اولوالامر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
*اقوال مفسّران اهلتسنّن درباره اولوالامر گوناگون است. آنان اولوالامر را به [[امیران]] و [[زمامداران]] [[جامعه]]، [[صاحب]] منصبان [[حکومتی]] "اهل حلّ و [[عقد]]"، [[فرماندهان لشکر]]، [[خلفا]] و [[جانشینان]] چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان [[بصیرت]] از [[صحابه پیامبر]] و [[دانشمندان]] [[دینی]] [[تفسیر]] و [[تطبیق]] کردهاند<ref>تفسیر ماوردی، ج۱، ص۴۹۹ـ۵۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> به طور مثال ابویوسف میگوید: [[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] میگوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند آنان راست [[اجر]] و بر شماست [[شکر]] و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]<ref>نمونهها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.</ref>. در حالی که هیچیک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا [[پیروی]] از آنها در صورت [[ارتکاب گناه]]، لازم نیست؛ در حالی که [[آیه]]، [[اطاعت]] اولوالامر را به طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید اولوالامر کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه [[خطا]] و اشتباه حفظ کند؛ چنانکه بعضی دیگر از مفسّران اهلتسنّن بدان اعتراف کردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref> | *اقوال مفسّران اهلتسنّن درباره اولوالامر گوناگون است. آنان اولوالامر را به [[امیران]] و [[زمامداران]] [[جامعه]]، [[صاحب]] منصبان [[حکومتی]] "اهل حلّ و [[عقد]]"، [[فرماندهان لشکر]]، [[خلفا]] و [[جانشینان]] چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان [[بصیرت]] از [[صحابه پیامبر]] و [[دانشمندان]] [[دینی]] [[تفسیر]] و [[تطبیق]] کردهاند<ref>تفسیر ماوردی، ج۱، ص۴۹۹ـ۵۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> به طور مثال ابویوسف میگوید: [[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] میگوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند آنان راست [[اجر]] و بر شماست [[شکر]] و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]<ref>نمونهها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.</ref>. در حالی که هیچیک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا [[پیروی]] از آنها در صورت [[ارتکاب گناه]]، لازم نیست؛ در حالی که [[آیه]]، [[اطاعت]] اولوالامر را به طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید اولوالامر کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه [[خطا]] و اشتباه حفظ کند؛ چنانکه بعضی دیگر از مفسّران اهلتسنّن بدان اعتراف کردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref> | ||
==اولوالامر در نگاه [[شیعه]]== | ==اولوالامر در نگاه [[شیعه]]== | ||
*قریب به [[اتفاق ]][[مفسران شیعه]] بر این باورند که منظور از [[اولو الامر]] در [[آیه]] یاد شده، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند، زیرا اوّلا [[اطاعت]] از آنان قرین [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] شده و ثانیاً هیچگونه قید و شرطی برای [[اطاعت]] از آنان، ذکر نشده است و [[آیه]] به طور مطلق، [[مردم]] را به سر سپردن در برابر آنان [[فرمان]] داده است و این همه نشان آن است که [[اولو الامر]] باید از [[خطا]] و اشتباه مصون باشند تا از جانب [[خداوند]]، امر به [[اطاعت]] از اهل [[معصیت]] و [[گناه]] صورت نگیرد<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ زبدةالبیان، ص۶۸۷؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹ - ۳۹۱.</ref>. روایاتی که ذیل [[آیه]]، [[اولو الامر]] را به [[امامان]] [[دوازده گانه]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده بسیار فراوان است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص۴۱۵، ۵۱۳ـ۵۱۴؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۷، ۲۵۱ـ۲۵۴، ۲۶۰؛ عللالشرایع، ج۱، ص۳۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] میفرماید: {{متن حدیث|هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>. | *قریب به [[اتفاق ]] [[مفسران شیعه]] بر این باورند که منظور از [[اولو الامر]] در [[آیه]] یاد شده، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند، زیرا اوّلا [[اطاعت]] از آنان قرین [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] شده و ثانیاً هیچگونه قید و شرطی برای [[اطاعت]] از آنان، ذکر نشده است و [[آیه]] به طور مطلق، [[مردم]] را به سر سپردن در برابر آنان [[فرمان]] داده است و این همه نشان آن است که [[اولو الامر]] باید از [[خطا]] و اشتباه مصون باشند تا از جانب [[خداوند]]، امر به [[اطاعت]] از اهل [[معصیت]] و [[گناه]] صورت نگیرد<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ زبدةالبیان، ص۶۸۷؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹ - ۳۹۱.