اولوالامر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==[[اولوالأمر در قرآن]]== | |||
*واژۀ [[اولوالأمر]] دو مرتبه در [[قرآن کریم]] به کار رفته است: یکی در آیۀ: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و در آن، [[لزوم اطاعت]] از آنان مطرحشده و دیگری در آیۀ {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمیبود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref> و در آن، نسبت به نشر و اشاعه [[اخبار]] [[امنیتی]] و هر گزارشی که موجب [[رعب]] و [[وحشت]] [[جامعه]] گردد هشدار داده و از اشاعۀ آنها قبل از ارائه به [[پیامبر]] و اولوالامر [[نکوهش]] کرده است<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>. | *واژۀ [[اولوالأمر]] دو مرتبه در [[قرآن کریم]] به کار رفته است: یکی در آیۀ: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و در آن، [[لزوم اطاعت]] از آنان مطرحشده و دیگری در آیۀ {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمیبود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref> و در آن، نسبت به نشر و اشاعه [[اخبار]] [[امنیتی]] و هر گزارشی که موجب [[رعب]] و [[وحشت]] [[جامعه]] گردد هشدار داده و از اشاعۀ آنها قبل از ارائه به [[پیامبر]] و اولوالامر [[نکوهش]] کرده است<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>. | ||
==چیستی [[اولوالأمر]]== | |||
*[[اولوالأمر]] از دو کلمه "أُولو" و "الأمر" ترکیب یافته است. "اولو" به معنای صاحبان و مالکان است<ref>القاموس المحیط، ج۲، ص۱۷۶۷؛ التحقیق، ج۱، ص۱۸۰، «اولو».</ref> و "الامر" به معنای [[فرمان]]، [[شأن]] (کار) و شیء است<ref>نثر طوبی، ج۱، ص۳۳؛ المنجد، ص۱۷، «امر».</ref>. با توجه به معنای لغوی الامر میتوان برای اولوالامر معانی ذیل را برشمرد: صاحبان [[دستور]]، صاحبان کار و صاحبان شیء. براساس [[تفاسیر]] و [[روایات شیعه]]، "شیء" در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیء معهود و شناخته شده یعنی [[مقام ولایت]]، [[خلافت]] و [[حکومت]] است<ref>المیزان، ج۴، ص۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج۸، ص۳۱۲؛ تفسیرآیات الاحکام، ج۵، ص۱۰۲.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> در نتیجه، اولوالامر به معنای صاحبان [[فرمان]]<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref> و از لحاظ مصداقی، در [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} همان [[امامان دوازدهگانه]] از [[اهل بیت پیامبر خاتم]]{{صل}} هستند<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>. | *[[اولوالأمر]] از دو کلمه "أُولو" و "الأمر" ترکیب یافته است. "اولو" به معنای صاحبان و مالکان است<ref>القاموس المحیط، ج۲، ص۱۷۶۷؛ التحقیق، ج۱، ص۱۸۰، «اولو».</ref> و "الامر" به معنای [[فرمان]]، [[شأن]] (کار) و شیء است<ref>نثر طوبی، ج۱، ص۳۳؛ المنجد، ص۱۷، «امر».</ref>. با توجه به معنای لغوی الامر میتوان برای اولوالامر معانی ذیل را برشمرد: صاحبان [[دستور]]، صاحبان کار و صاحبان شیء. براساس [[تفاسیر]] و [[روایات شیعه]]، "شیء" در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیء معهود و شناخته شده یعنی [[مقام ولایت]]، [[خلافت]] و [[حکومت]] است<ref>المیزان، ج۴، ص۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج۸، ص۳۱۲؛ تفسیرآیات الاحکام، ج۵، ص۱۰۲.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> در نتیجه، اولوالامر به معنای صاحبان [[فرمان]]<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref> و از لحاظ مصداقی، در [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} همان [[امامان دوازدهگانه]] از [[اهل بیت پیامبر خاتم]]{{صل}} هستند<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>. | ||
*[[آیه]] [[اولوالأمر]] از موارد بحثبرانگیز میان [[شیعه]] و اهل [[سنّت]] است. [[اهل سنت]] طبق ظاهر آن، هرکس را که [[حاکم]] یا جزء [[علمای دین]] باشد لازم الاتّباع میدانند، امّا [[شیعه]] مصداق آن را [[امامان معصوم]] و آنان که از سوی آنان [[ولایت]] دارند میدانند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref>. | *[[آیه]] [[اولوالأمر]] از موارد بحثبرانگیز میان [[شیعه]] و اهل [[سنّت]] است. [[اهل سنت]] طبق ظاهر آن، هرکس را که [[حاکم]] یا جزء [[علمای دین]] باشد لازم الاتّباع میدانند، امّا [[شیعه]] مصداق آن را [[امامان معصوم]] و آنان که از سوی آنان [[ولایت]] دارند میدانند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref>. | ||
