از زندگانی [[دنیا]] [[باقی]] نمانده باشد، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی میکند که آن جناب تشریف آورده و وعدۀ [[خداوند]] به دست ایشان محقق شود. با توجه به این [[روایات]] متوجه میشویم [[اهل بیت]]{{ع}} هیچ گونه مجال برای ورود [[ناامیدی]] قرار ندادهاند و هرگونه [[یأس]] در مورد [[ظهور امام زمان]]{{ع}} را برای ما جایز ندانستهاند<ref>ر.ک. [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]] صفحه ۵۸۱.</ref>. | *برخی نیز با [[تعیین وقت]]، خود و دیگران را تا سررسید آن مدت از [[انتظار]] دور میدارند و [[ناامیدی]] را تا قبل از آن وقت تعیین شده در روحیۀ آنان میرویانند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «امر [[ظهور امام زمان]]{{ع}} واقع نخواهد شد مگر زمانی که [[غربال]] شوید و [[امتحان]] شوید و (خوب و بد) از یکدیگر جدا شوید، به [[خدا]] قسم [[ظهور]] به وقوع نمیپیوندد مگر زمانی که (عدهای از شما) [[ناامید]] شده باشید»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی یَشْقَی مَنْ یَشْقَی وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.</ref>. در [[حدیث]] دیگری آمده است: «[[مردم]] از فرط [[ناامیدی]] میگویند: [[مهدی]] دیگر مرد و در بیابانها هلاک شد و از بین رفت»<ref>{{متن حدیث|ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}الْقَائِمُ فَقَالَ أَنَّی یَکُونُ ذَلِکَ وَ لَمْ یَسْتَدِرِ الْفَلَکُ حَتَّی یُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَکَ فِی أَیِّ وَادٍ سَلَکَ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص ۱۵۷.</ref>. از این روست که در [[روایات]] بسیاری آمده است [[انتظار]] آمدن آن [[حضرت]] را بکشید زیرا [[خداوند]] برای آمدن ایشان [[وعده]] داده است و [[خداوند]] وعدۀ خود را نمیشکند و اگر حتی یک روز بیشر از زندگانی [[دنیا]] [[باقی]] نمانده باشد، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی میکند که آن جناب تشریف آورده و وعدۀ [[خداوند]] به دست ایشان محقق شود. با توجه به این [[روایات]] متوجه میشویم [[اهل بیت]]{{ع}} هیچ گونه مجال برای ورود [[ناامیدی]] قرار ندادهاند و هرگونه [[یأس]] در مورد [[ظهور امام زمان]]{{ع}} را برای ما جایز ندانستهاند<ref>ر.ک. [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]] صفحه ۵۸۱.</ref>. |