</ref>. روایاتی که ذیل [[آیه]]، [[اولو الامر]] را به [[امامان]] [[دوازده گانه]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده بسیار فراوان است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص۴۱۵، ۵۱۳ـ۵۱۴؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۷، ۲۵۱ـ۲۵۴، ۲۶۰؛ عللالشرایع، ج۱، ص۳۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] میفرماید: {{متن حدیث|هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>. | ||
*البته برخی از [[مفسران شیعه]] [[امامان]]{{ع}} را مصداق بارز و روشن [[اولو الامر]] میدانند و در [[عصر غیبت]] [[فقیهان]] جامع شرایط را نیز از مصادیق [[اولو الامر]] میشمارند<ref>الفرقان، ج۵، ص۱۴۴.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> برخی دیگر از [[مفسران شیعه]] با همین نگاه وسیع به [[آیه]] گفتهاند: مراد از اینکه [[روایات]]، مصداق آن را فقط [[امامان]]{{ع}} شمرده است احتمال میرود این تعبیر، نوعی حصر اضافی باشد؛ یعنی در مقایسه با [[حکام]] [[جور]] و [[ستم]] پیشهای که [[حکومت]] را به دست میگیرند [[امامان معصوم]] سزاوارند و به عبارت دیگر [[ائمه]]{{ع}} [[قدر]] متیقن از [[آیه]] هستند؛ ولی [[التزام]] به آن، [[حکم]] را از دیگران سلب نمیکند. البتّه [[اطاعت]] از این گونه افراد، محدود و [[مقید]] به عدم [[معصیت]] [[حق]] است<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۶۴ـ۶۹.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> | *البته برخی از [[مفسران شیعه]] [[امامان]]{{ع}} را مصداق بارز و روشن [[اولو الامر]] میدانند و در [[عصر غیبت]] [[فقیهان]] جامع شرایط را نیز از مصادیق [[اولو الامر]] میشمارند<ref>الفرقان، ج۵، ص۱۴۴.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> برخی دیگر از [[مفسران شیعه]] با همین نگاه وسیع به [[آیه]] گفتهاند: مراد از اینکه [[روایات]]، مصداق آن را فقط [[امامان]]{{ع}} شمرده است احتمال میرود این تعبیر، نوعی حصر اضافی باشد؛ یعنی در مقایسه با [[حکام]] [[جور]] و [[ستم]] پیشهای که [[حکومت]] را به دست میگیرند [[امامان معصوم]] سزاوارند و به عبارت دیگر [[ائمه]]{{ع}} [[قدر]] متیقن از [[آیه]] هستند؛ ولی [[التزام]] به آن، [[حکم]] را از دیگران سلب نمیکند. البتّه [[اطاعت]] از این گونه افراد، محدود و [[مقید]] به عدم [[معصیت]] [[حق]] است<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۶۴ـ۶۹.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> | ||
نسخهٔ ۱۰ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۷
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اولوالامر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
اولوالأمر در قرآن
- واژۀ اولوالأمر دو مرتبه در قرآن کریم به کار رفته است: یکی در آیۀ: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۱] و در آن، لزوم اطاعت از آنان مطرحشده و دیگری در آیۀ ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۲] و در آن، نسبت به نشر و اشاعه اخبار امنیتی و هر گزارشی که موجب رعب و وحشت جامعه گردد هشدار داده و از اشاعۀ آنها قبل از ارائه به پیامبر و اولوالامر نکوهش کرده است[۳].
چیستی اولوالأمر
- اولوالأمر از دو کلمه "أُولو" و "الأمر" ترکیب یافته است. "اولو" به معنای صاحبان و مالکان است[۴] و "الامر" به معنای فرمان، شأن (کار) و شیء است[۵]. با توجه به معنای لغوی الامر میتوان برای اولوالامر معانی ذیل را برشمرد: صاحبان دستور، صاحبان کار و صاحبان شیء. براساس تفاسیر و روایات شیعه، "شیء" در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیء معهود و شناخته شده یعنی مقام ولایت، خلافت و حکومت است[۶].[۷] در نتیجه، اولوالامر به معنای صاحبان فرمان[۸] و از لحاظ مصداقی، در مکتب اهل بیت(ع) همان امامان دوازدهگانه از اهل بیت پیامبر خاتم(ص) هستند[۹].