==اولولأمر در نگاه [[اهل سنت]]== | |||
*اقوال مفسّران اهلتسنّن درباره اولوالامر گوناگون است. آنان اولوالامر را به [[امیران]] و [[زمامداران]] [[جامعه]]، [[صاحب]] منصبان [[حکومتی]] "اهل حلّ و [[عقد]]"، [[فرماندهان لشکر]]، [[خلفا]] و [[جانشینان]] چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان [[بصیرت]] از [[صحابه پیامبر]] و [[دانشمندان]] [[دینی]] [[تفسیر]] و [[تطبیق]] کردهاند<ref>تفسیر ماوردی، ج۱، ص۴۹۹ـ۵۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> به طور مثال ابویوسف میگوید: [[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] میگوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند آنان راست [[اجر]] و بر شماست [[شکر]] و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]<ref>نمونهها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.</ref>. در حالی که هیچیک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا [[پیروی]] از آنها در صورت [[ارتکاب گناه]]، لازم نیست؛ در حالی که [[آیه]]، [[اطاعت]] اولوالامر را به طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید اولوالامر کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه [[خطا]] و اشتباه حفظ کند؛ چنانکه بعضی دیگر از مفسّران اهلتسنّن بدان اعتراف کردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref> | *اقوال مفسّران اهلتسنّن درباره اولوالامر گوناگون است. آنان اولوالامر را به [[امیران]] و [[زمامداران]] [[جامعه]]، [[صاحب]] منصبان [[حکومتی]] "اهل حلّ و [[عقد]]"، [[فرماندهان لشکر]]، [[خلفا]] و [[جانشینان]] چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان [[بصیرت]] از [[صحابه پیامبر]] و [[دانشمندان]] [[دینی]] [[تفسیر]] و [[تطبیق]] کردهاند<ref>تفسیر ماوردی، ج۱، ص۴۹۹ـ۵۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> به طور مثال ابویوسف میگوید: [[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] میگوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند آنان راست [[اجر]] و بر شماست [[شکر]] و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]<ref>نمونهها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.</ref>. در حالی که هیچیک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا [[پیروی]] از آنها در صورت [[ارتکاب گناه]]، لازم نیست؛ در حالی که [[آیه]]، [[اطاعت]] اولوالامر را به طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید اولوالامر کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه [[خطا]] و اشتباه حفظ کند؛ چنانکه بعضی دیگر از مفسّران اهلتسنّن بدان اعتراف کردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref> | ||
==اولوالامر در نگاه [[شیعه]]== | |||
*قریب به [[اتفاق ]][[مفسران شیعه]] بر این باورند که منظور از [[اولو الامر]] در [[آیه]] یاد شده، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند، زیرا اوّلا [[اطاعت]] از آنان قرین [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] شده و ثانیاً هیچگونه قید و شرطی برای [[اطاعت]] از آنان، ذکر نشده است و [[آیه]] به طور مطلق، [[مردم]] را به سر سپردن در برابر آنان [[فرمان]] داده است و این همه نشان آن است که [[اولو الامر]] باید از [[خطا]] و اشتباه مصون باشند تا از جانب [[خداوند]]، امر به [[اطاعت]] از اهل [[معصیت]] و [[گناه]] صورت نگیرد<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ زبدةالبیان، ص۶۸۷؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹ - ۳۹۱.</ref>. روایاتی که ذیل [[آیه]]، [[اولو الامر]] را به [[امامان]] [[دوازده گانه]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده بسیار فراوان است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص۴۱۵، ۵۱۳ـ۵۱۴؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۷، ۲۵۱ـ۲۵۴، ۲۶۰؛ عللالشرایع، ج۱، ص۳۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] میفرماید: {{متن حدیث|هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>. | *قریب به [[اتفاق ]][[مفسران شیعه]] بر این باورند که منظور از [[اولو الامر]] در [[آیه]] یاد شده، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند، زیرا اوّلا [[اطاعت]] از آنان قرین [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] شده و ثانیاً هیچگونه قید و شرطی برای [[اطاعت]] از آنان، ذکر نشده است و [[آیه]] به طور مطلق، [[مردم]] را به سر سپردن در برابر آنان [[فرمان]] داده است و این همه نشان آن است که [[اولو الامر]] باید از [[خطا]] و اشتباه مصون باشند تا از جانب [[خداوند]]، امر به [[اطاعت]] از اهل [[معصیت]] و [[گناه]] صورت نگیرد<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ زبدةالبیان، ص۶۸۷؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹ - ۳۹۱.</ref>. روایاتی که ذیل [[آیه]]، [[اولو الامر]] را به [[امامان]] [[دوازده گانه]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده بسیار فراوان است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص۴۱۵، ۵۱۳ـ۵۱۴؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۷، ۲۵۱ـ۲۵۴، ۲۶۰؛ عللالشرایع، ج۱، ص۳۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] میفرماید: {{متن حدیث|هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>. | ||
*البته برخی از [[مفسران شیعه]] [[امامان]]{{ع}} را مصداق بارز و روشن [[اولو الامر]] میدانند و در [[عصر غیبت]] [[فقیهان]] جامع شرایط را نیز از مصادیق [[اولو الامر]] میشمارند<ref>الفرقان، ج۵، ص۱۴۴.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> برخی دیگر از [[مفسران شیعه]] با همین نگاه وسیع به [[آیه]] گفتهاند: مراد از اینکه [[روایات]]، مصداق آن را فقط [[امامان]]{{ع}} شمرده است احتمال میرود این تعبیر، نوعی حصر اضافی باشد؛ یعنی در مقایسه با [[حکام]] [[جور]] و [[ستم]] پیشهای که [[حکومت]] را به دست میگیرند [[امامان معصوم]] سزاوارند و به عبارت دیگر [[ائمه]]{{ع}} [[قدر]] متیقن از [[آیه]] هستند؛ ولی [[التزام]] به آن، [[حکم]] را از دیگران سلب نمیکند. البتّه [[اطاعت]] از این گونه افراد، محدود و [[مقید]] به عدم [[معصیت]] [[حق]] است<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۶۴ـ۶۹.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> | *البته برخی از [[مفسران شیعه]] [[امامان]]{{ع}} را مصداق بارز و روشن [[اولو الامر]] میدانند و در [[عصر غیبت]] [[فقیهان]] جامع شرایط را نیز از مصادیق [[اولو الامر]] میشمارند<ref>الفرقان، ج۵، ص۱۴۴.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> برخی دیگر از [[مفسران شیعه]] با همین نگاه وسیع به [[آیه]] گفتهاند: مراد از اینکه [[روایات]]، مصداق آن را فقط [[امامان]]{{ع}} شمرده است احتمال میرود این تعبیر، نوعی حصر اضافی باشد؛ یعنی در مقایسه با [[حکام]] [[جور]] و [[ستم]] پیشهای که [[حکومت]] را به دست میگیرند [[امامان معصوم]] سزاوارند و به عبارت دیگر [[ائمه]]{{ع}} [[قدر]] متیقن از [[آیه]] هستند؛ ولی [[التزام]] به آن، [[حکم]] را از دیگران سلب نمیکند. البتّه [[اطاعت]] از این گونه افراد، محدود و [[مقید]] به عدم [[معصیت]] [[حق]] است<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۶۴ـ۶۹.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> | ||
==نکات مربوط به دو [[آیه]] اولوالامر== | |||
*الف) نکات مربوط به [[آیه]] ۵۹ [[سوره]] نساء: | *الف) نکات مربوط به [[آیه]] ۵۹ [[سوره]] نساء: | ||
#[[لزوم]] مراجعه به [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} در تعیین اولوالامر و اختلافهای مربوط به آن<ref>با توجّه به این که {{متن قرآن|أُولِي الأَمْرِ}} در آیه، مرجع حلّ اختلاف قرار نگرفته، میتوان گفت که از مصادیق مهم و مورد نظر "تَنَازَعْ" و اختلافها، خود اولوالامر و تعیین آنان است.</ref>. | #[[لزوم]] مراجعه به [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} در تعیین اولوالامر و اختلافهای مربوط به آن<ref>با توجّه به این که {{متن قرآن|أُولِي الأَمْرِ}} در آیه، مرجع حلّ اختلاف قرار نگرفته، میتوان گفت که از مصادیق مهم و مورد نظر "تَنَازَعْ" و اختلافها، خود اولوالامر و تعیین آنان است.</ref>. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
[[رده:مدخل]] | |||
[[رده:اولوالامر]] | [[رده:اولوالامر]] |