- آیه اولوالأمر از موارد بحثبرانگیز میان شیعه و اهل سنّت است. اهل سنت طبق ظاهر آن، هرکس را که حاکم یا جزء علمای دین باشد لازم الاتّباع میدانند، امّا شیعه مصداق آن را امامان معصوم و آنان که از سوی آنان ولایت دارند میدانند[۱۰].
اولولأمر در نگاه اهل سنت
- اقوال مفسّران اهلتسنّن درباره اولوالامر گوناگون است. آنان اولوالامر را به امیران و زمامداران جامعه، صاحب منصبان حکومتی "اهل حلّ و عقد"، فرماندهان لشکر، خلفا و جانشینان چهارگانه پیامبر اکرم(ص)، آگاهان و صاحبان بصیرت از صحابه پیامبر و دانشمندان دینی تفسیر و تطبیق کردهاند[۱۱].[۱۲] به طور مثال ابویوسف میگوید: اطاعت از خلیفه لازم است، اگرچه ستمگر باشد. حسن بصری میگوید: به حکّام، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی رفتار کنند آنان راست اجر و بر شماست شکر و اگر به بدی رفتار کنند بر آنان است وزر و بر شماست صبر[۱۳]. در حالی که هیچیک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا پیروی از آنها در صورت ارتکاب گناه، لازم نیست؛ در حالی که آیه، اطاعت اولوالامر را به طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند اطاعت پیامبر(ص) لازم شمرده است؛ پس باید اولوالامر کسانی باشند که مقام عصمت، آنان را از هرگونه خطا و اشتباه حفظ کند؛ چنانکه بعضی دیگر از مفسّران اهلتسنّن بدان اعتراف کردهاند[۱۴].[۱۵]
اولوالامر در نگاه شیعه
- قریب به اتفاق مفسران شیعه بر این باورند که منظور از اولو الامر در آیه یاد شده، امامان معصوم(ع) هستند، زیرا اوّلا اطاعت از آنان قرین اطاعت از خدا و رسول شده و ثانیاً هیچگونه قید و شرطی برای اطاعت از آنان، ذکر نشده است و آیه به طور مطلق، مردم را به سر سپردن در برابر آنان فرمان داده است و این همه نشان آن است که اولو الامر باید از خطا و اشتباه مصون باشند تا از جانب خداوند، امر به اطاعت از اهل معصیت و گناه صورت نگیرد[۱۶]. روایاتی که ذیل آیه، اولو الامر را به امامان دوازده گانه(ع) تفسیر و تأویل کرده بسیار فراوان است[۱۷].[۱۸] امام باقر(ع) دربارۀ آیه اولی الامر میفرماید: «هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ»[۱۹]. امام صادق(ع) نیز فرموده است: «أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ»[۲۰].
- البته برخی از مفسران شیعه امامان(ع) را مصداق بارز و روشن اولو الامر میدانند و در عصر غیبت فقیهان جامع شرایط را نیز از مصادیق اولو الامر میشمارند[۲۱].[۲۲] برخی دیگر از مفسران شیعه با همین نگاه وسیع به آیه گفتهاند: مراد از اینکه روایات، مصداق آن را فقط امامان(ع) شمرده است احتمال میرود این تعبیر، نوعی حصر اضافی باشد؛ یعنی در مقایسه با حکام جور و ستم پیشهای که حکومت را به دست میگیرند امامان معصوم سزاوارند و به عبارت دیگر ائمه(ع) قدر متیقن از آیه هستند؛ ولی التزام به آن، حکم را از دیگران سلب نمیکند. البتّه اطاعت از این گونه افراد، محدود و مقید به عدم معصیت حق است[۲۳].[۲۴]
نکات مربوط به دو آیه اولوالامر
- لزوم مراجعه به خدا و رسول(ص) در تعیین اولوالامر و اختلافهای مربوط به آن[۲۵].
- معصوم بودن اولوالامر از گناه و خطا [۲۶].[۲۷]
- لزوم اطاعت مؤمنان از اوامر اولوالامر[۲۸].
- اطاعت از اولوالامر، در پی دارنده سعادت دنیا و آخرت[۲۹].
- اطاعت از اولوالامر، دارای بهترین فرجام است[۳۰].[۳۱]
- لزوم مراجعه به اولوالامر برای ارائه اخبار امنیّتی به آنان[۳۲].
- ضرورت بهرهمند بودن اولوالامر از قدرت استنباط و تحلیل اخبار امنیّتی و نظامی[۳۳].
- حجّت بودن استنباط اولوالامر در تبیین موضوعات برای متحیّران.
- لزوم توقّف هنگام تحیّر در برابر موضوعات ناشناخته و پیجویی پاسخ آن از پیامبر اکرم و اولوالامر.
- اولوالامر، جلوه فضل و رحمت خدا.
- نقش مؤثّر اولوالامر در جلوگیری از انحرافات و پیروی از شیطان.
- کنترل اخبار امنیّتی و تشخیص درست آنها، از وظایف اولوالامر[۳۴].
- تحلیل و انتشار اخبار جنگ، از وظایف اولوالامر[۳۵].
- جلوگیری از پخش اخبار گمراهکننده و شایعات، از وظایف اولوالامر[۳۶].[۳۷]
منابع
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمیبود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
- ↑ ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
- ↑ القاموس المحیط، ج۲، ص۱۷۶۷؛ التحقیق، ج۱، ص۱۸۰، «اولو».
- ↑ نثر طوبی، ج۱، ص۳۳؛ المنجد، ص۱۷، «امر».
- ↑ المیزان، ج۴، ص۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج۸، ص۳۱۲؛ تفسیرآیات الاحکام، ج۵، ص۱۰۲.
- ↑ ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
- ↑ ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
- ↑ تفسیر ماوردی، ج۱، ص۴۹۹ـ۵۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۱۶۸.
- ↑ ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
- ↑ نمونهها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۱۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.
- ↑ مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ زبدةالبیان، ص۶۸۷؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹ - ۳۹۱.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص۴۱۵، ۵۱۳ـ۵۱۴؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۷، ۲۵۱ـ۲۵۴، ۲۶۰؛ عللالشرایع، ج۱، ص۳۹۵.
- ↑ ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
- ↑ موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.
- ↑ مناقب، ج ۳ ص ۱۵
- ↑ الفرقان، ج۵، ص۱۴۴.
- ↑ ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
- ↑ دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۶۴ـ۶۹.
- ↑ ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
- ↑ با توجّه به این که ﴿أُولِي الأَمْرِ﴾ در آیه، مرجع حلّ اختلاف قرار نگرفته، میتوان گفت که از مصادیق مهم و مورد نظر "تَنَازَعْ" و اختلافها، خود اولوالامر و تعیین آنان است.
- ↑ از این که مؤمنان، به صورت مطلق موظّف به اطاعت از اولوالامر شدهاند و اطاعت از آنان در ردیف اطاعت از خدا و پیامبر(ص) قرار گرفته، برداشت مزبور، قابل استفاده است؛ و گرنه میان صدر و ذیلآیه، تنافی پیش میآید؛ زیرا فرض گناه و خطای اولوالامر و لزوم اطاعت از آنان در هر حال، با اطاعت از خدا ناسازگار است؛ المیزان، ذیلآیه.
- ↑ ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.
- ↑ ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹؛ فرهنگ قرآن، ج۵.
- ↑ برداشت بدان احتمال است که ﴿ذَلِكَ خَيْرٌ﴾ مربوط به دنیا و جمله ﴿أَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾ مربوط به آخرت، و مشارٌالیه ﴿ذَلِكَ﴾ مجموع جمله ﴿أَطِيعُواْ اللَّهَ...﴾ باشد؛ مجمعالبیان، ذیل آیه.
- ↑ مشارٌالیه ﴿ذَلِكَ﴾ مجموع مفاد امر ﴿أَطِيعُواْ﴾ یا ﴿رُدُّوهُ﴾ است؛مجمعالبیان، ذیل آیه.
- ↑ ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.
- ↑ ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹؛ فرهنگ قرآن، ج۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.
- ↑ در صورتی که مقصود از ﴿الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ﴾، ﴿أُولِي الأَمْرِ﴾ و ﴿مِنْهُمْ﴾ بیان ﴿الَّذِينَ﴾ باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.
- ↑ در صورتی که مقصود از ﴿الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ﴾، ﴿أُولِي الأَمْرِ﴾ و ﴿مِنْهُمْ﴾ بیان ﴿الَّذِينَ﴾ باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.
- ↑ در صورتی که مقصود از ﴿الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ﴾، ﴿أُولِي الأَمْرِ﴾ و ﴿مِنْهُمْ﴾ بیان ﴿الَّذِينَ﴾ باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.
- ↑ ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.